مدرسهسازی طالبان: تزریق افراطگرایی در رگهای جامعه افغانستان
مهدی ارزگانی ــ برنامه مدرسهسازی طالبان بسیار گسترده است و از سطح شهرها و مراکز ولایتهای افغانستان فراتر میرود و دورترین روستاها و قریهها را نیز در بر خواهد گرفت. نقش این مدرسهها در رشد افراطگرایی چه خواهد بود؟
مدرسهسازی یکی از اصلیترین برنامههای گروه طالبان از زمان تسلط دوباره بر افغانستان بوده است و بر اساس دستور مستقیم ملا هبتالله، رهبر این گروه طراحی شده است.
روند اجرایی شدن این برنامه در روزهای اخیر شدت بیشتر گرفته و دستکم خبر آغاز ساخت دو مدرسه دینی و جهادی در دو ولایت/استان متفاوت این کشور، منتشر شده است.
در ۱۸ ثور/اردیبهشت، والی گروه طالبان در ولایت شیعهنشین بامیان در مرکز افغانستان، کار ساخت یک مدرسه دینی ویژه دختران بنام «زینبیه» را آغاز کرد.
دو روز بعد، حبیبالله آغا، سرپرست وزارت معارف گروه طالبان در سفر به ولایت پنجشیر، کار ساخت یک مدرسه بزرگ جهادی با ظرفیت پذیرش یک هزار طلبه را در این ولایت افتتاح کرد.
این دو ولایت در بیست سال گذشته از ساحه نفوذ گروه طالبان به دور بود و یکی مرکز برگزاری جشنوارههای متنوع فرهنگی و هنری و پذیرایی از گردشگران از سراسر جهان بود و دیگری نمادی از مقاومت و مبارزه علیه طالبان.
اما اکنون، این دو ولایت نیز به محلی برای اجرایی کردن ایدهها و برنامههای گروه طالبان تبدیل شده است و این امر نگرانی در مورد نفوذ و گسترش افراطگرایی در بخشهای مختلف جامعه افغانستان را افزایش داده است.
در این یادداشت، گستردگی سیاست مدرسهسازی گروه طالبان و نصاب آموزشی [نصاب آموزشی یعنی استراتژی، طرح، کتابها، موضوعهای درسی، وسایل کمکدرسی، فعالیتهای نظارتی و ... برای دستیابی به هدفهای تعیینشده آموزشوپرورش] آن بررسی میشود و نگاهی انداخته میشود به نقش مدارس دینی غیر رسمی در ترویج و رشد افراطگرایی در افغانستان و در نهایت به پیامدهای مدرسهسازی گسترده اشاره میشود.
گستردگی برنامه
اظهارات مقامات طالبان نشان میدهد که برنامه مدرسهسازی این گروه بسیار گسترده است و از سطح شهرها و مراکز ولایتها فراتر میرود و دورترین روستاها و قریهها را نیز در بر خواهد گرفت.
برای اولینبار، در ماه ثور سال گذشته خورشیدی بود که مولوی نورالله منیر، سرپرست پیشین وزارت معارف گروه طالبان، از برنامه ساخت هزاران مدرسه دینی در سراسر افغانستان خبر داد.
او که برای بررسی وضعیت آموزشی به ولایت شرقی لوگر سفر کرده بود، گفت که گروه طالبان تصمیم دارد در مرکز هر ولایت یک مدرسه بزرگ دینی و در هر ولسوالی/شهرستان از سه تا ده مدرسه دینی بسازد.
این ارقام را اگر بر اساس تعداد ولایتها و ولسوالیهای افغانستان محاسبه کنیم، در برنامه مدرسهسازی گروه طالبان، بیشتر از سه هزار و ۷۰۰ مدرسه دینی کوچک و بزرگ در سراسر این کشور ساخته خواهد شد.
بر اساس این برنامه، تاکنون مدارس بزرگ دینی و جهادی با ظرفیت پذیرش یک هزار طلبه در ۲۵ ولایت افغانستان، از جمله کابل، قندهار، غور، فاریاب، تخار، پنجشیر، ننگرهار، قندوز و میدان وردک، ساخته شده است و در شماری از ولایتها نیز در حال ساخت است.
علاوه بر این، این گروه در ۲۱ ماه گذشته دهها مکتب دولتی مدرن و مرکز فرهنگی، از جمله ساختمان یک تلویزیون خصوصی، را به مدرسه دینی تبدیل کرده است و در بیست سال گذشته نیز در مناطق تحت کنترل خود، صدها مدرسه دینی را ایجاد و تقویت کرده بود.
مدارس دینی و جهادی گروه طالبان از امکانات ویژه نیز برخوردار هستند و بر اساس فرمانی که ملا هبتالله در اوایل سال گذشته خورشیدی منتشر کرد، هر مدرسه باید یک خوابگاه با ظرفیت پذیرش ۵۰۰ تا یک هزار طلبه را داشته باشد و برای هر طلبه نیز در شبانه روز ۱۵۰ افغانی اعانه در نظر گرفته شود.
در فرمان رهبر طالبان آمده است که هرکدام از این مدارس دینی و جهادی باید دستکم ۱۰ آموزگار داشته باشند؛ سه نفر شیخالحدیث با ۲۵ هزار افغانی معاش/حقوق، سه نفر شیخ «موقوف علیه» با ۲۰ هزار افغانی معاش، سه نفر استاد فنون با معاش ۱۵ هزار افغانی و یک استاد دارالحفاظ با ۲۰ هزار افغانی معاش.
گروه طالبان از زمان بازگشت دوباره به قدرت در افغانستان، تاکنون هیچ برنامهای به گستردگی برنامه مدرسهسازی نداشته است و در هیچ کدام از برنامههای این گروه، بجز این برنامه، توجه ویژه به روستاها و قریهها و ولایتهای غیرپشتوننشین نشده است.
این گروه در دور اول حاکمیت خود در افغانستان نیز به ایجاد مدارس جهادی توجه ویژه داشت و همانند حالا فرماندهان و مسئولان این گروه برای ساخت مدارس دینی و جهادی در رقابت بود.
نصاب آموزشی
مقامات گروه طالبان هنوز به صورت واضح اعلام نکردهاند که چه مضامینی در مدارس جهادی آنها تدریس میشود و همواره برای بیان این موضوع از جملاتی چون «نصاب آموزشی امارت اسلامی»، «دروس اسلامی» و «علوم اسلامی» استفاده کردهاند.
ملا هبتالله، رهبر گروه طالبان در فرمانی که در مورد «تشکیل و مصارف» مدارس جهادی صادر کرده، دستور داده که در این مدارس «نصاب آموزشی منظور شده امارت اسلامی تدریس شود.»
سید حبیبالله آغاز سرپرست وزارت معارف گروه طالبان، گفته است که در این مدارس نصاب آموزشی دور اول حاکمیت این گروه در افغانستان تدریس میشود.
اما مولوی مسیحالله، مسئول مدرسه جهادی پنجشیر، در مراسم آغاز کار ساخت این مدرسه، توضیح بیشتری در مورد نصاب آموزش این مدارس ارائه کرده و گفته است که در این مدارس «نصاب تعلیم اسلامی سابقه که علمای بزرگ جهان اسلامی از آن بهره گرفته و به درجه عالی رسیدهاند، تدریس میشود.»
بر اساس گزارش خبرگزاری دولتی باختر، او نصاب تعلیم اسلامی سابقه را «همان کتاب اصیل فقهی اسلامی» دانسته است که شماری از رسانهها آن را «نصاب آموزشی ۱۴۰۰ سال قبل» گزارش دادهاند.
با توجه به اینکه اکثر رهبران و اعضای ارشد گروه طالبان در «دارالعلوم حقانیه» در کویته پاکستان تحصیل کردهاند، به نظر میرسد که آنها از نصاب آموزشی این مدرسه برای تدریس در مدارس جهادی خود استفاده خواهد کرد.
دارالعلوم حقانیه به «دانشگاه جهادیها» معروف است و شاگردان خود را بر اساس عقاید مکتب دیوبندی آموزش میدهد.
مدارس دینی و افراطگرایی در دو دهه اخیر
افزایش حملات تروریستی، به ویژه حملات بر مساجد و مراکز فرهنگی و آموزشی در سالهای آخر نظام جمهوریت در افغانستان، باعث شده بود که در کنار انتقاد از ناکارآمدی نهادهای امنیتی دولت، به نقش مدارس دینی ثبت نشده در ترویج و رشد افراطگرایی نیز توجه شود.
بر اساس آماری که وزارت معارف افغانستان در سال ۱۳۹۲ خورشیدی ارائه کرده بود، بیش از ۱۳ هزار مدرسه دینی ثبت نشده در کنار ۱۲۰۰ مدرسه دینی ثبت شده، در این کشور وجود داشت و تلاشهای دولت برای ثبت و نظارت بر این مدارس، ناکام بود.
عدم نظارت دولت بر این مدارس، باعث شده بود که جریانهای رادیکال و افراطگرا، به ویژه گروه طالبان، به راحتی به این مدارس نفوذ کنند و به ترویج افراطگرایی بپردازند.
انیستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان(AISS) در تحقیقی که در سال ۱۳۹۴ خورشیدی در مورد «جریان افراطگرایی در مدارس دینی غیر رسمی افغانستان» انجام داده بود، دریافته بود که بعضی از مدارس دینی در این کشور «توسعه و انتشار باورهای رادیکال و افراطی را تشویق کرده و گسترش میدهند.»
شماری از نهادهای مدنی و فعالان سیاسی افغانستان نیز بارها از ترویج افراطگرایی در مدارس دینی، به ویژه در مناطق تحت کنترل گروه طالبان، ابراز نگرانی کرده بودند و خواستار نظارت جدی بر این مدارس شده بودند.
افزون بر این، شماری از نمایندگان مجلس پیشین افغانستان حتی ادعا کردند که بعضی از مساجد و مضامینی که در دانشگاههای دولتی تدریس میشود، در رشد افراطگرایی و افکار تندروانه در این کشور نقش دارند.
عبدالحفیظ منصور، عضو مجلس نمایندگان وقت افغانستان در سال ۱۳۹۵ خورشیدی در واکنش به حمله به مسجد باقر العلوم در کابل، با انتقاد از رویکرد مبارزه با تروریزم دولت گفت که «اکثر مساجد ما فکر افراطی پخش میکنند، ثقافت اسلامی]یکی از مضامین درسی در دانشگاه های افغانستان[ هم اکنون در پوهنتونهای افغانستان(دانشگاه( تروریست تربیه میکند.»
گزارشهای متعددی دیگر نیز وجود داشت که مدارس دینی غیر رسمی و دانشکدههای شرعیات در شماری از دانشگاههای دولتی، نقش عهده در ترویج و رشد افراطگرایی داشتند و حتی نهادهای امنیتی شماری از استادان این دانشکدهها را به اتهام ارتباط با گروههای تروریستی بازداشت و زندانی کردند.
پیامدهای مدرسهسازی طالبان
مدرسهسازی گسترده و هدفمند گروه طالبان، پیامدهای خطرناکی برای آینده افغانستان دارد و سرنوشت چندین نسل از شهروندان این کشور را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
نگاه طالبان به این مدارس، صرفا نگاه آموزشمحور نیست، بلکه آنها به این مدارس به عنوان پایگاههای اجتماعی و به دانش آموزان آن به عنوان سربازان بالقوه در جنگهای آینده نگاه میکنند و این امر، تهدیدات و خطرات گسترش چنین مدارس برای آینده افغانستان را بیشتر میکند.
در بیست سال گذشته گزارشهای متعددی منتشر شد که گروه طالبان از میان طلبههای مدارس دینی، سربازگیری می کنند. اکنون نیز یکی از اهداف عمده این گروه از تأسیس مدرسههای جهادی، تربیت صدها هزار سرباز باالقوه برای جنگهای آینده در داخل کشور و یا صدور آنها برای «جهاد» در بیرون از افغانستان است.
با توجه به گستردگی برنامه مدرسهسازی طالبان، از طریق این مدارس افکار تندروانه و افراطگرایانه در دورترین مناطق افغانستان ترویج خواهد شد و نسلی از جوانان این کشور با افکار رادیکال و دیدگاههای افراطگرایانه را بزرگ خواهند شد.
رهبران و اعضای گروه طالبان خود تربیت شدگان چنین مدارسی هستند و بدون تردید، در مدارس تحت مدیریت آنها، افراد با میزان بیشتری از افراطگرایی و ستیزهجویی تربیت خواهند شد و در آینده نیز الگوی رفتاری آنها ملا هبتالله، سراج الدین حقانی و سایر رهبران این گروه خواهد بود.
بدین ترتیب، جامعه افغانستان برای چندین دهه دیگر درگیر افراطگرایی خواهد بود و با جنگ، خشونت، تکفیر، سنگسار و محکمه صحرایی، بیش از هر زمان دیگر مواجه خواهد شد.
نظرها
نظری وجود ندارد.