• دیدگاه
انتخابات و لزوم شناخت بهتر حکومت
اکبر گنجی – بسیاری از مخالفان رژیم با یک دشمن خیالی میجنگند، زیرا از شناخت عینی مختصات این رژیم غافلاند.
طرح مسئله: آدمی وقتی به جنگ فرد، گروه، رژیم سیاسی یا دولتی میرود، اولین گامی که باید بردارد، شناخت دقیق دشمن است؛ با "دشمن خیالی" که نمیتوان جنگید، با "دشمن واقعی" باید جنگید. "دشمن اصلی" بسیاری از مخالفان، رژیم جمهوری اسلامی است. اما آنان با دشمن اصلی نمیجنگند یا مبارزه نمیکنند، برای این که با "دشمن خیالی" میجنگند و مبارزه میکنند. به تعبیر دیگر، با تصویری که در خیال خود از این رژیم ساخته اند، مبارزه میکنند و میجنگند.
مخالفان و دشمنان جمهوری اسلامی، رژیم واقعی را نمیشناسند. یعنی نمیخواهند که بشناسند. قرائن و شواهد بسیاری برای این مدعا میتوان ارائه کرد:
اولاً: ظرف ۳۴ سال گذشته صدها بار این مدعا مطرح شده که جمهوری اسلامی ظرف چند ماه آینده - مثلاً ۶ ماه - سرنگون خواهد شد. اما این وعدههای پیامبرگونه/غیب گویانه، محقق نشد.
ثانیاً: مسئلهی بسیاری از مخالفان و دشمنان جمهوری اسلامی، فقط و فقط سرنگونی/فروپاشی این رژیم است، نه شناخت آن. به همین دلیل همیشه میپرسند: رژیم کی سقوط خواهد کرد؟ سپس پاسخ میدهند: ظرف چند ماه آینده.
ثالثاً: اگر معتقدان به سرنگونی جمهوری اسلامی واقعاً به دنبال براندازی این رژیم بودند/هستند، به جای پرسش ایدئولوژیک/یوتوپیایی جمهوری اسلامی کی سرنگون خواهد شد، پرسش علمی زیر را مطرح میکردند: چه علل و دلایلی موجب دوام جمهوری اسلامی شده و میشود؟
این پرسش علمی، نیازمند ده ها- شاید هم صدها- پژوهش جامعه شناختی، روانشناختی، مردم شناختی و... است. اما- تا حدی که من اطلاع دارم- حتی یک پژوهش علمی در این مورد صورت نگرفته است. براندازان، با "دشمن خیالی" میجنگند- البته اگر بجنگند- نه جمهوری اسلامی. پیشاپیش روشن است که دوام یک رژیم دیکتاتوری معلول دهها دلیل و علت است. اگر این علل و دلایل، یا پایههای ساختمان، شناخته نشود، با دشمن خیالی و در عالم خیال مبارزه صورت خواهد گرفت.
جمهوری اسلامی نظامی غیردموکراتیک است. اما این رژیم مصداق کدام یک از نظامهای غیر دموکراتیک است؟ برخی جمهوری اسلامی را رژیمی "استثنایی" قلمداد میکنند. اما جامعه شناسی سیاسی نمیتواند این مدعا را بپذیرد. علوم اجتماعی، ضمن اذعان بر "تفاوت ها"، براساس "وجوه مشترک" مفهوم سازی کرده و "نمونههای مثالی" چون رژیم سیاسی، نظامهای دموکراتیک، نظامهای دیکتاتوری و...را میسازند.
یادداشت کنونی پژوهشی علمی برای پاسخ گویی به این پرسش اساسی نیست (مقالهی "رفتن بن علی، ماندن سید علی" یک و دو و سه؛ به یکی دو متغیر- از دهها متغیر- اشاره کرده است)، بلکه صرفاً ناظر بر یکی از واقعیتهای جمهوری اسلامی- یعنی نهاد انتخابات- است که براندازان به نقش و کارکرد آن در دوام جمهوری اسلامی توجه نمیکنند.
یکم- جمهوری اسلامی رژیمی همچون رژیمهای سوریه اسد، عراق صدام حسین، لیبی سرهنگ قذافی، کره شمالی کیم جون اون، عربستان آل سعود، قطر خلیفه آل ثانی، و...نبوده و نیست. به عنوان مثال، آیا هیچ کس میتواند یک مقاله دربارهی انتخابات در کشور عربستان سعودی بنویسد؟ خیر، برای این که فقط و فقط دارای یک انتخابات شوراهای شهر است که فقط دو بار با شرکت صرفاً مردان برگزار شده است.
اتفاقاً برخی از سرنگونی خواهان که جمهوری اسلامی را همچون رژیمهای سوریه و کره شمالی قلمداد میکنند، هر یک بیش از ۲۰ مقاله دربارهی انتخابات اخیر نوشتهاند و تفاوتهای نامزدها و دیگر مسائل را بیان کردهاند.
دوم- در "قبض و بسط سیاسی رژیم در ماههای پیش رو" توضیح داده شد که در ماههای آینده فضای سیاسی - به دلیل برگزاری انتخابات - گشوده خواهد شد. مقاله با این نتیجه گیری پایان یافت:
"جمهوری اسلامی دموکراتیک و ملتزم به حقوق بشر نخواهد شد. اما فضا به صورت کنترل شده گشودهتر میگردد تا مشارکت حداکثری محقق شود. آیت الله خامنهای فضای حضور اصلاح طلبان را ایجاد خواهد کرد، اما نه برای چهرههای شاخص، یا پیروزی آنان در انتخابات. بلکه برای گرم کردن تنور انتخابات و دستیابی به مشارکت حداکثری. اینها مقتضای ساختار جمهوری اسلامی، انتخابات و مدعیات است. اگر چه انتخابات آزاد و منصفانه و موثر نیست، اما انتخابات رقابتی میان "خودی"هایی که مانند ببر و پلنگ به نزاع میپردازند، فضای تنفس برای پائینیها ایجاد میکند. آیا مخالفان میتوانند و میخواهند از این شرایط برای گذار به دموکراسی استفاده کنند؟ ".
سوم- عدم دخالت خامنه ای: آیت الله خامنهای حداقل ۴ بار طی دو ماه و نیم اخیر گفته است که از هیچ نامزدی دفاع نمیکند و هیچ کس از رأی او با خبر نیست (رجوع شود به مقالهی "ناسازهی دخالت و عدم دخالت خامنهای در انتخابات"). چرا خامنهای مجبور است این مدعا را این همه تکرار کند؟ آیا این نیز یکی از دستاوردهای نهاد انتخابات نبوده و نیست که خود را بر او تحمیل کرده است؟ آیا محمد رضا شاه پهلوی این گونه سخن میگفت؟
چهارم- عدم دخالت سپاه و بسیج: آیت الله خامنهای به سپاه و بسیج دستور داده است که به سود هیچ نامزدی وارد انتخابات نشوند. دلیل این امر چیست؟ شاید به دخالت نظامیان نیاز نداشته باشد، شاید نمیخواهد بیش از حد دربارهی نقش نظامیان در حکومت سخن گفته شود. محمد رضا عارف در اولین مناظره، دخالت نظامیان در اقتصاد را یکی از عوامل مشکلات اقتصادی کشور به شمار آورد. حتی سرلشکر محسن رضایی از ضرورت عدم دخالت سپاه در اقتصاد سخن گفته است.
پنجم- مناظره ها: در سه مناظره، نکات مهمی طرح شد. به جز حداد عادل، بقیه وضعیت اقتصادی را به شدت نقد کردند. مسائل فرهنگی و اجتماعی هم چالش برانگیز بود. از همه مهمتر، مسائل سیاست خارجی و داخلی بود که نزاعهای خوبی در گرفت. این نوع مناظره ها، کارکرد زیادی داشته و میلیونها تن شاهد بحثهای داغ حول مهمترین مسائل جامعه خواهند بود. سخنانی که مخالفان باید بگویند، توسط نامزدهای ریاست جمهوری از شبکههای جمهوری اسلامی بازگو میشود. مناظره ها، تفاوتها را نشان داده و موجب شرکت جمع بیشتری در انتخابات خواهد شد.
ششم- مسئلهی هسته ای: پروندهی هسته ای، به مهمترین موضوع "امنیت ملی" ایران تبدیل شده است. این پرونده، زمینه را برای تصویب تحریمهای فلج کننده آماده کرده است. موضوع هسته ای، "خط قرمز" نظام بوده و به دستور شورای عالی امنیت ملی، رسانه ها، نهادها و گروهها حق ورود به این موضوع حساس را ندارند.
اما نهاد انتخابات پروندهی هستهای را به مهمترین محل نزاع، عریان کردن اختلافات پشت صحنه و افشاگری تبدیل کرد. موضوع با رویارویی حسن روحانی- دبیر شورای عالی امنیت ملی دوران خاتمی- و سعید جلیلی- دبیر شورای عالی امنیت ملی دوران احمدی نژاد- آغاز شد (رجوع شود به مقالهی "صحنه سازی انتخاباتی سازش/مقاومت"). اما در ادامه، علی اکبر ولایتی (کاندیدای همهی گروههای اصول گرای سنتی) و محسن رضایی هم وارد بحث شده و نکات مهمی افشا گردید.
همه از وضعیت بحران اقتصادی به خوبی آگاهند. روشن است که بخش مهمی از این وضعیت، معلول تحریمهای فلج کنندهی اقتصادی است، تحریمهایی که در دوران احمدی نژاد به تصویب رسیده است. اگر سعید جلیلی - مسئول پروندهی هستهای و مذاکره کنندهی ایرانی - کاندیدا نشده بود، شاید این موضوع تا این حد مطرح نمیگردید. اما کاندیداتوری او از یک سو، و خطرات ویرانگر پیروزی او موجب طرح این مسائل شد (رجوع شود به مقالههای "با رئیس جمهور شدن جلیلی چه از ایران باقی خواهد ماند" و "انتخابات: فتح خیبر یا نابودی ایران و ایرانیان").
در مورد مسئله هستهای چند موضوع بسیار مهم افشا شد:
الف- سخنان محسن رضایی در مورد توافق علی لاریجانی و سولانا بر سر پروندهی هستهای که با سخنرانی محمود احمدی نژاد به شکست انجامید و منتهی به رفتن لاریجانی و آمدن سعید جلیلی شد (رجوع شود به فیلم "اظهارات جلیلی درباره مذاکرات هستهای لاریجانی با سولانا/ اول تکذیب، بعدا تایید"). پس از توافق لاریجانی و سولانا، احمدی نژاد در سخنرانی راهپیمایی روز قدس در روز ۱۳ مهر سال ۱۳۸۶ گفت:
"ما دیگر حاضر نیستیم که به عرصه سیاسی برویم و دربارة حقوق ملت ایران با برخی از قدرتها بنشینیم صحبت کنیم، به چه دلیل؟ ما یک عضو آژانس هستیم وحقوقی وتکالیفی داریم و تکالیفمان را کامل انجام دادیم. البته از حقوق مان کامل استفاده نکردیم. بعضیها از موضوعات دیگری ناراحتاند. ناراحت هستند که مسئله هستهای ایران این طور به فضل الهی به نفع ملت ایران حل شده است. ناراحتاند و میخواهند بی جهت در مسئله دخالت کنند. راه افتادهاند میگویند ما میخواهیم برای حل بن بست هستهای راه حل بدهیم. کدام بن بست هسته ای؟ چه کسی در بن بست است؟ دنیا بداند ملت ایران این ملت الهی هیچ گاه بن بست نداشته است... ملت ایران که در بن بست نیست، که عدهای احساس مسئولیت کنند و سرخود بلند شوند بروند بخواهند با آنها مذاکره کنند، آنها هم استقبال کنند."
ب- توافق ولایتی با سارکوزی که احمدی نژاد به شیخ عطار - قائم مقام وزارت امورخارجه - میگوید که به فرانسویها اطلاع دهد که ولایتی نمایندهی جمهوری اسلامی نیست (رجوع شود به "رازگشایی از آن چه مخزن الاسرار سیاست خارجی ایران گفت").
پ- مذاکرات ولایتی با پریماکوف و سفر پوتین به تهران که آن را هم نگذاشتند به نتیجهای منتهی شود.
ت- افشای جزئیات مذاکرات آلماتی.
ث- تأکید روحانی، ولایتی و رضایی مبنی بر این که سعید جلیلی فقط و فقط در مذاکرات شعار میدهد و بیانیه قرائت میکند ("جلیلی:متأسفم که میگویند ما در مذاکراتمان بیانیه خوانده ایم"). شعارهای ایستادگی و مقاومت او، پیامدهای خطرناکی برای ایران پدید آورده است.
این حد از بحث و افشاگری در مورد مهمترین مسئلهی سیاست خارجی کنونی ایران، در کمتر کشوری قابل رویت است. حسن روحانی، یکی از نزدیکترین افراد به هاشمی رفسنجانی است. ورود او به این بحث، جای تعجب ندارد، اما چرا علی اکبر ولایتی- مشاور عالی بین الملل رهبری- و سرلشکر محسن رضایی- دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام- وارد این بحث و افشاگری شدند؟
روز بعد از مناظره- یعنی در ۱۸/۳/۹۲- محمود احمدی نژاد گفت: "نمیخواهم وارد بحث مذاکرات هستهیی شوم چون خودشان مسئولند و میدانند چه باید بکنند و کاری به آن ندارم و دخالتی هم ندارم".
دروغ نمیگوید. پس از خرابکاریهای بی نظیر او در پروندهی هستهای که با حمایت کامل آیت الله خامنهای صورت گرفت، پرونده کاملاً از دست او خارج شد و به دست سعید جلیلی- با هدایت و نظارت خامنه ای- قرار گرفت. بدین ترتیب، نقدها و افشاگری ها، فقط و فقط معطوف به احمدی نژاد و جلیلی نبود، "خرقه" و "سجاده"ی آیت الله خامنهای بیش از هر کس دیگر "تر دامن" و "شراب آلوده" گردید.
اشتباهات فاحش سعید جلیلی - نمایندهی آیت الله خامنهای در شورای عالی امنیت ملی و مسئول پروندهی هسته ای - دربارهی گفتههای البرداعی (رجوع شود به "البرداعی اشتباه جلیلی را تصحیح کرد")، کارشناس ساده قلمداد کردن ژان دیوید لویت که نقشی چون مسئول شورای عالی امنیت ملی فرانسه را داشت (رجوع شود به "مذاکره ولایتی- لویت و ماجرای چه کسی باید نانش را بخورد؟ ")، و...؛ همگی به زیان آیت الله خامنهای است که پرونده را به چنین فرد غیر متخصص و متوهمی واگذار کرده است.
نه تنها سایت نزدیک به علی لاریجانی در مسئلهی هستهای حسابی خدمت جلیلی رسید ("دیپلماسی یعنی پوشیدن پیراهنی که دگمه بیخ حلقش بسته باشد؟ ")، بلکه سایت احمد توکلی هم از خجالت او درآمد ("آقای جلیلی شما دیگر چرا؟! ").
بدین ترتیب روشن گردید که سیاست هستهای آیت الله خامنه ای/جلیلی حتی از سوی "علی اکبر ولایتی: رئیس جمهور آقا اجازه" نیز مورد چالش اساسی قرار گرفته است. درست فردای این مناظرهی بسیار مهم، آیت الله یزدی طی بیانیه ای حمایت اکثریت قاطع جامعه مدرسین از نامزدی ولایتی را اعلام کرد.
هفتم- مشارکت مردم در انتخابات: در نظام دموکراتیک و آزاد آمریکا، انتخابات ریاست جمهوری همیشه میان دو تن از "خودی ها" (نماینده جمهوری خواهان و نماینده دموکرات ها) برگزار میشود. در نظام غیر دموکراتیک و نا آزاد جمهوری اسلامی همیشه انتخابات ریاست جمهوری میان بیش از چهار تن از "خودی ها" (در این دوره ۸ تن) برگزار میشود. رقابت خودیها هم نوعی رقابت است. طرفه این که، موضوعهای محل نزاع خودیهای رقیب ریاست جمهوری ایران بسیار گسترده تر و عمیق تر از دو رقیب خودی انتخابات آمریکا است که تفاوت زیادی ندارند. به عنوان مثال، اختلاف اوباما و رامنی در حوزهی اقتصاد بر سر افزایش چند درصد مالیات پولداران بود که جمهوری خواهان نپذیرفتند. در سیاست خارجی، نه تنها توافق شان زیاد بود، بلکه هر دو در حال رقابت بودند که بگویند خدمت بیشتری به دولت اسرائیل کرده و خواهند کرد.
اما رقبای ریاست جمهوری "نظام سلطانی فقیه سالار"، اختلاف بسیار بیشتری را به نمایش گذاردند. فقط به وعدههایی که به اقوام داده شد بنگرید: محسن رضایی از "ایالت ها" سخن گفت، غرضی انتخاب کلیهی استانداران توسط مردم را وعده داد و عارف از تشکیل "معاونت اقوام" سخن گفت.
همهی اینها- و علل و دلایل دیگر- موجب میشود تا اکثریت مردم در انتخابات شرکت کرده و آرای خود را به صندوقها بریزند.
هشتم- نتیجه: نهاد انتخابات یکی از علل دوام و بقای جمهوری اسلامی است. حسن روحانی در ۱۸/۳/۹۲ در همایش انتخاباتی خود گفت:
"هوا بس ناجوانمردانه سرد است...آقایانی که در این هشت سال کشور را به این روز انداختید مردم دیگر شما را نمیخواهند...من کاری خواهم کرد که با کمک پلیس زحمتکش کشور در سراسر خیابانها، امنیت واقعی مستقر شود و دختران ما در خیابان احساس امنیت کنند. من نخواهم گذاشت ماموری بینام و نشان از کسی سوال کند. دختران جامعه ما خود حافظ حجاب و عفاف هستند...کاری میکنیم همه زندانیان آزاد شوند. اگر اعتدال حاکم شود اگر بتوان افراطیگری را به انزوا برد، نیازی نیست که در کشور عدل و اعتدال کسی در زندان باقی بماند...در حقوق شهروندی، کرد، ترک، عرب و فارس با هم برابرند. نگذاریم روند ۸ سال پیش ادامه یابد".
چه کسانی در این ۸ سال کشور را به این روز انداختند؟ خامنه ای/احمدی نژاد/جلیلی و...؛ اما اگر از حسن روحانی بپرسید، علی خامنهای را متمایز خواهد ساخت. این مهم نیست، مهم این است که مردم میدانند که تصمیم گیر اصلی، "سلطان" است.
اکثریت مردم در انتخابات شرکت خواهند کرد. اما تا حدی که من میفهمم، حتی اگر ۹۰ درصد مردم واقعاً آرای خود را به صندوقها بیندازند، این امر مشروعیتی برای نظام پدید نمیآورد. برای این که، الف- نظام ناقض حقوق بشر است. ب- نظام غیر دموکراتیک است. پ- نظام نابرابری/تبعیض را نهادینه ساخته و میسازد.
اما صرفا تأکید بر این نکات بدیهی برای ایجاد تحول کافی نیست. گذار مسالمت آمیز از "نظام استبداد دینی جمهوری اسلامی" به "نظام دموکراتیک ملتزم به آزادی و حقوق بشر"، مستلزم شناختی عینی از رژیم و علل و دلایل دوام آن است.
نظرها
BABAK
گزارش رادیو فرانسه، یکی از سخنگویان ارتش لبنان که نخواسته نامش فاش شود امروز یکشنبه به خبرگزاری فرانسه در بیروت، اعلام کرد: یکی از جوانانی که در حمله هواداران حزب الله لبنان به تجمع مخالفان این حزب در مقابل سفارت رژیم ایران، زخمی شده بود کشته شد. امروز برخی از جوانان لبنانی به نزدیکی سفارت رژیم ایران در لبنان آمده بودند تا نسبت به دخالت جمهوری اسلامی و حزب الله در بحران سوریه اعتراض کنند، اما گروهی از افراد مسلح و باتوم به دست، به آنان و همچنین خبرنگارانی که در آنجا حاضر بودند حمله کردند. یکی از عکاسان خبرگزاری فرانسه که شاهد تجمع امروز مقابل سفارت ایران در بیروت بوده، گفته که درگیری طرفداران و مخالفان حزب الله چند دقیقه به طول کشید. این درگیری با دخالت ارتش لبنان به پایان رسید. جمهوری اسلامی ایران یکی از حامیان اصلی حزب الله لبنان و همچنین حکومت بشار اسد در سوریه است.!!
farid
گنجی : اکثریت مردم در انتخابات شرکت خواهند کرد.!! حرف بی بی سی را تکرار میکنی برادر ؟ از کجا میدانی ؟ آمار مهندسی را کپی بشما کرده اند ؟!
اکبر گنجی
اقای حسین قاضیان- از زندانیان سیاسی سابق- که متخصص نظرسنجی هستند و اینک ساکن واشنگتن اند، مدتی است روزانه نظرسنجی شان درباره ی انتخابات ریاست جمهوری را منتشر می سازند. مطابق نظرسنجی ایشان، مشارکت بالای 70 درصد است. منبع من کار علمی این گروه است، نه چیزی دیگر. ضمن آن که می توان این مدعا را بخوبی تبیین کرد که چرا چنین است. پایدار باشید گنجی
کامیکازه
با درود به شما بسیار مقاله خوب و واقع بینانه ای بود و از شما بسیار سپاسگزارم ولی جناب گنجی مشکل مردم در تعداد شرکت کننده نیست . مشکل در نشمردن ارا است . بسیاری از تحلیلگران معتقدند که پس از انتخابات 84 دیگر سیستم انتخابات وارد یک فاز جدیدی بنام مهندسی انتخابات شده ، که شواهد بسیاری هم دارد . سوال من اینست که به نظر شما مراحل بعد از رای دادن در این انتخابات چگونه خواهد بود ؟
اکبر گنجی
سلام دوست گرامی فردا- دوشبه- در برنامه ی افق "وی او ای " به همراه آقای قاضیان قرار است در باره ی انتخابات و این نوع مسائل گفت و گو کنیم گنجی
mmansour piry khanghah
اقای گنجی!چند جمله اساسی عمدأ در( این) مقاله را سانسور کرده اید.چرا؟ [گنجی:« گذار مسالمت آمیز از “نظام استبداد دینی جمهوری اسلامی” به “نظام دموکراتیک ملتزم به آزادی و حقوق بشر“، مستلزم شناختی عینی از رژیم و علل و دلایل دوام آن است.» و نیز مستلزم ارتقاع شعور سیاسی،اتحاد و مقابله با هجوم امپریالیسم،استعمار و انگلهای چسبیده به انها(صهیونیسم،پان ترکیسم و پان عربیسم)است. اینکه ما تحریم های موجود را به گردن فرد متوهمی چون احمدی نژاد بیاندازیم،کاملأ غیر مسئولانه و سیاسی کارانه است. حضرت عالی در مقالات مختلف به موضوع تحریم ها و علل ان اشاره فرموده اید و شما میدانید که اصلی ترین علت هم بیرون کردن امریکاییان و صهیونیستها در نتیجه انقلاب ۵۷ بود و اقایان رفسنجانی،کروبی،موسوی،خاتمی هم در این امر خیر شریک بوده اند.دوم، تسخیر لانه جاسوسی آمریکا به توسط دانشجویان خط امام و احتمالأ با کمک اعضای حزب توده بود و پس از این اتفاق، سیاست های تحریمی ، ایزوله کردن و بلوکه کردن سرمایه های ایران شدت گرفت.همانطور که میدانید اقای رفسنجانی،موسوی،کروبی،خاتمی در آن مقطع زمانی، هر یک پست و مقامی داشتند و جناب عالی هم از نعمات سفره جمهوری اسلامی بی بهره نبودید. سوم،در زمان جنگ تحمیلی بدستور امریکا و فتنه یهودیان ضد ایرانی(صهیونیستها) و خریت صدام پان عربیست و حمایت کمونیستهای روسی و کمونیستهای آمریکایی (پان کردیست ها و خلقیون )تحریمها بیشتر و بیشتر شدند. چهارم،اکر اشتباه نکنم ،در زمان ریاست جمهوری اقای رفسنجانی نیز ترور رهبران کرد که دستشان تا خرخره در خون هموطنان و پاسداران و ارتشیان آلوده بود ؛صورت گرفت و امریکا و غرب عامل این ترور را مقامات کشور ایران معرفی کردند.البته اگر کار نظم باشد،بهتر است که سازمان امنیت ایران فرد لو دهنده این ملاقات را هم زیر زره بین داشته باشند.چون با حذف این تروریستهای کمونیست در کشور آلمان که روابت تجاری خوبی با ایران داشت،از بین رفت و این به نفع یهودیان زد ایرانی و سیاستهای شیعی هراسی صهیونیستها و امریکائیان گشت و به تحریم های دیگری منجر شد و روابط مردم و دولت آلمان را با ایران متحد خود در جنگ جانی دوم (اعلام بی طرفی توسط شاه ایران) تیره تر کرد.البته همین دولت آلمان به دستور رژیم صهیونیستی و وساطت دولت آمریکا ،گاز خردل را برای کشتن هموطنان فارس و کرد و اذری و غیره در حلبچه به صدام ملعون و جنایت کار داد و همگان از این جنایت علیه بشریت توسط دوّل المان،امریکا ،عراق و رژیم تروریت صهیونیستی آگاهیم. پنجم،شرور خواندن دولت و مردم مسلمان ایران بتوسط لاط و بیسروپایی و بچه قرتی چون جرج دبلیو بوش در زمان ریاست جمهوری اقای خاتمی بود و اگر بخت با امریکاییان و صهیونیستهای ادم کش یاری کرده بود و انها می توانستند شرایط عراق را به نفع خود تغییر بدهند، ایران هم در زمان ریاست جمهوری اقای خاتمی به سرنوشت عراق و سوریه دچار گشته بود. هموطن یا فردی دمکرات،منصف و بیطرف باش و یا در بازی سیاست هم خبره شو!چون خوب نوشتن و ماهرانه نوشتن در عصر ارتباطات اثرش لحظه ای و یا حد اکثر یک روزه است و *** شد. شخصأ علاقمندم که اقای روحانی رئیس جمهور شوند که هم دهن دشمنان خارجی و هم دهن دشمنان داخلی ایران بسته شود و به قول معروف ببینیم و تعریف کنیم!
babak
برادر گنجی ٬ حسین قاضیان ساکن واشنگتن میتوانند منابع علمی این آمار را اعلام کنند؟ کدام کاندید محبوب غیر دولتی وجود دارد که مردم مشتاق به رای دادن هستند؟ قالیباف که خود میگوید کف خیابان میخوابید و دنبال کازنبرکردن دانشجویان بوده و یا دیگران که هیچ برنامه ای ندارند جز ادامه اجرای اوامر؟ خود من سالها در مرکز آمار کار کرده ام . و هر گونه اطلاعات از ایران گویای عکس مفروضات شما و دوستانتان درواشنگتن دی سی میباشد. در ضمن برای اطلاع شما رکورد سفر شمال در تعطیلات ارتحال شکست و خیلی افراد زندانی مثل تاج و من و.... رای نمیدهیم تا وقتیکه انتخابات به معنای واقعی برگزار شود. چرا اینها از روش الکترونیکی استفاده نمیکنند و هیچ ناظر بیطرفی را در انتخابات و شمارش نمی پذیرند؟! و.و.......
hashemi
پنج ميليون رایدهنده در آمار وزارت کشور گم شدهاند روزنامه بهار گزارشی درباره آمار دارنگان حق رای در ايران منتشر کرده و نوشته است : «آمار وزارت کشور برای تعداد واجدين شرايط رای دادن در يازدهمين دوره انتخابات رياستجمهوری پنجميليون نفر کمتر از آمار به دست آمده از سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۹۰ است.» به نوشته اين روزنامه «براساس آمارهای سرشماری که سال ۹۰ انجام شده است، ۵۵ ميليون نفر میتوانند در انتخابات رياستجمهوری شرکت کنند» اما وزارت کشور چندی پيش اعلام کرد که «واجدين شرايط رای دادن در انتخابات رياستجمهوری پيشرو حدود ۵۰ ميليون نفر است.»!!
hashemi
قابل توجه برادر گنجی : ------------------------------- نظرسنجی صدای آمريکا در مورد انتخابات : هیچ کدام - 78% کل آرا - 27632
سیمین
شما تا کی می خوواید اطلاعات غلط از انتخابات امریکا رو تکرار کنید؟ فکر می کنید با این کار ما به دموگراسی می رسیم؟ تنها اختلافات اوباما و رامنی این بود که شما گفتی؟ بعد شما انتخابات پرایمری رو اصلا در نظر نمی گیری؟ قدم اول برای شما و هم نسلان شما باید این باشه که اشتباهات عملی و فلسفی شون رو بپذیرن.
nima
گنجی :چون محسن رضایی از “ایالت ها” سخن گفت، غرضی انتخاب کلیهی استانداران توسط مردم را وعده داد و عارف از تشکیل “معاونت اقوام” سخن گفت. همهی اینها- و علل و دلایل دیگر- موجب میشود تا اکثریت مردم در انتخابات شرکت کرده و آرای خود را به صندوقها بریزند.؟!! عجب دلایلی ؟ خود گروههای سبز مثل مجاهدین انقلاب اسلامی رای نمیدهند؟!
hamed
سیدمصطفی تاج زاده: فرصت تاریخی که مهندسی انتخابات از ملت گرفت چکیده :امیدوارم خداوند از سر تقصیرات ایشان بگذرد که فرصتی تاریخی را از ملت ایران گرفت و طمع دشمنان را برانگیخت. جالب تر آن که با وجود این مهندسی آشکار انتخابات، ایشان انتظار دارد که مردم باور کنند رهبری در انتخابات نقش و نظری نداشته و ندارد. به هر حال انتخابات برگزار خواهد شد و ما هم چنان شعار و استراتژی مان این است: «تنها راه نجات میهن انتخابات آزاد است» و هم چنان بر این شعار و خواسته پای می فشاریم....
غروب یکشنبه
اولا : مردم ایران همون سالهای اول این رو می گفتند که "آخوندها 6 ماه دیگه می رن" نه در طول 34 سال. دوم: وافعا متاسفم که رقابت بین عده ایی که در 34 سال گذشته به صور متفاوت به مردم ظلم روا داشته اند را گشودگی می گویید؛ اصلا به مردم ایران تبریک می گفتید که حالا باید از میان این کلکسیون بلاهت ،کوتوله سیاسی ، خمار پا منقلی بیت و لمپن می توانند به یکی رای دهند . سوم و چهارم: شما را پیچیده تر از این می پنداشتم . به صرف اینکه خامنه ای گفته "من دخالت نمی کنم " " نظر خاصی ندارم" " سپاه دخالت نکنه" شما هم باور کردید. یا ساده اید یا خودتون را به کوچه چپ می زنید. پنجم : مناظرها شو های مسخره ای ست که این رو هم مخالفین و هم موافقین می دانند. کمی از حلقه ی اردتمند هاخارج شوید تا نظرات مردم واقعی را بشنوید که این مناظره ها را دعوای یک مشت گرگ برای قدرت و پول می پندارند. ششم: جنسیت بچه ی کیم کاردشیان و کانیا وست برای مرم ایران پر اهمیت تر از موضوع هسته ای است. برای توضیح آن زیادی وقت گذاشتید. دیگه هم می دونند "آغا" دنبال چیه؟ هفتم: تو را به جون هر کی می پرستید اول راجع به فرآیند کاندیدا شدن در انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا مطالعه کنید بعد "خودی " "ناخودی " را در ایران و امریکا با هم مقایسه کنید . طلاعات غلط دادن اخلاقا کار درستی نیت. وقتی اینجوری حرف می زنید خود را در حد یدداشت نویسان میهن تنزل می دهید. هشتم: اینکه اول مطلبتان می گوید مخالفان دشمن اصلی را نمی شناسند و با دشمن خیالی می جنگند توهین مستقیم به شعور ملت ایران است. مردم ایران اتفاقا از روز اول " دشمن واقعی را فهمیدند که کیست . دانستن علل دوام حکومت هم کار سختی نیست : حکومت فردی فرا قانون ، غیر پاسخگو ، دیگتاتور که شیرهای نفت به حساب شخصی اش وصل است و ماشین سر کوب و آدم کشی او هم خوب کار می کند سبب دوام و بقای این حکومت شده است. و این رو همه می دونند آنهها هم که منکرش هستند منفعت دارند نه اینکه موضوع را نگرفته باشند. سعی نکنید قربانیان (مردم ایران ) را متهم کنید این کار بی اخلاق ترین کار ممکن است. در آخر ، اگر نظر سنجی فردی که در واشینگتن دی سی زندگی می کند دقیقا همانی باشد که آقای صفار هرندی (سپاهی و اطلاعاتی ج.ا.ا) اعلام می کند یعنی 70 درصد، باید بگیم که نظر سنجی آقای قاضیان خطاش خیلی بالاست. اگر این این نظر سنجی با تلفن یا اس ام اس است این نظر سنجی اساسا مخدوش است.
اودیسیوس - استان کردستان
قابل توجه برادر گنجی : ——————————- نظرسنجی صدای آمریکا در مورد انتخابات : هیچ کدام - 78% کل آرا - 27632 در پاسخ کاربر عزیز hashemi باید بگم دوست عزیز، اولاً وبسایت صدای آمریکا (وی.او.اِی.) در ایران مسدود است و دسترسی به آن جز با ابزارهای عبور از فیلترینگ امکانپذیر نیست. در نتیجه باید فرض اولیه را بر این گذاشت که همهی شرکتکنندگان در این نظرسنجی از افراد مقیم خارج هستند. ثانیاً جامعهی آماری این نظرسنجی با یک نمونهی مناسب بسیار فاصله دارد، چرا که این وبسایت معمولاً مورد مراجعهی طیفی خاصی از مخاطبان از نظر گرایش فکری است. اینچنین ادعایی بر مبنای نظرسنجی اینترنتی را میشود در جهت خلاف حرف شما هم، با رجوع به وبسایتهای داخل ایران هم به کار برد که در آنها میزان مشارکت حتی تا ۸۰ درصد هم ذکر میشود. و چه بسا آنها به واقعیت هم نزدیکتر باشند، چرا که نظرسنجی از مردم داخل کشر صورت گرفته است. هر چند در نهایت هیچکدان قابل استناد علمی کامل نیست.
علی
1-در نظام دموکراتیک و آزاد آمریکا، انتخابات ریاست جمهوری همیشه میان دو تن از “خودی ها” (نماینده جمهوری خواهان و نماینده دموکرات ها) برگزار میشود. در نظام غیر دموکراتیک و نا آزاد جمهوری اسلامی همیشه انتخابات ریاست جمهوری میان بیش از چهار تن از “خودی ها” (در این دوره ۸ تن) برگزار میشود 2-اکثریت مردم در انتخابات شرکت خواهند کرد. این دو مطلب بالا کل مطلبی بود که آقای گنجی طی این مقاله بنا داشتند بگویند. واقعا ایشان با این مقالاتشان خود را در حد یک ارادتمند تمام عیار نظرات خامنه ای نشان دادند.
بهزاد
دوست عزیز جناب گنجی! امروزه در کشورهای غربی با کمک امارهای علمی.میتوانند.میزان شرکت ودرصدارا. رابا دقت زیادی مشخص کنند. ***: جنابعالی!شما مسائلی را مطرح میکنید وبعد حکم صادر میکنید.پس :تعدادی زیادی در انتخابات شرکت خواهندکرد!شیوه اماری شما نه علمی است .نه منطقی!فقط حدس وگمان است.که افراددیگری باهمین شیوه.میتوانندنظر شما رارد کنند.
فرهاد - فریاد
آقای گنجی اینگونه فکر می کند : مبارزه هر چهار سال یک بار است و آن هم در انتخابات مهندسی شده ی سپاه و خامنه ای -- و باید در این انتخابات مهندسی شده مشارکت کنیم چون بحث های تلویزیونی مهندسی شده باعث داغ شدن تنور انتخابات می شود و مردم از این افشا گری ها آگاه می شوند - و چون مردم از این افشاگریها آگاه می شوند پس باید در آن شرکت کنیم حتی اگر جمهوری اسلامی ضد دموکراتیک و استبدادی و فاشیستی هم باشد اگر شرکت نکنیم این افشاگریها نمی شود پس مردم آگاه نمی شوند . از اینرو هر کس که با طرحهای داهیانه ی ایشان مخالفت کند در توهم بوده و با دشمن خیالی مبارزه می کند . و در نهایت با برشمردن افشاگریها فقط این همه می نویسد که چیز ی نگوید . و ما هیچ منطق دیگری در این طرح داهیانه نمی بینیم . و تنها چندین جا هم ما از علمی بودن این طرح می خوانیم اما چگونه و کجای آن علمی ست بر مبارزین دشمن خیالی نامعلوم است . آقای گنجی ***از مشارکت 90 درصدی مردم می گوید در حالی که خود خامنه ای هم می ترسد چنین حرفی بزند در انتخابات سال 88 و یا 76 که بیشترین مشارکت بود زیرا نماینده ی اصلاح طلبان با طرحهای جدیدی وارد انتخابات شده بودند و حتی براندازان هم به نفع اصلاح طلبان وارد انتخابات شدند که رای 90 درصدی مشاهده نشد . آقای گنجی زور می زند *** تا مردم را ترغیب به انتخابات نموده *** . اما او نمی داند که صدام حسین تنها چندماه پس از انتخابات 95 درصدی اش سرنگون شد و اینگونه انتخابات هیچ اثری در مشروعیت بخشیدن به جمهوری اسلامی و هر رژیم دیکتاتور دیگری ندارد . آقای گنجی اولین شرط مشارکت در انتخابات تاثیر رای است و آنهم در حکومتهای پاسخگو ما کسی را به رای ریزی برای رژیمی که هیچ ارزشی برای رای مردم ندارد شرکت نمی کنیم افشاگری می کنیم و نیاز به پاسخگو شدن مسئولین را در مقابل مردم خواستاریم حتی اگر 99 درصد مردم رای دهند . ما دنباله روی عقب مانده ترین اقشار اجتماعی نیستیم ما بر شعور و آگاهی ناب اعتقاد داریم .
حامد عارف
با تماشایِ انتخابات، نمیتوان برنده شد http://www.bbc.co.uk/blogs/persian/viewpoints/2013/06/post-605.html