پای صحبت مالباختگان بورس در تجمع اعتراضیشان
یک معترض: «امروز اینجا جمع شدیم تا به یک ناحقی بزرگ اعتراض کنیم. بعد از ۱,۵ سال ۸۰ درصد سرمایه مردم نابود شده است. از طرفی بازارهای موازی رشد چندین برابری داشتند و سهامدار بیچاره از دو طرف متحمل زیان سنگین شده.»
از زبان مالباختگان
یکی از مالباختگان بورس در مورد تجمع صبح دوشنبه میگوید:
در یک سال و نیم گذشته، شاید بالغ بر ۲۰ بار در اینجا و یا مقابل ساختمان مجلس شورای اسلامی تجمع کردهایم. دلیل اعتراض ما هم این است که سهامها حدود ۸۰ درصد ریخته و دیگر سرمایه ما در کوتاه مدت به هیچ عنوان بر نمیگردد. آنطور که محاسبه شده بورس باید حداقل ۴۰۰ درصد رشد کند که تازه به اصل سرمایه خودمان برگردیم که آن هم دیگر ارزشی ندارد. چون به اصل سرمایه که برسیم، ارزش سرمایه ما در مقابل تورم نصف شده. یعنی مثلاً اگر ما دو سال پیش میتوانستیم با ۱ میلیارد تومان خانه بخریم، الان ارزش همان خانه دو برابر شده یعنی ۲ میلیارد تومان. اما در بورس همان ۱ میلیارد تومان، الان ۲۰۰ میلیون تومان شده است. همین موضوع نشان میدهد که حتی با معجزه هم سرمایه ما در کوتاه مدت برنمیگردد و اگر هم بر فرض محال بازار سیر صعودی داشته باشد و ما به اصل سرمایه خودمان برسیم هم ارزش آن نصف شده و در هرحال متضرر شدهایم.
مالباخته دیگری از مسببین این وضعیت گله میکند و میگوید:
چه کسی مسبب این وضعیت ماست؟ چه کسی پاسخگوست؟ چه کسی مردم را دعوت به سرمایهگذاری در بورس کرد؟ همین سران مملکت بودند که بارها گفتند مردم سرمایهشان را در بازارهای مخرب و غیرقابل اعتماد مثل دلار، طلا، ارز دیجیتال و یا مسکن نبرند و در بورس سرمایهگذاری کنند. ما هم به مسئولین اعتماد کردیم و حالا هم چوب اعتمادمان را میخوریم!
ریزش تعمدی
در سال ۱۳۹۸ علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی بورس را «بهترین مکان برای سرمایهگذاری» اعلام و ایرانیان را به ورود به این بازار تشویق کرد. متعاقباً دولت حسن روحانی نیز مردم را تشویق به سرمایهگذاری در بورس کرد اما همان زمان شماری از کارشناسان اقتصادی با اشاره به حبابی بودن برخی سهمها یا حتی حبابی بودن بورس، نسبت به پیامدهای ترکیدن این حباب هشدار دادند. سال گذشته احمد علیرضابیگی، نماینده مجلس، در جریان حضور وزیر اقتصاد و امور دارایی در صحن مجلس برای پاسخ به سوالات نمایندگان، از مالباختگی ۵۰ میلیون ایرانی در بورس خبر داده بود. به عبارتی مدتهاست کل یا بخشی از سرمایه بیش از نیمی از جمعیت ایران روی مدار سقوط قرار گرفته و مسئولین هم تاکنون راهی برای برونرفت از این وضعیت پیدا نکردهاند. عدهای از مالباختگان معتقدند که ریزش سهامهایشان در بازار بورس تعمدیست. یکی از مالباختگان در این مورد بیان میکند:
خودشان تعمداً بازار را منفی کردهاند. الان شما نگاه کنید ۸۰ تا ۸۵ درصد سهامها منفی شده و هنوز هم منفی میخورد. به عنوان کسی که سالهاست در بورس فعالیت دارم و سرد و گرم آن را چشیدهام میگویم به هیچ عنوان این منفی شدنها کار سهامدار خرد حقیقی مالباخته نیست. معمولاً ناظرها هم میآیند و همان چند سهامی که مثبت خورده را با دستکاری میبندند، بعد هم فرآیند کد به کد توسط خودشان انجام میشود. کدهای حقیقی و حقوقی را کد به کد میکنند. شاخص کل بازار امروز روی ۱ میلیون و ۵۰۰ هزار بوده در حالیکه سقف شاخص کل سهامها ۲ میلیون واحد بوده. در این شرایط که اکثر سهامها ۷۰ تا ۸۵ درصد ریزش کردهاند عدد واقعی شاخص کل ۴۰۰ هزار واحد است ولی خودشان عامدانه با چندین نماد شاخصساز، شاخص مهندسی شده را نگه دارند که زیاد منفی نخورد.
او در ادامه توضیح میدهد: «به نظرم هدف دولت رئیسی این است که مانند دولتهای قبلی در ۴ سال اول بورس را دچار رکود و نقدینگیها را نابود کند. اگر دقت کرده باشید معمولاً در ۴ سال دوم دولتها، بورس رشد کرده است.»
«چه کسی مسبب این وضعیت ماست؟ چه کسی پاسخگوست؟ چه کسی مردم را دعوت به سرمایهگذاری در بورس کرد؟ همین سران مملکت بودند که بارها گفتند مردم سرمایهشان را در بازارهای مخرب و غیرقابل اعتماد مثل دلار، طلا، ارز دیجیتال و یا مسکن نبرند و در بورس سرمایهگذاری کنند. ما هم به مسئولین اعتماد کردیم و حالا هم چوب اعتمادمان را میخوریم!»
باز از زبان مالباختگان
یک مالباخته دیگر میگوید:
آمدیم اینجا اعتراض کنیم، چون زندگی همه ما از هم پاشیده. همگی مشکل دارند. ریزش بورس همه را بدبخت کرده است. یکی پول بازنشستگیاش را گذاشته، یکی خانهاش را فروخته، دیگری ماشین فروخته و واقعاً با این کار ما مردم را از قبل هم فقیرتر کردهاند. باز حداقل دولت روحانی اول یک حال اساسی به مردم داد و بعد یک حال اساسی گرفت، این رئیسجمهور کذاب فعلی از روزی که آمده فقط همهچیز را خرابتر کرده است. همین آقای رئیسی قبل انتخابات صریحاً وعده داد که بازار سرمایه را به ثبات میرساند و ضررهای مردم را جبران میکند. بعد از انتخابات هم گفت بورس اولویت اول دولت است. اگر اولویت اول دولت اینگونه است که پس باید فاتحه چنین دولتی را خواند.
یکی دیگر از مالباختگان معترض هم در اینباره میگوید:
امروز اینجا جمع شدیم تا به یک ناحقی بزرگ اعتراض کنیم. بعد از ۱,۵ سال ۸۰ درصد سرمایه مردم نابود شده است. از طرفی بازارهای موازی رشد چندین برابری داشتند و سهامدار بیچاره از دو طرف متحمل زیان سنگین شده. الان هم حداقل باید سهامها ۸ برابر رشد کنند که اصل سرمایه و تورم این ۱,۵ سال جبران شود. این نتیجه اعتماد ما مردم به مسئولین کشور است. ما اگر به اینها اعتماد نمیکردیم و برخلاف گفته خودشان، سرمایههایمان که حاصل سالها کار و فعالیت بوده را در بازار دلار یا طلا یا حتی ارز دیجیتال صرف میکردیم، الان متضرر نبودیم. وعدههای بورسی آقای رئیسی چه شد؟ اکثر کاندیداهای انتخابات سال گذشته ریاستجمهوری مدعی بودند که برای تحول بازار سرمایه برنامه دارند. خب! الان هم همگی در این دولت پست و مقام دارند. پس چرا برنامههایشان عملی نشده است؟ آن برنامهها چه شد؟ مگر آقای محسن رضایی که اکنون مشاور اقتصادی آقای رئیسی است نگفته بود که صندوق زیاندیدگان بورس تأسیس میکنیم؟ یکسال از تشکیل دولت میگذرد، حتی یکی از وعدههای آقایان صاحب منصب هم عملی نشده است. واقعیت این است که بنا به تجربه تا زمانی که قیمت دلار، مسکن، خودرو و سود بین بانکی روند نزولی نگیرد خبری از صعود بورس نیست و ما هم هر روز باید نظارهگر آب شدن سرمایه خود باشیم.
وعده و واقعیت
رونق بازار سرمایه که در زمان دولت روحانی ریزش سنگینی داشت و باعث نارضایتی بسیاری از مردم شده بود، به یکی از مهمترین وعدههای کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری سال گذشته تبدیل شد. از جمله امیرحسین قاضیزاده هاشمی که هماکنون به عنوان معاون رئیسجمهور و رئیس بنیاد شهید در کابینه دولت سیزدهم حضور دارد، وعده داده بود که «معضل بورس قابل حل است، سهروزه میشود مشکل حاد بازار سرمایه را حل کرد و به یک دستور حکومتی از رئیسجمهور نیاز دارد».
محسن رضایی نیز که هماکنون معاون اقتصادی رئیسجمهور است پیش از برگزاری انتخابات، گفته بود «یارانه ۴۵۰ هزار تومانی را برای ۴۰ میلیون نفر تضمین کرده و با برنامههایش خسارات بورس را جبران میکند» او در مناظرههای انتخاباتی نیز بیان کرده بود: «مشکلات مردم با شعار، وعده، شعبدهبازی و حرفهای مفت حل نمیشود بلکه این مشکلات ریشه اقتصادی دارد و با حرفدرمانی به نتیجه نمیرسد.»
ابراهیم رئیسی که نامزد اصلی جبهه اصولگرایان بود پیش از انتخابات وعده داد که در صورت انتخاب به عنوان رئیسجمهور بازار سرمایه را به ثبات میرساند و ضررهای مردم را هم جبران میکند. او در آن زمان بازار سرمایه را «دغدغه مهم» مردم خواند و گفت «اگر نظارت دقیق بر بازار سرمایه انجام میشد با این مشکل مواجه نمیشدیم و آنچه اتفاق افتاد و مردم را نگران کرده، عبارت از این است که مدیریت و نظارت دقیق صورت نگرفته و بازار بورس نیز عمقی پیدا نکرده است.» رئیسی وعده داد که «سازوکاری برای تضمین به سهامداران خرد» بوجود خواهد آورد و با کنایه به دولت روحانی گفت «دولت نباید این را قلکی ببیند تا هروقت میخواهد دست کند و از آن استفاده کند.»
سه روز پیش از برگزاری انتخابات و در روز ۲۵ خرداد ۱۴۰۰، ابراهیم رئیسی شخصاً برای بازدید از بورس به تالار بازار سرمایه رفت و وعده داد هرکاری که بتواند به منظور تقویت بازار سرمایه و حمایت از آن انجام میدهد. او گفت که «نباید مشکلات را پشت گوش انداخت بلکه باید در دل مشکلات رفت، راهحلها را پیدا کرد و با کمک همه کسانی که میتوانند نقش آفرین باشند، وضعیت بازار سرمایه را به سرعت اصلاح کرد.» اما حالا و با گذشت قریب به یکسال از تشکیل دولت ابراهیم رئیسی، بسیاری از فعالان بورس اعتقاد دارند که آنچه تحت عنوان «وعدههای بورسی» رییسی مشهور شده، عملیاتی نشده است. کارشناسان بازار سرمایه میگویند «جلوگیری از اداره دستوری بازار»، «حذف معضل قیمتگذاری دستوری» و همچنین «انتشار مؤثر اوراق بهادار برای پوشش سهامداران خرد» که از مهمترین وعدههای بورسی ابراهیم رئیسی بود هنوز عملیاتی نشده است.
یکی دیگر از مالباختگان معترض اعتقاد دارد که دولت به دنبال نابودی بورس است. او که به گفته خودش دسترنج ۲۰ ساله زحمتش را به امید زندگی بهتر در بازار بورس گذاشته، میگوید: «بورس دست دولت است و دولت هم مشخصاً اعتقادی به بورس ندارد و میخواهد آن را نابود کند.»
او در ادامه بیان میکند:
به نظرم از الان باید کار کرد تا در دوره بعدی انتخابات ریاستجمهوری، رئیسی رأی نیاورد چون اگر این آدم دروغگو و قدرتپرست دوباره روی کار بیاید فاتحه کشور خوانده میشود. هرچند که همین الان هم مملکت در آستانه فروپاشی است. با این وضعیت بازار خودرو، بازار مسکن، بورس و طلا و ارز، که نابسامانی و بیبرنامگی بیداد میکند. و از طرفی هم بیکاری به اوج رسیده و حقوق کارگران و کارمندان هم ناچیز است و کفاف هزینههای موجود را نمیدهد. بعد بین این همه بدبختی، سران غارتگر مملکت دنبال فیلترینگ و طرح صیانت و مسئله حجاب هستند. به نظرم دیگر تجمع کردن، آن هم با این تعداد کم فایدهای ندارد و باید خودمان را برای فراتر از تجمعات آماده کنیم. دولت دشمن اصلی بازار سرمایه با وعدههای کذب مردم را فریب داده و حالا هم کمر به نابودی بازار و زندگی سهامداران بسته است. این وضع امروز بازار هم ارتباطی به نرخ بهره و مسائل دیگر ندارد و این مسائل همگی حاشیهای است. دولت کمر بسته به غارت سهامداران و اگر خود مردم متحدانه کاری نکنند، همگی نابود خواهیم شد.
یک مالباخته دیگر هم چنین میگوید:
در سال ۱۳۹۹ پساندازی که در بانک داشتم را به بورس آوردم. ۲۰۰ میلیون تومان من اکنون به ۸۰ میلیون رسیده. در حالیکه یکی از دوستانم همان موقع با ۱۵۰ میلیون تومان یک قطعه زمین خرید که حالا ۱ میلیارد تومان قیمت دارد. آن کسانی که به قول خودشان اقتصاددان هستند و این وضع را عامدانه یا غیرعامدانه ایجاد کردهاند، باید محاکمه شوند. باور کنید بسیاری از اینها چیزی از اقتصاد نمیدانند و بیسوادند. آنها میگویند بورس عامل تورم است در حالیکه هر کسی که کمی اقتصاد خوانده باشد میفهمد که اگر بورس عامل تورم بود چرا در این ۲ سالی که ریزش شدید رخ داد، قیمت همهچیز چند برابر شد؟ آقای رئیسی هم که همین چند روز پیش با وقاحت گفت از زمان تشکیل دولت شاخصها رشد کرده و بازار سهام هم به ثبات رسیده است! چه ثباتی؟ تنها ثباتی که میبینیم، ثبات در غارت سرمایه مردم است و بس.
کارشناسان چه میگویند؟
یک کارشناس اقتصادی نظرش را در مورد بازار بورس ایران این گونه بیان میکند:
معمولاً اگر کشوری دچار مشکل در بازار سرمایه شود، دولتها از بازار بورس حمایت میکنند. ما این حمایت را نه تنها نمیبینیم بلکه خود دولتها خود نیز به این وضعیت دامن میزنند. آنهم به وسیله بالابردن نرخ سود بین بانکی، بالا بردن قیمت خودرو و مسکن و سوق دادن سرمایه بطور مستقیم و غیرمستقیم به سوی این بازارها. فعالیت بازار بورس نیز هیچگونه اتحاد و هماهنگی ندارند. تا ۲ روز بازار مثبت میشود، تمام این ۲ سال ریزش بازار را فراموش میکنند. مطمئن باشید همین الان اگر روند سقوطی بازار سرمایه تغییر کند و تا یکسال آینده هم مثبت باشد، تازه مردم به اصل سرمایه خواهند رسید. از ۲ سال پیش تا حالا قیمت اجناس و مسکن و خودرو بین ۳۰۰ تا ۱۰۰۰ درصد افزایش یافته. امروزه میبینیم قیمت دلار مرز ۳۰۰۰۰ تومان را هم رد کرده؛ ماشین پراید که ۲۲ میلیون تومان بود حالا به ۲۱۰ میلیون تومان رسیده در حالیکه اگر بازار سرمایه مثبت شود در خوشبینانهترین حالت سهام مردم به قیمت ۲ سال پیش میرسد. یعنی به اصل سرمایه. بیشتر سرمایهداران، مسئولین کشور و رانتبگیران در سالهای اخیر روی مسکن سرمایهگذاری کردهاند. بستن مالیات ناچیز۳ به خانههای لاکچری گواه همین مطلب است. پس هیچ یک از این افراد دلسوز سرمایه مردم نخواهد بود که هیچ بلکه تا جایی که میتوانند هم این بازار را تخریب میکنند و تا حالا هم موفق بودهاند.
او در ادامه میگوید:
«سهام با P/E زیر ۵ و حتی زیر ۳ صف فروش و منفی معامله میشوند. این نرمال نیست و آشکارا مهندسی و دستکاری شده است و نشان از فساد در روند طبیعی بازار و عرضه و تقاضا دارد.»
یکی از فعالان بورس هم معتقد است که دولت دستور دارد بازار بورس را سرکوب کند. او میگوید:
«دولت مردم را از بورس به سمت صندوقهای درآمد ثابت هدایت کرده است و بیش از ۹۰ درصد منابع این صندوقها را خرج کسری بودجه خود کرده. لذا جلوی رشد بورس را با الگوریتمها میگیرد تا مردم پولهای خود را از صندوقها خارج نکنند زیرا که پولی در صندوقها نمانده است! بنابراین در صورتی که مردم به یکباره درخواست پولهای خودشان را بکنند، این موضوع به یک بحران بزرگ ۴۰۰ هزار میلیارد تومانی تبدیل خواهد شد.»
مالباختگان، ناامید از تحقق وعدهها
تجمع صبح سوم مردادماه که از ساعت ۱۰ صبح آغاز شده بود، در ساعت ۱۲ ظهر به پایان میرسد. آنگونه که سهامداران معترض میگویند دولت در یک سال اخیر هیچکدام از وعدههای بورسیاش را عملیاتی نکرده و حتی وضعیت بازار سرمایه از زمان دولت قبل هم بدتر شده است.
نظرها
نظری وجود ندارد.