فرونشست زمین در ایران و استخراج آبهای ژرف
نسیم روشنایی ــ یکی از دلایل اصلی فرونشست زمین در ایران استفاده بیرویه از آبهای زیرزمینی و آبهای ژرف است. کشاورزی ناپایدار که به بحران کمبود آب و فرسایش خاک ایران دامن زده، یکی از دلایل اصلی «مرگ پنهان زمین» است.
رئیس سازمان مدیریت بحران کشور اعلام کرد پهنههای فرونشست زمین در ایران رو به افزایش است و تقریباً در ۱۲۵ هزار کیلومتر مربع که حدود ۸ تا ۹ درصد مساحت کشور میشود، شاهد فرونشست هستیم. محمد حسن نامی، افزود جمعیتی بین ۱۸ تا ۱۹ میلیون نفر در این پهنه سکونت دارند. آنها ساکن ۲۸۰ شهر و ۹ هزار و ۲۰۰ روستا هستند. او برداشت بیرویه آب از سفرههای آب زیرزمینی را علت فرونشستها دانست.
محمد امین یزدانی، دکترای خاکشناسی که با نام مستعار با رادیو زمانه گفتوگو کرده است میگوید برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی باعث شده که آبهای ژرف که میلیونها سال قدمت دارند نیز در حال تخلیه شدن از اعماق زمین باشند.
به گفته این خاکشناس عوامل طبیعی همچون خشکسالی، جابهجایی زمین، تغییر جریانات گدازهای زیر زمین بهصورت طبیعی در برخی دشتها اتفاق میافتد اما بیشترین دلایل فرونشست زمین عوامل انسانی هستند.
مرگ پنهان زمین
در مطالعات زمینشناسی به فرونشست زمین «مرگ پنهان زمین» گفته میشود. پیامدهای این پدیده ایجاد شکافهای مارپیچ و عمیق در دشتهاست که به آسیبهای زیرساختهای شهری و برون شهری، راهها و دیگر زیر سازهها منجر میگردد.
این پدیده جبرانناپذیر خسارات پدیدههای طبیعی دیگری همچون زلزله یا سیلاب را تشدید میکند، آثار فرهنگی و باستانی را از بین میبرد، کشاورزی را غیرممکن میکند، مناطق شهری و روستایی را درگیر و جادهها و سیستمهای حمل و نقل را تخریب میکند.
برداشت آب از سفرههای آب زیرزمینی که بیشتر از طریق چاههای مجاز و غیرمجاز صورت میگیرند برای مصارف کشاورزی و گاه آب آشامیدنی و صنعت بهکار میروند. در ایران میزان برداشت از آبهای زیرزمینی بسیار بیش از حد پایدار استفاده از منابع آبی است.
به گفته یزدانی فرونشست زمین در نتیجه خالی شدن آبها در لایههای زیرین زمین صورت میگیرد. یعنی خلل و فرجی که آب را در خودش نگه میدارد از آب خالی میشود و آن فضای خالی کمکم روی هم قرار میگیرند و فرونشست میکنند.
این متخصص خاک میگوید خاک مرطوب باعث میشود بافتهای خاک کنار یکدیگر نگاه داشته شوند و خاک مرطوب اجازه نمیدهد خاک از هم بپاشد. برعکس، خاکی که خشک میشود فرسایش پیدا میکند و خاک فرسوده شده از لایههای فشار بالایی قدرت تخریب بالاتری را متحمل میشود. او ادامه میدهد:
وضعیت آنقدر وخیم است که برخی از کارشناسان حوزه آبخیزداری بر این عقیده هستند که از آبهای ٰژرف که در لایههای بسیار عمیق زمین هستند نیز بهرهوری بیرویه میشود، آبهایی که چند میلیون سال قدمت دارند.
به گفته یزدانی به خاطر استفاده بیش از حد از منابع آبهای زیرزمینی و پایین رفتن سطح آب، سالی نیم تا یک متر سطح آبهای زیرزمینی پایین میرود. یا آبهایی که از چاههای قدیمی برداشت میشوند شور میشود و مردم مجبور میشوند چاه را عمیقتر کنند. اگر زمانی از یک چاه ۱۰ متری میشد آب کشید اکنون باید از چاه ۱۵ متری آب استخراج کرد و این میزان عمیقتر میشود تا زمانی که به آبهای ژرف و باستانی میرسد.
به گفته این متخصص خاک، بهرهوری از این آبها بسیار خطرناک است زیرا منابع اصلی آبهای کره زمین از زیر خالی میشوند. استفاده از این آبهای ژرف طبق نظر برخی کارشناسان حوزه آبخیزداری میتواند به تغییرات و چرخش لایههای زیرین زمین که ناشی از حرکت گدازههاست نیز منجر گردد که در وقوع زلزله در مناطق مختلف تاثیر میگذارد.
دلیل عمده حفر چاهها استفاده از آب شیرین برای کشاورزی است. در کشور ایران سهم مصرف آب در بخش کشاورزی در حدود ۹۰ درصد، شرب ۸ درصد و صنعت و معدن ۲ درصد است، در صورتیکه در کشورهای توسعه یافته سهم بخش کشاورزی ۳۰ درصد، شرب و بهداشت ۱۱ درصد و سهم بخش صنعت و معدن ۵۹ درصد است.
استفاده ناپایدار منابع آبی و برداشت بیرویه از سفرههای زیرزمینی آب در ایران غالبا بهعلت فساد ساختاری، عدم نظارت، تداخل منافع وزارتخانههای مختلف با یکدیگر و سیاستگذاریهای ناپایدار در حوزه کشاورزی است.
کشاورزی ناپایدار به هدف خودکفایی
پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی حاکمیت در برنامه اول و دوم توسعه سیاست خودکفایی را در کشاورزی را در پیش گرفت. همزمان با محوریت قرار دادن کشاورزی، از دوران ریاست جمهوری رفسنجانی که به دوران «سازندگی» معروف است پروژههای مخرب بسیاری در حوزه سدسازی و انتقال آب اجرا شدند.
این پروژهها با هدف سازندگی به تخریب زمینهای کشاورزی و پایین آوردن کیفیت خاک، بحران آب و تغییر کاربری مراتع، تخلیه آبخوانها، فرونشست زمین و تغییر کاربری جنگلها منجر شدند. در حال حاضر وضعیت فرسودگی خاک آنچنان وخامت گرفته که در سالهای اخیر ایران رتبه اول فرسایش خاک را در جهان به خود اختصاص داده است.
از زمانی که علی خامنهای رهبر کشور شد، بارها و بارها بر خودکفایی کشاورزی تاکید کرد و خودکفایی گندم نیز در صدر اوامر او بود. او در سخنرانیهای خود بارها به موضوع کشاورزی پرداخت و در تمام موارد تصویر و نقشهای غیرواقعی برای کشاورزی ایران ترسیم کرد و مقامات را به اجرای سیاستهای مخرب کشاند. یکی از نمونه سخنرانیهای خامنهای در این باره در ۲۴ مهر سال ۱۳۷۹ در جمع مردم اراک بود:
زمینهای وسیع کشاورزی در کشور ما زیاد است. شما به همین استان مرکزی خودتان نگاه کنید؛ نظیر این دشتها و این خاک حاصلخیز در بسیاری از نقاط این کشور وجود دارد. اگرچه از لحاظ آب کمبود داریم، اما با روشهای علمی، با پیگیری و با صرفهجویی، همین نزولات آسمانی که امروز در کشور ما وجود دارد، به فضل الهی کافی است "چهار برابر جمعیت کنونی امروز ایران" را از لحاظ مواد غذایی بینیاز از دیگران کند.
علی خامنهای به جای شنیدن آنچه متخصصان خاک و محیط زیست ایران در برهههای مختلف زمانی درباره این سرزمین به کرات گفته بودند، توان محدود این زیستبوم را نادیده گرفت و سیاستگذاری غیرمسئولانه خودکفایی را در پیش گرفت و سی دهه به آن اصرار داشت. خودکفایی گندم یکی از بزرگترین خطاهای استراتژیک خامنهای در حوزه کشاورزی بود.
دکتر منصور سهرابی، پژوهشگر و متخصص بومشناسی و محیط زیست در این باره در گفتوگویی به زمانه گفت که بر اساس سیاستهای کشاورزی نامتوازن، طرح خودکفایی گندم بهوجود آمد. برای بیشتر کردن تولید کشاورزان از سموم و کودهای شیمیایی بهشکل بیرویه استفاده شده و خاک و آبهای زیرزمینی هم آلوده شد.
آلوده شدن خاک و آب و محصولات کشاورزی یکی از اثرات رویکرد کشاورزی ناپایدار با هدف خودکفایی بوده است. به گفته سهرابی سم پاشیها در مزارع و باغها بدون توجه به دوره کارنس یا ماندگاری سموم، صورت گرفته و اکنون با قضیه بازماندگی سموم در محصولات زراعی مواجه هستیم. طبق ردیابیها بهسبب کودهای شیمیایی بسیاری که مصرف شده میزان عناصر فسفر یا نیتروژن در بسیاری از محصولات بیش از استاندارد است.
کشاورزی ناپایدار و نامتوازن در ایران علاوه بر فرسایش و فرونشست خاک، آلودگی خاک و آب و محصولات زراعی به بحران آب نیز دامن زده است. بحرانی که یکی از مهمترین بحرانهای زیست محیطی و انسانی در کشور است.
برای جلوگیری از روند فرونشست زمین و فرسایش خاک و بحران آب باید شیوه کشاورزی و آبخیزداری در ایران تغییر کند. رویکرد «خودکفایی در کشاورزی» را باید برای همیشه کنار بگذاریم چرا که به مرگ روز افزون خاک انجامیده است. به جای آن کشاورزی پایدار و استفاده از روشهای بومی و احیاگر میبایست سرلوحه سیاستگذاریها در حوزه کشاورزی ایران گردد.
نظرها
کیوان
در تمامی عرصه های مدیریت در ایران چنان دچار بحران هستیم که گاه باید عنوان خیانت را برای آن به کار برد ؛ چون خطا نیز حد و اندازه ای دارد. متاسفانه در نگاه طالبانیِ حاکمین ایران عرصه هایی همچون حفاظت از منابع طبیعی یا آثار فرهنگی ، مقوله ای لوکس و فانتزی! تلقی می شوند ... از جمله اشتباه ترین و به عبارت بهتر خائنانه ترین سیاست ها همین مقابله با کنترل موالید است . اصرار خامنه ای بر رساندن سریع جمعیت ایران به ۲۵۰ میلیون نفر در حالی است که همین جمعیت ۸۰ میلیون نفری دچار ده ها بحران لاینحل است . تامین مسکن ، شغل ، معیشت ، بهداشت و درمان ، هوای پاک و آب سالم ... حتی برای اقشار متوسط و نیمه مرفه دست نیافتنی شده است . با این حال هنوز این رهبر خودشیفته و اطرافیان احمقش با اصرار و لجاجت بر اجرای برنامه های اشتباه توسعه موجب نابودی روزافزون تمامی سرمایه های ملی و طبیعی ایران می شوند ؛ از جمله همین خاک .