دیداری سرد در «اتاق بازجویی» بحرالمیت: تلاش برای زنده نگه داشتن چراغ برجام
اروپا و آمریکا به یک دوراهی بالقوه خطرناک رسیدهاند. هم برنامه هستهای و نظامی ایران را خطری قریبالوقوع میدانند و هم گزینه دیپلماتیک کارآمدی برای رویارویی با آن ندارند. جمهوری اسلامی هم بر مبنای تحلیل خودش غرب را دستپاچه و بیبرنامه تصور میکند و خطر حمله نظامی را ناچیز میشمرد.
روز سهشنبه ۲۰ دسامبر/ ۲۹ آذر یک ملاقات نامتعارف در اتاقی خاکستری و بدون پنجره در بحرالمیت اردن برگزار شد. حسین امیر عبداللهیان، وزیر خارجه جمهوری اسلامی به همراه معاونش علی باقری با جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و انریکه مورا معاونش دیدار کردند، دیداری که در آن طرف ایرانی با اشتیاق با سمت جوزپ بورلی میرود که جلوی صندلیاش، سرد و بی لبخند ایستاده است. حتی تعارفات معمول ابتدای ملاقات هم لبخندی تصنعی به لب بورل نیاورد.
یکی از روزنامهنگارانی که در سالهای گذشته مذاکرات هستهای را برای جمهوری اسلامی پوشش میداد، این دیدار سرد در آن اتاق خاکستری بدون پنجره را به حضور در اتاق بازجویی تشبیه کرد.
این دیدار شاید نمادینترین تصویر از وضع کنونی برجام را نشان میداد: اشتیاق جمهوری اسلامی برای «زنده ماندن پرونده برجام» و نه الزما «دستیابی به توافق» از یک سو و در سمت اروپا و آمریکا یافتن راهی برای مقابله با جمهوری اسلامی بدون پرداختن هزینه حیثیتی احیای برجام و البته به نحوی که نیاز به جنگ هم نباشد.
گرههایی که هر روز کورتر میشوند
رسانههای رسمی در جمهوری اسلامی به گواه بولتنهای افشا شده فارس برای فرمانده سپاه در ماههای گذشته بارها توجیه شدهاند که از بنبست در مذاکرات برجام، حتمی بودن شکست مذاکرات و ناممکن بودن دستیابی به توافقی که شروط ایران را تأمین کند، سخن نگویند.
این توصیه سیاستی، در سخنان مقامهای جمهوری اسلامی هم نمایش پررنگی دارد. در چند روز گذشته، کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی سیاست خارجی و مشاور علی خامنهای، حسین امیر عبداللهیان و ناصر کنعانی، سخگوی وزارت خارجه همه از آمادگی جمهوری اسلامی برای احیای برجام سخن گفتهاند. همه خواستار اراده غرب و اروپا برای بستن پرونده مذاکرات شدهاند و حتی در بازنشر تحلیلهای مقامهای غربی به آن بخشی بسنده کردهاند که به ناگزیری در مراجعه به برجام برای کنترل برنامه هستهای ایران اشاره کردهاند.
در توصیف مذاکرات روز سهشنبه جوزپ بورل با امیرعبداللهیان مشابه همین موضوع رخ داد. بورل در توییتی که پس از این دیدار نوشت تاکید کرد که جمهوری اسلامی باید سرکوب مردم را متوقف کند، به روسیه کمک نظامی نکند و کانالهای گفتگو برای احیای برجام را باز نگه دارد: «یک دیدار ضروری با وزیر خارجه ایران در اردن در شرایط افول روابط ایران و اتحادیه اروپا داشتم. تاکید کردم که باید حمایت نظامی از روسیه و سرکوبها در ایران فوراً متوقف شود. توافق کردیم برای احیای برجام براساس مذاکرات وین، کانالهای تماس باید باز بماند.»
در رسانههای رسمی جمهوری اسلامی البته غالباً همان بخش بازماندن کانالهای ارتباطی بازتاب یافت و موضوع روسیه و سرکوب خونین اعتراضات رسمی جایی در گزارشها نیافت. البته برخورد سرد بورل و سخنان او در باره سرکوب اعتراضات در ایران و کمک نظامی به روسیه با خشم نمایندگان تندرو عضو جبهه پایداری در مجلس شورای اسلامی و یکی از فعالان مجازی اصولگرای ساکن لندن مواجه شد.
همین توییت کوتاه بورل موانع اصلی بر سر راه احیای برجام را مشخص میکند. جمهوری اسلامی و غرب اکنون در سه موضوع رویاروی هم قرار گرفتهاند. مشارکت جمهوری اسلامی در تجاوز نظامی روسیه به اوکراین، سرکوب اعتراضات سراسری پس از قتل مهسا امینی و شروط ایران برای رفع تحریم سپاه و بسته شدن پرونده سؤالات پادمانی که هم در روباط با آژانس اخلال ایجاد کرده و هم مذاکرات سیاسی مربوط به عبارات پایانی احیای برجام را متوقف کرده است.
سرکوب اعتراضات سراسری در ایران و صدور احکام اعدام و ربایش شهروندان اروپایی موضوعاتی است که اروپا را بیش از گذشته در تقابل با جمهوری اسلامی قرار داده است.
توافق با سران جمهوری اسلامی که حتی تا چند ماه پیش در بین افکار عمومی و سیاستمداران میانی اروپایی طرفدارانی جدی داشت اکنون به عنوان «توافق با رژیم سرکوبگر و کودککش» تعبیر میشود. نمایندگان پارلمانهای اروپایی کفالت زندانیان سیاسی در ایران را برعهده گرفتهاند و هر روز صدای تقابل با جمهوری اسلامی در نقاط بیشتری از اروپا شنیده میشود.
در آمریکا هم توافق کردن با ایران گرچه تا پیش از اعتراضات سراسری هم برای دولت بایدن دشوار بود اکنون به موضوعی تبدیل شده که اگر انجام شود، کار دموکراتها را برای کارزار انتخاباتی ریاستجمهوری در سال ۲۰۲۳-۲۰۲۴ دشوار میکند.
پرونده روسیه، تقابلی که میتواند هزینهساز شود
هنوز مشخص نیست که مقامهای جمهوری اسلامی بر اساس چه تحلیلی در زمانی که خودشان تحت فشار بینالمللی مربوط به پرونده هستهای بودند تصمیم گرفتند باب جدیدی بگشایند و در روند تجاوز نظامی روسیه به اوکراین هم مداخله کنند.
آنچه روشن شده، این است که روسیه از ابتدای تابستان ۲۰۲۲ از پهپادهای انتحاری شاهد ۱۳۱-۱۳۶ برای حمله به زیرساختهای انرژی اوکراین استفاده کرده است. پذیرایی گرم علی خامنهای در تهران از ولادیمیر پوتین و تأیید ضمنی این تجاوز نظامی در کنار این همکاری نظامی غرب را خشمگین کرده است.
آمریکا و اروپا معتقدند که فروش این پهپادها به روسیه نقض قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل متحد است. قطعنامهای که ضامن حقوقی توافق برجام در سال ۲۰۱۵ بود و اگر روزی اروپا تصمیم به فعال کردن مکانیسم ماشه بگیرد از همین نقطه تحریمهای کمرشکن پیشین را بازخواهد گرداند.
شورای امنیت سازمان ملل متحد برای بررسی همین تخلف احتمالی جمهوری اسلامی و سرپیچیاش از مفاد قطعنامه ۲۲۳۱ شامگاه دوشنبه ۱۹ سپتامبر/ ۲۸ آذر جلسهای تشکیل داد. رابرت وود، معاون امور ویژه سیاسی سفیر آمریکا در سازمان ملل روز در نشست ویژه شورای امنیت سازمان ملل متحد به صراحت گفت که «چند ماه پیش، شواهدی مبنی بر نقض فاحش قطعنامه ۲۲۳۱ توسط یکی از اعضای دائمی این شورا به دست آمد. اوکراین شواهدی را مبنی براستفاده روسیه از پهپادهای ایرانی برای حمله به زیرساختهای غیرنظامی ارائه داد. این گزارش از طریق شواهد فراوان و منابع متعدد عمومی تأیید شده است. تهران از جمله در بیانیههای عمومی وزیر امور خارجه ایران در تاریخ ۵ نوامبر، به ارسال پهپاد به روسیه اقرار کرده است.»
وود در ادامه موضع کشورش را چنین اعلام کرد: «بگذارید به صراحت بیان کنم: قطعنامه ۲۲۳۱ پیوست ب بند ۴، همه کشورها اعم از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل را از انتقال این نوع پهپادها از ایران بدون تأیید قبلی شورای امنیت منع میکند.»
سه کشور اروپایی عضو برجام یعنی بریتانیا، فرانسه و آلمان هم پس از برگزاری این نشست با انتشار بیانیهای مشترک ، انتقال پهپادهای انتحاری به روسیه را نقض قطعنامه ۲۲۳۱ دانستند و نوشتند که این اقدام ایران «سبب بیثباتی» در منطقه و فراتر از آن شده و تنها محدود به پهپاد هم نیست.
اروپاییها موضوع برنامه موشکی ایران و آزمایش موشکهای ماهوارهبر که برنامه پوششی ایران برای توسعه موشکهای بالستیک با قابلیت حمل کلاهک هستهای تفسیر میشود را هم مورد توجه قرار دادند.
«ایران به انجام دادن فعالیتهایی در زمینه موشکهای بالستیک میپردازد که مغایر با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت است، از جمله آزمایش ماهوارهبرها که نوع فناوری به کار رفته در آنها در فعالیتهای مربوط به موشکهای بالستیک دوربرد قارهپیما نیز قابل اجرا است.»
در مقابل روسیه میگوید از پهپادهای ایرانی در حمله به اوکراین استفاده نمیکند و همه تصاویر و شواهدی که اوکراینیها از لاشه پهپادهای ایرانی منتشر کردهاند را «فریب و عملیات رسانهای کثیف» میخوانند.
پرونده روسیه و اوکراین و گره خوردنش با مذاکرات احیای برجام، وضعیت را به شکل فزایندهای برای جمهوری اسلامی خطرناک کرده است. ایران امید دارد که همراهی با روسیه و چین چتر حفاظتی مستحکمی در شورای امنیت سازمان ملل ایجاد کند تا قطعنامه تحریمی جدیدی در مورد برنامه هستهای، فعالیتهای منطقهای و برنامه موشکیاش به تصویب نرسد.
اما سه کشور اروپایی عضو برجام هنوز این توان را دارند که با فعال کردن مکانیسم ماشه و بدون آنکه نیازی به رای روسیه و چین داشته باشند، قطعنامه ۲۲۳۱ را ملغی کنند. اگر چنین شود، تمام تحریمهای سازمان ملل از جمله قطعنامه ۱۹۲۹ که راه را برای محاصره زمینی، هوایی و دریایی ایران باز میگذارد دوباره فعال میشوند.
مقامهای جمهوری اسلامی اکنون اینچنین تحلیل میکنند که با تهدید به خروج از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (انپیتی) و غنیسازی ۹۰ درصدی و ساخت اورانیوم فلزی میتوانند اروپا را در اجرای این گزینه فلج کنند.
آژانس و سؤالات پادمانی
گره ناگشوده دیگر همان چیزی است که آمریکا از آن به عنوان شرط غیربرجامی ایران در آخرین لحظات نهایی شدن توافق در ماه سپتامبر یاد میکند.
روایت نماینده آمریکا در نشست اخیر شورای امنیت سازمان ملل متحد چنین است:
«در ماه سپتامبر، توافقی قابل دستیابی در جریان بود، توافقی که سایر شرکت کنند گان در مذاکرات با آن موافقت کرده بودند. حتی ایران هم به نظر میرسید که آماده پاسخ مثبت بود، تا اینکه ایران در آخرین لحظه خواستههای جدیدی را خارج برجام مطرح نمود و میدانست که نمیتوان آنها را برآورده کرد. این اولین باری نبود که رهبران ایران به توافقی که آماده و مورد تأیید همه بود، دست رد زدند. اما مورد اخیر، باعث از بین بردن امید جمعی ما برای بازگشت سریع و متقابل به اجرای کامل برجام شد.»
ایران در آخرین دور مذاکرات برجام و در پاسخ به پیشنویس جوزپ بورل خواستار بسته شدن پرونده سوالات پادمانی آژانس در مورد سه مکانی شد که در آن آثار اورانیوم با منشا انسانی کشف شده است. مکانهایی که جمهوری اسلامی آنها را اعلام نکرده بودند. اسرائیل در سال ۲۰۱۸ اسناد مربوط به این سه مکان را فاش کرد و بعدتر بازرسان آژانس از آن نقاط نمونهبرداری کردند و وجود فعالیت هستهای در آن نقاط تایید شد.
جمهوری اسلامی در ابتدا این اسناد را ساختگی خواند و نام «تورقوزآباد» که یکی از این سه مکان است را دستمایه طنز و تحقیر اسرائیل و نخستوزیرش کرد. اما پس از انتشار گزارش بازرسان آژانس و تایید وجود اورانیوم در تورقوزآباد و دو مکان دیگر لحن آنها عوض شد. حال چند ماهی است که محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی میگوید این سه نقطه «گاوداری» و «انبار ضایعات» بوده و آنها نمیدانند چرا آلوده شده است. البته او ادعای دیگری هم مطرح کرده و میگوید ممکن است یک کشور خارجی در آلوده کردن این سه نقطه دست داشته باشد.
سه کشور اروپایی در بیانیه اخیرشان بار دیگر از ایران خواستند که در زمینه فعالیتهای مشکوکش با آژانس صادق باشد و پرونده پادمانی را به برجام گره نزند:
«برجام و اجرای توافقهای پادمانی آژانس دو موضوع جدا از هم هستند. ایران تعهدات قانونی الزامآور بینالمللی دارد تا پاسخگوی [سؤالات درباره]تمامی مواد هستهای باشد و با آژانس همکاری کند.»
بنبستی که از ماه سپتامبر در مذاکرات هستهای ایجاد شده، جمهوری اسلامی را به این صرافت انداخته که تا میتواند برنامه هستهای را به نقطه غیرقابل بازگشت تولید بمب هستهای نزدیک کند. غنیسازی ۶۰ درصدی گام اول بوده است. اما به جز درصد غنای مواد تولیدی، جمهوری اسلامی در زمینه سرعت تولید هم گامهایی برداشته و ماشینهای غنیسازی نسل جدیدتر را در نطنز و فردو به کار گرفته است.
آمریکا در نشست بررسی تقض قطعنامه ۲۲۳۱ در این باره گفت که «ایران گامهای تحریک آمیز فزایندهای را جهت افزایش ظرفیت برنامه هستهای خود برمی دارد. نگرانیهای جامعه بین المللی در حال افزایش است.»
اروپاییها هم در مورد این اقدامات ایران ابراز نگرانی کردهاند و برای چندمین بار گفتند که اقدامات ایران را نمی توان گامهای برای توسعه برنامه هستهای غیرنظامی دانست: «ایران در سهسالونیم گذشته در حال نقض تعهدات برجامیاش بوده و به توسعه برنامه هستهایاش ادامه میدهد، درحالیکه بهطور چشمگیری در حال کاهش تعهداتش در زمینه شفافیت است. ایران هیچ توجیه غیرنظامی موثقی برای اقداماتش ندارد. این اقدامات در بردارنده خطرات قابل توجهی در زمینه اشاعه تسلیحات اتمی هستند.»
بمب اتمی و آستانه دستیابی به آن
روز سهشنبه یک فایل ویدیویی از جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا منتشر شد که وی در پاسخ به این درخواست یک شهروند ایرانی که مرگ برجام را اعلام کند، گفت: «برجام مرده است، اما نمیتوانیم آن را اعلام کنیم. داستانش طولانی است.»
این فایل ویدئویی احتمالا چند هفته پیش و در جریان کارزارهای انتخابات میاندورهای کنگره ضبط شده بود ولی محتوای آن سیاست فعلی آمریکا در مورپ برجام را بازتاب میدهد.
در انتهای این فایل ویدیویی کوتاه، بایدن میگوید به این دلیل مرگ برجام را اعلام نمیکند تا جمهوری اسلامی به دنبال بمب نرود. او میگوید من میدانم که جمهوری اسلامی، مردم ایران را نمایندگی نمیکند ولی (در صورت اعلام مرگ برجام) آنها بمب اتمی خواهند ساخت و «نماینده بمب اتمی» میشوند.
مقامهای جمهوری اسلامی هم در ماههای گذشته دستکم دو بار و از طریق یک نفر این پیام را به جهان مخابره کردهاند که ساخت بمب اتمی برای آنها «دشواری ندارد».
کمال خرازی روز دوشنبه ۲۸ آذرماه در سومین مجمع گفتوگوی تهران گفت که ایران توانایی تولید بمب اتمی را دارد ولی به دلایلی به دنبال آن نیست. او که مشاور علی خامنهای و دبیر شورای راهبردی سیاست خارجی است یک بار دیگر در تابستان گذشته در مصاحبه با الجزیره همین موضوع را اعلام کرده بود.
کمال خرازی در هر دو مصاحبه، بنمایه اصلی سیاست تقابل هستهای جمهوری اسلامی را چنین توصیف کرده است که قرار داشتن در آستانه هستهای تامین کننده مزایای بازدارندگی برای آنها است.
به بیان دیگر جمهوری اسلامی به جای آنکه به دنبال تولید بمب باشد همه قطعات برنامه تولید بمب را به صورت جدا از هم و در قالب برنامههای نظامی و غیر نظامی پیش میبرد و فقط میماند سرهم کردن این قطعات جدا از هم. به باور این مشاور علی خامنهای همین اقدامات، پیام مورد نظر جمهوری اسلامی را به غرب مخابره میکند: ساخت بمب اتمی برای ما کار یک تا دو هفته است.
حال قدرتهای غربی با یک دوراهی بالقوه خطرناک مواجه شدهاند: چگونه میتوان با برنامه هستهای و نظامی ایران بدون توافق و جنگ روبهرو شد؟
قدم برداشتن آنها در جاده احیای برجام، لغو بالقوه تحریمها و باز کردن راه برای برای کسب میلیاردها دلار پول برای جمهوری اسلامی، به عنوان یک خیانت فاحش از سوی حامیان اعتراضات سراسری در درون کشورهایشان تلقی میشود. این موضوع همچنین نشانه ضعف آنها در سیاست خارجی آنهم در میانه بحران اوکراین و چشم بستن بر ارسال پهپادهای انتحاری ایرانی به روسیه محسوب میشود.
برخی چهرههای سیاسی در اتحادیه اروپا تاکید کردهاند که مهار برنامه هستهای ایران باید جدا از سایر مسائل از جمله تسلیح روسیه و سرکوب اعتراضات، مورد بررسی قرار گیرد. به نظر میرسد در شرایط فعلی، اروپا مصمم است امیدهای خود را برای نجات برجام از دست ندهد حتی اگر واقعا برنامهای هم برای احیای آن نداشته باشد.
شاید معنای این حرف بورل در هفته گذشته همین باشد: «علیرغم این واقعیت که توافق هستهای در بنبست باقی مانده و توسعه برنامه هستهای ایران نگرانکننده است ولی ما باید تا حد امکان به تعامل برای احیای این توافق ادامه دهیم. من همچنان معتقدم که باید تحریمهای حقوق بشری و تحریمهای مربوط به ارسال تسلیحات به روسیه را از برنامه هستهای جدا کنیم.»
نظرها
فرهاد - فرهادیان
برجام مرده است این حرف بایدن درست قبل از انتخابات بعنوان پیامی محرمانه بیان شد تا قیمت عاملهای انرژی افزایش نیابد و در آستانه ی انتخابات تاثیر منفی روی رای دهندگان نگذارد و از سوی دیگر هنوز جمهوری اسلامی علیرغم تولید اورانیوم 60 درصدی به سمت غنی سازی بالای 90 درصد برای بمب و همچنین تولید فلز نرفته است پس یک آتش بس دو طرفه برقرار شده است و چون تحلیلگران آقای «بصیرت » زمستان سرد اروپا بوده است تمام معادلاتش به هم ریخته و الان با التماس دنبال پیدا کردن راهی برای مذاکره است و این در حالی ست که روسیه با کاهش قیمت نفت جنگی را ادامه می دهد که به نفع چین و زیان امریکاست چون این کاهش نفت تا این حد قدرت چین و حتی اروپا را در برابر امریکا افزایش می دهد اما بالاترین زیان راجمهوری اسلامی متحمل می شود که هیچ دخالتی در مبادلات نداشته و با بحران داخل نیز به شدت درگیر است و ادامه ی این شرایط سبب افزایش بیش از حد کسری بودجه ی حکومت و زیان غیرقابل جبران و در نتیجه ادامه ی اعتراضات روبرو خواهد بود بهتر است از این پس بگوئیم رژیم سابق جمهوری اسلامی .
پژمان
رفتند برای بمب اتم اما بمب تورم درست کردند!