پلتفرم بلندگو در برلین: موجِ طوفانیِ انقلاب در راه است
پلتفرم بلندگو در برلین در پاسخ به سوالهای زمانه میگوید: «معتقدیم که انقلاب فعلی ایران نه تنها دچار افول نسبی نشده است، بلکه شبح آن در سرتاسر ایران در گشت و گذار است.»
■کلکتیو یا گروه شما چگونه شکل گرفته و در طول چند ماه گذشته چه فعالیتهایی انجام داده است؟
بلندگو: جمع ما (پلتفرم بلندگو در برلین) از دل اتفاقات قبل از جنبش ژینا و به طور خاص واقعهی متروپل آبادان شکل گرفت. در وضعیتی که اخبار و تصاویرِ به شدت ناراحتکنندهای از آبادان مخابره میشد، احساس کردیم که نیاز است در شهری که در آن زندگی میکنیم به گونهای به این مساله واکنش نشان بدهیم. هرچند ما افرادی پرتجربه در کار جمعی یا سیاسی در حلقههای خود داشتیم اما در آن ایام سازماندهی مشخصی وجود نداشت. با هدف برگزاری یک تجمع به سرعت تقسیم وظایف کردیم و سرانجام تجمع موفقی را برگزار کردیم. این تجمع و کارهای تدارکاتی آن سنگ بنای شکلگیری جمع ما شد. به تدریج و با حادتر شدن وضعیت ایران و انباشت اتفاقات و احساسات، این سازماندهی عمیقتر و ارگانیکتر شد. در کنار آن از آنجا که سرنوشت ایران و ملت های ساکن در آن را از سرنوشت سایر ملتهای منطقه و جنوب جهانی جدا نمیدانیم سعی کردیم گفتگوهایی بین خودمان و سایر آزادیخواهان در جهان و بالاخص منطقه ایجاد یا تقویت کنیم.
ما آگاهانه فضا و اتمسفری را که برای کنش سیاسی خود ایجاد کردهایم پلتفرم نام نهادهایم تا با فرض گرفتن تکثر تاکیدی داشته باشیم بر سیاستِ دربرگیرندگی، و به گونهای که افراد با نظرات متفاوت را برای انجام کارهای مشترک با حفظ خطوطِ قرمزی که برای خود تعریف کردهایم پذیرا باشیم.
در طول این مدت و مخصوصا بعد از شروع انقلاب ژینا ما تجمعات و برنامههای اعتراضی مختلفی را در واکنش به وقایع ایران و همچنین در همبستگی با ملل منطقه سامان دادهایم و نیز در تجمعات دیگر گروهها با مواضع نزدیک به خودمان در برلین شرکت کردهایم.
ما همچنین با گروههای همسو با خود در شهرهای متخلف اروپا ارتباط برقرار کرده و مبنای همکاریهای مشترک را تا حد ممکن فراهم کردهایم. از جمله میتوان به سازماندهی و همکاری برای برگزاری برنامه اعتراضی سراسری در بیش از ده کشور اروپایی در روز ۲۱ ام ژانویه تحت عنوان «علیه سرکوب و برای مقاومت» اشاره کرد. این برنامه در برلین در مقابل یادمان قربانیان ترور میکونوس برگزار خواهد شد. تصمیم داریم این برنامههای هماهنگ و سراسری را در آینده با انرژی بیشتری ادامه دهیم. در کنار آن گوشه چشمی هم به افزایش تولیدات هنری و پرفورمنسهای خیابانی در شهر برلین هم داریم.
■به طور کلی، چه نوع فعالیتهای سیاسی در خارج از کشور ضرورت دارد و نسبت این فعالیتها با کنشهای اعتراضاتی در ایران چگونه باید باشد؟
بلندگو: نسبت فعالیتهای ما با کنشهای اعتراضی در ایران از تحلیلی برمیآید که ما از شرایط زیست در خارج از ایران و چالشهای مرتبط با آن داریم. ما معتقدیم که انقلاب به معنای واقعی آن یعنی تغییر ساختاری مناسبات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، در داخل ایران و توسط مردمی که در این جغرافیا زیست میکنند به وقوع میپیوندد. ما انقلاب را در مقابل مفهومی میگذاریم که تاکنون با واژههایی مانند براندازی یا سیاستِ منجیمحور یا دولتگرا و مانند آن نامگذاری شده است و هدف آن امید به ظهور معجزه در مناسبت بینالمللی و عزمِ راست جهانی به سرنگون کردنِ جمهوری اسلامی از بالا و درعینحال دستنخورده باقی ماندنِ ساختار اجتماعی و اقتصادی و به عبارتی تنها یک جابهجایی در راس هرمِ قدرت است.
به عنوان کسانی که در حال حاضر در خارج از ایران زندگی یا تحصیل میکنیم هدف خود را در وهلهی اول در رساندن صدای انقلاب ژینا به جهان و برجسته کردن وجوه مترقی آن میدانیم. زیست و فعالیت سیاسی در خارج از کشور مانند حرکتکردن بر لبهی باریکی است که هر آن امکان افتادن از یک طرف وجود دارد. تجربه نشان داده است که فعالان سیاسیِ خارج از ایران معمولا از شرایط انضمامی داخل ایران فاصله میگیرند. از این رو در خطر افتادن در دام انتزاع و انواع و اقسام توهمات هستند. علاوه بر این منافع سیاسی گروههایی که لزوما خود را به دموکراسی متعهد نمیدانند نیز در تغییر مسیر فعالیت سیاسی افراد دخالت میکنند. بنابراین ما فکر میکنیم که فعالیت خارج از کشور میتواند بسیار مشکلزا باشد. مخصوصا در شرایطی که کنش سیاسی خارج از ایران تنها به فعالیت در رسانههای میناستریم [جریان اصلی] و سوشیالمدیا و بهرهگیری از فاندها و لابی با گروههای محافظهکار خلاصه شده است. این وضعیت به تولید چیزی شبیه صنعتِ اپوزیسیون در خارج از ایران انجامیده است که به نظر ما نه تنها باری را از دوش گفتمان انقلابی در ایران برنمیدارد، بلکه با به حاشیه بردن آن و الصاق کردن دیدگاهای مردسالار ، مرکزگرا، واپسگرا، حذفگرا و ضد زن یا ضد کوییر به انقلاب «زن، زندگی، آزادی»، شرایط انقلابی را به نفع خود مصادره میکند. بنابراین ما حساسیت زیادی در انتخاب نوع کنش خود داریم. ما از هرگونه کنش دولتمحور پرهیز میکنیم و تمرکز خود را به جای آن بر بلند کردن صدای گروههای تحت ستم و جستجوی گونهای سیاست همبستگی در جنوبِ جهانی خواهیم نهاد.
همچنین و از آنجا که بخش مهمی از احساسات و عواطف ما وابسته به وضعیت ایران است سعی میکنیم که علاوه بر کنش سیاسی، فضای حمایتی و مراقبتی از همدیگر ایجاد کنیم، چرا که کسانی که با فاصلهی جغرافیای و سطح محدود تاثیرگذار و احیانا تنها با هجوم اخبار بد مواجه میشوند در خطر افسردگی و ناامیدی و حتی افکار خودکشی قرار میگیرند.
■مهمترین چالش پیش روی فعالیت سیاسی خارج از مرزهای ایران برای گروههایی که به شکل محلی و از پایین شکل گرفتهاند چیست؟
بلندگو: همانطور که در بالا گفتیم یکی از چالشها دلسردی و هجوم افکار ناامیدی و افسردگی در مواجهه با اخبار وحشتناک است. تصور کنید هر صبح با اخبار اعدام و مجازاتهای سنگین مواجه شوید و یا نیمه شب به ناگهان حکومت به زندان اوین که دوستانتان یا یکی از اعضای خانوادهتان در آنها زندانی هستند هجوم ببرند. این نکتهای است که بسیاری از ساکنین "جهان متمدن (!)" چندان تصوری از آن ندارند یا نمیخواهند داشته باشند.
علاوه بر این مواجهه با هژمونیطلبی جریانات افراطیِ راست و محافظهکار و پوپولیست که از سرمایهها و رانتهای بسیار زیادی بهره میبرند و نه تنها از ائتلاف با نیروهای واپسگرا و لمپن ابایی ندارند، بلکه با تشکیل گروههای فشار در رسانهها و شبکههای اجتماعی به طور مرتب علیه نیروهای مترقی موضعگیری میکنند بسیار مشکل است. تلاش در جهت به انحراف کشاندن جنبش ایران را ما بارها با قلب یا نادیدهانگاری شعار محوری «زن، زندگی، آزادی» و یا تلاش برای آلترناتیو سازی مانند ترویج و تبلیغ شعار «مرد، میهن، آبادی» و نشستوبرخواست با ضدزنترین و محافظهکارترین اعضای کابینههای آمریکا و اروپا دیدهایم.
ما علاقهای به این نوع فعالیت نداریم و آن را در راستای انقلابِ ژینا نمیدانیم. همچنین شفافیت مالی برای ما بسیار مهم است و هزینهی فعالیت های خود را از جیب خود تامین میکنیم. این همزمان به معنی این است که ما اپوزیسیون تماموقت نیستیم و میبایست برای گذران زندگی کار کنیم. در این شرایط سازماندهی و تقسیم وظایف به انرژی مضاعفی نیاز دارد.
■ در شرایطی که به نظر اعتراضات خیابانی در ایران با افول نسبی روبرو شده، برنامه و افق فعالیتهای گروه شما در خارج از کشور چیست؟
بلندگو: هر جنبشی دارای فراز و فرودهای مقطعی است.ما معتقدیم که انقلاب فعلی ایران نه تنها دچار افول نسبی نشده است، بلکه شبح آن در سرتاسر ایران در گشت و گذار است. حکومت نیز این را میداند و به همین دلیل به شدت در حال آمادهسازی، توانافزایی و نیروچینی برای نبردهای پیش رو است. ما این دوره را آرامش پیش از طوفان میدانیم و فکر میکنیم که دو طرف برای جنگ های بعدی آماده میشوند. در دورهی سکون معمولا فرصت تنفسی برای بازنگری با آنچه از سر گذراندهایم و یافتن نکات ضعف و قوت فراهم میشود. همچنین از آنجا که سرعت وقایع کم میشود میتوان از این زمان برای افزایش مهارتها و بازنگری در راه طیشده و برگزاری یادبود برای جانهای ازدسترفته و غیره بهره گرفت. مسئلهی حاشیه و ستم سیستماتیک در ایران همچنان با قدرت برقرار است و از آنجا که این انقلاب با مسئلهی ستم سیستماتیک و گروههای در حاشیه گره خورده است، تا دستیابی به خواستههای خود همچنان زنده است. امواج بعدی بدون شک از راه خواهند رسید.
در بزنگاهها کسانی موفقاند که پیشاپیش خود را برای آن آماده کرده باشند.
نظرها
فرهاد - فرهادیان
این انقلاب تا نتیجه ی نهائی هرگز افول نخواهد کرد بلکه علیرغم تفکرات جریان راست برای مصادره ی جنبش این جنبش آگاهانه برای کاهش تلفات و هزینه های انسانی تغییر تاکتیک داده است و همچنین فرصتی به حکومت تا نسبت به لغو تمام احکام اعدام و همچنین آزادی تمام زندانیان و انحلال دادگاههای «انقلاب » هر چه سریعتر اقدام نماید اگر دستگیریها و فشارها همینگونه پیش برود جنبش ناچار است این بار بسیار پرقدرت تر و حتی با قدرت آتش بیشتر در خیابانها ظاهر شود . اینها تاکتیکهای اگاهانه ی جنبش است وگرنه این جنبش وارد پنجمین ماهش نمی شد و مانند جنبشهای قبلی خیلی زود خانه نشین می شد این انقلاب متکی بر آگاهی مشترک و رهبری مشترک تمام شوراهای مردمی ست پس حتی یک لحظه هم در ذهن خود عقب نشینی یا افول این جنبش راه ندهید .