ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

سعدیه در شیبِ فروپاشی

رضوان محمدی ــ بنایی که محسن فروغی و علی صادق در سال ۱۳۲۴ به عنوان آرامگاه سعدی ساختند، رو به فروپاشی‌ست. به بازسازی بنا فقط حدود یک میلیارد تومان اختصاص داده شده است.

در سالگرد فروریختن ساختمان متروپل در آبادان که آیینه‌ی تمام‌نمای فساد بود، خبرها و تصاویری از بنای سعدیه شیراز منتشر شد که نشان‌دهنده‌ی وضعیت بسیار اسف‌بار آرامگاه سعدی است. این احتمال وجود دارد که بنای سعدیه هم مانند متروپل فروبریزد.  

مشکلات زیرساختی یا ضعف مدیریتی؟

بنای سعدیه مانند هر بنای دیگری در طول زمان در معرض فشارهای بیرونی قرار داشته و عجیب نیست اگر بعد از ۷۰ سال نیاز به مرمت و بازسازی داشته باشد. با این حال سیدمؤید محسن‌نژاد، مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان فارس مشکل را به سازندگان مربوط کرده و گفته است:

بررسی‌های علمی انجام شده از میزان آسیب‌های وارده به آرامگاه این شاعر بزرگ ایرانی در ۱۶ ماه گذشته نشان می‌دهد که این بنا دارای مشکلات استحکامی بوده است.

این مقام مسئول ادعا کرده بود که گنبد، لوستر، بقعه، ایوان و باغچه‌های آرامگاه دارای مشکل زیر‌ساختی هستند. محسن‌نژاد اما توضیح نداد که اگر بنا از قبل مشکل زیرساختی داشته، چرا زودتر از اینها خود را نشان نداده و اساسا بررسی‌های انجام شده، چه آسیب‌هایی را نشان داده است؟ چه کسی مسئول چنین ضربه‌ای به بنای ثبت شده در فهرست میراث ملی بوده است؟  

یکی از اتفاقات مهم در سال‌های اخیر، ادغام دو فضای قدیم و جدید بنای سعدیه بود که واکنش صاحب‌نظران و دوست‌داران بناهای فرهنگی را به دنبال داشت. طراحان بنای سعدیه، با نظر به اصول طراحی باغ‌های ایرانی، بنای مرکزی و محوطه‌ی آن را طراحی کردند. بعدها در کنار محوطه‌ی اصلی و قدیمی سعدیه، فضای سبز دیگری ساخته شد که با یک دیوار از فضای قدیمی جدا شده بود. مدیریت میراث فرهنگی تصمیم به برداشتن دیوار گرفت و دو فضای قدیمی و جدید را در هم ادغام کرد. با این اقدام اما بافت سنتی و اصالت سعدیه از بین رفت. یک کارشناس میراث فرهنگی در مصاحبه با خبرگزاری مهر گفته است:

 فضایی که در محوطه جدید آرامگاه ایجاد شده بود به لحاظ مبلمان آرامگاه امری پسندیده محسوب می‌شد که البته وجود دیوار و درب میانی این دو محوطه به طور مشخص جدید و قدیم بودن فضا را برای بازدیدکنندگان ملموس می‌کرد اما با حذف این بخش میانی برخی از دوست‌داران میراث فرهنگی نگران این هستند که مبادا شأنیت اثر با توسعه فضای سبز پیرامونی بنا اندک‌اندک در حد یک پارک تفریحی نزول پیدا کند.

در پاسخ به این نگرانی‌ها، عبدالرضا نصیری، معاون وقت میراث فرهنگی شیراز گفته بود: «کارمان قابل دفاع است.»

تغییر بافت فرهنگی سعدیه

علاوه بر تغییرات ساختاری در بناهای تاریخی، از جمله در آرامگاه سعدی، تغییر کاربری این بنا نیز بافت فرهنگی این مجموعه‌ها را تحریف و دگرگون کرده است. در سال‌های اخیر، زیرزمین سعدیه به چایخانه‌ی سنتی تبدیل شده است. در محوطه هم غرفه‌های متعددی ساخته شده که در آنها انواع آش و دوغ فروخته می‌شود. سیاوش آریا، فعال میراث فرهنگی استان فارس درباره برپایی غرفه‌های مختلف مواد خوراکی و زیورآلات چینی در برخی بناهای تاریخی و زیر نظر میراث فرهنگی گفته است:

 این غرفه‌ها جایگاه، اَرج و منزلت آثار تاریخی را زیر سوال برده و باعث نگرانی و اعتراض کُنشگران میراث فرهنگی و گردشگری شده است، حتی کار به جایی رسیده که در خانه-موزه‌ی تاریخی «زینت‌الملک» و باغ‌موزه‌ «نارنجستان قوام»، «آرامگاه سعدی» و «حافظ»، بخش زیادی از فضاها و حتی اتاق‌های آن را به بهره‌برداران واگذار کرده و صحنه‌ زشت و ناخوشایندی را به نمایش گذاشته‌اند.  

شکاف‌ها و اعوجاج‌ها

تصاویری که اخیرا خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) از آرامگاه سعدی منتشر کرده، نشان دهنده‌ی شرایط بحرانی سازه است. تصاویر منتشر شده را به دو دسته می‌توان تقسیم کرد. بخش از تصاویر که به مشکلات سطحی بنا اشاره دارد و بخش دیگر که وضعیت بغرنج سازه را فاش می‌کند. تقریبا در همه‌ی موارد، می‌توان نمای بیرونی سازه را مستقل از اسکلت سازه در نظر گرفت. اغلب آسیب‌هایی که به سازه وارد می‌شود، در سطح باقی می‌ماند. اما اگر سازه در معرض فرونشست زمین قرار گیرد، یا به واسطه‌ی نفوذ رطوبت، بخشی از سازه نشست کند، در آن صورت موضوع خیلی حساس است. نکته‌ای که باید در نظر داشت این است که اگر تصاویر فقط آسیب‌های سطحی را نشان می‌داد، نمی‌شد پی به وضعیت خود سازه برد. به بیان دیگر اگر نمای سازه دچار شکاف یا ریزش شود، به معنای آسیب به پی و یا ساختار اصلی بنا نیست.

 تصویر شماره ۱ نشان‌دهنده‌ی آسیب به کاشی‌های تزیینی است.

آرامگاه سعدی. عکس: محمد دهداری. ایسنا
سنگ‌های مرمر دو ضلع از اضلاع شش گانه درون آرامگاه که کتیبه‌هایی لاجوردی در داخل آنها کار شده از دیواره جدا شده و کاملا لق است.

اینکه چه عاملی موجب چنین شکست‌هایی در کاشی‌های تزیینی شده، البته شایسته‌ی بررسی است و در عین حال لازم است که این آسیب‌ها به شکل اصولی مرمت شود. با توجه به اینکه بیش از ۷۰ سال از ساخت این بنا می‌گذرد، احتمال دارد که سنگ‌هایی که در اطراف ستون‌ها کار گذاشته شده‌اند، از جای خود حرکت کرده و لق شده باشند. در تصاویر منتشر شده، دیده می‌شود که به کلاف‌های فلزی، سنگ‌ها را در جای خود محکم کرده‌اند. یعنی به ساده‌ترین شکل ممکن، مشکل را رفع کرده و دیگر توجهی به این مهم نداشته‌اند که آیا در مرمت بناهایی از این دست، می‌توان با کلاف فلزی سنگ‌ها را در جای خود محکم کرد یا راه اصولی را باید یافت که هم مشکل را رفع کند و هم موجب خدشه در زیبایی بنا نشود. (تصویر۲ )

آرامگاه سعدی. عکس: محمد دهداری. ایسنا
اگر سازه آرامگاه سعدی تقویت نشود به زودی بخشی از آن فرو خواهد ریخت

 برخی از این تصاویر نشان می‌دهد که خود سازه در معرض فشار قرار دارد. اینکه این فشار از چه ناحیه‌ای و چرا به سازه وارد شده، البته جای بررسی دقیق دارد. در یکی از تصویرها دیده می‌شود که پنجره‌ی بلند فلزی، چنان موجی برداشته که در نگاه اول به چشم می‌آید. موج برداشتن این پنجره‌ی فلزی به معنی فشار ساختاری به قاب پنجره است. (تصویر۳)

آرامگاه سعدی. عکس: محمد دهداری. ایسنا
این پنجره به سبب فشاری که سازه طی ۷۰ سال روی آن آورده شکم داده و در حال درهم پیچیده شدن است و نیاز به مرمت فوری دارد.

تصویر دیگر نشان می‌دهد که دو سنگ مرمر از یک راستا خارج شده‌اند که اگر با تصویر شماره ۳ در نظر گرفته شود، به معنای فشاری است که علاوه بر قاب پنجره‌ی بلند، به دیوار هم وارد شده است. این فشار می‌تواند یا از ناحیه‌ی سقف و گنبد باشد و یا از ناحیه‌ی کف و پی. هر چه هست نشان دهنده‌ی فشاری است که به سازه وارد می‌شود. (تصویر۴)

آرامگاه سعدی. عکس: محمد دهداری. ایسنا
سنگ‌های مرمر دو ضلع از اضلاع شش گانه درون آرامگاه نیز که کتیبه هایی لاجوردی در داخل آنها کار شده از دیواره جدا شده و کاملا لق است.

یک مهندس سازه در گفت‌وگو با ما تاکید کرد که در بنای سعدیه، دو نوع آسیب ظاهری و عمقی قابل مشاهده است و با در نظر گرفتن مجموع مشکلات سازه، نگرانی بیشتر می‌شود. مشکلات سازه کم‌کم بروز می‌کند. مدیریت مجموعه می‌بایست با آشکار شدن اولین نشانه‌ها از مشکلات سازه، درصدد رفع آنها برمی‌آمد. اکنون باید گفت همه‌ی کسانی که در سعدیه مسئولیت داشته‌اند، هر یک به فراخور مسئولیت، باید به افکار عمومی پاسخ دهند که دقیقا به چه کاری مشغول بوده‌اند که ظاهر شدن تدریجی آسیب‌ها توجه آنها را جلب نکرده است؟

از سوی دیگر بنای سعدیه در تمام طول سال میزبان گردشگران و بازدیدکنندگان بسیار بوده است و از آنجا که بنای سعدیه مدام در مرکز توجه قرار داشته، انتشار تصاویر از مشکلات بنا به این معنا خواهد بود که خلل و آسیب‌های وارد شده به سازه چندان هم قدیمی نیست. تقریبا به روالی ناخوشایند تبدیل شده که مسئولان میراث فرهنگی با سوءاستفاده از همه‌ی فضا و محوطه‌ی بنا در جهت درآمدزایی، به کل مجموعه فشار بیش از حد وارد می‌کنند. تمام اجزای بناهایی از این دست، در طراحی تعریف خاص خود را داشته است. هر جزء از کل مجموعه، یا کارکرد فنی روشن دارد و یا در جهت برجسته کردن فرم است. سوءاستفاده از بخش‌ها و اجزایی که باید کارکرد فرمی داشته باشد و ایجاد بازارچه‌های گردشگری مانند آش‌فروشی و چایخانه، مجموعه‌ی فرهنگی را به بازار مکاره تبدیل می‌کند؛ چنان که بسیاری از بناهای فرهنگی چنین شده و اعتراض علاقه‌مندان را در پی داشته است.

کارِ دست است!

در حالی که مرمت آثار باستانی به یکی از پیچیده‌ترین تخصص‌های هنری تبدیل شده، و جایی برای آزمون و خطا باقی نمانده، مدیران حوزه‌ی میراث فرهنگی به خوبی نشان داده‌اند که در آزمون و خطا تا چه اندازه ثابت قدم هستند. در ماجرای آبروریزی گنبد مسجد جامع عباسی، وقتی خبرنگار از اعوجاج پدید آمده در گنبد سوال کرده بود، مسئول مربوطه پاسخ داده بود: «کار دست است».  

 گنبد مسجد جامع عباسی چندین ترک داشت و سرانجام تصمیم گرفته شد که ترک‌ها رفع شود. داربستی نصب کردند که ۱۳ سال باقی ماند و وقتی که سرانجام داربست را باز کردند متوجه شدند که نه تنها گنبد از حالت قرینه خارج و دچار اعوجاج شده، بلکه داربست به برخی از کاشی‌ها لطمه‌های جبران ناپذیر وارد کرده است.  

مرمت گنبد مسجد جامع عباسی همزمان با مرمت گنبد مسجد شیخ لطف‌الله به پایان رسید. اغراق نیست اگر گفته شود که گنبد در این مسجدِ بدون رواق، از درون و بیرون، اصلی‌ترین جزء بنا محسوب می‌شود. خراب کردن کاشی‌کاری گنبد کار آسانی نبوده اما مسئولان مرمت توانسته‌اند به خوبی آن را به انجام برسانند. هم مسجد جامع و هم مسجد شیخ لطف‌الله در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارند. مهدی مجابی از پیشکسوتان شناخته شده‌ی مرمت‌ میراث فرهنگی در واکنش به تخریب گنبد مسجد شیخ لطف‌الله به نام مرمت گفته بود:

برگزاری مناقصه برای چنین کارهایی شبیه آن است که جواهر کوه نور را بگذاریم و بگوییم هر کسی که ارزان‌تر گرفت، ما می‌دهیم این جواهر را بتراشد، در حالی که باید بهترین جواهرساز دنیا را پیدا کنیم و بگوییم این جواهر استثنایی است.

  این نخستین بار نیست که چنین اتفاقاتی در مجموعه میراث فرهنگی رخ می‌دهد. در تهران مدیریت موزه فرش، به شکلی عجیبی حوض‌های قدیمی را تبدیل به باغچه کرد! عزت‌الله ضرغامی وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی در یکی از انتصاب‌های خود در بخش مدیران موزه‌ای، سجاد نوروزیان از دوستان سابق خود را به‌عنوان رئیس موزه ملی فرش ایران برگزید. او همان فردی است که خود را «چلمن سیزدهم» نامیده بود و به‌اعتقاد موزه‌دارها و کارشناسان میراث فرهنگی و البته به اذعان و تأکید خودش چیزی از فرش نمی‌داند. باغچه شدن حوض‌های قدیمی از جمله اولین تصمیم‌های مدیریتی او بوده است. خود وزیر میراث فرهنگی نیز در سفر به پاسارگاد، پیگیر وضعیت کشاورزان بود تا آنجا بتوانند زراعت کنند!

تابناک درباره وضعیت مرمت آثار باستانی نوشته است: شرایط مرمت آثار تاریخی افتضاح است. بسیاری از کارشناسان میراث فرهنگی و مرمتگران با تجربه، از کار کنار گذاشته شدند و تعدادی از آنها از کشور مهاجرت کردند. برخی دیگر که در کشور ماندند به کار گرفته نشدند. مهدی مجابی، از پیشکسوتان مرمت میراث فرهنگی گفته بود:

متاسفانه واگذاری ابنیه برای مرمت، هیچ حساب کتاب مشخصی ندارد. با این آثار مانند ترمیم جوی آب و آسفالت و لوله‌کشی برخورد می‌کنند، در حالی که این نابودی تاریخ و شاهکار جهانی است.

به گفته موید محسن‌نژاد، مدیر کل اداره میراث فرهنگی استان فارس فقط حدود یک میلیارد و صد میلیون تومان اعتبار به مرمت آرامگاه سعدی اختصاص داده شده است.   باید منتظر ماند و دید مرمت سعدیه به کجا خواهد انجامید. آیا مرمت سعدیه از جنس مرمت گنبدهای مساجد اصفهان خواهد بود یا از جنس تغییرات اعمال شده در محوطه‌ی موزه‌ی فرش تهران.

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • rasi

    سلام . در ذهنم یک موضوع است . وآن اینکه قوم مغول با همه بی سوادی و وحشی گری لااقل چیز های را بوجود آوردند و عضی را دست نزدند . اما اینکه مثلا وحشی و بی سواد نباشند و فرهنگ دوست باشند . جز خرابی و آوارگی و گشته شدن جوان های مردمم و غارت به نفع خود کاری نکرده اند در حالی که در نظر بگیریم غارت در جنگ ها حداقل چیزی هم نصیب مردم میشد . پس با این قوم والضالین چه باید کرد چرا که سیاست مداران دنیا نیز به نفع خود و بدون در نظر گرفتن حقوق عامه برای نفع خودشان با این رژیم آخوندی تند رو تعامل می کنند . ایران آباد و عاری از غارت و خون ریزیم آرزوست . شهروند پشیمان ایرانی