ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

یک تجربه، یک اعتراض

بدون حجاب، پای صندوق‌های رای

مریم حسین‌خواه- شماری از زنان ایرانی در کشورهای مختلف به نشانه اعتراض به حجاب اجباری، بدون حجاب به حوزه‌های رای‌گیری رفتند.

"ما، گروهی از زنان ایرانی که به حجاب اجباری اعتقاد نداریم و در خارج از کشور زندگی می‌کنیم، تصمیم گرفتیم که روز جمعه بدون حجاب و با پوشش انتخابی خودمان به حوزه‌های رای‌گیری شهرمان برویم."
این پیام کمپینی بود که روز پنجشنبه، یک روز مانده به انتخابات ۲۴ خردادماه در صفحه فیس‌بوک "با پوشش اختیاری در حوزه‌های رای‌گیری" منتشر شد. این کمپین از زنانی که پوششی غیر از حجاب اسلامی را انتخاب کرده‌اند و در خارج از ایران زندگی می‌کنند، دعوت می‌کرد برای اعتراض به حجاب اجباری با پوشش اختیاری خودشان به حوزه‌های رای‌گیری بروند.
لوا زند که از واشنگتن به این کمپین پیوسته است، شکل‌گیری این کمپین را چنین روایت می‌کند: "این ایده از سوی یکی از دوستان ساکن اروپا، ابتدا در فیس‌بوک و بین عده کوچکی از فعالان حقوق زنان ایرانی مطرح شد و در کمتر از یک ساعت صفحه فیس بوکی برای این حرکت درست شد. تصمیم بر این شده بود که نام و هدف صفحه و این حرکت طوری باشد که تاکید بر رفتن با پوشش اختیاری در حوزه‌های رای باشد. یعنی اگر کسانی هم که نمی‌خواهند رای بدهند بتوانند بدون حجاب اجباری به حوزه‌ها بروند و اینکه بر اختیار پوشش تاکید شود به جای اجبار."
در پی این تصمیم جمعی، زنانی که از این ایده استقبال کرده بودند، در آخرین ساعات مانده به رای گیری، شروع به نوشتن درباره اهمیت حقوق زنان در برهه‌های حساس سیاسی کردند. آنها با یادآوری اجباری شدن حجاب در نخستین روزهای داغ پس از انقلاب و پایمال شدن اندک حقوق برابر زنان، نوشتند که انتخابات می‌تواند فرصتی برای نشان دادن این باشد که ما بعد از ۳۵ سال، همچنان به حجاب اجباری اعتراض داریم.

لیلا موری: برخی معتقدند راه دموکراسی از صندوق رای می‌گذرد ولی برای من به عنوان یک فعال جامعه مدنی و زنان رسیدن به دموکراسی بدون اعتراض مدنی بی‌معنا است.

دموکراسی و اعتراض مدنی
ساقی لقایی، فعال حقوق زنان که در حال حاضر در ترکیه اقامت دارد در گفت‌وگو با رادیو زمانه، هدف این حرکت را فارغ از شرکت یا عدم شرکت در انتخابات، حضور در حوزه‌های رای‌گیری با پوشش اختیاری می‌داند و می‌گوید که فعالان زن قصد داشتند "با اصرار به دادن رای با پوشش اختیاری، به حق انتخاب پوشش که بخشی از حق مالکیت بر بدن برای زنان است تاکید کنند".
در این میان کم نبودند افرادی که ضمن مخالفت با این حرکت، مسئله اصلی را انتخابات می‌دانستند، اما لیلا موری، فعال حقوق زنان مقیم نیویورک به رادیو زمانه می‌گوید: "برخی معتقدند راه دموکراسی از صندوق رای می‌گذرد، ولی برای من به عنوان یک فعال جامعه مدنی و حقوق زنان رسیدن به دموکراسی بدون اعتراض مدنی بی‌معنا است."

او که حجاب اجباری را برآمده از ایدئولوژی سرکوب و کنترل بدن زن می‌داند، اضافه می‌کند: "تقلیل دادن حجاب به تکه‌ای پارچه بی‌ارزش، نادیده گرفتن مجموعه سیاست‌ها و قوانین تبعیض‌آمیز و محدودکننده‌ای است که به اسم حجاب بر بدن زن تحمیل شده است و نه به حجاب اجباری. در واقع آری به حق انتخاب پوشش است و از همین رو من به این حرکت به عنوان یک حرکت اعتراضی نمادین مسالمت‌آمیز نگاه می‌کنم."

ساقی لقایی نیز در پاسخ به اینکه نه گفتن به حجاب اجباری در روز انتخابات، چقدر در ترویج گفتمان حق‌خواهانه زنان موثر است، می‌گوید: "فضای انتخاباتی در ایران معمولاً با کم شدن محدودیت‌های اجتماعی و سیاسی همراه است. چهارسال پیش فعالان حقوق زنان از این فضا بهره جستند و خواسته‌های حداقلی‌شان را در قالب همگرایی جنبش زنان برای طرح مطالبات در آستانه انتخابات مطرح کردند؛ خواسته‌هایی که در واقع کف مطالبات زنان بود و طرح آن تاثیر مهمی در فضاسازی در کل جامعه داشت."

بدون ججاب اجباری در پاریس

به گفته وی، "این تصمیم هم یک حرکت در همین جهت است. سفارت‌های جمهوری اسلامی در دیگر کشورهای دنیا و همچنین حوزه‌های رای‌گیری نمایندگان نظامی هستند که زنان ایران را از حقوق فردی و اجتماعی‌شان محروم می‌کنند. یکی از این حقوق انتخاب پوشش است".

از دیدگاه ساقی لقایی روز برگزاری انتخابات به عنوان نماد دموکراسی، فرصت مناسبی برای طرح نمادین این موضوع به عنوان یکی از مطالبات زنان و نشان دادن تناقض سرکوب زنان با دموکراسی در نظام حاکم بر ایران بود.

صدای یک اعتراض

لیلا موری نیز در پیوند با اینکه این حرکت اعتراضی نسبت به حجاب اجباری، چقدر در فضای ملتهب انتخاباتی شنیده خواهد شد، می‌گوید: "شرایط بین‌المللی خاورمیانه در دو دهه گذشته به گونه‌ای بوده است که به ضرر گفتمان سکولار فمینیستی در منطقه تمام شده است. رویکرد اسلام‌هراسی در غرب باعث شده که بسیاری از نیروهای برابری‌خواه به خصوص سازمان‌های حقوق بشری و حقوق مدنی بحث حجاب را به جز وقتی که صحبت در خصوص مخالفت با حجاب زنان مسلمان در کشورهای غربی است، با سکوت برگزار کنند. در این میان مسئله حجاب اجباری زنان در کشورهایی مثل ایران و عربستان در بهترین حالت نادیده گرفته شده و در بدترین حالت به عنوان یک سنت محلی به آن نگاه شده که غیر قابل اعتراض و انتقاد است."

ساقی لقایی: روز برگزاری انتخابات، که نماد دموکراسی است، فرصت مناسبی برای طرح این موضوع به عنوان یکی از مطالبات زنان و نشان دادن تناقض سرکوب زنان با دموکراسی در نظام حاکم بر ایران است.

این فعال حقوق زنان با بیان اینکه همیشه خطر شنیده نشدن صدای زنان وجود دارد، اضافه می‌کند: "همیشه در طول حرکت‌های اجتماعی تاریخی صدای زنان به اسم همبستگی و همراهی با جنبش‌ها وادار به سکوت شده است، اما حرکت اعتراضی زنان در روز انتخابات، شاید بار دیگر بحث حق انتخاب پوشش به عنوان یکی از حقوق اولیه زنان را یاد آوری کند."

نگاه مخالفان

لیلا موری معتقد است حرکت اعتراضی زنان در روز انتخابات، نشانه این خواهد بود که آنها اگرچه همراه با حرکت‌های اجتماعی‌ هستند و شماری از آنها در حال حاضر این همراهی را با دادن رای نشان می‌دهند، ولی در عین حال حقوق‌شان را فراموش نمی‌کنند.

این ایده اما از همان ابتدا مخالفت‌هایی را نیز در پی داشت. پروین اشرفی، یکی از مخالفان این ایده بدون آنکه مخالف اعتراض به حجاب اجباری باشد طرح آن در روز انتخابات را "ترفندی برای کشاندن زنان به پای صندوق‌های رأی" می‌داند و می‌گوید: "مبارزه با حجاب اجباری یکی از مطالبات اولیه زنان است که من به آن بسیار اهمیت می‌دهم، اما اگر می‌خواهیم رفتن به جلوی سفارت را سازماندهی کنیم، باید حتماً با این مضمون و برای افشای همین کاندیداها باشد و گفتن اینکه آنها هیچ تغییری در موقعیت زنان، از جمله در رابطه با مسئله حجاب اجباری به وجود نخواهند آورد."

برخی زنان شرکت‌کننده در انتخابات اما از منظری دیگر با این ایده مخالف بودند.

سوده راد یکی از اعضای این کمپین که روز انتخابات در برابر حوزه رای‌گیری مستقر در سفارت ایران در پاریس این ایده را با زنان حاضر در آنجا مطرح می‌کرد، می‌گوید که بسیاری از مخالفان این ایده خودشان به حجاب اجباری اعتقاد نداشتند و فقط هنگام ورود به سفارت روسری به سر می‌کردند.

رای بدون حجاب در لس آنجلس

گروه دیگری نیز بر اساس استدلالی تکراری که از همان روزهای نخست انقلاب بارها مطرح شده است، معتقد بودند: "برای ما مهم نیست یک دقیقه روسری سر کنیم و این اصلاً جزو مشکلات مهم نیست. این همه زن در ایران روسری سر می‌کنند ما هم مثل آنها سرمان می‌کنیم. با روسری سر کردن که قرار نیست بمیریم."
شماری دیگر نیز بدون آوردن استدلال و بحث می‌پرسیدند: "خودت بدون روسری رفتی داخل سفارت یا می‌خوای ما رو بفرستی جلو؟"
برخی نیز می‌گفتند : "هر وقت برای دادن رای به سفارت می‌آمدیم، مخالف‌های جلوی در ما را سفارتی و جاسوس و ابله صدا می‌زدند. همیشه پیشداوری می‌کردند. حالا از ما می‌خواهید بدون روسری رای بدهیم. بگذارید ما زندگی‌مان را بکنیم."
در لندن نیز برخی زنانی که روسری‌های خود را به گردن آویخته بودند تا هنگام ورود به سفارت آن را بپوشند، می‌گفتند از این ایده استقبال می‌کنند، اما به‌خاطر رفت و آمد به ایران و کارهای اداری که با سفارت دارند، ترجیح می‌دهند این چند دقیقه را روسری بر سر بیندازند.
آنها نگران بودند که در صورت نداشتن حجاب مانع رای دادن آنها شوند یا برایشان مشکل درست کنند. شماری نیز که بدون روسری در سفارت رای دادند اینطور ترجیح دادند که عکس‌شان در صفحه فیس‌بوک این کمپین منتشر نشود.

پوشش اسلامی و قوانین سفارتخانه‌ها

نگرانی‌ها البته بی‌پایه نبودند. با وجود اینکه در لندن، دابلین، پاریس، اسلو، هامبورگ، کوالالامپور و .... هیچ برخورد نامناسبی با زنان بی‌حجاب نشد و بسیاری از آنها عکس‌های خود را هنگام دادن رای در شبکه‌های اجتماعی اینترنتی منتشر کردند، اما در واشنگتن و استانبول مانع از ورود زنان بدون حجاب شدند و به آنها گفته شد تنها با روسری می‌توانند وارد سفارت شوند.

حرکت‌هایی چون ورود بی‌حجاب به سفارتخانه‌ها برای دادن رای، شاید بتواند علاوه بر اعلام اعتراض نسبت به تبعیض‌های جنسیتی، فرصتی مناسب برای باز کردن باب گفت‌وگو درباره حرکت‌های اعتراضی بدون هزینه یا کم هزینه در میان زنان باشد.

بخشی از زنانی که این ایده مورد توجه‌شان قرار نگرفت، افرادی بودند که با وجود قوانین جمهوری اسلامی مبنی بر اینکه سفارتخانه‌های ایران به منزله خاک این کشور هستند و رعایت قوانین ایران از جمله حجاب در آن الزامی است، تجربه حضور بدون حجاب در سفارت را داشتند و می‌گفتند "خود زن‌ها هستند که می‌ترسند و داوطلبانه حجاب می‌پوشند" به گفته یکی از آنها حضور بی‌حجاب در سفارتخانه‌های ایران در کشورهای مختلف، به‌‌خصوص برای آنها که به ایران نمی‌روند، "هنر" نیست و نمی‌توان آن را یک شیوه مبارزه محسوب کرد.

با این حال نگاهی به تجربه شمار بیشتری از زنان ایرانی نشان می‌دهد که حضور بدون حجاب در سفارتخانه‌های جمهوری اسلامی همیشه هم آسان و بدون ممانعت نبوده است.
لوا زند در این زمینه می‌گوید: "برخی زنان ایرانی در کشورهای مختلف تجربه بی‌حجاب رفتن به سفارت ایران را در کشورهای خودشان داشتند. در آمریکا هم در حوزه‌های رای‌گیری خارج از واشنگتن دی سی تاکیدی بر حجاب تا حالا نشده بود، اما خود من تا به حال دو بار- برای کار اداری- به دفتر حافظ منافع جمهوری اسلامی ایران در واشنگتن رفته‌ام و در هر دوبار از من خواسته بودند که روسری سرم کنم تا به کارم رسیدگی شود. بنابراین فکر می‌کردم برای دادن رای هم- که در همان دفتر است- باید روال اینطور باشد و این شد که در پی شنیدن این تصمیم جمعی، مصمم شدم برای دادن رای بدون حجاب بروم."

رای بدون حجاب در پاریس

برای نازی عظیما، خبرنگاری که تجربه حضور بدون حجاب در سفارتخانه‌ جمهوری اسلامی ایران را داشته نیز این تجربه همیشه بدون دردسر نبوده است. او در صفحه فیس‌بوک این کمپین نوشته است: "من همیشه بدون حجاب به سفارتخانه‌های جمهوری اسلامی رفته‌ام و جز یک ماه پیش در واشنگتن که نگهبان امنیتی ایرانی مرا تهدید به اخراج از دفتر نمایندگی کرد هیچگاه با مانعی روبه‌رو نشدم. متاسفانه همه خانم‌های ایرانی در خارج از کشور که با سفارتخانه‌ها کار دارند از ترس یا از سر محافظه‌کاری، خودخواسته حجاب می‌گذارند تا مثلا کارشان راه بیفتد در حالی که من بدون حجاب رفته‌ام و کارم هم راه افتاده است."
او اضافه کرده است: "یک‌ماه پیش که مامور جمهوری اسلامی در دفتر نمایندگی در واشنگتن با من بر سر حجاب جرو بحث می‌کرد، عده زیادی خانم و آقای مسن و جوان  پشت سرم ایستاده بودند و نه تنها یک نفر از آنان حرفی در دفاع از من نزد، بلکه طوری پابه پا می‌کردند و در قیافه‌شان حالت دلخوری از من وجود داشت که من به خاطر آنها کمی کوتاه آمدم. این بار اما خیال داشتم که بدون حجاب بروم و پای تهدید مامور هم بایستم. حالا این کمپین برایم باعث امیدواری شده و مرا در تصمیمم مصمم‌تر می کند."
در واقع به نظر می‌رسد باوجود نبود برخوردهایی یکسان در پیوند با شیوه پوشش زنان ایرانی در سفارتخانه‌های این کشور، همچنان بیشتر زنان مراجعه‌کننده‌ که در زندگی روزمره خود حجاب اسلامی ندارند، با رعایت حجاب به سفارتخانه می‌روند. از همین رو حرکت‌هایی چون ورود بی‌حجاب به سفارتخانه‌ها برای دادن رای، شاید بتواند علاوه بر اعلام اعتراض نسبت به تبعیض‌های جنسیتی، فرصتی مناسب برای باز کردن باب گفت‌وگو درباره حرکت‌های اعتراضی بدون هزینه یا کم هزینه در میان زنان باشد. حرکت‌هایی که گرچه از سال‌ها قبل به صورت آرام و فردی از سوی شمار اندکی از زنان پیگیری می‌شد، اما هیچگاه عزمی عمومی برای اجرای آن وجود نداشت و نتوانست نشانگر خواسته عمومی زنان برای حق انتخاب پوشش‌شان باشد.

 در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • m s

    مردم زینت نظام نیستند بلکه ولی نعمت آن هستند http://mehre1.blogfa.com/post/676 متاسفانه بسیاری اقشار جامعه مثل جوانان، افراد مجرد، زنان و دختران، افراد بیکار، دانشجویان، روستاییان، زنان بی‌سرپرست، پسران و مردان جوان مشمول خدمت سربازی اجباری، دختران دم بخت، سالمندان محروم از حمایتهای اجتماعی، معتدان، حتا زندانیان و خانواده هایشان، همگی از اقشاری هستند که سالیان سال است به امید توجه حکومت به آنها و دستکم به رسمیت شناختن حقوق بدیهی انسانیشان پای صندوق رای نظام میایند و نظام هم هر بار حضور آنها به مثابه تایید خود می‌انگارد هر چند این تلقی و برداشت چندان پسندیده ندارد، چون نمیشود انتخاب فلان جزء را به کلیت یک نظام نسبت داد و مثلا اگر عکس قضیه پیش بیاید، مثل یکباری در انتخابات شوراها پیش آمد! در واقع معقولتر است هر چیزی جای خودش باشد. ولی همین که خر مراد از پل بگذرد، یادش میرود چه کسانی رایهایشان را به صندوق میریزند. آیا نظام نباید به حقوق آنها توجه کند. مثلا آزادی در پوشش و سبک زندگی آنها؟ اینکه بتوانند از تفریحات سالمی چون رفتن به استادیوم یا موسیقی و آواز خواندن بهره ببرند؟ همان مردمی هستند اکثریتشان در خانه ماهواره استفاده میکنند و بنا بر آمار رسمی خودتان، 60٪ خانواده‌ها ماهواره دارند ولیاز همان خانوداه ها 72٪ افراد آمدند پای صندوق رای! همانهایی که با مانتو آمدند پای صندوق رای و نه با چادر مشکی. همانهایی که با کروات آمدند پای صندوق رای. همانهایی با تیشرت و موفشن پای صندوق رای آمدند. همانهای که حتا بی حجاب پای صندوق رای امدند. همانهایی که بخاطر پوششان در رسانه ها و فیلم و سریال به عنوان افراد خلافکار و بزهکار و معتاد معرفی میشوند. همانهایی که نامهای ایرانی اصلیشان همچو جمشید، فریدون، داراب/داریوش، خسرو، کیان، کیوان، پری، مینا، ماندانا... بعنوان بزهکار معرفی میشوند. متاسفانه اینگونه تبلیغات علیه افرادیکه سبک زندگی متفاوت با سیاسی-ایدئولوژیستهای بنیادگرا دارند در جامعه ضربه میخورند و گاه بیخودی و به نا حق در مظان اتام و سوءظن قرار میگیرند! آیا پیدا کدن راه حل برآوردن نیاز و خواست این اقشار سختر از حکم سقط جنین است که فقه اسلامی و شیعه مدعی پویایی دارد؟! در حالیکه ادیان مسحیت و یهودیت براحتی توانسته اند خودشان با نیازهای روز طبیق دهند چرا فقهای اسلامی و شیعه با مظاهر جدیدی ناسازگاری میکنند؟ اینکه نشود آلات موسقی را نشان داد یا خواندن زنان و استفاده از کروات و سختگیری در پوشش خانمها. در حالیکه مسیحیت با استفاده همین آزادیهای معمولی روز به روز بر جمعیتش میفزاید؟ البته همه مطالبم به عنوان سوال طرح کردم تا بهانه برای افرادی متحجر و دگم بوجود نیاید. فقط بدانیم تا ابد این وضعیت ادامه نمیتواند یابد که مردمی بیاند پای صندوق و در عوض خواستها و نیازهای اولیه شان نادیده گرفته شود! فرصتها تا ابد نخواهند بود! این خواستها و نیازها هیچ هزینه بر دوش حکومت نمیگذارد و بر عکس باعث خواهد شد حکومت از صرف هزینه های سنگین مادی و معنوی برای تبلیغ و ممانعیت و امور کیفری و قضایی و انتظامی صرف نکند! یا اینکه بیخودی با شوی کشف حجاب در رسانه بیگانه، ضربه تبلیغاتی نخورد! به نظر من همانند کشوری چون مالزی بهترست کارها مربوط به سبک زندگی مانند پوشش را به مراکز و نهادهای مردمی واگذار کرد تا از طریق کار فرهنگی و تبلیغی انجام شود و نه با اجبار نوعی تظاهر و ریاکاری گسترش یابد و آتویی برای پروپاگاندای دول رقیب یا متخاصم قرار گیرد! برخی از آزادیهای اجتماعی و خصوصی مردم اصلاً هیچ هزینه یی برای حکومت ندارد و اتفاقا تاثیر مثبتی در رضایتمندی مردم و تبلیغ برای اسلام خواهد داشد.

  • fari

    جالب بود من خودم هم بدون حجاب رفتم رای دادم ولی چیزی که در همه این عکسها شاهد بودم وخودم هم این کار را کرده بودم دستمالی بود که بر گردن همه بود که اگر اعتراضی دیدند بندازن سرشون !در ضمن در فیس بوک خانمی نوشته بود که برای انتخابات همیشه بیحجاب میرفته چون اونا اونموقع براشون رای مهمه نه حجاب .....

  • raha

    این حرکت بدون نتیجه و در رویا انقلابی که با جمهوری اسلامی مثل این میماند که بگوئید من خودم با آنها همبستر شدم قبل از آنکه آنها به من تجاوز بکنند.

  • سارا

    خانم رهای عزیز معنی این حرکت این بود که حتی پای صندوق رای هم حواسمون به خواسته های جنسیتی مون هست و بعد از 35 سال به هر دلیلی که داریم رای می دهیم همچنان به حجاب اجباری اعتراض داریم

  • raha

    ای سارا  ای سارا   ***اگر به حجاب اجباری اعتراض دارید چرا رای میدهید؟آیا میتوانید بگویید به کدام ناجی و آزاده خواه رای دادید؟خواسته های جنسیتی خودتان را از آن ملا (روحانی ) میخواهید ؟حتما خیلی احساس مبارزه و روشنفکری تمام وجودتان را فرا گرفته .متاسفانه ما مردم ،مردمی هستیم بی ثبات و بی خرد.امید وارم آن میجویید بیابید .اما دریغ با وجود چون شماها دایی جان ناپلئون های دنیای مجازی این ره به ترکستان است.شماها فقط یک گروه بسیار بسیار بزرگ اپوزیسیون قلابی هستید که شفافیت مبارزه را غبارآلود کردهاید.   رژیم هم به چنین اوپوزیسیونی نیاز دارد.اگر وجدان دارید، باز می گویم اگر وجدان دارید،آیا تحقیقی کردید که این ناجی شما کیست ؟یا از روی احساسات بچه گانه و برای خودنمایی رای دادید؟ فقط یک سطر کوچک در مورد این حضرت که شما خواسته های جنسیتی  خودتان را میخواهید :حسن روحانی طی سی و چهارسال گذشته مسئولیت مهمترین پستهای امنیتی رژیم را بعهده داشته است و در دوره ولایت فقیه خامنه ای نیز درکنار داشتن پست رییس مذاکرات اتمی رژیم باغرب و امریکا عصو خبرگان نیز می باشد. از ماست که بر ماست و این همان تف سربالاست عزیز.  

  • raha

    عزیزانی که در خارج از کشور به این مجاهد بزرگ و ناجی خودتان آیت‌اللّه روحانی رای دادید و پیروز شدید ، خواهشمند هستیم لطف کرده برگردید کشور عزیزتان و به رئیس جمهور عزیزتان کمک کنید .شما جای ما را هم تنگ کردید.شتر سوار‌ی که دولا دولا نمی‌شود.

  • میترا

    در استرالیا ، اکثر زنان که به جمهوری اسلامی رای دادند ، حجاب اسلامی نداشتند و تنها چیزی که برای آنها معنا نداشت ، دهن کجی به قوانین جمهوری اسلامی بود . و جالب آنجا بود که اکثر آنها یک شال دور گردنشان بود که اگر مجبور شدند محجبه شوند ولی تنها چیزی که برای سفارت در اینجا مهم نبود ، حجاب بود . در ضمن وقتی از سالنی ( رستوران پارا ویلا ) بیرون می آمدند ،دستهایشان پر از شیرینی بود . عزیزان با بیان حقیقت ، مبارزات زنان در ایران را پاس بداریم .