تجمع ۱۹ اردیبهشت معلمان: در گرامیداشت معلمان پیشرو، با خواست آزادی معلمان زندانی
در قطعنامه پایانی تجمع امروز معلمان آمده است: «آنچه در خیزش اجتماعی اخیر در مدارس و خیابانها دیده شد، شکست کامل الگویی بود که بیاعتنا به تحولات عمیق در عرصه واقعیتهای اجتماعی میکوشد تا ایدهآلهای غیرواقعبینانه خود را در نظام آموزشی محقق نماید.»
به اعتقاد معلمان، اردیبهشت ماه معلم است. نه به خاطر ۱۲ اردیبهشت سالروز مرگ مطهری، روز فرمایشی معلم، بلکه به خاطر معلمان پیشرویی که سالها با با آموزش فرودست پنداری و فرمانبری به کودکان و ساختار آموزشی محافظه کار مبارزه کردند و برخی در این راه جان خود را از دست دادند. از جمله محمد بهمنبیگی بنیانگذار آموزش عشایری، ابوالحسن خانعلی که در تجمع اعتراضی معلمان به ضرب گلوله کشته شد، جبار باغچه بان مبدع آموزش ناشنوایان، و فرزاد کمانگر معلم بچههای محروم کرد که ۱۳ سال پیش در ۱۹ اردیبهشت اعدام شد.
تجمعات سه شنبه ۱۹ اردیبهشت معلمان با فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان برگزار شد. تصاویر و گزارش هایی از تجمع معلمان در هرسین، اراک، اصفهان، اهواز، شوش، تربت حیدریه، همدان، آبدانان، بجنورد، رشت، شاباد، کرمانشاه، اسلام آباد غرب، سنندج منتشر شده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان اعلام کرد امروز عاتکه رجبی یکی از معلمان معترض پیش از شرکت در تجمع معلمان مشهد بازداشت شده است.
معلمان با حمل پلاکاردها و سردادن شعار خواستار پایان دادن به پرونده سازی برای معلمان، آموزش رایگان و با کیفیت برای همه دانش آموزان، پایان دادن به ایجاد ناامنی روانی و تهدید سلامت جسمی دانشآموزان به ویژه دختران دانشآموز، آزادی معلمان زندانی، و اجرای رتبه بندی معلمان مطابق مصوبه اولیه شدند.
در قطعنامه پایانی تجمع امروز معلمان تأکید شده است هدف نظام آموزشی موجود تربیت سربازانی همسو با القائات تنگنظرانه ایدئولوژی تمامیت خواهان حاکم است و بدون رها سازی مدرسه از سیطره ایدئولوژی حاکم، عدم تمرکز در نظام آموزشی، و تغییرات بنیادین در سازوکارهای موجودِ ادارهٴ مدرسه، این وضعیت تغییر نخواهد کرد.
تجمعات امروز معلمان در حالی برگزار شد که حکومت ناتوان از پاسخگویی به مطالبات مردم معترض از جمله معلمان و دانش آموزان از یک سو با ارعاب و دستگیری معلمان تلاش دارد تشکلهای صنفی معلمان را از سازماندهی هرگونه اقدام اعتراضی موثر ناتوان سازد. و از سوی دیگر در تقابل با دانش آموزان مسموم سازی گسترده و سیستماتیک دانش آموزان بویژه دانش آموزان دختر در مدارس را سازمان داده است.
معلمان در تجمعات امروز خود علاوه بر سردادن شعار در ارتباط با وضعیت کنونی سخنرانی نیز ایراد کردند.
در همدان، یک معلم در سخنرانی خود مقابل اداره آموزش و پرورش گفت در حالی که دولت و مجلس «به نمایش تکراری فرسوده» عزل و نصبهای تکراری و دادن رای اعتماد مشغولند، در دنیای واقعی هر سال هزاران دانش آموز از چرخه آموزش به بیرون پرتاب میشوند.
در متن سخنرانی این معلم آمده است:
از نیمه دهه نود تا حال، به روایت منابع دولتی و حکومتی بیش از چهارمیلیون، و به روایت منابع غیرحکومتی حدود شش میلیون کودک بازمانده از تحصیل داریم که در بازه سنی ۶ تا ۱۸ سال قرار دارند. در همین سال گذشته، با آمار تکاندهنده افزایش ۱۷ درصدیِ این معضل بزرگ اجتماعی سروکار داشتیم که طبق معمولِ تمام معضلات اجتماعیمان، نخست خانوادههای درگیر، بعد معلمان، سپس بدنه جامعه، و در پایان، آنگاه که دیگر با فیل هم نمیتوان جلوِ سرریزش را گرفت، مسئولان مملکت متوجه عمق فاجعه خواهند شد.
در ادامه سخنرانی آمده است:
مسئولان باید به جای رصد کردن رو به مردم بگویند که عملا مشغول چه کاری هستند. مثلاً مردم منتظرند از زبان شما بشنوند نتیجه تحقیقات تیمهای امنیتی شما که با نیروهای خدوم و فناوریهای بهروز کوچکترین و روزمره ترین حرکات و سکنات و مکالمات معلمان را در سالهای اخیر رصدکرده است، درباره بحث روز مسمومیت دانش آموزان در مدارس به کجا رسیده و جمعبندی شما از این بمب خبری چه بوده است؟ آیا چنان که به شما تکلیف شد و دستور داده شد، عاملان ایجاد این تکانه تروریستی یا روانی را یافتید و به دستان پرتوان قانون سپردید؟
سخنران تجمع معلمان همدان در ادامه خطاب به مسئولان میگوید: «واقعاً خسته شدیم. اگر اتاقهای فکرتان نقشه و برنامهای در راستای فرسوده کردن معلمان در بیان یکی از خواستههای صنفیشان داشت، به ایشان اطلاع دهید که در این یک مورد موفق بودهاید. بله، ما را فرسودید و چند سال پیرترمان کردید. دیگر نمیخواهیم درباره حقمان صحبت کنیم.. همکارانمان را آزاد کنید»!
در قطعنامه پایانی تجمع معلمان هم معلمان بار دیگر بر خواستهای خود پافشاری کرده و در انتقاد به سیاستهای حاکم نوشتهاند:
بیتوجهی حاکمان به نقش محوری معلمان در آموزش و ضرورت برخورداری آنان از رفاهی نسبی نیز انگیزهای شد برای تلاشهایی فردی یا جمعی توسط این معلمان و ادامه دهندگان راهشان در دورههای مختلف و البته تقابل متحجران، چه در زیر نقاب دفاع از دین و مذهب، چه صاحبان قدرتی که آموزش را تنها در راستای پرورش افراد مطیع در برابر سیطره آنان میخواستند یا ترکیبی از هر دو. از اینرو همدستان قدرتطلب در دفاع از نظم و امنیت سلطهجویانه، به زندانی کردن، تبعید و حتی شدیدترین اقدامات سرکوبگرانه، کشتن و اعدام، معلمان، در دورههای مختلف روی آوردند.
در قطعنامه پایانی تاکید شده است هدف نظام آموزشی موجود تربیت سربازانی همسو با القائات تنگنظرانه ایدئولوژی تمامیت خواهان حاکم است و بدون رها سازی مدرسه از سیطره ایدیولوژی حاکم، عدم تمرکز در نظام آموزشی، و تغییرات بنیادین در سازوکارهای موجود اداره مدرسه این وضعیت تغییر نخواهد کرد.
معلمان در اشاره به خیزش انقلابی زن، زندگی آزادی که اواخر شهریور ۱۴۰۱ پس از قتل دولتی ژینا (مهسا) امینی آغاز شد نوشتهاند این خیزش بیان شکست سیاستهای آموزشی حاکم و بی توجهی به واقعیتهای اجتماعی بود. در قطعنامه آمده است:
نادیده گرفتن تفاوتهای فرهنگی و فردی و به اجبار گنجاندن همه دانشآموزان در قالبها و ساختارهای همگن ساز، نه تنها انگیزه و رغبت دانشآموزان برای یادگیری را نابود میکند، بلکه آنها را به مقاومت فعالانه علیه برنامه درسی سوق میدهد. آنچه در خیزش اجتماعی اخیر در مدارس و خیابانها دیده شد، شکست کامل الگویی بود که بیاعتنا به تحولات عمیق در عرصه واقعیتهای اجتماعی میکوشد تا ایدهآلهای غیرواقعبینانه خود را در نظام آموزشی محقق نماید.
نظرها
نظری وجود ندارد.