ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

جدال بر سر نشان‌ها، پرچم‌ها و سمت و سوی جنبش

ماهیت اختلاف‌هایی که در تجمع‌های خارج از کشور جلوه‌گر می‌شوند چیست؟ آیا وحدت به هر قیمتی میسر می‌شود؟ با دو فعال سیاسی در پاریس گفت‌وگو کرده‌ایم: بهروز فراهانی و حسن حسام.

در خارج از ایران در حمایت از جنبش اعتراضی مردم ایران در واکنش به قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی تاکنون در بیش از ۱۵۰ شهر جهان تجمعات بزرگی برگزار شده است. تجمع تورنتو و سپس تجمع تاریخی برلین در ۳۰ مهر/۲۲ اکتبر از نقاط اوج حمایت ایرانیان از هموطنانش بود.

ظاهرا در بین معترضان، در خارج از ایران کشاکشی بین پرچم‌ها و نشان‌ها درگرفته است. وحدت به چه معناست؟ آیا می‌بایست مانند انقلاب بهمن ۵۷ همه زیر لوای یک پرچم و یک رنگ و یک رهبری واحد گرد بیایند و یا اینکه بنا بر حصلت تکثرگرای جنبش، هر کس می‌بایست با نام و نشان و پرچم خود در حرکت‌ها حضور داشته باشد؟

چه نیروهایی از هم‌اکنون در تلاش‌اند که دستاوردهای مردم را مصادره به مطلوب کنند؟

با بهروز فراهانی، عضو همبستگی سوسیالیستی با کارگران و فعال کارگری و حسن حسام، نویسنده، شاعر نام‌آشنا، از کوشندگان آزادی بیان و فعال چپ موضوع کشاکش بر سر پرچم‌ها و نشان‌ها را به بحث گذاشتیم.

گفت‌وگو با بهروز فراهانی و حسن حسام (۶۰ دقیقه)

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

بهروز فراهانی می‌گوید بر سر برخی شعارها صف‌‌بندی‌هایی بین معترضان خارج از کشور بر سر «ارتجاع حاکم» و «ارتجاع مغلوب» به وجود آمده است. به گفته فراهانی پرچم ایران با نشان شیر و خورشید به نمادی از وحدت نیروهای جمهوری‌خواه که در حال حاضر برنامه اقتصادی خود را با شفافیت اعلام نمی‌کنند با نیروهای سلطنت‌خواه تبدیل شده است. استدلال مرسوم هم این است که بر اساس مصوبه مجلس موسسان در دوران مشروطه پرچم رسمی ایران با نشان شیر و خورشید است و تا هنگامی که مجلس موسسان تازه‌ای تأسیس نشود این مصوبه بر جای خود باقی‌ست. فراهانی در گفت‌وگو با زمانه این استدلال را رد می‌کند.

فراهانی در ادامه این گفت‌وگو هشدار می‌دهد که ممکن است در فردای پیروزی ملت ایران بر جمهوری اسلامی حکومتی بر سر کار بیاید که منافع کارگران و سایر حقوق‌بگیران ثابت را در نظر نگیرد و هزینه بحران و آسیب‌ها در دوران جمهوری اسلامی را سرشکن کند در طبقه کارگر و سایر زحمتکشان ایران.

نیروهای حامی سلطنت هم از سوی دیگر نیروهای چپ را متهم می‌کنند که هرگز به درک درستی از دستاوردهای دوران پهلوی دوم نرسیدند و به تثبیت حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در سال‌های نخست بعد از انقلاب کمک کردند. حسن حسام در مصاحبه با زمانه این اتهام را قویاً رد می‌کند و در ادامه چالش‌های پیش روی کارگران و زحمتکشان ایرانی را برمی‌شمرد و می‌گوید همانطور که کارگران نیشکر هفت‌تپه در اعتصابات و مبارزات دامنه‌دارشان خواهان اداره کارخانه توسط یک شورای کارگری شده بودند، تنها راه برای تضمین منافع زحمتکشان یک حکومت شورایی‌ست.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • b.f

    عمده کردن این قبیل مسائل از سمت برخی از فعالین چپ نشاندهنده فقدان فراست سیاسی است. علم کردن پرچمی دیگر در برابر پرچم ملی ایران چه کمکی به مقابله با فرادستی احتمالی راست سلطنت طلب می کند؟ حکومت شورایی فرم است یا محتوا؟ یعنی چیزی است در مقابل جمهوری دموکراتیک و لائیک یا مکملی برای آن؟ اگر حکومت شورایی یک نظام سیاسی بدیل است می توانید نمونه ای موفق و "پایدار" از آنرا که منطبق با شرایط ایران هست معرفی کنید؟ فراست سیاسی کدام است: رادیکال ترین شعار ممکن یا درست ترین شعار؟

  • جوادی

    نویسنده یادداشت این پرسش مهم را طرح می کند که وحدت به چه معنی است و بلافاصله این پرسش را طرح می کند که آیا می بایست همانند انقلاب ۵۷ همه زیر لوای یک پرچم، یک رنگ و رهبری واحد گرد هم بیایند یا اینکه هر بنا به خصلت کثرت گرای جنبش، هر کس با نام و نشان و پرچم خود در حرکت ها حضور داشته باشد.‌ جنبش انقلابی ۵۷ هم یک جنبش متکثر بود به این معنی که گروههای گوناگون و متضادی در آن شرکت داشته اند . ائتلافی که در سال ۵۷ حول محور یک شخص انجام شد، ائتلاف همه با هم برای گذار بود و مساله مهم تقسیم قدرت بعد از فردای پیروزی انقلاب را مسکوت گذاشت. اهمیت استراتژیک ائتلاف را نمی توان زیر سوال برد، بلکه آنچه اشتباه بود ائتلاف حول محور یک شخص به عنوان رهبر نجات بخش بود. نباید سیاه و سفید به موضوع ائتلاف نگاه کرد به این معنی که ائتلاف یا خوب است یا بد است.ائتلاف تحت شرایطی عقلایی است و تحت شرایط دیگر چنین نخواهد بود.‌ از اینکه ائتلاف همه باهم علیه شاه در سال ۵۷ به دیکتاتوری منجر شده نمیشه نتیجه گرفت که پس هر ائتلافی پیامدش دیکتاتوری است و بنابراین گروههای مخالف وضع موجود باید پراکنده و جزیره ای مبارزه کنند. عمر چهل و چهار ساله جمهوری اسلامی نشان داد که پراکندگی مخالفان بزرگترین نعمت برای جمهوری اسلامی بوده و به بقای آن کمک کرده است. چند روز قبل از قتل مهسا امینی در یادداشتی تحت عنوان ائتلاف حول محور یک شخص یا ائتلاف حول محور چند اصل دموکراتیک و حقوق بشری، از ائتلاف نوع دوم دفاع کردم. گروههای مخالف جمهوری اسلامی نمی توانند تا ابد از گفتگو یا توسل به خشونت فرار کنند. اگر نتوانند با هم گفتگو کنند، حتی مردم با جانفشانی زیاد و بدون ائتلاف این گروهها بتوانند از جمهوری اسلامی عبور کنند، این گروهها در فضای جدید دو گزینه بیشتر نخواهند داشت یا به قواعد بازی دموکراتیک گردن خواهند نهاد و یا برای کسب قدرت و غلبه بر هم به خشونت متوسل خواهند شد.‌