بازیهای عاطفی- روانی مقدمه آزار جنسی
روایتها حاکی از این است که زخمی که فرد از اعتماد و صداقت ناشی از گیر کردن در یک رابطه غیر شفاف دریافت میکند به اندازه لحظه یا دفعه یا دفعاتی که در همان بستر آزار، مورد آزار جنسی قرار میگیرد، آسیب زننده است.
این نوشته بیشتر شبیه یک هشدار است، یک تلنگر. بر مبنای چیزهایی که دیده ام، شنیده ام و خوانده ام. پس آن را به حساب یک جزوه آموزشی بدون نقص نگذارید که چنین ادعایی هم ندارد اما می تواند سنگ بنایی شود برای تبیین چنین ایده ای، توسط هر فرد یا جمع علاقه مند به مساله ای به نام «آزار».
پیش زمینه ذهنیام این بود که با توجه به روایتهای متواتر منتشر شده از جنبش«می تو»، بسیاری از آزارهای جنسی در یک متن روانی- عاطفی رخ داده است پس باید پذیرفت که پیش از سواستفاده یا آزار جنسی، ما شاهد نوعی سواستفاده بر مبنای بازی های روانی، کلامی، عاطفی هستیم. بستری که با جلب اعتماد فرد و روی آوردن به انواع بازیها و شگردهای عاطفی – روانی امکان تشخیص و سنجش از فرد مقابل گرفته میشود و آزار جنسی نهایتا در چنین بستری رخ میدهد. خیلی مهم است یاد بگیریم سوء استفاده یا آزار عاطفی را زود تشخیص دهیم. زیرا اغلب، تشخیص آن قبل از تبدیل شدن به سایر اشکال خشونت به ویژه آزار جنسی دشوار است.
در واقع باید گفت آزار جنسی که ابتدا بر تصرف تن متمرکز است بخشی یا زیرمجموعهای از آزار یا سواستفاده بزرگتری است که پیشتر رخ داده است. سواستفاده یا بازی روانی- عاطفی معمولا به عنوان پیش نیاز و پیش برنده موقعیت آزار جنسی عمل میکند. یعنی فرد با حدی از اعتماد وارد یک رابطه عاطفی شده اما درگیررفتارهای پیچیده و بازیهای روانی و کلامی عاطفی فرد آزارگر میشود. چه این رابطه منجر به آزار جنسی شود یا نشود، ماندن و گیر کردن در یک رابطه غیرشفاف و گیجکننده نه تنها انرژی و توان روحی روانی فرد را مصرف میکند بلکه زخمهای طولانی با اثرات مخرب بر روان فرد باقی میگذارد. روایتها حاکی از این است که زخمی که فرد از اعتماد و صداقت ناشی از گیر کردن در یک رابطه غیر شفاف دریافت میکند به اندازه لحظه یا دفعه یا دفعاتی که در همان بسترآزار، مورد آزار جنسی قرار میگیرد، آسیب زننده است.
فیلم «رگ خواب» را خاطرتان هست؟ چرا لیلا حاتمی امکان بیرون آمدن از آن وضعیت را نداشت؟ چرا متوجه سواستفاده نبود. چرا به امید تغییر در وضعیت به ماندن ادامه میداد و امکان خروج از آن رابطه مبتنی بر آزار از او سلب شده بود. در این که یک ساختار نابرابر و تبعیض آمیز( اقتصادی، اجتماعی، روانی و…) باعث میشود زنی شبیه کاراکتر لیلا حاتمی، بدون داشتن مهارتهای فردی و اجتماعی، بدون داشتن شبکه حمایتی ، خودآگاهی و…نتواند به راحتی و به تنهایی از موقعیت آزار خلاص شود شکی نیست. دنبال این نیستیم که انگشت اتهام را به سمت فردِ زن بگیریم اما میخواهیم بگوییم که در این شرایط موجود، حداقل کاری که از دست ما بر میآید این است که نسبت به وضعیت و موقعیت آزار بازی های روانی فرد مقابل بیاطلاع ونااگاه نمانیم که چه بسا در موارد بسیاری حتی افرادی در وضعیت سواستفاده و آزار قرار گرفتهاند که تصور میرفته میتوانستهاند در صورت آگاهی، خود را سریعتر از آن شرایط خلاص کنند اما نکردهاند. در این متن سعی شده درباره شرایط و نشانههای یک رابطه مبتنی برآزار عاطفی-روانی اطلاع رسانی شود.این متن، یک تالیف صرف نیست. در تهیه این جزوه از نوشتهها و نکات مطرح شده از سوی برخی کاربران و فعالان حوزه زنان در سایتها و فضای مجازی و ترجمه منابع انگلیسی نیز استفاده شده است.
تعریف
آزار مبتنی بر بازی عاطفی- روانی ( که به آن سوء استفاده یا پرخاشگری روانی، آزار یا پرخاشگری کلامی، سوء استفاده یا پرخاشگری نمادین، و آزار یا پرخاشگری غیر فیزیکی نیز گفته میشود) به استفاده از اعمال کلامی و غیرکلامی به قصد یا نتیجه صدمه زدن به دیگری یا تهدید به صدمه زدن و ترساندن قربانی بدون استفاده نیروی فیزیکی انجام میشود .گفته میشود. «اعمال مستقیم آسیب روانی» و «تهدید یا محدودیت برای قربانی» یک فرآیند مداوم است که در آن یک فرد به طور سیستماتیک درگیر یک خود ویرانگری میشود. ایدهها، احساسات، ادراکات و ویژگیهای شخصیتی قربانی دائماً تحقیر میشوند.
آزار روانی/عاطفی شکل مهمی از آزار است و طبق روایت زنان بسیاری، این مدل از آزار به اندازه آزار جسمی/جنسی و حتی شاید بیشتر، برایشان آزاردهنده بوده است. علت اینکه به نظر آزاردیدهها، درد آزار عاطفی/ روانی از آزار جسمی بیشتر بوده، نقش آن در ایجاد و حفظ پویایی «آزار» درروند کلی رابطه است. سوء استفاده عاطفی میتواند در هر زمانی از یک رابطه شروع شود. بسیاری از سوء استفاده کنندگان روابط خود را به شیوهای سالم آغاز و یک پیوند قوی ایجاد میکنند. اما هنگامی که رابطه برقرار میشود، آنها شروع به بدرفتاری میکنند و همین باعث میشود در بسیاری از موارد، طرف مقابل از این تغییر رفتار گیج شود و توان تشخیص و تصمیمگیری از او سلب شود.
در نتیجه، اغلب در رابطه باقی میمانند یا تصمیم میگیرند منتظر باشند تا کسی که فکر میکردند «می شناسند» «برگردد.» فردی که در یک رابطه خشونتآمیز عاطفی قرار دارد ممکن است از ترس عصبانی شدن طرف مقابل شروع به تغییر رفتار خودش کند. آنها ممکن است احساس گناه، ناامیدی، درماندگی، فریب و کنترل داشته باشند. این وضعیت به مرور زمان میتواند اثرات منفی بر سلامت جسمی و روانی فرد باقی بگذارد.
نشانههای چرخه بازی روانی/عاطفی
بمباران عشق
به مدل شروع رابطه دقت کنید. سرعت معمولا یک هشدار است. سرعت و شدت در تعریف و تمجید، در حضور و تماس و در ابراز عشق. به این مدل رفتار بمباران عشق میگویند. یکی از اهداف این رفتار این است که کنترل شما را غیر مستقیم به دست بگیرند. بمباران عشق معمولا در آزارگرها صادقانه نیست اما شما این را در ابتدای رابطه متوجه نمیشوید. فقط زمانی میفهمید که علائم بعدی رفتار آزارگر هم ظهور کند. آن زمان است که شما با فلاش بک به گذشته متوجه میشوید که دلیل سرعت و شدت بروز رفتارهایش در ابتدای رابطه چه بوده است.. بمبافکنهای عشق باعث میشود ترک رابطه برای فرد بسیار سخت شود.
۹ نشانه خاص که باید به آنها توجه کرد:۱- از شما بیش از حد تعریف میکنند یا به شما بیش از حد توجه میکنند تا عزتنفس شما به بودن آنها وابسته شود.۲- وقت گذرانی بیوقفه با شما ۳- زیاده روی در هدیه دادن ۴- اوایل رابطه شما را با افراد مهم آشنا میکنند ۵- خیلی سریع میگویند«عاشقت هستم یا دوستت دارم»۶- آنها خودشان را آن طور نشان میدهند که فکر میکنند شما میپسندید ۷- سرزنش کردن شما به خاطر داشتن مرزها یا خواستن و مشخص کردن حد و حدود رابطه ۸- خیلی سریع به شما ابراز تعهد میکنند ۹- سرعت در همراهی و سازگاری با ارزشهای شما.
بلاتکلیفی و گیجی
یکی از مهمترین بخشهای یک رابطه مبتنی بر بازی، بلاتکلیفی است که عموما بعد از مرحله بمباران عشق رخ میدهد. خروجی آن تعجب و سردرگمی شماست. تعجب میکنید که چرا شخصی که آنچنان عاشق شما بوده اکنون مثل یک غریبه عمل میکند و در نخستین قدم شاید منجر به این شود که شما خودتان را زیر سوال ببرید.آنچه آزار روانی را پیچیده و مبهم میکند رفت وبرگشتهای مدام آزارگر میان عشق و دوستی است. میان بودن و نبودن. حضور و عدم حضور. همراهی و عدم همراهی. معمولا برای خودش مرزگزاری میکند اما برای طرف مقابل مرزی ندارد. مثلا از طرف مقابل یک سری وظایف طلب میکند اما در مقابل برای خودش چنین وظایفی قائل نیست و وقتی که از این بابت مورد سوال و پرسش قرار میگیرد شروع به توجیه در پوستهای از گزارهها یا دلایل شبه منطقی و عاطفی میکند. آزارگر به عمد تا اطلاع ثانوی تکلیف رابطه را مشخص نمیکند. هیچ حدود و ثغور و مرزی برایش تعیین نمیکند. تمایلی به نامگذاری برای رابطه ندارد. در حالی که هر رابطهای یک نوع قرارداد است نوشته یا نانوشته. تکلیف وانتظارات رابطه باید روشن باشد.سواستفادهای که گاه در این جا رخ میدهد این است که فرد آزارگر مدام زمان اشنایی اولیه را به عمد طولانی میکند یعنی هربار که آزاردیده از او میخواهد تا درباره شکل و شمایل رابطه صحبت کنند بهانههای مختلفی میآورد. مثلا «هنوز زود است»، «طبیعت رابطه خودش آن را مشخص خواهد کرد» و..یکی دیگر از نشانههای بلاتکلیفی و گیجی در رابطه این است که فرد از گفت و گوی جدی به ویژه درباره شکل رابطه یا مسائل و مشکلات رابطه به دلایل مختلف اجتناب میورزد. مسوولیت را یک طرفه میکند.مثال:« میخواهی برو میخواهی بمان، من مدلم این جوری است، من این طوری ام» طرف مقابل در این شرایط، همواره به امید یک تغییر، یک امید یا یک آینده خودش را در وضعیت بلاتکلیف نگه میدارد.
تحقیر، توهین و فحاشی
امتناع یا اعتراض در رابطه، فرد را با طیفی از پرخاشگریهای منفعلانه روبه رو میکند. چرخهای از عشق، خشم، عذرخواهی؛ تحقیر؛ تمسخر و بیاعتنایی. آزارگر عزت نفس فرد را زیر سوال میبرد. فحاشی میکند.تواناییها، دستاوردها و شخصیت او را زیر سوال میبرد.او را مورد توهین و تحقیر قرار میدهد. در چرخه آزار روانی، خشونت ورز با وامگیری از گفتمانهای متعدد و متضاد و دست زدن به بازیهای روانی به ایجاد فضایی ناامن وتحقیرآمیز دست میزند.
فریب و گَس لایتینگ
حتما فیلم چراغ گاز را دیدهاید. اگر ندیدهاید ببینید. اصطلاح «گس لایتینگ» gaslightingدر روانشناسی از این فیلم و نمایشنامهای که فیلم بر مبنای آن ساخته شده گرفته شده است. به فردی هم که دست به عمل گس لایتینگ میزند «گس لایتر» گفته میشود. حالت تشدید شده آن این است که کسی که با «منی پولیت» manipulate کردن سعی میکند با دستکاری در واقعیت؛ دیگری را به شکلی فریب دهد یا ادراک او را دستخوش تغییر کند. در این شرایط فرد کم کم به دریافت و ادراکات خود شک میکند.
قوه تشخیصش تضعیف میشود که معمولا با از دست رفتن اعتماد یا عزت نفس فرد همراه است.در این شرایط فردی که تحت تاثیر بازی گس لایتر قرار گرفته حتی گاه هویت خودش را هم ممکن است زیر سوال ببرد. ارادهاش بیانکه خود بداند در اختیار فرد گس لایتر قرار میگیرد. قربانی گس لایتنینگ مدام در حال شماتت کردن خود است. مدام در حالت عذرخواهی بابت همه رفتارها و کارهای کرده و ناکرده است. او از نگاه خودش و گس لایتر همیشه متهم است و در نهایت اوست که همواره بابت هر مشکل و مسالهای که در رابطه رخ داده باید خودش را مقصر بداند. او در این شرایط امکان اگاهی بر کلیت وضعتی که در آن قرار گرفته است را ندارد.
بی خیال این کارها شوید
خیلی از مواقع ما تصور میکنیم با گذشت زمان، گذشت ما و حتی صحبت یا استفاده از برخی تکنیکها میتوانیم کاری کنیم که فردی که از بازی های روانی استفاده می کند دست از رفتار خود بردارد. نکته مهم این است که خود را ناجی یا قهرمان رابطه تصور نکنید و سعی نکنید آنها را اصلاح کنید. اولین کار شما این است که ابتدا خودتان متوجه شوید که در یک چرخه رابطه مبتنی بر بازی روانی قرار گرفتهاید و باید موقعیت بازی را ترک کنید. تنها کاری که از دست شما برای فرد مقابل بر میآید فقط و فقط یک توصیه است. میتوانید او را تشویق کنید که سراغ یک درمانگر کار کنند، اما انتخاب در نهایت با خود اوست. این مهم است که بدانید چنین فردی خودش هم یک قربانی بیماری خودش است اما قرار نیست شما قربانی او شوید.
دست از از سرزنش خود بردارید. به یاد داشته باشید، شما هرگز سزاوار سوء استفاده نیستید، مهم نیست که چه گفتهاید یا چه کردهاید. تنها کسی که مسئول رفتار توهین آمیزش بوده اوست.
نیازهای خود را اولویت بندی کنید. مراقبت از نیازهای جسمی و عاطفیتان میتواند به شما کمک کند تا حد و مرزهایتان را تعیین کنید، به دنبال حمایت باشید و موقعیت آزاردهنده را ترک کنید.
از درگیر شدن با فرد مقابل خودداری کنید. به پیامهای متنی، تماسهای تلفنی یا ایمیل آنها پاسخ ندهید. اگر نمیتوانید از کار کردن یا گذراندن وقت با آنها اجتناب کنید، سعی کنید دوست یا فرد مورد اعتماد دیگری را در کنار خود داشته باشید و با او صحبت کنید. مکالمه خود با فرد ازارگر به موضوعات ضروری محدود کنید.
مرزهای شخصی برای خود تعیین کنید. تصمیم بگیرید که چگونه از پاسخ دادن به ازارگر یا کشاندن بحث به به مشاجرات اجتناب کنید. این محدودیتها را برای فردی که از تاکتیکهای سوء استفاده یا گس لایتینگ استفاده میکند بیان کنید و به آنها پایبند باشید. مثلاً میتوانید بگویید: «اگر در جمع شروع به مسخره کردن من کنی، میروم.» «اگر به تحقیر و توهین ادامه دهی پاسخت را نمیدهم».
یک شبکه پشتیبانی بسازید. ممکن است صحبت کردن در مورد آنچه تجربه کردهاید ترسناک باشد، اما در تماس بودن با یک فرد مطمئن و صمیمی و یک درمانگر میتواند در دریافت حمایتی که برای بهبودی نیاز دارید بسیار کمک رسان باشد.
به صراحت بیان کنید که رابطه به پایان رسیده است و در صورت امکان تمام روابط را قطع کنید. شماره و حساب شبکههای اجتماعی آنها را مسدود کنید و تلاشها برای ارتباط با آنها را نادیده بگیرید.
برای بهبودی به خود فرصت دهید. فضایی را برای تمرکز روی نیازها و بهبودی خود اختصاص دهید.
از یاد نبریم
آزار روانی خود چرخهای است که «قدرت» در آن به جریان میافتد. قدرتی که «قدرت بر» است و در پی استیلا و نه «قدرت با» که در پی هم افزایی اراده هاست. قدرتی که در پی امتیازگیری از افراد؛ تسلط بر آنان و«تصرف» تن و/یا روان است. تصرف از آن رو که فرد مقابل در تلاش است که دیگری را از سوژگی تهی کند. این تهی شدن همراه با ضربههای مداومی است که هویت وشخصیت فرد را نشانه میگیرد و اغلب نقاط نفوذ پذیری را برای فرد مقابل شما فراهم میکند تا از طریق بازیهای روانی نقش خود را بر روان قربانی حک کند. روایتها حاکی است که هرچه شخص به لحاظ عاطفی تعلق خاطر بیشتری به فرد مقابل پیدا میکند، خشونت بیشتری هم دریافت میکند یا از خشونت بیشتری در اشکال روانی عاطفی کلامی استفاده می شود.آزار مبتنی بر بازی روانی به شکلی خزنده در سطح رابطه گسترش می یابد. نگاهی به نسبت میان ازار روانی و میل به استیلا نشان میدهد که بحث ازار تا چه حد با مساله قدرت در هم تنیده است.
نکته آخر: از یاد نبریم که آزارگران انسان هایی شیطان صفت نیستند. برخی از آنها خودشان درگیر طیفی از یک اختلالاند که در ساختار مردسالارانه ابعاد هویتی دیگری هم پیدا کرده است.
منبع این مطلب: کانون زنان ایرانی
نظرها
نظری وجود ندارد.