بدن، لختی و کینک در گفتوگو با آریا یکتا
قسمت دوم
در قسمت نخست این گفتوگو درباره موضوع جامعه کوییر و انقلاب ژینا صحبت کردیم. در بخش دوم صحبت رفته بر سر حق انسان بر بدنش و موضوع افراد "نانباینری".
در قسمت نخست این گفتوگو، آریا یکتا، کنشگر حقوق جامعه الجیبیتی پلاس بخصوص در موضوع افراد ترنس نانباینری، از تیم اصلی «انجمن کینکی ایران» و یکی از اعضای «جبهه آزادی ایرانیان کوییر» در موضوع جامعه کوییر و انقلاب ژینا صحبت کردیم. در ادامه این گفتگو، او به ما در موضوع حق آدم بر بدنش، متمرکز افراد نانباینری گفتگو کردهایم. یکتا در ابتدا گفت:
«متاسفانه باید بگویم جامعه کوییر در تمام دنیا دارد برای حقوق خودش مبارزه میکند، برای حقی که به بدنش دارد و این مبارزه مختص به ایران نیست. همین مبارزه را در آلمان که زندگی میکنم در مورد بدن خودم داشتم. برای جراحیهای خودم مجبور شدم به روانشناس مراجعه کنم. برای این جراحی خودم تحت پوشش بیمه قرار بگیرد، خودم را مجبور شدم به عنوان یک مرد ترنس معرفی کنم.»
در قالبهایی که جامعه سیس هترو نرماتیک تشخیص میدهد که قالب درستی است و اجبار میکند ما را تا در آن قالب قرار بگیریم، خودم را مخفی کردم. بنابراین وقتی راجع حق بر بدن صحبت میکنیم، نه تنها در مورد جامعه ایران بلکه در مورد نظام مردسالاری صحبت میکنیم که هر چیزی به جز دوگانه باینری زن و مرد را به حاشیه میراند و پس میزند. اما میزانی که این پس زن دیده میشود و میزانی که به حاشیه راندن سیستماتیک است، ۱۰۰ درصد مورد ایران با خارج از ایران متفاوت است. خارج ایران، درنهایت میتوانی این جراحیها را انجام دهی، اما هیچ جراحیای بر تو اجبار نیست. بخصوص مجبور به دستکاری اندام تناسلیات نیستی برای اینکه بتوانی مدارکات را تغییر بدهی.
این مصاحبه را در ساوندکلاود رادیو زمانه گوش کنید:
تنها دوگانه شرعی: فرد نانباینری در سیستم قضایی ایران
پیش از شروع زندگی در آلمان، یکتا تجربه فردیاش از حضور افراد ترنس در سیستم قضایی ایران را کسب کرد. تجربهای که درنهایت با روایتهای افراد ترنس آشنا به او کاملتر شده است. او میگوید:
«بنابراین آنچه جامعه کوییر ایران را اذیت میکند، این است که وقتی در پروسه دادگاه قرار میگیرد، مجبور میشود خودش را بارها و بارها و بارها برای روانشناس توضیح بدهد. مدت زمانی را – بین یک تا سه سال – با روانشناس بگذراند تا روانشناس بهش نامه بدهد. به پزشکی قانونی مراجعه کند، به دادگاه برود، دوباره پزشکی قانونی در مورد این مساله نظر بدهد. بدنش معیانه بشود تا افراد تعیین شده از طرف دادگاه ببینند که از مشخصههای مردانه یا زنانهای کدام را دارد. اینترسکس نباشد، آزمایش کرومزوم بدهد.»
«بعد دوباره دادگاه در موردش نظر بدهد که آیا موافق است با پروسهای که پزشکی قانونی و روانشناس در این چند ساله طی کردند و بعد دادگاه بهش اجازه ورود به پروسه جراحی را بدهد. بعد یک مدت زمانی تعیین میشود تا این فرد در این پروسه دو سال – در حکم خودم دو سال نوشته بود و دوستانم احکام مشابه گرفته بودند – فرصت تعیین میکند تا جراحی را انجام بدهی.»
این فرصت دو ساله، میتواند تهدیدی برای جان افراد باشد. یکتا مثال میزند:
«موارد متعدد وجود داشته که افراد بعد گرفتن حکمشان، به دلایل مختلف از جمله اینکه خیلی از افراد ترنس از طرف خانواده حمایت نمیشوند، نتوانستند عمل را انجام دهند اما از طرف دادگاه پیگیری شده است. بهشان گفته شده اگر تا فلان تاریخ عمل را انجام ندهی، حکمتان باطل میشود.»
«ما راجع به سیستمی صحبت میکنیم که بر بدن افراد هم این حق را به خودش میدهد تا دخالت کند که به چه شکل باشد، چه عملی را انجام بدهند، تا کجا انجام بدهند، تا آنها را مثلا جزو جامعه نرمال درنظر بگیرد و بهشان حق زندگی یا اجازه زندگی را بدهد.»
«ما فردی را داشتیم که متاسفانه نه تنها امکان مالیاش را نداشت و بلکه حتی حمایت خانواده را هم نداشته. بدون اینکه خانواده بفهمند در این پروسه بوده و مجوزش را گرفته اما دادگاه با منزل تماس گرفته و گفتند ایشان اقدام کرده و در واقع جان آن فرد به خطر افتاده. خانواده از خانه بیرونش کرده. علیرغم اینکه طرد شده، برای اینکه مجوزش را از دست ندهد، عمل را انجام داده. جایی برای استراحت بعد عمل نداشته، چون طرد شده بوده و بعد با مشکلات عدیده پزشکی مواجه شده است.»
شباهتها و تفاوتهای یورش مردسالاری به زنان و کوییرها
افراد جامعه الجیبیتی پلاس هم مانند زنان در معرض یورشهای مردسالاری در ایران قرار دارند، از جمله در موضوع اجبار به حجاب اسلامی. یک فرد جامعه الجیبیتی پلاس «همینالان هم قبل هر اتفاقی محکوم است. در این سیستم قضایی بهخاطر کوییر بودنش، ترنس بودنش، نانباینری بودنش خشونت را به دفعات بیشتری در زندگی خودش میبیند.» به قول یکتا، مدلهای خشونت متفاوت است اما همه از این نظام آزار میبینند:
«به این معنی است که همه ما بخشی از سنگ زیرین آسیایی شدهایم که مردسالاری تلاش میکند ما را از بین ببرد، تلاش میکند که ما را فرسوده کند، دارد تلاش میکند که ما را از تکاپو بیاندازد. اما نقطه پررنگش برایم دقیقا همین است که علیرغم سالها و سالها تلاش حکومت استبدادی برای اینکه جامعه کوییر را ضعیف کند، برای اینکه زنان این جامعه را ضعیف کند، آنها را در پستو بانشاند، آنها را به حاشیه براند، از تحصیل محرومشان کند، از رسیدن به مدارج بالای کاری محرومشان کند، ما همچنان در حال جنگیدن با آنها هستیم. ما همچنان در حال مبارزهایم.»
از او در مورد فردای آزادی میپرسم و میخواهم بدانم از دید یکتا، جامعه ایدهآل چه شکلی است. او میگوید:
اگر به شخصه در مورد ایدهآل خودم بخواهم صحبت کنم، همیشه گفتم ایدهآلم آن جامعهای است که مفهوم نانباینری درش از بین برود و بیمعنا بشود. به این معنی که وقتی در مورد بدن صحبت میکنیم، در مورد جنسیت، در مورد رنگ، در مورد اسباببازی، در مورد لباس، در مورد رفتار و کردار صحبت میکنیم، این مساله که به کدام جنسیت تعلق داری اهمیت خودش را از دست بدهد. این مساله که افراد زن یا مرد هستند، اهمیت خودش را از دست بدهد. جامعه ایدهآلم آن جامعه است. یعنی مفهوم باینری معنای خودش را از دست داده باشد. برای اینکه به چنین ایدهآلی برسیم، راستش فکر میکنم خیلی زمان لازم داریم که به اینجا برسیم اما این انقلاب میتواند شروع خوبی باشد به این خاطر که جامعه کوییر در آن نقش خیلی موثری دارد.
حق من بر بدنم به رای گذاشته نخواهد شد
بخشی از فضای مجازی فارسیزبان، میگویند برخی افراد بدنبال آن هستند تا لختی در ایران حاکم شود و غیرت (در لغت به معنای قوانین شرع) از بین میرود. یکتا در واکنش میگوید:
«بارها و بارها از طرف حکومت استبدادی دیدیم که مردم را برعلیه مردم شوراندهاند و بر روی اعتقادات مذهبی موجسواری کردهاند، برای اینکه افراد را رودرروی همدیگر قرار دهند. بیاییم فرض را بر این بگذاریم که یک عدهای از افراد دوست دارند لخت بشوند و از خانه بیرون بیایند یا دوست دارند در خیابان همدیگر را ببوسند یا بغل کنند. چه چیزی در زندگی شخصی من تغییر خواهد کرد؟»
«تصورم بر این است که وقتی در مورد حق افراد بر بدن خودشان صحبت میکنیم، این حق را مشروط نکنیم. نگوییم شما حقت بر بدنت محفوظ است، اگر آن جور که من میگویم لباس بپوشی، اگر آن طور که من میخواهم رفتار بکنی. حقوق بشر اما و اگر ندارد. حق افراد بر بدنهایشان شرط و شروط ندارد. ما در هیچکجای دنیا نمیبینیم که حق بشر را به رای بگذارند. یک سری از حقوق هرگز به رای گذاشته نمیشوند. از جمله حق افراد بر بدنشان. از جمله حق داشتن رابطه بین جنسهای مخالف، بین جنسهای موافق و بین هر جنسیتی. از جمله حقی که افراد در مسائل پزشکی بر بدن خودشان دارند.»
«این از آن مواردی است که وقتی ما در موردش صحبت میکنیم و میگوییم ما تابع حقوق بشریم و در منشورهایمان و بیانیههایمان ذکر میکنیم که ما به حق بشر افراد پایبندیم، ما طبق کنوانسیون فلان و بهمان سازمان ملل حقوق را درخواست میکنیم، باید در نظر بگیریم که به تمام مفادش بایستی پایبند باشیم. انتخابی نیست که ما بند یک و دو و سه را قبول میکنیم اما بند فلان و بهمان به شرطهها و شروطهها.»
در معرفی جامعه کینکی ایران
یکتا از اعضای اصلی «جامعه کینکی ایران» است. به قول یکتا، «هدف از تشکیل انجمن کینکی ایران، آموزش جنسی و نگرش مثبت به سکس بوده است.» او ابتدا در مورد این جامعه صحبت کرد و سپس کینک را برای ما تعریف میکند:
شاید به نظر خوانندگان شما این بخش از گفتگو حساس بهنظر بیاید. به این دلیل که ما همیشه در جوامع مختلف، ستمهای متقاطع و تبعیضهای متقاطع را تجربه میکنیم. از جمله افرادی که این ستمها را تجربه میکنند، افرادی هستند که رفتارهای جنسی متفاوتی دارند با آن چیزی که متاسفانه همان جامعه باینری بهعنوان هنجار تعریف کرده است. یک جامعه باینری هنجار در رفتارهای جنسی و رابطه جنسی را تولید مثل میبیند.
«به این معنا که شما در هر رابطه جنسی اگر در راستای تولید مثل باشی، اوکی است اما اگر به سمت لذت بردن برود، میرود به سمت هر نوع از رابطه به غیر از به قصد تولید مثل، میرود به سمت رابطهای خارج از ازدواج، اگر بخواهم شفافتر بگویم، به سمت رابطه چند پارتنری میرود. به هر شکلی که باشد، جامعه باینری قبولش نمیکند و در راستای اهداف خودش نمیبیند. پس دچار انگ و تبعیض میشود و به حاشیه رانده میشود. از جمله رفتار جنسی کینکی میتواند مثال بارزش باشد.»
«جامعه کینکی ایران، انجمنی است که من و چند نفر دیگر از دوستان در راستایsex positivity یا نگرش مثبت به رابطه جنسی تاسیسش کردیم. به شخصه باور دارم خیلی از خشونتهایی که زنان و جامعه کوییر در رابطههای عاطفیشان و رابطههای جنسیشان تجربه میکنند، پایهاش در آموزش غلطی است که نظام مردسالاری به ما داده است. یکی از مهمترین آموزشها این است که سکس به عنوان یک تابو در نظر گرفته میشود.»
«رابطه جنسی به عنوان یک حرف ممنوع است که هیچ آموزشی در موردش داده نمیشود. سعی میشود همیشه در پستوها زیر پتو، تو اتاقخواب باشد. همیشه در جهت فقط لذت بردن مرد باید باشد و اگر زنی بخواهد در مورد لذت در رابطه جنسی صحبت کند، هزار و یک انگ بهش خورده میشود. جامعه کوییر اگر بخواهد نوع دیگری از عشق را تجربه کند، افرادی که چندپارتنری را ترجیح میدهند، اگر رابطهای غیر از ازدواج را ترجیح میدهند، یا میخواهند رابطهای دیگر تجربه کنند، با هزار و یک انگ و بدنامی روبرو میشوند.»
در تقابل وقتی کینک بیماری و انحراف معرفی میشود
«متاسفانه سکس تابو محسوب میشود بنابراین بخش زیادی از انرژی مشاورهای این انجمن، صرف این مساله میشود که آموزشهای چندین و چند ساله افرادی که مراجعه میکنند، با این تصور که میآیند تا انحراف جنسیشان را درمان کنند، در واقع آرامشان میکنند و به افراد اطمینان دهند که هیچ انحراف جنسی ندارند که تمایلهای مختلف و رفتارهای جنسی مختلف بیماری نیست، نیازی نیست به پزشک مراجعه کنند و برای فتیششان دارو بگیرند. برای خواستههایی که خیلی از ما همین الان هم در رابطه جنسیمان استفاده میکنی و فقط اسم کینک رویش نمیگذاریم.»
«بخش بزرگی از چالش ما این مساله بوده است. بخش دیگر اینکه متاسفانه حملاتی به انجام وجود داشته. اگر نگوییم از طرف ارتش سایبری، میتوانیم بگوییم از طرف کسانی بوده که تصورشان این بوده که رفتارهای جنسی آنچه که آنها نامتعارف میخوانند، میتواند بنیان خانواده را شکننده کند. اما این اطمینان را میدهم و تجربه شخصی خودم و مشاوران داوطلب ما این را نشان داده که اگر به شکلی آگاهانه و به شکل ایمن رفتارهای جنسی متنوع مثل رفتارهای کینکی در رابطههای جنسی انجام شود، نه تنها بنیان خانواده از بین نمیرود، بلکه رابطه بسیار عمیقتری بین شریک یا شرکای جنسی آن رابطه شکل میدهد.»
درنهایت یکتا، کینک را اینچنین معرفی میکند:
ما یک نرم و هنجاری در جامعه هترو نرماتیک داریم که خیلی مشخص میگوید به چه به عنوان رابطه جنسی نگاه میکند. هر رابطهای که فارغ از آن شکل بگیرد، هر رابطهای که در چهارچوبهای هنجارهای ذهن افراد نگنجد، میتواند اسم رفتار کینکی بر آن بگذاری. چرا این تعریف اینقدر گنگ است؟ به این دلیل که ما آموزشهایی که در مورد رابطه جنسی دیدم در سطوح متفاوتی قرار دارد.
«برای یک فرد، اگر پوزیشن رابطهاش را عوض کند، این میتواند رفتار کینکی درنظر گرفته شود، اما برای یک فرد دیگر یک فتیش میتواند کینک در نظر گرفته شود. برای یک فرد دیگر bondage یا بستن با طناب کینک محسوب شود. بنابراین تعریف مشخصی برای رابطه کینکی نمیتوانیم داشته باشیم، چون سطوح دانشمان نسبت به رابطه جنسی متفاوت است. چون تجربه زیستی ما از رابطه جنسی متفاوت است. اگر کلی بخواهم بگویم، رابطه کینکی به هر رابطهای گفته میشود که برای فردی که آن را تجربه میکند، جدید است.»
نظرها
نظری وجود ندارد.