محمد حسینی: کارگرِ تنهایی که اعدامش کردند
سید محمد حسینی کارگرِ تنهایی بود که پس از بازداشت مشخص شد هیچکس را ندارد تا پیگیر وضعیتش باشد. او را شکنجه کردند تا اتهامات را بپذیرد اما از همان اول گفت: برخی از اتهامات را قبول ندارم.
• این گزارش وقتی منتشر شد که هنوز خبر اعدام سید محمد حسینی منتشر نشده بود. او را در سحرگاه امروز، شنبه ۱۷ دی، اعدام کردند همراه با یک متهم دیگر: محمدمهدی کرمی.
زندگی محمد حسینی، یکی از ۱۶ متهم پرونده «قتل روحالله عجمیان»، بسیجیای که در مراسم چهلم حدیث نجفی کشته شد، تلخ است: او تنها زندگی میکند. پدر و مادرش را سالها قبل از دست داده؛ کارگر مرغداری بوده است. از زندگی او چیز بیشتری نمیدانیم.
مرکز رسانهای قوه قضاییه شرح مختصری از دادگاهی را منتشر کرده که به اتهام محمد حسینی و دیگر متهمان این پرونده رسیدگی کرده است. از این گزارشها برمیآید او نیز به مانند دیگر متهمان از حق دسترسی به وکیل تعیینی محروم بوده و اظهاراتش با اتهامی که به سبب آن به اعدام محکوم شد، نسبتی ندارد.
خبرگزاری میزان به نقل از سید محمد حسینی در نخستین جلسه دادگاه نوشت: «برخی از اتهامات منتسب به خودم را قبول ندارم».
کارگرِ تنها
حسینی از بیصداترین بازداشتشدگان اعتراضات اخیر است. پدر و مادرش سالها قبل فوت کردهاند و هیچکس را نداشت که پیگیر وضعیتش باشد. برخی کاربران شبکههای اجتماعی گفتهاند که او کارگر مرغداری است و برای امرارمعاش هر روز مسیر قزوین ـ کرج را در آمد و شد بود.
او را چند روز پس از ۱۲ آبان، چله حدیث نجفی بازداشت کردند و به فاصله کوتاهی در شعبه یک دادگاه انقلاب کرج محاکمه کردند.
محمد حسینی در جلسه دادگاه گفت که آن روز قصد داشته به بهشت سکینه، مزار پدر و مادرش برود و آنجا گل بکارد که متوجه بسته شدن اتوبان تهران_ قزوین شده است. در یک ویدئو که نهادهای قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی منتشر کردند او با لباس کار نارنجی در صحنه دیده میشود.
مستندات دادگاه چه بود؟
دادگاه سید محمد حسینی و ۱۵ متهم دیگر این پرونده به فاصله کوتاهی پس از بازداشت آنها منتشر شد. بهرغم این که قوه قضاییه ادعا میکند دادگاه رسیدگی به اتهامات این افراد علنی بوده است، تنها روایت موجود از این دادگاه گزارش مرکز رسانهای قوه قضاییه است. در نخستین جلسه دادگاه «قتل روحالله عجمیان» محمد حسینی به عنوان متهم ردیف دوم معرفی میشود. او در این دادگاه که بدون حضور وکیل مستقل برگزار شد، به صراحت گفت برخی از اتهامهای منتسب به خودم را قبول ندارم.
به ادعای نماینده دادستان و قاضی محمد حسینی چند ضربه چاقو به بدن بسیجی کشته شده وارد کرده است. عجمیان در این جلسه دادگاه میگوید که دو مرتبه چاقو را به بدن عجمیان وارد فشار داده و در مرحله سوم کمی چاقو را به بدنش وارد کرده است.
در ویدئوهای منتشر شده از اعترافات تحت شکنجه متهمان این پرونده، چند تن از آنها علیه محمد حسینی شهادت میدهند. به استناد قوانین جزایی جمهوری اسلامی اعتراف متهمان یک پرونده علیه یکدیگر فاقد وجهات قانونی است.
محمد حسینی در روز ۱۲ آبان قصد داشته به مزار پدر و مادرش در بهشت سکینه کرج برود. او در دادگاه گفت چاقویی که به همراه داشت برای کاشتن گل بر مزار والدینش بود و بعد از اینکه متوجه بسته شدن اتوبان میشود به محل وقوع حادثه میرود.
روایت او در روز دادگاه چنین بود: «جزو آخرین نفراتی بوده که به محل حادثه رسیدم. تمام زمانی که در محل بودم کمتر از ۱۰ ثانیه بود. در آن محل یک خانم بود، ۵ نفر آقا بودند که در دست یک نفر کارد بود و به شهید اهانت میکرد که بعد از دیدن این صحنهها از محل رفتم و در آنجا نماندم.»
وکیل تسخیری: همدست دستگاه صدور حکم اعدام
حسینی هم مانند دیگر متهمان این پرونده از حق دسترسی به وکیل مستقل تعیینی محروم بود. یک وکیل تسخیری که هنوز نامش فاش نشده در دادگاه به صورت نمایشی از او دفاع کرد. بر بنیاد گزارش مرکز رسانهای قوه قضاییه، این وکیل در «دفاعیه» خود تنها گفت که موکلش نادم و پشیمان است و «اگر مصلحت میدانید در هنگام صدور مجازات با رأفت و مصلحت اسلامی با وی برخورد شود.»
علی شریفزاده اردکانی، وکیل تعیینی که برای مرحله اعاده دادرسی وکالت حسینی را بر عهده گرفت ۲۸ آذر در توییتر نوشت: «با سید محمد حسینی در زندان کرج ملاقات کردم روایتش همه اشک بود. از شکنجه ، ضرب وشتم با چشم و دست و پای بسته تا لگد به سر و بیهوشی ، از میله آهنی به کف پا و شوکر در قسمتهای مختلف بدن، مردی که اقرارهایش تحت شکنجه بوده و هیچ وجاهت قانونی ندارد.»
رئیس دادگستری استان البرز ادعاهای شریفزاده را رد کرد و مدعی شد که یک پرونده برای رسیدگی به این موضوع در دادگستری کرج تشکیل شده است و او میتواند برای پیگیری این موضوع به آنجا برود.
پیش از این که نتیجه بررسیهای شکنجه متهمان به قتل روحالله عجمیان مشخص شود، دیوان عالی کشور حکم اعدام محمد حسینی و محمدمهدی کرمی، دو بازداشت شده مرتبط با این پرونده که به عنوان متهمان ردیف اول و دوم محاکمه شدند را تایید کرد.
شریفزاده اردکانی، وکیل تعیینی محمد حسینی ۲۵ آذر در حساب کاربری خود در توییتر نوشت: «جهت اخذ وکالت وملاقات با سید محمد حسینی برای فرجام خواهی از حکم اعدام طی درخواست خودشان از زندان، به شعبه اول انقلاب کرج مراجعه کردم متاسفانه برخلاف قانون آیین دادرسی کیفری از اجازه تتظیم وکالتنامه ومطالعه پرونده خودداری شد. نقض آشکار حقوق یک انسان محکوم به اعدام».
تایید حکم اعدام
۱۲ دی مدیر روابط عمومی دیوان عالی کشور با انتشار توییتی از احکام نهایی پرونده روحالله عجمیان خبر داد. هرانا، ارگان مجموعه فعالان حقوق بشر از انتقال او به همراه محمدمهدی کرمی دیگر متهم این پرونده به سلول انفرادی خبر داده است.
در پرونده موسوم به قتل روحالله عجمیان که در ۱۲ آبان همزمان با مراسم چهلم حدیث نجفی کشته شد، ۱۶ نفر بازداشت و محاکمه شدند. ۱۱ تن از بازداشتشدگان این پرونده به زندان بلندمدت تا ۲۵ سال محکوم شدند و پنج نفر هم به اعدام. حکم اعدام حمید قرهحسنلو، حسین محمدی و رضا آریا در دیوان عالی نقض شد.
نظرها
mashang
اکثرکشورهای دموکراتیک و مردمی رفتارغیرانسانی خلافت نظامی اسلامی را محکوم کردند بجزکشورهای اسلامی، اسلام ذاتش همینه اصلاح بشونیست۰
mashang
توئیت یکی از کاربران درباره نقل قولی که سیدمحمد حسینی در صفحه اینستاگرامش نوشته بود: محمد حسینی تو یکی از پستای اینستاگرامش نوشته بود: «برای تشخیص زنده یا مرده بودن یک انسان، به شرف او نگاه کنید نه به نبض او.» تو برای ما باشرف ترینی محمد! حتی اگه نبضت نزنه.. #محمد_مهدی_کرمی #محمد_حسینی #مهسا_امینی
mashang
بقول زنده یاد صادق شرفکندی: ...درمبارزهء سیاسی شیوهء مبارزه را طرف ضعیف انتخاب نمیکند... متأسفانه این را همیشه طرف قوی به نیروی ضعیف تحمیل میکند. بهرحال مطلب زیر هم شاید قابل خواندن باشه **** ...او گاهی چون جوانانِ به ستوه آمده فریاد برمی آورد که تا کی ملتها بی آنکه دمی بیاسایند باید برای تأمین آسایشِ وارضای خودبینی مشتی خونخوارِ بی ثمر و فاسد جان ِبکنند ودراین حالت سخنانی برزبان می آورد که انسان را به یاد قرارداد اجتماعی دوستش سابقش روسو؛ میاندازد: انسان شریر است ولی نه بخاطر آنکه شریر زاده شده؛بلکه آنکه بزرگتر ونیرومند تراست بی آنکه کیفری ببیند ناتوانان و بی نوایان را درسرپنجهء خویش میفشارد واین بینویان با به خطر انداختن جان وهستی خویش به انتقامجویی برمیخیزند .کشوری را که به چشم آنان چون نامادری ست که همهء ثروت خود را به معدودی ازفرزندانش بخشیده ودیگران را ازهمه چیزمحروم ساخته است؛ درنهان وآشکار؛ آماج خشم وکینه خود میسازند... انسان تقریبأ درهمه جا برده واسیراست نیازوضرورت اورا به پستی وخودخواهی ودورویی کشانده وازعزت نفس بی بهره ساخته اند به عبارت دیگرپلیدی های کشوری که وی را درخود پرورنده ست دراو گردآمده اند درهمه جا اورا میفریبند؛ به جهل ونادانی ومیکشند وازپیروی خرد بازمیدارند چنین انسانی قهرأ نادان ؛بیخرد ونابکار است؛ میبیند که شروناپاکی وتبهکاری را میستایند وحرمت میگذارند نتیجه میگیرد که تبهکاری صفتی پسندیده ست وفضیلت وفداکاری بیفایده است ...هرگاه دولتها بیداروروشنفکر می بودند وبه آموزش و آسایش مردم دل می بستند ؛ هرگاه قانون برای بسط عدالت وضع شده بود ...ضرورت نمی داشت که انسان چشم امید خود را به موجودات موهومی درجهان آینده بدوزد ؛ موجوداتی که به خواهشها ونیازهای او بی اعتنا هستند. ازاین بهره کشی ها چگونه میتوان جلوگیری کرد؟؟ نخستین گام از میان بردن حکومت مطلقه ست ؛ قدرت مطلق ضرورتأ فکرودل صاحب خود را تباه میکند ازآنجا که قدرت دولت؛ ناشی ازارادهء مردم است؛ جامعه حق دارد درهرزمانی که بخواهد قدرت را ازدست دولتی که نمایندهء مردم نیست بگیرد؛ این آوای روسو وانقلاب است. اما انقلاب ها؛ که گاه گاه به بهای گزافی تمام میشوند؛ گذشته را ویران میکنند تا همان را با نام و سیمای دیگری ازنو بسازند. با آشوب های خطرناک ؛ ستیزه کاری؛ وجنایات بیفایده زخم های ملت التیام نخواهد یافت . این چاره ها ستمگرانه ترازستمگریهایی ست که می خواهیم ازمیان برداریم ...ندای خرد نه گمراه کننده است ونه خون آشام .اصلاحاتی که خرد پیشنهاد میکند ممکن است کُند باشند؛ اما به همان دلیل خردمندانه ترند. د/اولباک فیلسوف آلمانی؛تاریخ تمدن؛ولتر
علی اشرافی
« اعدام قتل عمد دولتی است.» اقدامی شنیع و ضد بشری که برای به هراس افکندن انسان هایی انجام می گیرد که ترس را به هراس انداخته اند؛ و نیست مگر نشانه ای آشکار از ضعف و زبونی و نا توانی رژیم در برابر اراده ی مردمی که گور او را آماده می کنند. تاریخ رفته است که جواز دفنش را بیاورد.