ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

در جست‌وجوی تمثال مظفرالدین‌شاه – گم شدن یک تابلو

پرند خالقی – بر سر تابلوی پرتره مظفرالدین شاه قاجار اثر کمال‌الملک چه آمده است؟ در کاخ گلستان بوده، اما اکنون ردی از آن در حراجی کریستیز و کاتالوگ دارلآثار اسلامیه کویت دیده می‌شود.

دکتر رضا کسروی، پژوهشگر و مورخ، در ۲۴ تیرماه ۱۴۰۱ با انتشار خبری در کانال تلگرام و سپس صفحه‌ی اینستاگرام خود، از مفقود شدن پرتره‌ای از مظفرالدین شاه قاجار، پرده برداشت. رضا کسروی، به عنوان محقق آثار کمال‌الملک، از احتمال به سرقت رفتن این اثر از کمال‌الملک از کاخ گلستان، خبر داد.

سند: تصویری قدیمی از تالار برلیان کاخ گلستان. تابلوی مظفرالدین شاه در این عکس دیده می‌شود.
سند: تصویری قدیمی از تالار برلیان کاخ گلستان. تابلوی مظفرالدین شاه در این عکس دیده می‌شود.

سرنخ اصلی این سرقت، تصویری قدیمی بود که بنا به گفته‌ی رضا کسروی، با شماره‌ی ۶۳-۰-۶ع در موسسه‌ی مطالعات تاریخ معاصر نگهداری می‌شود. با توجه به سه پرتره‌ی روی دیوار تالار برلیان کاخ گلستان یعنی پرتره‌های محمدعلی شاه، مظفرالدین شاه و احمدشاه، این عکس به احتمال زیاد در دوره‌ی احمدشاه قاجار گرفته شده است و نشان می‌دهد که تابلوی رنگ و روغن پرتره‌ی مظفرالدین شاه که در سال ۱۳۱۹ هجری قمری (۱۲۸۰هجری شمسی) توسط میرزا محمد غفاری کمال‌الملک به ترسیم درآمده است، روی دیوار آینه‌کاری شده‌ی تالار برلیان قرار داشته است. ترسیم این پرتره‌ی نیم‌تنه از مظفرالدین شاه توسط شخص کمال‌الملک در کتاب کمال هنر، تایید شده است.

تابلوی مظفرالدین شاه اثر کمال‌الملک
تابلوی مظفرالدین شاه اثر کمال‌الملک

در نهایت پس از بررسی‌های متعدد، رضا کسروی با بیان این که این اثر کمال‌الملک هم‌اکنون در کاخ گلستان وجود ندارد، احتمال به سرقت رفتن آن را مطرح کرد.

آفرین امامی که هم‌اکنون عهده‌دار مدیریت مجموعه‌ی میراث جهانی کاخ گلستان است، در روز سه‌شنبه، ۲۸ تیر ماه ۱۴۰۱، در این باره، اینگونه اظهار نظر کرد:

«از همه‌ی چهارده امینِ اموال کاخ گلستان درخصوص وجود چنین تابلویی در فهرست اموال تحویلی به آن‌ها پرس‌وجو شده است. چنین اثری و تابلویی از پرتره‌‌ی مظفرالدین شاه در فهرست تحویلی هیچ یک از این امین اموال‌ها نبوده است.»

احمد دزواره‌ای − رئیس مجموعه کاخ گلستان از بعد از انقلاب تا ۱۳۸۶ − به کلی منکر وجود چنین تابلویی شد چنین گفت:

«در تالار برلیان، تابلویی از مظفرالدین شاه نداشتیم. اصلاً تابلوی ایرانی نداشتیم و تمام تابلوها خارجی هستند. بر اساس دفتر ۱۳۱۷ مکاتباتی با کریستیز داشتیم و آثاری که در این اسناد ثبت شده بود را برگرداندیم و نامه‌های آن هم موجود است. درواقع اگر اثری وجود داشت که در اسناد ۱۳۱۷ ثبت شده بود و در اوایل انقلاب از کشور خارج شده بود، با نامه نگاری‌های انجام شده، آن‌ها را بازگرداندیم و چنین تابلویی از پرتره‌ی مظفرالدین شاه که گفته می‌شود در کاخ گلستان وجود داشت، در این استعلامات وجود نداشت.»

پس از طرح این مساله از سوی رضا کسروی، افشین پرورش به عنوان خبرنگار فعال در زمینه‌ی آثار هنری، از فروش این اثر در حراج کریستیز لندن در سال ۱۳۷۹ هجری شمسی، خبر داد. پرورش با تکیه بر گفته‌های دو تن از کارکنان سابق کاخ گلستان (ضمن خودداری از بردن و افشای نام دو کارمند مذکور) این ادعا را مطرح کرد که این اثر در سال ۱۳۷۸ از موزه خارج شده است و سید محمد بهشتی، به عنوان رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، علیرضا سمیع‌آذر به عنوان مدیرکل اداره‌ی هنرهای تجسمی و ریاست موزه‌‎ی هنرهای معاصر و مرتضی کاظمی به عنوان معاونت هنری وزارت ارشاد در سال‌های ۱۳۷۸ و ۱۳۷۹، از این واقعه مطلع بوده‌اند.

با وجود پیشرفت سیستم‌های امنیتی و حفاظتی، سرقت و خروج آثار تاریخی از ایران از روزهای ابتدایی انقلاب تا کنون ادامه داشته است. روند طی شدن و نتیجه‌ی پرونده‌ی این سرقت‌ها، با عدم شفاف‌سازی و اطلاع‌رسانی از سوی مسئولان مربوطه، همراه بوده است.

اطلاعات درج شده در آرشیو وبسایت حراجی کریستیز، نشانگر به حراج گذاشته شدن این تابلو در تاریخ ۱۱ آوریل سال ۲۰۰۰ میلادی، با قیمت پایه‌ی ۱۲ تا ۱۸ هزار پوند و در نهایت به فروش رسیدن آن با قیمتی نهاییِ ۴۴ هزار و ۶۵۰ پوند به خریداری ناشناس است.

بعد از انتشار خبر به فروش رسیدن تابلوی کمال‌الملک در حراج کریستیز، آفرین امامی در گفت‌وگویی اظهار داشت:

«البته بر اساس بررسی‌های انجام شده در تصاویر منتشر شده، متوجه شدیم که تفاوت‌هایی بین تابلویی که گفته می‌شود در کریستیز فروش رفته با تابلویی که در عکس تالار برلیان هست، وجود دارد. چنانکه تزیینات مربع شکل طلایی که در تابلوی منسوب به کریستیز دیده می‌شود، در عکس تالار برلیان وجود ندارد. همچنین قاب بیضی شکلی که در این تصاویر دیده می‌شود، متفاوت است. بنابراین می‌توان این نتیجه را هم گرفت که شاید اگر تابلویی در کریستیز فروش رفته، تقلبی بوده یا شاید تابلوی دیگری غیر از این اثر باشد. چیزی که مشخص است این است که بعد از انقلاب چیزی از کاخ گلستان گم نشده است.»

در پی طرح چنین اظهاراتی، رضا کسروی با انتشار ویدئویی در صفحه‌ی اینستاگرام خود، با ارائه‌ی مستندات و توضیحاتی، شبهات و ادعاهای مطرح شده از سوی افراد و رسانه‌های دولتی مبنی بر عدم اصالت تابلوی فروخته شده و عدم تطابق ویژگی‌های تابلوی موجود در عکس با تابلوی موجود در وبسایت کریستیز را رد کرد.

در ادامه، برخی از رسانه‌های دولتی، ادعاهایی را مبنی به فروش رفتن این اثر در سال ۱۳۰۵، آن هم از سوی رضاشاه مطرح کردند، ادعایی که در ابتدا توسط رضا کسروی و سپس با ارائه‌ی مستنداتی توسط دکتر مرتضی ادیب زاده رد شد.

دکتر مرتضی ادیب زاده، سرپرست اداره‌ کل موزه‌ها و اموال منقول تاريخی و فرهنگی با انتشار مطلبی در صفحه‌ی اینستاگرام خود، اذعان کرد که نام و مشخصات تابلو در دفتر اموالی کاخ گلستان در سال ۱۳۱۲ به ثبت رسیده است. وی افزود که نام اثر در دفتر سال ۱۳۱۷ نیز موجود است. دفتر ۱۳۱۷، همان دفتری است که احمد دزواره‌ای مدعی بود که نامی از تابلوی مظفرالدین شاه، در آن نیست. با این حال، طبق گفته‌ی ادیب زاده، بررسی دفاتر نشان‌دهنده‌ی این است که نام اثر در دفتر سال ۱۳۱۷ دیده می‌شود اما در دفاتر سال ۱۳۶۱ به چشم نمی‌خورد.

در نهایت، پیگیری‌های رضا کسروی و همکاری‌های سایر افراد فعال در حوزه‌ی تاریخ و هنر، منجر به کشف و مشخص شدن محل کنونی نگهداری تابلوی پرتره‌ی مظفرالدین شاه، شد. کاتالوگ مربوط به دارالآثار اسلامیه که در سال ۲۰۱۵ منتشر شده است، نشان‌دهنده‌ی آن است که پرتره‌ی نیم‌تنه‌ی مظفرالدین شاه هم‌اکنون در مجموعه‌ی خاندان سلطنتی الصباح کویت و در دارالآثار اسلامیه قرار دارد.

کاتالوگ دارالآثار اسلامیه کویت
کاتالوگ دارالآثار اسلامیه کویت

به گمانِ رضا کسروی، با توجه به شرایط روزهای اول انقلاب، احتمالاً آثار زیادی و به‌خصوص برخی از پرتره‌های شاهان با سهولت از کاخ خارج شده‌اند. تحقیقات رضا کسروی نشان می‌‌دهد که حداقل دو پرتره‌ی دیگر از شاهان قاجار، احتمالاً در همان زمان، از کاخ خارج شده‌اند. اطلاعات یکی از این دو پرتره توسط کسروی به مسئولان کاخ گلستان، ارائه داده شده و در نوبت رسیدگی قرار دارد. وی، از بیان اطلاعات بیشتر در این زمینه اجتناب کرد.

سید محمد بهشتی که در سالیان قبل، ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری را برعهده داشت، در پاسخ به این سؤال که آیا عادی است که مدیر یک مجموعه تاریخی و فرهنگی نداند که در مجموعه‌اش چه رخ می‌دهد و چه اموالی در اسناد آن مکان موجود است، این‌گونه بیان کرد:

«بله. تعداد اشیا در موزه‌ها و مجموعه‌های ما به اندازه‌ای زیاد است که نمی‌توان از تمام آن‌ها اطلاع داشت. در مخزن موزه ملی بیش از ۳۵۰ هزار قطعه شی‌ء وجود دارد. آیا انتظار دارید تمام این اشیا جلوی چشم مسئول باشند و هر زمان یکی از آن‌ها گم شد، فوراً خبردار شود؟!»

بهشتی در خصوص لیست اموال منقول موجود در وزارت میراث فرهنگی که مربوط به کاخ‌ها و موزه‌ها است نیز گفت:

«این لیست‌ها و اسناد محرمانه نیستند اما در اختیار عموم قرار ندارند. این لیست‌ها ابزار کار وزارتخانه میراث‌فرهنگی است البته اگر مراجع قانونی به آن‌ها مراجعه کنند، لیست‌ها در اختیار آن‌ها قرار می‌گیرد. این لیست‌ها همانند اسناد داخلی هر ارگان دولتی، جزو اسناد این وزارتخانه محسوب می‌شود و طبیعی است که این اطلاعات روی اینترنت در اختیار همگان قرار ندارد.»

این اظهارات محمد بهشتی در حالی بیان شده است که امروزه بسیاری از مراکز نگهداری آثار تاریخی در کشورهای مختلف، کاتالوگ‌هایی مشابه کاتالوگ سال ۲۰۱۵ دارالآثار اسلامیه را منتشر می‌کنند و در دسترس عموم قرار می‌دهند.

رضا دبیری نژاد، کارشناس موزه و فعال میراث فرهنگی می‌گوید:

«این نگاه که می‌خواهد مشکلات را کتمان کند یا اجازه ندهد افراد پژوهشگر وارد کار شوند باید تغییر کند و اتفاقاتی مانند گم شدن پرتره و سردرآوردنش در حراج کریستیز باید تلنگری در این زمینه باشد. سؤال اینجاست که چرا عزمی ملی برای فهرست کردن آثار باستانی، موزه‌ای و همه آثار مهم که متعلق به ایرانیان است وجود ندارد؟ ما باید سامانه‌ای به‌روز برای این کار داشته باشیم. موزه‌ها باید پژوهشگرانی داشته باشند که پیگیر آثار باشند و این وظیفه‌ای حاکمیتی است. وظیفه ملی آنهاست که باید به فکر حفظ این آثار باشند و به راحتی از کنار قاچاق و تخریب آن‌ها نگذرند. در عین حال باید بدانیم فقط وزارت میراث هم متولی نیست و سازمان‌ها و ارگان‌های بسیاری باید در این راه قدم بردارند.» با وجود پیشرفت سیستم‌های امنیتی و حفاظتی، سرقت و خروج آثار تاریخی از ایران از روزهای ابتدایی انقلاب تا کنون ادامه داشته است. روند طی شدن و نتیجه‌ی پرونده‌ی این سرقت‌ها، با عدم شفاف‌سازی و اطلاع‌رسانی از سوی مسئولان مربوطه، همراه بوده است. باید دید که آیا تابلوی مظفرالدین شاه نیز سرنوشتی مشابه سایر پرونده‌های مسکوت پیدا می‌کند یا فشار افکار عمومی، قادر خواهد بود تا مسئولین را به پاسخگویی و پیگیری وادار کند.

میراث فرهنگی

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • شهاب سروش

    من خود شاهد بودم در یکی از کاخ ویلاهای شهرچالوس که اکنون استراحتگاه افسران رده بالای نیروی انتظامی است در زمان تخلیه اموال چندین ماه بعد از انقلاب بگفته مسئولان شهر بعداز چندبار صورت جلسه اموال در هنگام تحویل بازهم از فهرست موجود تعدادی از اموال گرانقیمت کم شده بود لذا گفتند ما فرصت فهرست کردن نداشتیم و هرچه هست همین است با اینحال که چند بار غارت صورت گرفته بود دو کامیون ماک سرمه ای متعلق به نیروی هوایی که در اختیار تحویل گیرندگان بود پر از وسایل طلا و نقره و فرشهای نفیس عتیقه والباقی اجناس ارزشمند که عتیقه نبودند با نظر کارشناس همراه تحویل گیرندگان تخلیه شد حال فکرش را بکنید در یک کاخ ویلای نه چندان بزرگ و مورد استفاده اکثرا اطرافیان خانواده سلطنتی وقتیکه بعد از بارها غارت توسط مردم و کسانیکه دسترسی داشتند اینهمه عتیقه که یکنمونه کارشناس میگفت این فرش متعلق بزمان شاه عباس کبیر به مساحت شصت متر را نمیتوان قیمت گذاری کردباقیمانده بود متوجه حجم تخریب و سرقت و نابودی آثار گرانبها که میتوانست پشتوانه مهمی برای مملکت باشد میشویم امیدوارم که روزی سروسامانی به حفظ و نگهداری این سرمایه ها داده شود و راه ناخونکزدن به این سرمایه های گرانبها با فهرست کردن و در اختیار عموم قرار دادن بسته شود آمین

  • mandana

    سرقت یعنی‌ دزدی!، ولی‌ وقتی‌ " صاحبان " ما یعنی‌ اخوند‌ها هر چه که هست و نیست را صاحب هستند، خوب حق دارند ، که مال خود را بفروشند !، مگر چندی پیش یکی از " نماینده گان ملت" پیشنهاد نکرده بود ، که میراث فرهنگی‌ فروخته شوند ، تا عرض(mony) وارد کشور شود! . خلاصه ملت شهید پرور و مسلمان فعلا وقت ندارد، باید به عزادار " امام حسین" برسد، ما وارث خون حسین هستیم، ایران و میراث فرهنگی‌ کیلوی چند؟؟