فرار از راه مهاجرت؛ آیا دولت مانع رفتن تحصیلکردگان از ایران میشود؟
۵۰ درصد از دانشجویان و فارغ التحصیلان، ۲۴ درصد از پزشکان و پرستاران و ۴۸ درصد از مؤسسان شرکتها و مدیران ارشد، میخواهند از ایران بروند.
۱۳ آذر ماه، سرویس اجتماعی خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران نوشت: «موضوع "مهاجرت" یک پدیده فراگیر در جامعه جهانیست اما سالهاست که از آمار و ارقام در این حوزه سوءاستفادههای زیادی در جهت تخریب چهره کشور و سیاهنمایی از ایران صورت میگیرد. به محض ارائه کوچکترین آمار در حوزه مهاجرت در کشور، تحریف و دروغ در این حوزه نیز آغاز میشود و بهویژه رسانههای معاند با تحریف آمار و ارقام، تصویر دلخواه خود را از این رویداد ارائه میکنند.»
اشاره خبرنگار اجتماعی تسنیم به گزارشی بود که یک روز پیشتر در روزنامه جوان، دیگر رسانه متعلق به سپاه پاسداران منتشر شده و خبرنگار این روزنامه از آماری شگفتانگیز پرده برداشته بود:
«براساس آمار، ظرف یکسال گذشته ۱۶۰ متخصص قلب مهاجرت کردهاند؛ در همین مدت ۳۰ هزار کادر درمان از دانشکدههای علوم پزشکی درخواست good standing یا «نداشتن سوءپیشینه» داشتهاند که مقصدشان عمان بودهاست؛ همچنین ظرف چهار سال گذشته ۱۶هزار پزشک عمومی از کشور مهاجرت کردهاند. بر اساس گزارش سازمان بینالمللی مهاجرت، میزان مهاجران ایرانی در سال ۲۰۲۲ حدود ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر بوده که نزدیک به ۳,۳ درصد از کل جمعیت کشور را شامل میشود.»
خبرگزاری تسنیم این آمار را اشتباه و دامن زدن به آن را سیاهنمایی دانسته است. این در حالیست که آمار ارائه شده از سوی روزنامه جوان به گفته کارشناسان ممکن است حتی بیش از این باشد.
یورونیوز در جریان دعوای دو رسانه سپاه گزارش داد که: «بهرام صلواتی، مدیر رصدخانه مهاجرت ایران از تصمیم ۵۰ درصد از دانشجویان و فارغ التحصیلان، ۲۴ درصد از پزشکان و پرستاران و ۴۸ درصد از کارآفرینان و مدیران ارشد برای مهاجرت خبر داده است.»
او همچنین گفته بود که میل به مهاجرت در میان «دانشجویان و فارغالتحصیلان»، «پزشکان و پرستاران» و «کارآفرینان و مدیران ارشد» به ترتیب ۶۷ درصد، ۵۴ درصد و ۷۰ درصد است.
یک فقدان بزرگ
اما چه چیزی باعث میشود تا یک متخصص به رفتن فکر کند؟ این پرسش خیلی از کارشناسان علوم اجتماعی وجامعهشناسان است که پاسخ آن در چند مولفه کلی خلاصه میشود.
دکتر حمید. و سالهاست در شهر دانشگاهی آکسفورد انگستان زندگی میکند. او مولفه اصلی را امنیت میداند: «امنیت شغلی، امنیت خانوادگی و امنیت اجتماعی. متاسفانه مسوولان جمهوری اسلامی از حاکمیت، تنها فرمان دادن و دروغ گفتن را یاد گرفتهاند. بخشی از سرمایههای اجتماعی ما که شامل نخبههای دانشگاهیست به دلیل فقدان امنیت در جامعهی امروز ایران، تصمیم به ترک کشور میگیرند.»
به گفته حمید: «امنیت یعنی آنکه شب با خیال و وجدان راحت به رختخواب بروی و مطمئن باشی اگر صبح بیدار نشوی، خانوادهات به جز فقدان تو فقدان دیگری را احساس نخواهند کرد.»
او میگوید: «موضوع مهاجرت برای حاکمیت اسلامی امر سادهایست که خیلی سال پیش خودشان آن را تبدیل به یک امر بسیار پیچیده و بغرنج کردهاند. در تمام دنیا جابهجایی یک امر معمول و جزو حقوق شهروندی آدمهاست. مثلا در آمریکا عدهای سبک زندگی کارتنخوابی را برمیگزینند چون نمیتوانند دربند قوانین اجتماعیِ سکونت در یک جای ثابت باشند. قوانین جابهجایی از یک کشور به کشور دیگر هم دست و پا گیر و مخل امنیت روانی آدمها نیست. الان من شنیدهام برای آزاد کردن مدرک دانشگاهی، یک فرد فارغالتحصیل شده باید کلی پول بپردازد. این یعنی ناامنی. نبود قانون درست، میتواند امنیت روانی شما را به هم بریزد و وقتی بدتر میشود که بفهمید آینده روشنی هم منتظر شما نیست.»
به گفته حمید که در بیمارستان میلاد تهران سالها کار میکرده، چشمانداز روشنی برای آینده وجود نداشته: «آدمها چرا مهاجرت میکنند؟ به نظرم برای تضمین آینده. برای خرید آرامش روزهای میانسالی و پیری. به من بگویید آیا برای یک آدم معمولی مثل من در ایران آیندهای وجود دارد؟»
به گفته صلواتی، مدیر رصدخانه مهاجرت ایران، در ۲۰ سال گذشته، کشور با یک شیب تند از رتبه ۲۶ دانشجوفرست به رتبه ۱۲ رسیده و بیشترین سن خروج از این کشور به ۲۳ سالگی رسیده که به معنای خروج جوانان بلافاصله پس از فارغالتحصیلی است.
باجگیری دولتی
صلواتی همچنین بر پایه برآوردهای بینالمللی مدعی شده که برای هر فرد تا ۲۳ سالگی یعنی بعد از فارغ التحصیلی حدود ۴۵ هزار دلار هزینه میشود.
به نظر شما دولت باید این هزینه را از مردم بگیرد؟
علیرضا. م این پرسش را مطرح میکند و میگوید: «از دو سال پیش اقدام کردم برای رفتن به عمان. کارم سرویس ماشینآلات سنگین است. همهچیز خوب پیش رفته. حتی مجوز یک کافه را با اجازه سرو قلیان از دولت عمان گرفتم. میتوانستم همان دوسال پیش بروم. اما دولت جمهوری اسلامی شروع کرد به باج گرفتن از من. اول تسویه کامل مالیات بود. تهدید کردند که اگر تسویه نکنی ممنوعالخروجت میکنیم. بیش از یک ماه دوندگی در طبقات اداره دارایی در خیابان ستارخان ، آخر به زور رشوه به من برگ تسویه حساب داد. بعد مساله سربازی پسرم بود. ناچار شدیم برای اینکار ما هم به دولت کلک بزنیم. رفتیم محضر و طلاق گرفتیم. این هم تمام شد و موفق شدیم با پوشیدن کفش آهنین برگه معافیت پسرم را فراهم کنیم. اما سنگ جدیدی که جلوی راهمان انداختهاند، پول برای آزادسازی مدرک دانشگاهی پسرم است. چه قدر پول باید بدهم که از دست این رژیم اسلامی راحت بشوم؟»
هیچ نقطه معقولی در محاسبات نیست
محمد وحیدی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با ایسنا با اشاره به ابلاغیه سازمان امور دانشجویان درباره نرخ آزادسازی مدرک تحصیلی گفته است: «آنچه به عنوان آزادسازی مدرک تحصیلی مطرح میشود، در واقع خرید دوره تعهد است؛ این موضوع همواره وجود داشته که اگر کسی در دانشگاه دولتی به صورت رایگان تحصیل کرده است، تعهدی معادل مدت زمان تحصیل رایگان خود برای خدمت میدهد و چنانچه این فرد پس از پایان مدت تحصیل رایگان بخواهد بدون گذراندن مدت تعهد خدمت اقدام به دریافت مدرک تحصیلی خود کند، میتواند با پرداخت هزینه تعهد خود را خریداری کند.»
وحیدی با بیان اینکه در روزهای گذشته نرخ اعلام شده آزادسازی مدرک چند برابر سالهای گذشته است گفته: «هیچ نقطه معقولی در محاسبات انجام شده جدید جهت خرید تعهد و آزادسازی مدرک تحصیلی وجود ندارد. گرچه اینکه افراد در صورت تحصیل رایگان و عدم تمایل به گذراندن دوره تعهد، جهت جبران هزینههای انجام شده، میتوانند این مدت را خریداری کنند، موضوعی است که در بسیاری از کشورها نیز مطرح است و هزینههای انجام شده از سوی دولت جهت آموزش رایگان دانشگاهی قابل وصول است، اما در خصوص اینکه هزینه آزادسازی چه مقدار باشد و چه مبنایی در این خصوص تعیین شده، هنوز به مجلس توضیحاتی ارائه نشده است.»
به امان خدا رها میشویم
میکاییل فرزند علیرضاست که در علوم آزمایشگاهی دکترا گرفته میگوید: «بله ممکن است در کشورهای دیگر این رویه وجود داشته باشد اما این را هم باید در نظر گرفت که یک دانشجوی علوم آزمایشگاهی در تمام مدت تحصیل، هم حقوق میگیرد و هم مطمئن است پس از فارغالتحصیلی حتی یک روز هم بیکار نمیماند.»
او اعتقاد دارد آدمها آزادند هرجای دنیا زندگی و تحصیل و کار کنند: «اگر من تصمیم گرفتهام در کشور دیگری زندگی کنم، به خودم مربوط است. اما به فرض بخواهم همینجا زندگی کنم. آیا به اندازهی همان ۴۵ هزار دلاری که خرج تحصیل من شده، میباید باج بدهم که رهایم کنند؟ اگر دولت برای تامین شغل هر دانشجو به همین اندازه هزینه کند، هم به نفع خودش تمام میشود و هم به نفع نیروی انسانی جوان و باانگیزهاش. اما دانشجو به دانشگاه میرود، تحصیل میکند و بعد به امان خدا رها میشود. عقل حکم میکند برود جایی که شرایط بهتری داشته باشد. مثل خیلی از آقازادهها که حتی برای تحصیل هم ترجیح میدهند به جای دیگری بروند.»
بر اساس اعلام معاونت آموزشی وزارت بهداشت، دانشجویان پس از دکتری حرفهای پزشکی دندانپزشکی و داروسازی باید به ازای هر سال تحصیلی ۱۵۰ میلیون تومان و دانشجویان کارشناسی علوم پزشکی هم به ازای هر سال ۶۰ میلیون وثیقه برای خروج از کشور تهیه کنند.
در نامه این معاونت آمدهاست، مطابق ماده ۱۳ آییننامه اجرایی تبصرهی ماده ۷ موضوع لایحه قانون اصلاح مواد ۷ و ۸ قانون تأمین وسایل و امکانات تحصیل اطفال و جوانان ایرانی در صورتی که افراد بخواهند تا قبل از پایان خدمات مذکور در ماده یک آییننامه و بدون پرداخت هزینههای تحصیلی و کمکهای دریافتی جهت ادامه تحصیل یا به صورت موقت به خارج عزیمت کنند، باید با تنظیم تعهدنامه رسمی و ضمانت شخصی دیگری با سپردن وثیقه ملکی یا ضمانت بانکی، تعهد کنند که پس از انقضای مدت معین به ایران برمیگردند.
میکاییل میگوید: «با این کارها دارند تمام پلهای پشت سرما را خراب میکنند که دیگر به این کشور برنگردیم. مثلا میخواهند ما را نگه دارند اما مسلما این کارهایشان برعکس جواب میدهد.»
علیرضا هم با پسرش همنظر است: «گاهی فکر میکنم این قوم فقط برای خرابی آمدهاند نه برای آباد کردن. اما من به خیزش مردم ایران ایمان دارم و مطمئنام خیلی زود مردم نتیجه مقاومتشان در برابر این حکومت را میبینند. روزی که دیگر قرار نیست به مهاجرت فکر کنیم و خیلیها که رفتهاند برمیگردند تا این کشور را آباد کنند.»
نظرها
McAfee VirusScan
نخبه !