ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

حمله لباس‌شخصی‌ها به دانشگاه شریف و محاصره دانشجویان

لشکری از لباس‌شخصی‌ها به دانشگاه شریف حمله کردند. دانشجویان معترض در محاصره‌ قرار گرفتند. راه‌های منتهی به دانشگاه را مسدود کردند. بسیاری از دانشجویان بازداشت شده‌اند. عده‌ای مجروح شده‌اند.

نیروهای لباس‌شخصی حکومتی، دانشگاه شریف را در محاصره خود در آوردند، تمام راه‌های منتهی به دانشگاه را مسدود کردند. آنها به سمت دانشجویان شلیک می‌کنند و تعداد نامشخصی از دانشجویان را دستبند زده و بازداشت کرده‌اند.

دانشجویان معترض دانشگاه شریف از بعدازظهر روز یکشنبه دهم مهر در محوطه دانشگاه تجمع برگزار کرده بودند. پیش از این تجمع، بسیج دانشجویی تهدید کرده بود که دانشجویان را می‌زنند. حکومت به‌سان حملات به کوی دانشگاه تهران در سال ۱۳۷۸، نیروهای لباس شخصی را برای سرکوب دانشجویان شریف فرستاد.

سرکوب در محوطه دانشگاه و خوابگاه‌ها

کانال‌های دانشجویان شریف از بازداشت دانشجویان خبر می‌دهند. آنها نوشته‌اند که اطراف خوابگاه مصلی‌نژاد و احمدی روشن دانشگاه، ترافیک شدیدی برقرار است و نیروهای سرکوب حکومتی در حال تردد در اطراف خیابان‌های اطراف دانشگاه شریف هستند.

اولین ویدئوها از وضعیت حمله به دانشگاه شریف، درست پیش از غروب آفتاب زمانی که دانشجویان معترض تجمع برگزار کرده بودند، به شبکه‌ها فرستاده شد. آنها خبر دادند که در محاصره نیروهای لباس شخصی‌اند: ون آورده‌اند، دانشجویان را بازداشت و سوار ون می‌کنند.

کسی که از بالا به درب ورودی دانشگاه اشراف دارد فیلم می‌گیرد. او نفس‌نفس می‌زند و آشفته است. در بیرون در دانشگاه لباس‌شخصی‌های که کیف کج انداخته‌اند جمع شده‌اند. برخی از آنها باتوم و برخی تفنگ‌های ساچمه‌ای و پینت‌بال دارند. فضا ملتهب است. دانشجویان فریاد می‌زنند: "هم‌وطنت رو داری می‌زنی؟ بی‌شرف!"

خبر به دانشگاه‌های دیگر می‌رسد. برخی برای کمک به سمت دانشگاه شریف می‌رود اما لباس شخصی‌ها و یگان ویژه همه راه‌های منتهی به شرف را مسدود کردند.

در واکنش به این حمله، در اولین ساعت غروب آفتاب تجمعی داخل محوطه دانشگاه شکل می‌گیرد و دانشجویان عصبانی از حضور لباس شخصی‌ها در تاریخی شب فریاد می‌زنند: ؛دانشجو را آزاد کن". زنی پشت دوربین می‌گوید ۱۰ مهر، دانشگاه شریف.

بیرون در دانشگاه و در خیابان‌های اطراف، دانشجویانی که برای کمک به هم‌دانشگاهی‌ها آمده‌اند را هم می‌زنند و بازداشت می‌کنند. درهای دانشگاه را بسته‌اند و همه آنها که داخل مانده‌اند، در محاصره کامل‌اند. برخی از داشجوها بیرون در دانشگاه شعار می‌دهند: "مرگ بر خامنه‌ای". دختری توضیح می‌دهد بیرون دانشگاه شریف هستیم. فقط گاز اشک‌آور می‌زنند، نمی‌گذارند برویم داخل دانشگاه. صدای او مقطع است و نفس‌نفس می‌زند.

از پنجره‌های خوابگاه تصویر بازداشت و انتقال دانشجویان بازداشتی به ون‌های نیروهای سرکوب ثبت شده است:

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

دانشجویان جمع شده بیرون دانشگاه فریاد می‌زنند: "بسیجی برو گم شو. بی‌شرف، بی‌شرف."

تمام نیروهای سرکوب جمع شده در شریف در تمام ویدئوها لباس‌شخصی‌اند - حکومت مخوف‌ترین نیروهایش را برای سرکوب دانشگاه فرستاده است.

در شبکه‌ها پیام از داخل دانشگاه شریف پیام می‌آید: "بچه‌ها از همه طرف محاصره شدن و امکان خروج ندارن. بهشون با تفنگ ساچمه‌ای و پینت‌بال شلیک میشه."

ویدئویی منتشر شده که صدا ندارد. دست‌کم ده دانشجو که دستبند زده شده‌اند به ونی سفید منتقل می‌شوند. نیروهای سرکوب همه‌جا در خیابان هستند.

ویدئویی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده که در آن پشت دوربین راوی زن است و فیلم می‌گیرد. شب است. تصویر یک لشگر موتورسوار از لباس شخصی‌های حکومتی را در خیابان حبیب‌الله بین خیابان آزادی و تیموری نزدیک خوابگاه‌های دانشگاه شریف نشان می‌دهد. بر یکی از موتورها سه نفر نشسته‌اند. بین دو نیروی حکومتی یک جوان بر ترک موتور نشسته و بازداشت شده است. به دستان او از پشت دستبند زده‌اند و او را بر موتور نشاندند. لباسش را بر سرش کشیدند و او نیمه برهنه است. راوی می‌گوید: "یا ابوالفضل، جوون مردم را لباسش رو کشیدن سرش. جوون مردم را دارند می‌برند". در همین حین لباس شخصی سوار بر موتور به سمت کسی که فیلم می‌گیرد شلیک می‌کند. مشخص نیست گلوله چیست اما تصویر کامل می‌شکند:

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

در ویدئویی دیگر، خیابان‌های اطراف دانشگاه شریف در محاصره نیروهای لباس شخصی است و معترضان از بالای پل هوایی داد می‌زنند "بی‌شرف، بی‌ناموس". صدای تیراندازی می‌آید.

در یک ویدئوی دیگر دانشجوهای گیر افتاده در پارکینگی در دانشگاه پریشان از وضعیت فرار می‌کنند.

ویدئویی دیگر که مربوط به ساعت هفت شب، محوطه دانشگاه را نشان می‌دهد که انگار غباری در هواست که می‌تواند ناشی از گاز اشک‌آور باشد. دانشجویانی کوله‌به‌پشت در این محوطه گیر افتاده‌اند.

ویدیوی دیگری هم منتشرشده که نمای بیرونی دیوارهای دانشگاه شریف را نشان می‌دهد. صدای تیراندازی می‌آید. دانشجویان فریاد می‌زنند: "بی‌شرف!"

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

انجمن اسلامی دانشگاه شریف در شبکه‌ها در مورد بازداشتی‌ها کمک خواسته است. آنها نوشته‌اند:

"با توجه به وضعیت اسفبار و نگران‌کننده امروز در دانشگاه شریف، اگر اطلاعاتی از بازداشتی‌های امروز و یا مجروحین دارید لطفاً برای پیگیری در اختیار انجمن قرار دهید. "

هیئت رئیسه دانشگاه صنعتی شریف اعلام کرده که کلیه کلاس‌های درس از روز دوشنبه مورخ ۱۱ مهرماه به‌صورت مجازی برگزار می‌شود.

روایت دانشجوها: با خشونت وحشتناک آمدند و بازداشت کردند

دانشجویانی که در دانشگاه شریف هستند، شرایط را با حمله نیروهای لباس شخصی حکومتی به به کوی دانشگاه تهران در سال‌های ۱۳۷۸، ۱۳۸۸ مقایسه می‌کنند. در آن حملات حکومت مخوف‌ترین نیروهای سرکوبش را برای حمله به اعتراضات به دانشگاه فرستاد. یک دانشجو به زمانه گفت: "با خشونت وحشتناک آمدند و فله‌ای بازداشت کردند."

در یکی از کانال‌های دانشگاه، فردی در مورد شرایط خیابان‌های اطراف دانشگاه نوشته است. او با اشاره به یکی از اغذیه‌فروشی‌های نزدیک دانشگاه می‌نویسد:

"از یکی از دوستان که خونه‌ش نزدیک سگ‌پزه پرسیدم. همه‌ی راه‌های منتهی به شریف از نوری تا یادگار و آزادی بسته‌س. نمی‌تونید برید نزدیک شریف. جو فوق امنیتیه. هنوز دانشجوها توی دانشگاهن. به ساکنان محله اجازه نمی‌دن از خونه بیرون بیان."

روایت‌های دانشجوهای شریک این است که تعداد دانشجویان بازداشت شده زیاد است. در یکی از کانال‌های دانشجویی آمده:

"تعداد دستگیری‌ها امشب در دانشگاه شریف زیاد بوده. فقط از یکی دانشکده مدیریت و اقتصاد بیش از پنج نفر ربوده شده‌اند."

وضعیت خوابگاه‌های دانشگاه هم امنیتی است و روایت‌ها از این قرار است که مأموران امنیتی حکومت به همراه لباس شخصی‌ها خوابگاه‌ها را هم به محاصره خود در آورده‌اند.

برخی برای کمک به دانشگاه شریف رفته‌اند. ویدیویی در شبکه‌ها منتشر شده که ترافیک سنگین در خیابان آزادی را نشان می‌دهد. ماشین‌ها با بوق ممتد به وضعیت محاصره دانشگاه معترض‌اند.

حمله به شریف از قبل برنامه‌ریزی شده بود

پیش از حمله لباس شخصی‌ها به دانشگاه شریف، کانال‌های حکومتی صحبت‌های مسئول سابق بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف را منتشر کردند که در جمعی از بسیجیان این دانشگاه می‌گوید که از امروز به بعد "اگر شعار علیه جمهوری اسلامی دادند، اگر شعار علیه آقا دادند، ما می‌ایستیم". او بعد می‌گوید ما شروع نمی‌کنیم «اما اگر زدند ما می‌زنیم» و سایر بسیجیان در حمایت حرف‌های او شعار می‌دهند: "الله‌اکبر، الله‌اکبر."

کانال‌های حکومتی سعی دارند نشان دهند که وضعیت دانشگاه آرم است. آنها نوشته‌اند که محمدعلی زلفی‌گل، وزیر علوم، در دانشگاه شریف حضور یافته و جو دانشگاه آرام است. ویدئویی منتشر کردند که رسول جلیلی، رئیس دانشگاه صنعتی شریف را در کنار زلفی‌گل در حوالی درِ شمالی دانشگاه نشان می‌دهد.

یکی از دانشجویان سابق دانشگاه شریف می‌نویسد که رسول جلیلی، رئیس فعلی دانشگاه شریف، معمار پروژه فیلترینگ اینترنت در ایران در دهه ۸۰ و از اصلی‌ترین پیش‌برنده‌های فیلترینگ و طرح صیانت اینترنت در سال‌های اخیر بوده است.

حکومتی‌ها همچنین نوشتند که انتقال دانشجویان با ون به زندان نبوده و لباس شخصی‌ها دانشجویان را به خوابگاه برده‌اند. در تمام تصویر انتقال دانشجویان به ون‌های نیروهای سرکوب، آنها دانشجویان را دستبند زده بودند.

بسیج دانشجویی دانشگاه شریف هم به دانشجویان هشدار می‌دهد که برای حفظ امنیت خود، از اتاق‌هایتان و خوابگاه خارج نشوید.

حمله به دانشگاه، واکنش امنیتی حکومت به اعتصاب دانشجویان است

پس از اعتراضات گسترده در واکنش به قتل دولتی مهسا (ژینا) امینی در بازداشت گشت ارشاد، دانشجویان بیش از ۱۰۰ دانشگاه ایران از جمله دانشگاه صنعتی شریف دست به اعتراض زدند و از جمله گفتند که به سرکوب نیروهای امنیتی و دستگیری و آزار دانشجویان معترض‌اند.

آنها به اعتصاب سراسری دانشجویان پیوستند و گفتند که تا همه دانشجوها آزاد نشوند و امنیتی‌ها و نیروهای سرکوب از دانشگاه اخراج نشوند به سر کلاس‌ها نخواهند رفت. در نامه دانشجویان دانشگاه شریف در حمایت از اعتراضات مردمی که به امضاء صدها تن از آنها رسیده آمده است:

"ما، به عنوان جمعی از فارغ‌التحصیلان دانشگاه صنعتی شریف، ضمن حمایت از حرکت‌های اعتراضی مردم ایران در مقابله با اعمال خشونت سیستماتیک علیه زنان و اقلیت‌ها، فقر و فساد گسترده، برخوردهای امنیتی، خفقان سیاسی و محدودسازی شبکه‌های اجتماعی و اینترنت، از اساتید و هم‌دانشگاهی‌های خود دعوت می‌کنیم که از حق تعطیلی کلاس‌های درس در شرایط اضطراری فعلی حمایت کرده و با سایر مردم و دانشجویان همراه و هم‌قدم شوند."

بیش از هزار نفر از استادهای دانشگاه ایران در نامه‌های مختلف و یک فراخوان دست جمعی از دانشجویان، مطالبه‌های آنها و اعتراضاتشان حمایت کرده‌اند. برخی کلاس‌ها را تعطیل کرده‌اند و برخی در اعتراض به شرایط کشور و سرکوب دانشگاه‌ها استعفا کرده‌اند.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • سعید

    #مهسا امینی #دختران کاج ایرانی ... هزاره ... ملا فایده نداره

  • mashang

    هشتگ برای ایران از زندان اوین مهر ۱۱, ۱۴۰۱ برای زنان که حتی در زندان هم قربانی تبعیض جنسیتی‌اند و در ظوابط تماس تلفنی و همه امکاناتِ محیط زندان و شرایط حبس به نحوه معناداری وضعیت سخت‌ت ی از مردان زندانی دارند. محمدرضا جلائی‌پور برای زنان که حتی در زندان هم قربانی تبعیض جنسیتی‌اند و در ظوابط تماس تلفنی و همه امکاناتِ محیط زندان و شرایط حبس به نحوه معناداری وضعیت سخت‌ت ی از مردان زندانی دارند. برای صفا و نجابت نگاه هم‌وطنِ ۲۵ ساله‌ای که در قرنطینه زندان اوین دوستم شد و چنان فقیر بود که تنها براى اینکه مدتى در زندان غذا و سرپناه و امنیت داشته باشد بزه خرد کرده بود و داستان زندگى‌اش تا صبح خواب را از چشمم ربود. براى زندانیان بى‌کسی که چنان قربانیِ نابرابری و فقر خشن‌اند که همین زندانی که برای ما مجازات گناه ناکرده است برای آن‌ها خواستنی است و نمی‌خواهند آزاد شوند. برای بغض و اشک سیامک نمازی وقتی گفت بعد از هفت سال زندانِ سخت به مثابه گروگان و ابزار معامله، حس کسی را دارد که مادر خودش ( ایران ) که عمری مهر فرزندی‌اش را دیده او را کالای فروختنی می‌بیند و نامادری‌اش ( آمریکا ) گویی ارزش بیشتری برای زندگی‌اش قائل است و چه غمی بر دلش آوار شده وقتی برایش روشن شد که تنها این نامادری است که شاید برای آزادی‌اش تلاش کند و نه مادر خودش. براى حس توصیف‌ناپذیر نگاه احمدرضا جلالی که گرچه پنج سال گذشته زیر حکم اعدام است و بارها از صداوسیما شنیده که به زودی اعدام می‌شود، جدیت‌اش در ورزش و مطالعه از امثال ما که امید بالاتر زندگی و آزادی داریم بیشتر است. برای عشق هومن جوکار به یوز ایرانی که نه فقط در سال‌ها تلاش ماثر‌اش قبل از زندان برای پیشگیری از انقراض‌اش، که حتی در طرح یوز زیبای دوخته شده بر ملافه‌ای که در اتاقِ زندان آویزان کرده هم جلوه‌گری می‌کند. براى اثر دست امیرحسین خالقىِ نازنین بر کتاب‌های طبقه‌بندی شده و عناوینِ ردیف‌های کتابخانه اندرزگاه ۴ زندان اوین که برآمده از همان دلسوزی، ایران‌ دوستی و ذوقی است که سال‌ها در بیابان‌های ایران نثارِ گونه‌های رو به انقراضِ حیاط‌وحش شده بود. براى حال خوب و گرمایى که دست‌پختِ کم‌نظیر و خدمات مدام سام رجبی برای هم‌بندی‌هایش خلق می‌کند و نشان از ذوق یک عاشق طبیعت دارد. براى خنده معصومانه و شوق یادگیرى و زندگى‌جوییِ علی یونسی و امیرحسین مرادی، نخبگان المپیادی جوانی که سختی بازداشت طولانی در سلول‌های بند ۲۰۹ هم زائلش نکرده است. براى معرفت و دست‌و‌پا‌به‌خیری مهدی محمودیان که در اوین هم هوای همه را دارد و دلگرمی و دستگیر بی‌پناه‌ترین زندانیان است. برای آرامش، متانت، دانش، مقاومت و دست‌پخت عالی سعید مدنی که بی‌دریغ نثار هم‌بندی‌هایش می‌شود. برای وکلای حقوق بشری که نه فقط برای دفاع از حقوق اساسی ایرانیان زندانی شده‌اند، که حتی در اوین هم با حوصله‌ای شگفت‌انگیز پناه و مشاور حقوقیِ زندانیان فرودست و مدافع حقوق اساسی‌شان‌اند. براى خیر رسانى‌های محمد حبیبی که نه فقط در تلاش مدنی پایدارش برای افزایش کیفیت آموزش عمومی و کاهش نابرابری آموزشی و بهبود کیفیت زندگی معلمانِ فرزندانِ ما ایرانیان، که حتی در طول چندبار زندان هم متوقف نمی‌شود و بعداز آزادی‌هایش هم مشمول هم‌بندیانِ زندانی‌اش می‌شود. برای او که چنان به نابرابری حساس است که حتی در زندان هم دلش نمی‌آید در خوراک و زحمات روزمره پیش‌پا‌افتاده از فرودست‌ترین زندانیان متمایز باشد. براى حساسیت اسماعیل عبدى به ظلم و مقاومتش در برابر هر مصداقى از آن، در حبس طولانى‌اش و حتى در حد مقاومت در برابر اجبار ناروای پوشیدن لباس زندان در ملاقات‌ها. براى او که با تقدیم بهترین‌ سال‌های زندگی‌اش و تحمل ندیدن فرزند در دوران زندان، عدالت آموزشی را برای فرزندانِ هم‌وطنانش طلب می‌کند. براى سینماگران زندانى که به جاى خلق فیلم‌های پر توفیق در بیرون زندان، تخیل‌شان در فضای تنگِ سلول‌ها طرحِ سکانس‌های فیلم‌های بعدی‌شان را می‌زند. براى همه زندانیانى که براى طلب و تمهیدِ اعتلاى ایران و بهروزىِ ایرانیان از طق قانونى و خشونت‌پرهیز اینجا‌ اند و در هواخوری بند به تنها چیزی که از بالای دیوار بلند زندان معلوم است خیره می‌ماند: پرچم ایران. ۷مهر ۱۴۰۱ زندان اوین