نیلوفر فولادی، شاعر و پناهجو در خطر: ترکیه علیرغم تعقیب قضائی من در ایران درخواستام را رد کرد
نیلوفر فولادی به «مشارکت در تولید آثار مستهجن» و «حمل افشانه اشکآور» متهم شده بود و با وثیقه صدمیلیون تومانی موقتاً آزاد شد. او که از زنان خیابان انقلاب بود، به ترکیه پناه آورد اما درخواست پناهندگیاش را نپذیرفتند.
نیلوفر فولادی، شاعر و بازیگر تئاتر پاییز گذشته در عملیات فریبِ نیروهای امنیتی گرفتار و دستگیر شد. او که با وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی موقتاً آزاد شده بود، پس از پیچیدهتر شدن پروندهاش به ترکیه رفت، اما دولت این کشور پناهندگی او را نپذیرفته و فولادی را در وضعیتی خطرناک قرار داده است.
بر اساس کیفرخواست صادرشده علیه خانم فولادی که به رؤیت «زمانه» رسیده است، این شاعر و بازیگر تئاتر به دلیل مشغولیت حرفهای زیرزمینی به کار «مدلینگ» به «مشارکت در تولید آثار مستهجن» متهم شده است.
نیلوفر فولادی به «زمانه» میگوید:
«من مدل بودم، برای پنج سال و به صورت زیرزمینی با موسسههای مختلف همکاری میکردم. مدلبودن مثل هر کار موقت و بدون امنیت دیگری است. من یک کارگر فرهنگی ساده بودم.»
اتهام دیگر نیلوفر فولادی «حمل افشانه اشکآور» است که در کیفرخواست آن را به «ماده ۷۴۲ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات و همچنين بند ت ماده ۱۲ قانون مجازات قاچاق اسلحه و دارندگان سلاح و مهمات غير مجاز مصوب ۱۳۹۰» مرتبط کرده اند.
نیلوفر فولادی میگوید که همچون بسیاری از زنان دیگر در تهران، و بهویژه به خاطر حرفهاش به عنوان مدل زیرزمینی، برای محافظت از خود در برابر خطرها و خشونتهای احتمالی یک «اسپری گاز فلفل» همواره در کیفاش حمل میکرده است.
نیلوفر فولادی شاعر و بازیگر تئاتر و فیلمهای تجربی است. از او تا کنون مجموعه شعرهایی به صورت آنلاین و نیز چاپی منتشر شده است؛ از جمله «کال بر زمین میافتد» در انتشارات نگاه.
او یکی از زنان خیابان انقلاب بود که پس از ویدا موحد، روسریهایشان را در اعتراض به حجاب اجباری بر سر چوب کردند.
مأموران امنیتی برای دستگیری نیلوفر فولادی، او را فریب دادند و با فرستادن پیام از طریق دوست او، با او قرار کاری گذاشتند و سپس دستگیرش کردند. این دستگیری در واقع نوعی از ربودن و بدون احضار رسمی بود.
رسیدگی به پرونده او با تأخیر و پیچیدگی همراه شده است. دادگاه او از اردیبهشت تاکنون دو بار به تعویق افتاده و پرونده او نیز سپس از دادسرای عمومی به دادگاه انقلاب ارجاع داده شده است.
خانم فولادی اکنون در ترکیه به سر میبرد و با تقاضای پناهندگی او از سوی ترکیه مخالفت شده است. او در اینباره به «زمانه» میگوید:
بعد از اینکه به خاطر تشکیل این پرونده از ایران خارج شدم، به ترکیه پناه آوردم، اما اداره مهاجرت ترکیه من را به عنوان پناهجو نپذیرفت چرا که از من برای اثبات داشتن پرونده قضائی در ایران مدرک کاغذی خواست. در حالی که در ایران مدتهاست که از طریق سامانه ثنا همهچیز به صورت دیجیتال ابلاغ میشود و هیچگونه مدرک کاغذیای در کار نیست.
ترکیه در دو سال اخیر قوانین مهاجرت و پناهجویی خود را به شدت سختگیرانهتر کرده است. نداشتن اجازه کار، شیوع کرونا و تعطیلی کسب و کارها، بیتوجهی دولت ترکیه و سازمانهای بینالمللی به وضعیت پناهجویان در این کشور و محروم ماندن پناهجویان از کمترین حقوق اجتماعی نظیر بیمه درمانی، این افراد را در شرایط بسیار بدی قرار داده است. هم اکنون ترکیه عملاً دیگر اصلاً پناهنده نمیپذیرد.
به علاوه، دولت آنکارا اقامتهای توریستی را تمدید نمیکند و رقم بهای ملک برای اخذ شهروندی در این کشور از ۲۵۰ هزار دلار به ۴۰۰ هزار دلار افزایش یافته است. به دنبال اجرای چنین سیاستهایی، هزاران نفر از شهروندانی که پیش از این با اخذ اقامت توریستی قادر به ماندن در ترکیه بودند، در دو ماه اخیر به کشورهای خود بازگشته یا برای ماندن در ترکیه، مجبور به ثبت شرکتهای تجاری یا خرید خانه شدهاند.
نظرها
عزتی
نویسنده گرامی موضوع پناهندگی را به تغییر قوانین مهاجرتی در ترکیه ربط می دهد تا حس منفی نسبت به ترکیه در برخورد با ایرانیان را القا کند. معمولا در مورد پناهندگی در هر کشوری وقتی به صورت قانونی از آن کشور خارج شده یعنی در معرض تهدید مرگ و اعدام نیست . اینها مسایل حقوقی هست که در هر کشوری اعمال می گردد. اقامت توریستی ندادن یا دادن هم سیاست داخلی هر کشوری است که با توجه به مسایل اقتصادی سیاسی آن کشور اتخاذ می گردد. ضد ترک بودن به سیاست مشخص خبر دهی در زمانه تبدیل گردیده است . به عنوان یک خواننده مدام و سابقه دار زمانه علت این سیاست را نمی فهمم