زنان ایرانی: دیگر تحمل حجاب اجباری را نداریم
زنان میگویند: «چرا شال باید ۲۰۰ هزار تومن باشه؟ چرا مانتوی کوفتی و حجاب لعنتی باید ۷۰۰ تومن باشه؟ چرا پولی که اینقدر به سختی به دست میاریم رو باید برای حجاب اجباری هزینه کنیم؟»
۴۰ و اندی سال، هر فصل سال، فصل اجبار حجاب برای زنان بوده، اما تابستانها هرچه این حجاب طاقتفرساتر شده، جمهوری اسلامی بر فشارهایش اضافه کرده. قانونی که زمستانها ناچار زیر کلاه و شال و پالتو به نظر می رسد رعایت شده، با گرمای هوا و عرقریزان کشور گرم ایران، مدام شکسته میشود. اما این نافرمانی مدنی و تهدیدهایی که به دنبال آن از سوی مقامات رسمی صورت میگیرد، تنها دلیل اعمال فشارهای بیشتر بر زنان در تابستان ۱۴۰۱ نیست. به نظر میرسد شرایط به گونهای است که هر دو طرف شمشیر را از رو بستهاند: فشار بیشتر، مقاومت بیشتر.
خبرگزاری فارس از بیش از دو ماه پیش، پروژه خود را علیه زنانی که «بدحجاب» میخواند آغاز کرده و مطالبی منتشر میکند که معلوم نیست در چه گونهای از محتوای خبری طبقهبندی میشوند. مثلا مطلبی با عنوان «برخورد قوه قضاییه با بدحجابی در منظر عام را خواستاریم» تنها یک یادآوری بر لزوم برخورد با زنان بدحجاب است که بیشتر جنبه دادخواستی علیه زنان دارد. این خبرگزاری همچنین برای برخورد با زنان بدحجاب امضا جمع آوری میکند و مدعی است که ۲۴۰ هزار امضاء برای سوژههای مرتبط با حجاب جمع کرده است.
چند هفته قبل، کاظم صدیقی، امام جمعه موقت تهران و رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر کشور اعلام کرد این ستاد پس از اجرای «طرح حجاب و عفاف» در ادارات دولتی قرار است آن را در بازار و اصناف اجرا کند.
طرح مذکور، تحت عنوان «طرح جامعه حجاب و عفاف» تدوین و ابلاغ شده است و به گفته محمد صالح هاشمی گلپایگانی دبیر این ستاد، قرار است «بدحجابی» را در ۱۱ عرصه و با رویکرد اجرایی و فرهنگی «کنترل» کند و «عرصه اول آن با ابلاغ شاخصهای حجاب به ۱۲۰ دستگاه دولتی و حاکمیتی وارد فاز اجرایی و عملیاتی شده است».
طبق گزارشها تاکنون دستکم «دو قرارگاه ۲۱ تیر و جهاد» برای اجرای طرح تازه حجاب اجباری تشکیل شده است. قرارگاه ۲۱ تیر برای این منظور راهاندازی شده تا به گفته مقامهای ستاد امر به معروف «وضعیت پوشش کارمندان دستگاههای دولتی و حاکمیتی تا روز عفاف و حجاب (۲۱ تیر) اصلاح شود».
اما موضوع به همین محدود نمانده. طبق گزارشهایی که از ایران میرسد، اداره اماکن به برخی از داروخانهها در تهران گفته به زنانی که حجاب اجباری را رعایت نمیکنند، خدمات رسانی نکنند و در صورت مشاهده چنین مواردی داروخانهداران در ابتدا جریمه و سپس با پلمپ مدتدار مواجه خواهند شد. تصاویری از اطلاعیههای کمیتههای امر به معروف در بیمارستان ها هم منتشر شده که در آن نوشتهاند زنان بدحجاب نمیتوانند از خدمات درمانی استفاده کنند. همچنین گزارشهایی از برخورد با کافهداران، دستورانها، رانندگان اسنپ و تاکسیهای اینترنتی و سایر مراکز اشتغال خصوصی منتشر شده است. گفته میشود که مزونها و فروشگاههای لباس هم برای عرضه نکردن مانتوهای جلوباز و بدون دکمه تحت فشار قرار گرفتهاند:
صاحبان این مشاغل گفتهاند که به مشتریها و کارمندان خود برای رعایت حجاب تذکر میدهند چون در غیر این صورت محل کارشان پلمپ خواهد شد؛ استدلالی که واکنش تند زنان را در پی داشته است. زنان میگویند موضوع حجاب اجباری تنها مختص به زنان نیست و تمام افراد جامعه، از خانوادهها گرفته تا صاحبان مشاغل باید بابت تامین مطالبه زنان برای آزادی پوشش هزینه بدهند. زنان میگویند: «اگر مردها مجبور بودن روسری بپوشن، حجاب هیچوقت اجباری نمیشد»، یا مینویسند: «اصلا چه معنی داره بهای حجاب اجباری رو کسی به غیر از زنها بده! مرد ایرانی از روز اول اجباری شدن حجاب دقیقا همین نقش رو داشته. "حجاب برای زنها اجباریه، به من چه، چرا من تاوانش رو بدم؟" و بله یکی از دلایل این آپارتاید جنسیتی در ایران همراهی مردها با قوانین زنستیزه.»
برخی کاربران گزارش می کنند در حالی که برخی از مدارس به دنبال دو سال تعطیلی به دلیل کرونا چند روز در هفته باز هستند، گشتهای ارشاد در خیابانهایی که در آن دبیرستانهای دخترانه وجود دارد مستقر شدهاند. کاربری هم از تذکر ماموران به پوشش دختر بچه دو سال و هشتماهه نوشتهاست:
اپلیکیشن گرشاد که چند سال است برای مقابله با گشت ارشاد طراحی شده، این روزها عکسهایی از استقرار ماموران گشت ارشاد و ونهای پلیس در مناطق مختلف شهرها منتشر میکند.
همزمان که گرشاد و کاربران شبکههای اجتماعی گزارش میدهند در میادین و چهارراههای پر رفت و آمد شهر، پاساژها و مراکز خرید، موزهها و سایر اماکن عمومی بر تعداد ماموران افزوده شده، تصاویر و گزارشهای رسیده از ایران نشان میدهد که مقاومت زنان در مقابل ماموران و افرادی که خود را آمر به معروف میخوانند، افزایش یافته است. زنانی که از چند سال قبل با شرکت در کمپینهای «آزادیهای یواشکی»، «چهارشنبههای سفید»، «پیادهروی بدون حجاب»، «دوربین ما اسلحه ما» و «دختران خیابان انقلاب» علنا حجاب اجباری را به چالش کشیده بودند، اکنون تکثیر شدهاند و بیپرواتر از گذشته فیلمها و روایتهایی از اعمال فشار ماموران بر خود و شیوه مقاومتشان منتشر میکنند. زنان همچنین به هزینه بالای حجاب اجباری در شرایط سخت اقتصادی اعتراض دارند و میگویند دوست ندارند درآمدشان را صرف تامین هزینههای شال و مانتو کنند.
این مقاومتها در شرایطی صورت میگیرد که تنها دو هفته از انتشار خبری درباره شلیک یک مامور گشت ارشاد به ورزشکاری که همسرش تدکر حجاب گرفته بود میگذرد و تنها چند روز قبل بود که عدهای در محل گردهمایی نوجوانان برای اسکیت در شیراز که در آن تعداد زیادی از دختران کشف حجاب کرده بودند، نماز وحشت خواندند.
در عین حال، حمایت از پوشش اختیاری و مخالفت با حجاب اجباری اکنون در خارج از مرزهای ایران هم دنبال میشود: نمونهاش ملیکا بلالی، کشتیگیر و عضو تیم ملی کشتی آزاد زنان اسکاتلند که در مسابقات بریتانیا اول شده و پلاکاردی در مخالفت با حجاب اجباری در دست گرفته است.
او در اینستاگرامش نوشته است:
«من اینجایم بر این سکو که بزنم بر این دم صدا، که بشوی تو آن کس که گرفتی ورزش اول ایران زمین از خواهرانم…مادرانم، حق مان را از تو نه از این دوران میستانیم، امروز زنان ایران صفحه جدیدی از تاریخ را ورق میزنند، تو بین ایستادگیمان را، و ببین که آتش غرور زنانه ما چگونه آزادیمان را از چنگال این تاریخ باز میستاند.»
نظرها
سعید مقیسه ای
آنچه در فلات ایران میگذرد جلوه ای از یک «مزوژنی» حکومتی است، مذهب توجیه نهادینه کردن «زن سنیزی» است.
پرتو نوری علا
تا زمانی که مردان، در کنار زنان علیه همه مظالم حکومتی، از جمله حجاب نایستند، در به همین پاشنه میچرخد. گوئی مردان نمیدانند که با سرکوب زنان، که نیمی از مردم ایرانند، نیم دیگر مردان نیز به آسانی سرکوب خواهند شد. آن پدری که با تبر سر دخترش را قطع می کند، آن پدری که با تفنگ به قلب دخترش شلیک میکند، فردا خودشان به دست این حکومت جبار ضد زن و ضد انسان، به همان روز دچار خواهند شد. درود بر آگاهی و آزادیخواهی زنان ایران.