هفتاد و پنجمین سالگرد ترور مهاتما گاندی: او چرا کشته شد؟
۷۵ سال از زمان ترور رهبر جنبش استقلال هند میگذرد. هنوز جزئیات موضوع آشکار نیست.
سیام ژانویه، هفتاد و پنج سال از ترور مهاتما گاندی میگذرد. انگیزه ترور گاندی دعوای ایدئولوژیکی بود که به شلیک گلوله به سوی او منجر شد. بحث درباره ماجرا تا به امروز ادامه دارد.
قتل گاندی که به زعم بسیاری بزرگترین مرد هندی قرن بیستم است، در حالی رخ داد که او طبق عادت روزانه راهی مراسم دعای غروب بود. هر چند گلوله از هفتتیر یک نفر شلیک شد، اما قتل گاندی محصول جمعی افکار و اعمال گروهی بود.
طرح این سوال که ایدئولوژی منجر به ترور گاندی چه بود از این رو اهمیت دارد که نه تنها در هند، بلکه در بسیاری از نقاط جهان با گذشت سه ربع قرن این تفکر هنوز در سطوح بالای عرصه سیاسی جای خود را حفظ کرده است.
قتل گاندی در وهله اول به این دلیل رخ داد که او به لحاظ اصولی پس از آشوبهای پساجدایی هند و پاکستان در اردوی نفرت از مسلمانان نایستاد.
گاندی حاضر نبود که برای «هندوها» حق تسویه حساب و انتقام از «مسلمانان» قائل شود. جریانی که به دنبال انتقامجویی و تسویه حساب بود خشمگینانه رویکرد گاندی را غیر قابل قبول میدانست.
روز ۱۲ ژانویه ۱۹۴۸ و دو هفته پیش از ترور، گاندی غمگین در مراسم دعای غروب چنین گفت:
«میبینم که مسلمانان دهلی در جلوی چشمان من کشته میشوند. این در حالی است که والابای -وزیرداخله هند- مسئول برقراری نظم و قانون در پایتخت است. والابای نه تنها در حفاظت از مسلمانان قصور کرده، بلکه با بیتوجهی، شکایتهایی که از او شده را رد کرده. من چارهای ندارم تا از آخرین سلاحم استفاده کنم و تا زمان تغییر وضعیت به روزه بنشینم. »
این اولین باری نبود که گاندی از «روزه» (یا به عبارتی اعتصاب غذا) به عنوان ابزاری برای تاثیر گذاشتن بر قلب و افکار مردم استفاده میکرد. گاندی که در آفریقای جنوبی سالیان درازی را به وکالت مشغول بود و پس از آن در هند جنگ در راه آزادی را در پیش گرفت، در مجموع ۱۷ بار و بالغ بر ۱۳۵ روز به دلایل مختلف روزه گرفت. روزه سلاح گاندی بود و با فلسفه آهیمسا (غیرخشونت) در جنبش مقاومت بدون خشونت یا مقاومت مدنی جنبش «ساتیاگراها»ی گاندی سازگاری داشت.
اما این آخرین روزه گاندی (ژانویه ۱۹۴۸) و سرزنش اخلاقی همراه آن موجب تحریک برخی ملیگرایان هندو شد. به زعم آنان باید برای این رهبر «سرکشی» که رواداری و اغماض را ترویج میکرد چارهای اندیشیده میشد و این طور بود که فرمان شلیک صادر شد.
جنایت ترور گاندی به نام جامعه هندو ثبت شد، هر چند این سوال همچنان باقی است که چطور ترور گاندی جامعه یا مذهب هندو را میتوانست نجات دهد؟
از نقطه نظر مخالفان گاندی، اگر«جامعه هندو» قرار بود شکوه و عظمت گذشته را بازیابد، خشونت نه تنها اجتناب ناپذیر بلکه لازم بود.
از نظر ظرف زمانی، ترور گاندی زمانی صورت گرفت که اروپا درگیر فاشیسم بود و برای مقاصد سیاسی و بسیج مردم به کار میرفت. در این شرایط زمانی بزرگترین خدمت گاندی به هند، بازداشتن هند از افتادن به ورطه فاشیسم و خشونت بود.
محاکمه عوامل ترور گاندی
غروب ۳۰ ژانویه ۱۹۴۸، وقتی گاندی در حال خروج از مراسم دعا در «بیرلا هاوس» دهلی بود با شلیک گلوله مردی ۳۸ ساله به نام ناتورام وینایاک گودسه(Nathuram Vinayak Godse) ترور شد.
کمی بعد در نطقی رادیویی جواهر لعل نهرو مرگ گاندی را چنین اعلام کرد:
«نوری که از زندگی ما رفت»
۸ مرد در دادگاهی ویژه به قتل گاندی محکوم شدند. گودسه و همدستش نارایان آپته(Narayan Apte) روز ۱۵ نوامبر ۱۹۴۹ برای قتل «پدر ملت» به دار آویخته و باقی عوامل به حبس ابد محکوم شدند.
در حالی که ۷۵ سال از ترور و اعدام قاتلان گاندی میگذرد اما هنوز تاریخدانان در مورد علت و افراد پشت پرده ترور گاندی سوالاتی را مطرح میکنند. واضح است که قتل گاندی فراتر از تصمیم شخصی گودسه و تصمیمی کاملا سیاسی بود.
گودسه در جریان محاکمه به دادگاه گفت:
«من گلولههایم را به کسی شلیک کردم که سیاست و اعمالش مسبب ویرانی، عذاب و نابودی برای میلیونها هندی بود.»
گودسه در ادامه گفت:
«من برای هیچ کسی بد نمیخواهم، اما باید بگویم که برای دولت حاضر به سبب سیاستهایش که غیر منصفانه به نفع مسلمانهاست، هیچ احترامی قائل نیستم. اما همزمان متوجه هستم که این سیاستها کاملا به خاطر حضور گاندی اتخاذ شده.»
گودسه عضو فعال حزب «آر اس اس» (راشتریه سویم سیوک سنگه) و همچنین عضو حزب هندوی «ماهاسابها» بود. او روزنامهای ملیگرا به نام «هندو راشترا» را میگرداند.
حزب فعلی حاکم در هند یعنی «بی جی پی» یا بهاراتیا جاناتا با الهام از «آراس اس» پایه گذاشته شده. نارندرا مودی، نخستوزیر کنونی هند عضو این حزب است.
گودسه در دادگاه گفت که توطئهای از سوی حزب در کار نبوده و مدتها پیش از ترور گاندی از حزب «آراس اس» خارج شده بوده، اما تاریخدانان میگویند که مدرکی مبنی بر خروج گودسه از «آر اس اس» پیدا نکردهاند.
گودسه که ملیگرا و هندویی متعصب بود در دادگاه گفت:
«برای تضمین آزادی و منافع ۳۰ کرور (۳۰۰ میلیون) هندو و سعادت همه هند که یک پنجم نژاد انسانی را تشکیل میدهند» گاندی را به قتل رسانده است.
گودسه گاندی را متهم به تقسیم کشور به هند و پاکستان کرد.
اما همه این استدلال گودسه را مبنی بر این که گاندی مسبب جدایی هند و پاکستان بود، قبول ندارند.
توطئهای جمعی
تحقیقاتی که نتایج آن سال ۱۹۷۵ در کتاب « آزادی در نیمه شب» منتشر شده، چگونگی توطئه برای قتل گاندی را تشریح میکند. بر اساس این کتاب ترور گاندی نتیجه توطئهای گسترده از سوی بنیادگرایان هندو بوده تا گاندی را از صحنه سیاست هند حذف کنند. نویسندگان این کتاب که به اسناد پلیس و نهادهای اطلاعاتی دسترسی داشتند و با افراد کلیدی این توطئه مصاحبه کردند، متوجه شدند که توطئه قتل گاندی از سوی یک گروه برنامهریزی شده بود. هر چند که آمران و ایدئولوگ ترور در دادگاه به سبب نبود شاهدان مستقل تبرئه شدند، اما روشن بود که متهم شماره یک قتل گاندی ایدئولوژی است.
جایگاه امروز
امروز با گذشت ۳ ربع قرن از ترور گاندی، هند کشوری آزاد و رها از حکومت استعماری است. امروز در هند دو نگاه به ملیگرایی هندی وجود دارد. یکی دیدگاهی که هندوییسم محور اصلی آن است و دیگری نگرشی که تعریفی سره ندارد و هر که را که خود را هندی تشخیص دهد، هندی میداند.
با این وجود افراطگرایان هندوی وابسته به اکثریت، که نقشی محوری در سیاست منجر به ترور گاندی داشتند، هنوز هم در سپهر سیاسی هند حضور دارند. اما نمیتوان گفت که احزاب افراطی سیاسی هندو همگی با اصولی که گاندی به آن معتقد بود سرناسازگاری و مخالفت دارند.
نظرها
gun
ایدئولوژی ایرانشهری(پروژه فارس سازی و فارس محوری)در عملکرد خود شباهت به حزب هندو و نازیسم آلمان دارد