تظاهرات مردم بلوچ بار دیگر به خون کشیده شد
گروه کثیری از مردم زاهدان، خاش و چند شهر دیگر سیستان و بلوچستان به روال هفتههای گذشته پس از نماز جمعه به خیابانها آمدند و شعارهایی علیه جمهوری اسلامی سر دادند. درگیریهای خونینی در این شهرها گزارش شده است.
از آغاز خیزش مردمی در ایران، تظاهرات اعتراضی روزهای جمعه در شهرهای سیستان و بلوچستان بهویژه زاهدان به یک سنت تبدیل شده است. این بار نیز مردم معترض بلوچ پس از نماز جمعه ۱۳ آبان با شعارهای «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر خامنهای»، «مرگ بر بسیجی» به خیابانها آمدند.
بنا بر گزارشهای منتشرشده در شبکههای اجتماعی، در خاش نیروهای امنیتی به سوی مردم تیراندازی کرده و عدهای را کشته و زخمی کردند. وبسایت سحامنیوز نوشته است که امروز در خاش، دستکم «۶۵ نفر کشته و زخمی (شامل ۹ کودک)» شدهاند.
این حملات زمانی شروع شد که مردم معترض خاش در نزدیکی فرمانداری شعار «مرگ بر خامنهای» سر دادند. نیروهای سرکوبگر اعتراض مسالمتآمیز آنها را با تیراندازی از سمت فرمانداری به خشونت کشیدند و ده ها نفر را کشته و زخمی کردند. در میان زخمیشدگان نوجوانان نیز دیده میشوند. وضعیت بیمارستان خاش نیز ملتهب گزارش شده است.
مردم پس از تیراندازی نیروهای امنیتی به خشم آمدند و یک کیوسک پلیس را به آتش کشیدند.
در زاهدان نیز گزارشها حاکی از آن است که مأموران امنیتی به سوی مردم آتش گشودند. مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان، امروز در خطبههای نماز جمعه این شهر خواستار برگزاری رفراندوم در ایران با نظارت نهادهای بینالمللی شد. او گفت:
«ملتی را که ۵۰ روز است در خیابانها اعتراض میکند، نمیتوانید با کشتن و زندان و زدن، عقب برانید.»
در شهر سوران استان سیستان و بلوچستان نیز تظاهرات اعتراضی برگزار شد و مردم با شعارهای ضدحکومتی، از جمله «خامنهای سرنگون است»، به خیابانها آمدند.
در ایرانشهر نیز جمعه ۱۳ آبان مردم معترض در خیابانها شعار «کردستان، زاهدان، جانم فدای ایران» سر دادند.
از آغاز خیزش مردم ایران علیه حکومت اسلامی تاکنون استان سیستان و بلوچستان با ۱۰۱ نفر کشته، بیشتر تعداد کشتهشدگان را داشته است.
شلیک نیروهای امنیتی به مردم زاهدان در ۸ مهر که از آن بهعنوان «جمعه خونین زاهدان» یاد میشود کشتههای بسیاری داشت. شورای تأمین سیستان و بلوچستان میگوید در «جمعه خونین» ۳۵ نفر کشته شدند، اما فعالان بلوچ میگویند حدود ۱۰۰ نفر از قربانیان را شناسایی کردهاند.
شورای تأمین سیستان و بلوچستان برای آرام کردن اوضاع رئیس پلیس و رئیس کلانتری ۱۶ زاهدان را به دلیل «قصور» در حوادث «جمعه خونین» و کشتار معترضان در این شهر از کار برکنار کرد اما اعتراضات همچنان ادامه یافت.
خشونت نیروهای امنیتی در هفتههای گذشته پس از نماز جمعه اهل سنت تکرار شده و خشم مردم بلوچ در این استان را بیشتر کرده است.
مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان پیش از این بهشدت علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی را مورد انتقاد قرار داده و نیروهای امنیتی را مسئول کشتار مردم سیستان و بلوچستان دانسته بود.
نظرها
mashang
با قدری تعمق می توان دریافت هدایت تدریجی ؛ آرام آرامِ 43سالهء خلافت اسلامی را بسوی تحلیل بردن فرهنگ ایرانی وتبدیل آن به نوعی کشورِ کاملأ اسلامی؛متحجر؛ فقیرو وابسته؛ با زبان عربی... دامنهءانحراف وفساد اخلاقی سرانجام به نهادینه شدن ازدواج کودکان سیزده ساله ختم شد. چهار دهه جیب بری و سرقت از جیب مردم با نوسان تصنعی دلار مردم را به روز سیاه نشاند. دشمنی با طبقهء کارگر و سندیکا شیوه متداول دولت!! شد. پای بسیج به مدارس باز شد(شناسایی اولیا و دانش آموز) غارت و چپاول ازحد گذشت...بانک ها ی جهان ازدزدی اموال عمومی سرریز شد نمایندگان وسفرای خارج ازکشور شدند مشتی ارازل واوباش با مدارکِ تقلبیِ دکترا وپرفسورا. درکشوری ثروتمند با منابع غنی نفتی؛ کلیه فروشی درکنار هندوانه فروشی رونق گرفت.درحالیکه فقط یک قلم بدهی بابک زنجانی یک و نیم برابرِ کل بدهی یونان است. توسل به عقل وعلوم انسانی جای خود را به توسل به دعا و دخیل بستن به بت های ماقبل تاریخ (امامزاده) بخشید. شرف ؛ حس انساندوستی؛ وطن پرستی ؛کالایی ممنوعه شد. ۲۵۰ هزار میلیون دلاربرای هسته ای شدن هزینه شد همه تقریبأ سه کاره شدند؛ خط فقربه آخرخط رسید پدیدهء کارتون خوابی ظهور کرد اختلاس و دزدی اولیای اسلام عالم گیرشد زندان ها پرشد واعدام ها شد مشغلهء روزانهء سپاه آخوند حقوق بگیرِ دولت شد زنان ودختران ایرانی ساعتی ۲۰۰ هزارتومان قابل کرایه شدند بچه بازی با کلاه شرعی فرزند خوانده نام گرفت پای آخوند ها به مدارس وحریم کودکان بازشد زنان ازورود به ورزشگاه و حتی آوازخواندن محروم شدند داشتن هفت تا دوازده بچه دردستورِ کارِ پروژه های دولت قرارگرفت مداحی شد هنرِ پردرآمد دروغ و ریاء جای اخلاق را گرفت خلیج فارس شد خلیجِ عربی دانشگاه که روزی سنگرِ آزادی بود؛ لانهء بسیج وجاسوسی شد فلسفه و تاریخ وعلوم انسانی ازدروس دانشگاهی حذف وبجایش را به رشتهء مداحی و خادمی مسجد سپرد. مغزها ونخبه ها به خارج ازکشور متواری ومعلولین فکری صاحب منصب شدند اسم های عربی جای نام های فارسی را گرفت کتاب وتلویزیون دولتی شد انترنت به حالت تعطیل یا نیمه تعطیل درآمد گنبد امزاده های عراق وسوریه مطلا شد؛ درحالیکه مهد اسلام یعنی عربستان حتی یک امامزاده هم یافت نمی شود کانادا وآمریکا وبانک های سوئیس محل سرمایه گذاری آقازاده ها شد اقتصاد تولیدی لگد مال واقتصاد تجاری یا دلالی به جای آن نشست میراث فرهنگی وآثار باستانی تخریب وحراج شد ساخت بیمارستان ؛مدرسه؛ ورزشگاه؛کتابخانه؛خانهءسالمندان انجمن های فرهنگی منسوخ شد اعتیاد به مواد مخدرجزیی ازعادت روزانه شد وشمارمعتادین زبانزد جهانیان. ادبیات؛فرهنگ وتاریخ کشورتخطئه شد پست ریاست جمهوری شد مضحکهء !خنده کشورترکیه؛روسیه؛دوبی؛هندوستان؛ لبنان وتعدادی کشورآفریقایی با ثروت کشورما به اوج رفاه رسید؛ چه برسرسرمایه و ثروت ما در عراق وسوریه آمد بماند. و...این قصه سرِ دراز دارد. چنین ویرانی همه جانبه را تاریخ سراغ ندارد. زیان کسان ازپیِ سود خویش بجویند ودین اندرآرند پیش... فردوسی