آنیشا اسداللهی: از دغدغه برای حقوق کارگران تا گرفتاری در سناریونویسی امنیتیها
آنیشا اسداللهی و همسرش کیوان مهتدی را مأموران امنیتی دوشنبه ۱۹ اردیبهشت دستگیر کردند. آنیشا مترجم، نویسنده و حامی حقوق کارگران است. از او چه میدانیم؟
آنیشا (مریم) اسداللهی، مترجم، نویسنده و حامی حقوق کارگران است. او تاکنون چند بار به دلیل فعالیتهایش که اغلب در حمایت از کارگران بوده، بازداشت، احضار و زندانی شده است.
آنیشا اسداللهی ۱۹ اردیبهشت همراه با همسرش، کیوان مهتدی، نویسنده، مترجم، عضو کانون نویسندگان ایران که او نیز مدافع حقوق کارگران است، در خانه شخصیشان در تهران دستگیر شدند. این بار او قربانی سناریوسازی امنیتی شده است.
آنیشا اسداللهی در رشته برق دانشگاه خواجهنصیر تحصیل کرده و ورودی سال ۱۳۸۷ است.
او طی ۱۰ سال گذشته به ترجمه و فعالیتهای مدنی در قالب حمایت از حقوق کارگران مشغول بوده است. بیشتر آثار تألیفی و ترجمه آنیشا اسداللهی در حوزه زنان، فمینیسم، نقد سرمایهداری و حقوق کارگران است.
یکی از ترجمههای قابل توجه آنیشا اسداللهی و کیوان مهتدی «کارفرمایان یونیفورمپوش» است؛ متنی که به بررسی کشورهایی میپردازد که اقتصاد آنها در سیطره ارتش قرار دارد. این مقاله در وبسایت نقد اقتصاد سیاسی منتشر شده است.
بازداشت به دلیل حمایت از کارگران
در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۸، دهها نفر از افرادی که در جریان تجمع روز جهانی کارگر مقابل مجلس شورای اسلامی شرکت کرده بودند، بازداشت شدند. آنیشا اسداللهی جزو این بازداشت شدهها بود و این افراد در روزهای بعد به بند ۲۰۹ زندانهای اوین، زندان تهران بزرگ (فشافویه) و قرچک ورامین منتقل شدند.
بازداشت این فعالان حامی کارگران اعتراضهای گسترده داخلی و بینالمللی به دنبال داشت. دانشجویانی که در یکی از برنامههای دانشگاه تهران به ادامه بازداشتها اعتراض کرده بودند، هدف حمله بسیج دانشجویی قرار گرفتند.
آنیشا اسداللهی که پس از مدت کوتاهی به قید کفالت آزاد شده بود، در تاریخ ۲۸ خرداد همان سال مجدداً دستگیر شد. خانواده آنیشا در هفتههای اول اطلاعی از وضعیت و محل نگهداری او نداشتند و بعداً مشخص شد برای ۴۰ روز در انفرادی محبوس بوده است.
همان زمان نیروهای امنیتی نیز خانواده آنیشا اسداللهی را تحت فشار گذاشتند تا او را وادار به «همکاری» کنند.
علی اسداللهی، برادر آنیشا آن زمان از آزار و تهدید پدر و مادرش از سوی وزارت اطلاعات خبر داد و در حساب توییتریاش نوشت:
به مادر و پدر من مدام زنگ میزنند و آنها را تهدید میکنند که آنیشا "همکاری" نمیکند. چه کسی به یک بازجو این اختیارات را داده؟ این کار غیرقانونیست. مادر من در این چند وقت فقط سه بار صدای دخترش را شنیده (روی هم ده دقیقه!) یکبار هم هفته پیش مادرم را در اوین به دیدار آنیشا بردند. البته نه در روزهای ملاقات، بلکه خیلی ناگهانی، تا به آنیشا بگوید که همکاری کند. او هم این را بهانه کرد تا چند دقیقهی کوتاه دخترش را ببیند. ببینید کار ما به کجا رسیده است که مادر برای دیدار دخترش باید به آب و آتش بزند.
آنیشا اسداللهی نیز تاکید کرده بود او جرمی مرتکب نشده تا «همکاری» کند و بازداشتاش غیرقانونی است. نهایتا بعد از تحمل نزدیک به دو ماه انفرادی، در تاریخ ۷ مرداد ۱۳۹۸ از بند ۲۰۹ به بند زنان اوین منتقل و پانزدهم همان ماه نیز به قید وثیقه به صورت موقت از زندان آزاد شد.
دیدهبان حقوق بشر ۲۸ ژوئن ۲۰۱۹/هفتم تیر ۱۳۹۸ در بیانیهای با اشاره به بازداشت بیش از ۳۵ تن در جریان تظاهرات مسالمتآمیز سازمانهای مستقل کارگری در اول ماه مه، نسبت به ادامه حبس ندا ناجی و عاطفه رنگریز، مرضیه امیری و آنیشا اسدللهی انتقاد کرد و مایکل پِیج، رئیس بخش خاورمیانه دیدهبان حقوق بشر گفت که مقامهای ایرانی این افراد را به خاطر فعالیتهای مسالمتآمیز مجازات میکنند.
آذر ماه سال ۱۳۹۸ اتحادیه آزاد کارگران گزارش داد که شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی افشاری، آنیشا اسداللهی را به یک سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرد. بر اساس این گزارش، شش ماه از حبس و ۷۴ ضربه شلاق برای او قابلیت اجرایی داشت. همچنین سه ماه از محکومیت او به «دو ماه خدمت به جانبازان و رونویسی از کتاب تعیین شده توسط دادگاه» تبدیل شد که این نوع احکام با نام «مجازاتهای جایگزین» شناخته میشود. سه ماه باقیمانده از حکم او تعزیری و قابل اجرا بود.
۱۴ دی ۱۳۹۸ او پس از حضور در شعبه اجرای احکام بازداشت شد و جهت تحمل حبس به زندان اوین منتقل شد و نهایتا سهشنبه ۱ بهمن ماه ۹۸، با پایان دوران محکومیت خود از زندان اوین آزاد شد.
تکرار بازداشت، سلول انفرادی و تهدید
در روزها و هفتههایی که شهرهای کوچک و بزرگ کشور مملو اعتراضها به گرانی و تجمعات و تحصنهای سراسری صنوف و کارگران از جمله معلمان، رانندگان شرکت واحد و بازنشستگان بود، نهادهای امنیتی دست به سرکوب گسترده فعالان صنفی و کارگری و حامیان آنها زدند. تاکنون بیش از ۱۵۰ نفر بازداشت شدهاند.
آنیشا اسداللهی و همسرش کیوان مهتدی را مأموران امنیتی دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ساعت ۱۴ بعدازظهر (به وقت تهران) دستگیر کردند. کیوان مهتدی در یک استوری اینستاگرام از مأموران امنیتی که برای بازداشت آنها آمده بودند، ویدئو برداشت. او در این ویدئو میگوید: «آمدهاند ما را بگیرند.»
اتهام آنها «همکاری با یک تیم خارجی» از سوی نهادهای امنیتی عنوان شد؛ اتهامی که در سالهای گذشته نیز بارها از سوی وزارت اطلاعات و قوه قضاییه برای سرکوب و صدور احکام قضایی بلندمدت علیه فعالان مدنی و معترضان استفاده شده است.
در اطلاعیه منسوب به وزارت اطلاعات ایران که ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ منشر شد، رضا شهابی و آنیشا اسداللهی به ارتباط با سسیل کولر، عضو فدراسیون آموزش و فرهنگ نیروی کار فرانسه و همسرش ژاک پارس متهم شدند که هر دو نفر با ویزای گردشگری به ایران آمده و هنگام خروج بازداشت شدند. و به همین بهانه مقامهای امنیتی جمهوری اسلامی اتهام تلاش «برای براندازی نظام» را علیه این افراد مطرح کردهاند.
قرارگاه سایبری عمار رضا شهابی و آنیشا اسداللهی را متهم کرد که قصد «تشکیل هسته ضد امنیتی با هدف تحریک کارگران، معلمان و مردم برای ایجاد آشوب» در کشور را داشتهاند.
آنیشا اسداللهی ۳۳ روز را در سلول انفرادی گذراند و بعد از آن به سوییتهای (سلولهای دو سه نفره) بند امنیتی ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. چهارشنبه ۱۸ خرداد مادر آنیشا بالاخره موفق شد با او ملاقات کوتاهی داشته باشد. بنا به گفته اعضای خانواده، روحیه آنیشا خوب بود و به بازداشتاش اعتراض داشت. اما از زمانی که به قرنطینه منتقل شد از حق ملاقات با خانواده محروم شده است.
اما بعد از این ملاقات به گفته علی اسداللهی، برادر آنیشا دیگر آنها هیچ تماسی نداشتند و تماسها و ملاقات قطع شده است. خانواده این زندانی سیاسی در بیخبری محض به سر میبرند و این شرایط باعث ایجاد نگرانی درباره وضعیت او و بقیه فعالان بازداشتی شده است.
در حالی که آنیشا اسداللهی تحت بازجویی و فشار برای اعتراف اجباری و پذیرش سناریوی نهادهای امنیتی قرار دارد، نیلوفر، یکی از دوستان آنیشا در رابطه با بازداشت و اتهامهایی که متوجه او شده، به «زمانه» میگوید:
جمهوری اسلامی علاقه شدیدی به توهم توطئه دارد و وصل کردن هر چیزی به چیز دیگر. در این فیلم [اشاره به مستند صدا و سیما] هم قصد داشت چنین چیزی را نمایش بدهد و بهانهای برای بازداشت آنیشا و بقیه بتراشد. این فیلم مثل بقیه فیلمها و اعترافات اجباری جمهوری اسلامی که در این سالها پخش کرده، نتیجه معکوس داشته است.
نیلوفر میگوید هر دیکتاتوری وقتی که به پایان کار نزدیکتر میشود، شدیدتر به جدارههای چاه چنگ میاندازد تا خودش را بالا بکشد و «در نتیجه شروع به بازداشت کسانی میکند که ممکن است برایش مشکلی ایجاد کنند. ولی مشخصاً مسئله جمهوری اسلامی زنها هستند، بسیار از زنها میهراسد و آنیشا هم انسانی است که دغدغه کارگران را داشته و نظام حاکم فکر میکند ممکن است این فعالیتها هزینهای را برایش در برداشته باشد. فکر میکنم به همین دلیل بازداشت شده است.»
دوست آنیشا اسداللهی میگوید با توجه به شناختی که از او دارد، میداند که مقابل بازجوها سر خم نمیکند و شاید به همین دلیل است که مدت زمانی طولانی او را در سلول انفرادی نگه داشتهاند.
ششم تیرماه نیز شفیقه عالمی، مادر آنیشا اسداللهی در پیامی ویدئویی خواهان آزادی بیقید و شرط آنیشا و همسرش کیوان مهتدی شد و از همه خواست همصدا با او این خواسته را مطرح کنند.
مادر آنیشا در پیام ویدئویی خود دلیل مطرحشده از سوی حکومت برای بازداشت فرزند خود را به پرسش کشید:
«چرا [آنیشا و کیوان بازداشت شدند]؟ برای کار ترجمه؟ برای ترجمه صحبتهای دو فرانسوی که با مجوز جمهوری اسلامی وارد کشور شدند و فعالیتشان در حوزههای کارگری بوده؟ مگر ایران عضو سازمان جهانی کار نیست و به این عضویت مباهات نمیکند؟»
مادر آنیشا در پایان این ویدیو ضمن درخواست آزادی فوری دختر و کیوان مهتدی، تاکید کرد تنها گناه فرزندان آنها «نوعدوستی و وطنپرستی» است.
کانون نویسندگان ایران ۳ تیر ۱۴۰۱ با انتشار بیانیهای از افزایش فشارها بر زندانیان سیاسی و دستور به ممنوعیت ملاقات با آنها به ویژه با کیوان مهتدی و آنیشا اسداللهی انتقاد کرد.
بیانیه کانون نویسندگان ایران خواهان عدم سکوت نسبت به سرکوبها از سوی نویسندگان و آزادیخواهان مستقل جهان شد:
«کانون نویسندگان ایران ممنوعیت ملاقات با زندانیان سیاسی از جمله کیوان مهتدی و آنیشا اسدالهی و پروندهسازی برای آنان را محکوم میکند، حمایت خود را از حق تشکلیابی و ارتباط با نهادهای همسو اعلام میدارد و از نویسندگان و آزادیخواهان مستقلِ سراسر دنیا میخواهد صدای رسای اعتراض به این سرکوبها و آزارها باشند.»
نظرها
نظری وجود ندارد.