جنایتهای یک حکومت علیه زنان روزنامهنگار؛ از پروندهسازی امنیتی تا آزار آنلاین
هزاران روزنامهنگار در سراسر جهان تنها به این دلیل که وظیفه حرفهای خود را انجام میدهند، با طیف وسیعی از مخاطرات، آزارها و تهدیدها مواجهاند. این مخاطرات، آزارها و تهدیدها در کشورهای غیردموکراتیک مانند ایران، دامنه گستردهتری نیز پیدا میکند.
جمهوری اسلامی در طول چهار دهه گذشته، صدها خبرنگار را با پروندههای سنگین امنیتی بازداشت و زندانی کرد و بسیاری از زنان خبرنگار را در بازداشتگاهها و محیط کار با خشونتهای مبتنی بر جنسیت آزار داد. بدون اینکه خود را ملزم به پاسخگویی در برابر مجامع جهانی بداند.
روز جهانی پایان دادن به مصونیت از مجازات عاملان جنایت علیه خبرنگاران
تهدیدها و آزارهای صاحبان قدرت، علیه خبرنگاران در کشورهای سلطهگر یکی از دلایلی بود که سازمان ملل متحد را بر آن داشت دوم نوامبر را به نام «روز جهانی پایان دادن به مصونیت از مجازات برای عاملان جنایت علیه روزنامهنگاران» نامگذاری کند. هدف از نامگذاری این روز، اعلام همبستگی با خبرنگارانی است که برای بازنمایی حقیقت و ارائه اطلاعات درست میکوشند و سلطهگران میخواهند به هر طریقی آنان را به سکوت وادار کنند.
سازمان ملل متحد در قطعنامهای که سال ۲۰۱۵ در همین ارتباط صادر شد، بر مبارزه با کسانی تاکید کرد که با اشکال مختلف مانند دستگیری خودسرانه، شکنجه، آدمربایی، کشتار و بدرفتاری خبرنگاران را از سر راه خود برمیدارند.
سازمان ملل متحد میگوید «مقابله با تهدید به خشونت و جنایت علیه روزنامهنگاران، به معنای حمایت از آزادی بیان است و پایان دادن به مصونیت از مجازات برای کسانی که علیه روزنامهنگاران مرتکب جنایت میشوند، یکی از ضروریترین کارها است.»
گزارشها حاکی از آن است که در فاصله سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۰ میلادی در سراسر دنیا بالغ بر هزار و ۲۰۰ خبرنگار به دلیل گزارش اخبار و رساندن اطلاعات به مردم کشته شدند. براساس گزارش دیدهبان یونسکو از هر ۱۰ مورد روزنامهنگار کشته شده در ۹ مورد، قاتلان و جنایتکاران از مجازات مصون میمانند و این مصونیت به آزار و کشتار بیشتر منجر میشود و نشانهای از بدتر شدن فروپاشی قانون و سیستم قضایی در کشورها است.
وضعیت وخیم روزنامهنگاران در ایران
آنچه سازمان ملل متحد درباره آن هشدار میدهد به وضوح در ایران قابللمس است؛ حکومت ایران با محدود کردن رسانههای مستقل و توقیف آنها، عملا امکان فعالیت خبرنگاران غیروابسته را سلب کرده است. اندک خبرنگاران غیروابسته نیز که مجبورند در رسانههای مورد تایید حکومت کنند، نه تنها ضمانت شغلی ندارند که حتی ضمانت امنیتی و جانی هم ندارند و خطر بالقوه خشونت، آدمربایی، دستگیری، شکنجه و حملههای فیزیکی و آنلاین همواره آنان را تهدید میکند.
جمهوری اسلامی به خاطر جنایتهایی که علیه روزنامهنگاران مرتکب میشود به هیچ نهاد بینالمللی پاسخگو نیست و همین پاسخگو نبودن، عاملان جنایت را که وابستگان حکومتاند، جسورتر میکند.
بر اساس گزارش سازمان گزارشگران بدون مرز از زمان وقوع انقلاب اسلامی در ایران تا سال ۱۳۹۸، دستکم ۸۶۰ روزنامهنگار روانه زندان شدند. همچنین بیش از ۵۰ روزنامهنگار ایرانی در تبعید نیز به اشکال گوناگون مورد تهدید قرار گرفتهاند و برخی از آنان حتی به مرگ هم تهدید شدهاند. تهدید و آزار خانوادهها نیز تنها یکی از اشکال خشونت ساختارمند جمهوری اسلامی علیه روزنامهنگاران است.
سازمان گزارشگران بدون مرز در سال ۲۰۲۲ نیز اعلام کرد که ایران در شاخص آزادی رسانهها از میان ۱۸۰ کشور جهان در رتبه ۱۷۸ و در قعر جدول قرار دارد.
موج جدید بازداشت خبرنگاران و پروندهسازیهای امنیتی
در جریان خیزش سراسری اخیر مردم ایران علیه حکومت که با قتل مهسا امینی در بازداشتگاه پلیس امنیت اخلاقی تهران آغاز شد، خبرنگاران با محدودیتهای بیشتری هم مواجه شدند و موج دستگیریها چندین برابر افزایش یافت. بهطوریکه طبق گزارش فدراسیون جهانی روزنامهنگاران در فاصله یک ماه دستکم ۲۵ خبرنگار در ایران بازداشت شدند. دیگر روزنامهنگاران نیز دائما تهدید و ارعاب میشوند که درباره دوستان زندانی خود چیزی نگویند و حتی در حسابهای کاربری شخصیشان درباره اعتراضها اظهارنظر نکنند.
سازمان گزارشگران بدون مرز میگوید در جریان اعتراضهای اخیر، نیروهای امنیتی حکومت دستکم به خانه ۱۳ روزنامهنگار یورش بردند و وسایل شخصی آنان را ضبط و خودشان را دستگیر کردند. این گزارش میافزاید که تعداد کنونی روزنامهنگاران زندانی در ایران در دو دهه گذشته، هیچوقت بیشتر از این نبوده است.
نیلوفر حامدی، خبرنگار روزنامه شرق که گزارش کشته شدن مهسا امینی را در بیمارستان کسری مخابره کرد و الهه محمدی، خبرنگار روزنامه هممیهن که گزارش خاکسپاری مهسا امینی در سقز را نوشت، اکنون پس از تحمل هفتهها زندان و سلول انفرادی، با خطر پروندهسازیهای سنگین امنیتی مواجهاند.
سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی این دو خبرنگار را به نوشتن «گزارشهای جهتدار» متهم کردهاند و ادعا میکنند که آنان در دورههای سازمان سیا در خارج از کشور آموزش دیدهاند. این اتهامها درحالی مطرح میشود که هر دو روزنامه شرق و هممیهن که گزارشهای این دو خبرنگار را منتشر کردند، با مجوز وزارت ارشاد جمهوری اسلامی فعالیت میکنند.
سپیده، نام مستعار یکی از خبرنگاران شاغل در ایران است. او میگوید: «هر روز ارعاب و تهدید میشویم که درباره نیلوفر و الهه و بقیه بچههای بازداشتی حرفی نزنیم، صفحات شخصیمان در توییتر و اینستاگرام دائم رصد میشود. حتی اگر عکس پروفایلمان را هم سیاه کنیم باید جوابگو باشیم.» مسئولان روزنامه دائم تذکر میدهند و میگویند بالادستیها به ما فشار میآورند. به خودمان هم دائم در صفحات شخصی پیام میدهند با رکیکترین الفاظ توهین میکنند و میگویند دلتان تنگ شده شما را هم میبریم پیش دوستانتان در زندان.»
ارعاب و تهدید روزنامهنگاران در جمهوری اسلامی، رویهای تکراری برای مسکوت نگهداشتن خبرنگاران است اما این رویه درباره خبرنگاران زن، همواره با خشونتها و آزارهای مبتنی بر جنسیت نیز همراه است.
عاملان حکومت، برای خاموش کردن صدای زنان خبرنگار و اجبار آنان به اعتراف علیه خودشان، به طیف وسیعی از آزارهای جنسیتی متوسل میشوند که تهدید به تعرض و به کار بردن الفاظ رکیک جنسی تنها بخشی از آن است.
هنگامه شهیدی، روزنامهنگار و کنشگر سیاسی در خاطرات خود از بازجوییهای سال ۱۳۸۸ در زندان، فاش کرده است که بازجوها از او خواسته بودند به ارتباط نامشروع با خاتمی و کروبی اعتراف کند.
نرگس محمدی، روزنامهنگار و کنشگر مدنی نیز در کتاب «شکنجه سفید» نوشته است که آزار و تعرض جنسی زنان زندانی برنامهای هدفمند است که بازجوها برای شکست مقاومت زندانی از آن استفاده میکنند.
سپیده نیز به نقل از یکی از دوستان خبرنگارش به رادیو زمانه گفت که وقتی در بازداشتگاه اطلاعات سپاه محبوس بود، بازجو او را بارها به انتشار عکسهای خصوصی و افشای حریم شخصیاش تهدید کرده و این خبرنگار را تحتفشار گذاشته بود که اعتراف کند با برخی از «عوامل دشمن در خارج از کشور» روابط جنسی داشته است.
ارعاب زنان خبرنگار در محیط کار
آزار و تعرض جنسی علیه زنان خبرنگار در ایران، تنها به زندانها و بازجوییها خلاصه نمیشود و این برنامه هدفمند در محیط کار، متن جامعه و حوزههای خبری هم دست از سر روزنامهنگاران برنمیدارد.
پیشتر شماری از زنان خبرنگار در یک مصاحبه تصویری تجربههای خود را از مزاحمتهای جنسی در محیط کار و حوزههای خبری روایت کردند. در این ویدیو زنان خبرنگاران بهصراحت میگویند که بارها از سوی مسئولان (در سطح معاون وزیر و نماینده مجلس) با مزاحمتهای جنسی مواجه شدهاند و مدیران آنان در رسانهها نیز به دلیل ارتباط با صاحبان قدرت، خبرنگاران را وادار به سکوت میکنند.
یافتههای مطالعاتی ماهنامه ارتباطات نیز نشان میدهد که حدود ۹۰ درصد زنان خبرنگار، دستکم یکبار آزار جنسی را محیط کار تجربه کردهاند. این نکته وقتی اهمیت بیشتری پیدا میکند که بدانیم ۳۶ درصد آزارها را مسئولان دولتی و غیردولتی مرتکب شدهاند؛ یعنی همان کسانی که از قوانین مربوط به حجاب اجباری دفاع میکنند به بهانههایی مانند «صمیمیت» به حریم خصوصی زنان خبرنگار تعرض میکنند تا جریان خبری را به نفع خود مثبت نگه دارند. چنانچه خبرنگاران با آنان همراهی نکنند و دست صمیمیت آنان را رد کنند، با خطرهایی مانند تعرض در فضای آنلاین و سپس دستگیری و شکنجه مواجه خواهند شد.
سپیده میگوید: «در حوزههای خبری با انواع مسئولان کت و شلوار پوشیده و تسبیح به دست برخورد میکنیم که از هر فرصتی برای مزاحمتهای جنسی زنان خبرنگار استفاده میکنند. یکبار، یکی از وزرای دولت روحانی که ادعای صمیمیت با خبرنگاران را داشت، در پاسخ به سوال جدی من درباره یک موضوع خیلی مهم، به شکل مشمئزکنندهای خندید و گفت: تو چرا شوهر نمیکنی؟ همه بچههای خبرنگار بارها با این موارد روبهرو شدند، متاسفانه یا سکوت کردند و یا اگر چیزی هم گفتند صدایشان به جایی نرسید.»
آزار آنلاین زنان روزنامهنگار در داخل و خارج کشور
یافتههای یک کار تحقیقی در یونسکو نشان میدهد که بیش از ۷۳ درصد زنان روزنامهنگار در ارتباط با کارشان به صورت آنلاین مورد تهدید و ارعاب و توهین قرار گرفتهاند. درباره اینکه چند درصد از زنان خبرنگار در ایران آزارهای آنلاین را تجربه کردهاند، آمار دقیقی وجود ندارد اما روایتهای شفاهی زنان خبرنگار اثبات میکند که اغلب آنان بارها در فضای مجازی حتی به مرگ هم تهدید شدهاند. این وضعیت درباره زنان خبرنگار خارج از ایران نیز مصداق بیشتری هم پیدا میکند.
سال گذشته سازمان حقوق بشری «آرتیکل ۱۹»، در بیانیهای آزار و اذیت زنان روزنامهنگار ایرانیِ مقیم خارج از کشور را «نگرانکننده» توصیف کرد و گفت که زنان روزنامهنگار ایرانی در خارج از ایران، بهطور مداوم با انواع آزارهای آنلاین مواجهاند. این آزارها موارد زیادی را شامل میشود، از تهدید به مرگ گرفته تا خشونتهایی با محتوای جنسیتی و هک اطلاعات شخصی.
زنان روزنامهنگار ایرانی که خارج از کشور زندگی میکنند اگرچه مانند همکاران داخل ایران خود، در خطر مداوم دستگیری نیستند اما همواره موجی از حملههای آنلاین، توهین، تهمت، افشای اطلاعات شخصی و حتی کشتن اعضای خانواده آنان را تهدید میکند و با محتوای جنسی و جنسیتزده مورد خشونت و آزار قرار میگیرند. پشت پرده تمامی این تهدیدها نیز نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی قرار دارند.
روایتهای خبرنگاران ایرانی به خصوص زنان خبرنگاران، چه آنان که داخل کشور کار میکنند و چه آنها که در خارج از کشور رسالت حرفهای خود را دنبال میکنند، آشکار میکند که جمهوری اسلامی برای تضمین بقایش به شکلی هدفمند موجی از ناامنی علیه روزنامهنگاران در داخل و خارج از کشور راه انداخته و جنایت علیه آنان را ادامه میدهد.
نظرها
نظری وجود ندارد.