دیدگاه
نهی از منکر خامنهای: چرا امر به معروف فقط متمرکز بر حجاب اجباری شد؟
دیدگاه / سید سجاد واعظ − چگونه امر به معروف و نهی از منکر در حکومت ولایی آنچنان دگردیسی یافت که نقض تصویر تعلیمی آن در شیعه شد؟
امر به معروف و نهی از منکر، از اصل هشتم قانون اساسی تا قواعد مذهبی تاریخ شیعه، قرار بود قاعدهای باشد تا دولتمردان جمهوری اسلامی را نسبت به تعهداتشان به اسلام در مقابل مردم پاسخگو نگهدارد و همچنین تحت شرایطی مشخص، عاری از خشونت و اکراه، توسط مومنین بر مسلمانان اجرا شود. با وجود این، چهار دهه پس از حکمرانی ولایت فقیه در ایران، دزد، دروغگو و قاتل میتواند در والاترین جایگاههای این نظام بنشیند، درحالی که تمامیت این نظام متمرکز اجبار بر پوشش زنان شده است.
چگونه علی خامنهای، حاکم مطلق ایران، در گذر یک سال، از این سخن که «منتها آن کسانی که حجاب را بهطور کامل رعایت نمیکنند، اینها را نباید متهم کرد به بیدینی و ضدانقلابی» (سخنان خامنهای در دی ماه ۱۴۰۱، ص۴، ویرایش هشتم، طرح جامع حجاب و عفاف، نوشته ستاد امر به معروف و نهی از منکر) به آنجا میرسد که میگوید «کشف حجاب حرام شرعی و حرام سیاسی است» (سخنرانی خامنهای در ۱۵ فروردین ۱۴۰۲).
یا چگونه است که پیش از به قدرت رسیدن روحالله خمینی در ایران، امر به معروف که بایستی با «حسن برخورد، جلب اعتماد، در نظر گرفتن وضع روحی و روانی و مخاطبشناسی باشد»، تبدیل به تصویری میشود که گشت ارشاد (با هر نام و شیوهای که باشند) دهههاست انجام میدهند: «اگر توقف داشته باشد جلوگیری از معصیت، بر کتک زدن و سخت گرفتن بر شخص معصیتکار، و در مضیقه قرار دادن او، جایز است، لکن لازم است مراعات شود که زیادهروی نشود، و بهتر آن است که در این امر و نظیر آن اجازه از مجتهد جامعالشرایط گرفته شود». (مساله ۲۸۳۲، ملحقات توضیحالمسائل خمینی، کتاب امر به معروف و نهی از منکر).
وقتی اصل هشتم قانون اساسی جان آدمی را میگیرد
اصل هشتم قانون اساسی ایران میگوید: \nدر جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منكر وظیفهای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یكدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت. شرایط و حدود و كیفیت آن را قانون معین میكند. (وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أوْلِیاءُ بَعْضٍ یأمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ.)
چه در متن این اصل قانون اساسی، چه در متون تاریخی شیعه، نوشته نشده است که مهسا امینی، در ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ بایستی بازداشت شود، کتک بخورد و جان ببازد. یا در ۱۳ فروردین ۱۴۰۲، یک سطل ماست در شاندیز در حومه شهر مشهد، بر سر دو زن ریخته شود چون از دید آن فرد «حجاب نداشتهاند» و «امر به معروف» میکرده است. یا آنگونه که در ۴ اردیبهشت، یک زن ۵۹ ساله در پارکینگ باغ شازده در استان کرمان جان باخت، پس از آنکه زنان نزدیک به جمهوری اسلامی با زنان دور از جمهوری اسلامی به نزاع برخواستند.
امر به معروف و نهی از منکر برابر اصول شیعه، مذهبی که حاکمان مطلقه ایران آن را مذهب ملی ایران میشناسند، اصولی دارد که شامل بر هیچکدام از رفتارهای ذکر شده در پاراگراف پیشین نمیشود.
علی خامنهای، همانگونه که در مدیریت جمهوری اسلامی ضعیف است و نمره قبولی نمیگیرد، در شناسایی و اجرای قوانین اسلام هم ضعیف است و نمره رد میگیرد. درحقیقت، آنچه او «حرام سیاسی و حرام شرعی» میخواند، تنها جدایی از ذهنیت شخصی او از اسلام است که برابر آن، او مکرر «حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال» اعلام کرده و میکند.
اما اصول پایهای امر به معروف و نهی از منکر چیست؟
مشت نمونه خروار: امر به معروف به بیان علی حسینی سیستانی
در عراق، یک مرجع شیعه زندگانی میکند که برخی معتقند تنها رقیب قدرتمند باقیمانده خامنهای است. در وبسایت رسمی دفتر این مرجع شیعه و در بحث «احکام اکر به معروف و نهی از منکر»، ابتدا به مخاطب یادآور میشود که این اصل اسلام، «از بزرگترین واجبات دینی» است و سپس آیات و روایات مختلف در این امر را بیان میکند.
از جمله این سخن پیامبر اسلام که فرموده است «اُمّت من مادامی که امر به معروف و نهی از منکر نمایند، و یکدیگر را به احسان و نیکی کمک کنند، در خیر و خوبی خواهند بود، و اگر چنین نباشند برکت از آنان برداشته خواهد شد، و بعض از آنها بر بعض دیگر ـ به ظلم ـ مسلّط خواهد گردید، و در زمین و آسمان یار و یاوری نخواهند داشت».
یا این صحبت از امیر المومنین علی که گفته است «امر به معروف و نهی از منکر را ترک ننمایید، وگرنه بدترین افراد بر شما حکومت خواهند کرد، و دعاهای شما هم مستجاب نخواهد شد».
سپس این وبسایت به مومنین یادآور میشود که این اصل، «واجب کفایی» است، یعنی اگر بعضی از افراد به آن عمل کنند، انجام وظیفه از بقیه ساقط میشود. در مورد حداکثر خشونت همراه امر به معروف هم دفتر سیستانی از قول امیر المومنین علی گفته است که «رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) به ما دستور داد که با گناهکاران با صورتی درهمکشیده مواجه شویم».
و پیش از آنکه اصول کلی امر به معروف و نهی از منکر گفته شود، دفتر سیستاسی باری دیگر یادآور میشود که «باید حیثیت و شخصیت شخصی که مورد امر و نهی قرار می گیرد، در نظر گرفته شود، که به او اذیت و اهانت نگردد، همچنین نباید خیلی سخت و دشوار گرفت که سبب انزجار او از دین و برنامههای دینی شود».
درنهایت این اصول مشخص میشود که فرد امر به معروف و نهی از منکر کننده بایستی:
- اصول اسلام را بشناسد و تفاوت معروف و منکر را درک کند.
- مطمئن باشد که این اقدام او در شخص خلافکار تاثیر میگذارد. اگر میداند بیاثر است، نباید کاری کند.
- به قطع بداند که شخص خلافکار قصد ادامه کارهای ناشایسته و خلاف را دارد.
- بداند که فرد خلافکار، در اشتباه خود معذور نبوده است یعنی به عنوان مثال خودخواسته کار را انجام داده نه در معرض زور.
- به قطع بداند که این اقدام او ضرر جانی یا آبرویی یا مالی به همراه نداشته باشد.
درنهایت، علی سیستانی میگوید:
مسأله ۱۸۶۹ ـ امر به معروف و نهی از منکر دارای مراتبی است: یک ـ اظهار انزجار درونی و قلبی، مانند روگرداندن، و سخن نگفتن با شخص گناهکار، یا ترک رفت و آمد و معاشرت با او.دو ـ تذکّر با زبان و گفتار به صورت موعظه و ارشاد. سه ـ اقدامات عملی، از قبیل کتک زدن و حبس نمودن. و لازم است ابتداءً از مرتبه اوّل یا دوّم شروع نماید، و اوّل آن را انتخاب بکند که اذیت آن کمتر و تأثیر آن بیشتر است، و اگر نتیجه نگرفت به مراتب بعدی و سخت و دشوار دست بزند، و درجههای بعدی را انتخاب کند. و اگر اظهار انزجار قلبی و زبان ـ مرتبه اوّل و دوّم ـ مؤثر واقع نشد نوبت میرسد به مرتبه عملی، و احتیاط واجب آن است که در انتخاب مرتبه سوّم ـ اقدامات عملی ـ از حاکم شرع اجازه بگیرد. و لازم است عمل را از آنجا شروع بکند که ناراحتی و اذیت آن کمتر است، و اگر نتیجه نگرفت با اعمال سختتر و شدید اقدام نماید، ولی نباید به حدی برسد که سبب شکستن عضوی و یا مجروح شدن بدن باشد.
در شیوه بیان خامنهای است که شدت خشونت مورد استفاده در امر به معروف و نهی از منکر، از حدودی که پیشتر در شیعه مشخص شده خارج میشود. بهعنوان مثال، اگر قرار است در موضوع دروغگویی یک فرد «صورت درهم کشیده شود» و در مقابل «امتداد دزدی دزدسالاران جمهوری اسلامی» دست به خشونت زده شود، بهعنوان مثال فرد بازداشت شود و اموالش ضبط گردد، در نظام ولایت فقیه او جاها عوض میشود: خشونت نصیب گناهان موردنظر خامنهای، مشخصا متمرکز حجاب اجباری میشود، اما دزد و قاتل و دروغگو میتواند آزادانه بر مسند قدرت بنشنید و اگر کسی به اعتراض بلند شد و تلاش به امر به معروف و نهی از منکر او کرد، حتی حکومت دست به قتل آن فرد بزند، حکومت خانواده آن فرد را در مضیقه بگذارد، و حکومت هر اصل اسلام ر اکه خواست زیر پا بگذارد تا مبادا این شیوه ولایت فقیه از جایگاه قدرت دور شود.
خشونت در امر به معروف و نهی از منکر به بیان علی خامنهای
وبسایت علی خامنهای، در بخشهای متعدد در این موضوع نوشته است و یک مثال از آن در شدیدترین حالت خشونت در امر به معروف و نهی از منکر مینویسد:
امر و نهی درجاتی دارد که تا با پایینترین درجه و آسانترین روش میتوان نتیجه گرفت نباید به درجهی شدیدتر پرداخت. این درجات بر حسب شدت و ضعف و بر حسب نواعی که دارند بسیارند. برخی از آنها عبارتند از: حایل شدن و جلوی فرد را گرفتن، حربه از دستگرفتن، وسایل گناه را از دسترس او خارج ساختن، عقبراندن، دست طرف را محکم نگهداشتن، حبسکردن، سختگیریکردن، کتکزدن، به درد آوردن، مجروح و زخمیکردن، شکستن عضو، از کار انداختن، ناقصکردن، کشتن.
اما در ادامه مینویسد:
با توجه به این که در زمان حاکمیت و اقتدار حکومت اسلامی میتوان مراتب بعد از مرحلهی امر و نهی زبانی را به نیروهای امنیتی داخل (پلیس) و قوهی قضاییه واگذار کرد، به خصوص در مواردی که برای جلوگیری از ارتکاب معصیت چارهیی جز اِعمال قدرت از طریق تصرف در اموال کسی که فعل حرام انجام میدهد یا تعزیر و حبس او و مانند آن نیست، در چنین زمانی با حاکمیت و اقتدار چنین حکومت اسلامی، واجب است مکلفین در امر به معروف و نهی از منکر به امر و نهی (قلبی و) زبانی اکتفا کنند، و در صورت نیاز به توسل به زور، موضوع را به مسؤولین ذیربط در نیروی انتظامی و قوه قضاییه ارجاع دهند، ولی در زمان و مکانی که حاکمیت و اقتدار با حکومت اسلامی نیست، بر مکلفین واجب است که در صورت وجود شرایط، جمیع مراتب امر به معروف و نهی از منکر را با رعایت ترتیب آنها تا تحقق غرض انجام دهند.
اینجاست که جامعه مذهبی زیرنظر حکومت اسلامی به شیوه خامنهای، گمراه میشود. این تاکید، با این موضوع شروع نمیشود که شما بایستی مومن باشی، اصول اسلام را بشناسی، برابر یک چهارچوب مشخص عمل کنی. همچنین یادآورن نمیشود که مهمترین امر به معروف و نهی از منکر در حکومت اسلامی کنونی بایستی از سوی مسلمانان و مومنان به حاکم شرع باشد نه در مسیری برعکس.
این مردم هستند که نخستین رودررویی را با ظلم خواهند داشت وقتی یک نفر که بهنمایندگی از حکومت اسلامی آمده است، بر آنان ظلم میکند. خواه با گرانی باشد، یا با ناتوانی در حکومت باشد و بیسوادی در مدیریت باشد. این مردم هستند که بایستی بتوانند آزاد و بیواسطه حرف خودشان، امر به معروف و نهی از منکر خودشان را به هر سطح مدیریتی که بخواهند بتوانند بیان کنند.
در شیوه حکومت خامنهای اما انگار اسلام لباسی است که وارانه بر تن شده باشد. تصویری ظاهری از اسلام وجود دارد اما مدیریت ضعیف او، نتیجهای به جز ضعف اسلام بههمراه نداشته است. در این شیوه حکومت، حجاب اجباری بدل به مرز نهایی امر به معروف و نهی از منکر شده است وقتی دزد و سارق و قاتل بر جایگاه قدرت نشسته است.
الان، پیش از هر چیزی، زمان کنار زدن اکراه از اسلام است و زمان آن است که منکرات خامنهای ذکر شود و امر به معروف او و حکومت او صورت بگیرد. شیوه کنونی امر به معروف و نهی از منکر، از گشتهای کمیته تا گشتهای ارشاد تا گشتهای ارتقاء امنیت اجتماعی تا هر نام دیگری که بر آن بگذارند، هر چیزی است به جز آنچه در اسلام و در شیعه امر به معروف و نهی از منکر خوانده شده است.
نظرها
نظری وجود ندارد.