بیش از ۵۰۰ نویسنده و شاعر ایرانی خواهان آزادی «بیقید و شرط» آتفه چهارمحالیان شدند
امضاکنندگان بیانیه یادآوری کردهاند که هیچگونه اطلاعی درباره دلیل بازداشت و اتهامات احتمالی این شاعر و فعال حقوق کودک و عضو سابق هیأت دبیران کانون نویسندگان ایران به اطلاع عموم و حتی خانواده خودش نرسیده است و کسی از وضع جسمانی و از نحوه نگهداری او در انفرادی یا بند عمومی مطلع نیست.
بیش از ۵۰۰ نویسنده و شاعر ایرانی، یکصدا از جمهوری اسلامی ایران خواستند، آتفه چهارمحالیان، شاعر و فعال حقوق کودک و عضو سابق هیأت دبیران کانون نویسندگان ایران را در اسرع وقت و بدون هیچ قید و شرطی آزاد کند.
آتفه چهارمحالیان متولد ۱۳۶۰ در خوزستان، دانشآموخته کارشناسی جامعهشناسی و کارشناسی ارشد رشته مدیریت شهری از دانشگاه تهران است. نخستین مجموعه شعر او در سال ۱۳۷۸ با نام «معشوق کاغذی» چاپ شد. چهارمحالیان پس از معشوق کاغذی چهار مجموعه شعر دیگر را نیز به دست چاپ سپرد. «بهشت دسته جمعی» محصول نزدیک به چهار سال کار او با کودکان محروم دروازه غار است که به داستاننویسی مشغول شدهاند.
به گزارش خبرگزاری هرانا دوشنبه ۱۱ مهر ماموران امنیتی جمهوری اسلامی ایران آتفه چهارمحالیان را بازداشت و او را در بند ۲۰۹ زندان اوین محبوس کردند. بر اساس گزارش هرانا در همان روز دستکم ۳۲ نفر دیگر نیز بازداشت شدند. اتهام اغلب بازداشتشدگان اعلام نشده و از محل و شرایط نگهداری آنها اطلاعی در نیست. امضاکنندگان بیانیه یادآوری کردهاند:
«بهرغم گذشت روزها هنوز هیچ گونه اطلاعی درباره دلیل بازداشت و اتهامات احتمالی این چهره عمومی، به اطلاع عموم و حتا خانواده خودش نرسیده است و کسی از وضع جسمانی و از نحوه نگهداری ایشان در انفرادی یا بند عمومی مطلع نیست. این وضعیت نگرانکننده که گریبانگیر اغلب بازداشتشدگان این روزهاست، در مورد کسانی مانند خانم چهارمحالیان که از طرفی دچار مشکلات جسمانی است و تحت نظارت پزشک، و از طرفی پیش از این مورد تهدید و آزار تلفنی هم قرار گرفته، بر نگرانیهای ما از وضعیت ایشان افزوده است.»
امضاءکنندگان این بیانیه با توجه ویژه به فعالیتهای نوعدوستانه آتفه چهارمحالیان در مناطق محروم، از جمله در جنوب شهر تهران و سیستان و بلوچستان افزودهاند:
«آتفه چهارمحالیان از جمله خادمان خستگیناپذیری است که سالها، به صورتی کاملاً شفاف و علنی، دستاندرکار امدادرسانی به کودکان و بزرگسالان ایرانی بوده است، از سیستان، بلوچستان و کردستان گرفته تا دروازهغار محبوبش در تهران. بازداشت او در حالی که کردستان و بلوچستان ایران در آتش مطالبات و محرومیتهای دهها سال انباشتهشان میسوزند، حیرت و تاسفی مضاعف را برمیانگیزد. او از جمله مهمترین شاعران متولد پس از انقلاب ۵۷، و یکی از فرزندان شجاع شما در دفاع از آزادی بیان و عقیده ایرانیان بوده است، چه در مقام دبیر کانون نویسندگان ایران و چه در عرصه بزرگ جامعه ایرانی.»
پیش از این کانون نویسندگان ایران دوشنبه ۱۱ مهر بلافاصله بعد از بازداشت آتفه چهارمحالیان با انتشار بیانیهای خواهان آزادی این عضو کانون نویسندگان شده بود. در بیانیه کانون با توجه به جمعه خونین زاهدان که بیش از ۹۰ کشته به جای گذاشت و همچنین با یادآوری سرکوب شرمآور دانشجویان معترض در دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه تهران آمده است:
«در روزهای اخیر، حکومت بر ابعاد کشتار و سرکوب افسارگسیختهی خود افزوده است، مامورانش در سیستان و بلوچستان بسیاری را به خاک و خون کشیدهاند، به دانشگاهها حمله کردهاند تا به گفتهی خودشان دانشجویان را "رنده" کنند و به خانهی نویسندگان، هنرمندان و فعالان مدنی هجوم بردهاند و بسیاری را ربودهاند. ندا ناجی، مونا برزویی، شروین حاجیپور، بهاره هدایت، حسین رونقی، مژگان کاوسی، امیر حسین بریمانی، کرمالله سلیمانی، نیلوفر حامدی، الهه محمدی و ... از جملهی این بازداشتشدگان هستند. بدیهی است مسئوليت هر گزندی به جان و سلامت آتفه چهارمحالیان و سایر بازداشتشدگان بر عهدهی حاکمیت است و همهی آنان باید فورا و بدون قید و شرط آزاد شوند.»
نویسندگان بیانیه اخیر نیز اعلام کردهاند که نه تنها خواهان آزادی بیقید و شرط آتفه چهارمحالیان هستند، بلکه سرکوب شهروندان معترض را هم محکوم میکنند:
«امضاکنندگان این نامه، ضمن محکوم کردن برخورد با تمام شهروندانی که به گناه اظهار عقیده خود جلب و احضار شدهاند، آمران برخوردهای اخیر با نویسندگان و روزنامهنگاران و هنرمندان را که با بازداشت خانم چهارمحالیان وارد مرحله جدیدی شده است، به تجدیدنظر در این تدبیر وارونه و بارها شکستخورده دعوت میکنند، ضدتدبیری که از هر جهت بنگری، نه در درازمدت و نه در کوتاهمدت به نفع هیچ کسی با هیچ گونه سیاستی نمیتواند باشد.»
نظرها
مستعار
در این بیانیه هم باند و باندبازی وجود دارد. برخی که جزو دوستانشان نبودهاند را قلم کشیدهاند. این است آناتحادی که دم از آن میزنید؟ شما هم که حذف میکنید پس چه فرقی با ارشاد اسلامی دارید؟