«چگونه یک خط لوله نفت را منفجر کنیم؟»
نگاهی به کتاب آندراس مالم
در دهههای اخیر گسترش و ضرورت جنبش زیست محیطی پیوند عمیقی با دیگر مبارزات اجتماعی برقرار کرد. کتاب آندراس مالم با شجاعت گفتاری نادر از جمله در نقد جنبشهای عدم خشونت، تاملی است درباره مفصلبندی دوباره رابطه نظریه و عمل. «یادگیری مبارزه در دل دنیایی در آتش» مداخله نظری بیپروایی است در دورانی که تاکتیکها و تاثیر جنبش اجتماعی به پرسش کشیده میشود.
در هفته اخیر پلیس آلمان به محل سکونت فعالان محیط زیستیای یورش برد که مظنون به شرکت در عملیات خرابکارانه و اختلال در نظم عمومی بودند. ۱۷۰ مأمور پلیس آلمان به خانه فعالان محیط زیستی گروه «آخرین نسل» در برلین، باواریا، درسدن، هامبورگ و برخی شهرهای دیگر آلمان هجوم برده، وبسایت گروه را پایین آوردند و حساب بانکی دو عضو این گروه را مسدود کردند. طبق تحقیقات پلیس، دو تن از این فعالان مظنون به تلاش برای خرابکاری در خط لوله نفتی هستند که شهر اینگولشتات باواریا را به بندر تریسته ایتالیا متصل میکند.
اما فارغ از درستی یا نادرستی این اتهامات، آیا نمیتوان همصدا با نویسنده و فعال محیط زیست سوئدی، آندراس مالم، ادعا کرد که دوران پرهیز از خشونت و اعتراضات صلحآمیز محیطزیستی به سر آمده و برای نجات حیات روی کره زمین باید تاکتیکهای متنوعتری، از جمله تخریب اموال خصوصی و عمومی، را اتخاذ کرد؟ متن پیشرو نگاهی دارد به آخرین کتاب مالم با عنوان چگونه یک خط لوله را منفجر کنیم؟ که به تازگی فیلم داستانیای نیز با الهام از ایدههای آن به روی پرده سینماها آمده است.
ناکارآمدی خط مشیهای سنتی جنبشهای محیطزیستی
چگونه یک خط لوله را منفجر کنیم: یادگیری مبارزه در جهانی در آتش نوشته آندریاس مالم، کتاب بحثبرانگیزی است که کنشگریهای سنتی در حوزه محیط زیست و تغییر اقلیم را به چالش میکشد و از اقدامات رادیکالتر در مواجهه با بحران آب و زیستبوم حمایت میکند. این کتاب که در سال ۲۰۲۱ منتشر شده، پیامدهای سیاسی و زیستمحیطی وضعیت اضطراری آب و هوا را بررسی میکند، اثربخشی اعتراضات مسالمتآمیز را مورد انتقاد قرار میدهد و استدلالهایی را در دفاع از اقدامات خرابکارانه در جهت تغییراتی معنادار مطرح میسازد.
مالم کتاب خود را با تاکید بر شدت و فوریت بحران آب و هوا آغاز میکند. او فهرست بلندی از پیامدهای ویرانگر گرمایش جهانی، از جمله رویدادهای شدید آب و هوایی، بالا آمدن سطح آب دریاها، ازبینرفتن تنوع زیستی و جابجایی/آوارگی جوامع انسانی ارائه میدهد. به زعم نویسنده، ابعاد و فوریت بحران پیشرو چیزی بیش از رویکردهای مرسوم مانند اعتراضات مسالمت آمیز و لابیگری را طلب میکند، رویکردهایی که تا به حال نتوانستهاند تغییرات اصولی و سیستمیای را ایجاد کنند.
کتاب به بررسی تاریخچه کنشگری در حوزه محیطزیست میپردازد و نمونههایی را بررسی میکند که در آن تاکتیکهای خرابکارانه به طور مؤثری مورد استفاده قرار گرفتهاند. مالم به جنبشهایی مانند جنبش حق رأی و مبارزات حقوق مدنی اشاره میکند که از تخریب اموال عمومی و اقدامات خرابکارانه برای به چالش کشیدن ساختارهای موجود قدرت استفاده کردهاند. بنا بر استدلالهای او، پیشرفت مبارزات و رفع بیعدالتیهای دیرینه بدون این اقدامات تقریباً غیرممکن میبود.
با این حال، توجه به این نکته مهم است که گرچه کتاب عنوان تحریکآمیزی دارد، اما در واقع خشونت را تأیید یا ترویج نمیکند. مالم بحث گستردهتری را در مورد حد و حدود اقدام مستقیم و خشونتآمیز پیش میکشد و بر لزوم اجتناب از آسیب به افراد و درعوض، هدف قراردادن نهادهای مسئول تداوم بحران آبوهوایی تأکید میکند. او پیچیدگیهای اخلاقی پیرامون اعمال خرابکارانه را تصدیق کرده و بر اهمیت بررسی دقیق پیامدهای بالقوه آنها تأکید میکند.
انتخابهای فردی و تغییر سبک زندگی: مؤثر اما ناکافی
چنانکه مالم توضیح میدهد، انتخابهای فردی مصرفکننده و تغییرات کوچک سبک زندگی نمیتوانند بهطور کافی و کارآمدی به بحران آب و هوا پاسخ دهند. با آنکه اقدامات شخصی مانند بازیافت و کاهش انتشار گاز کربن مطمئناً مهم و سودمند هستند، اما به گمان نویسنده به تنهایی نمیتوانند مشکلات سیستمی ناشی از عدم اقدام بهموقع و مؤثر شرکتها و دولتها را خنثی کنند. مالم معتقد است که برای مقابله با دینامیک قدرت و ساختارهایی که تخریب محیط زیست را تداوم می بخشند، اقدام جمعی امری عاجل و ضروری است.
کتاب مالم خاطرنشان میکند که میان مناسبات سیاسی و تأثیر صنایع سوخت فسیلی بر سیاستگذاریها رابطه مهم و معناداری وجود دارد. نویسنده بر آن است که همکاری میان دولتها و شرکتها برای حفظ وضعیت موجود باعث میشود نتواند اقدامات معناداری در مورد تغییرات آب و هوا صورت بپذیرد. او کارایی راهحلهای مبتنی بر بازار و نوآوریهای فناوری را به پرسش میکشد و استدلال میکند که این راهحلها اغلب به جای ایجاد تغییرات رادیکال و عمیق، سیستمهای اقتصادی و سیاسی موجود را تداوم میبخشند.
مالم در سراسر کتاب بر ضرورت گذار عادلانه به جامعه ای پایدار تأکید میکند. او استدلال میکند که پرداختن به بحران آب و هوا مستلزم برچیدن و پیکربندی مجدد سیستمهای توزیع قدرت و ثروت است. این پژوهشگر و فعال سوئدی خواستار شکلگیری جنبش جمعیای است که الگوی اقتصادی غالب را به چالش بکشد و اشکال جدیدی از حکومت و همکاری را تقویت کند.
کتاب آندراس مالم در زمان انتشارش به خاطر عنوان تحریکآمیز و بررسی روشهای رادیکال کنشگری، جنجالها و انتقادهای قابل توجهی را برانگیخت. منتقدان میگفتند که حمایت از اقدامات خرابکارانه زندگی مردم را به خطر میاندازد و میتواند حمایت عمومی از جنبش محیط زیست را تضعیف کند. باور آنها این بود که رویکردهای قانونی و غیرخشونتآمیز احتمال بیشتری برای دستیابی به تغییرات پایدار دارند.
آغاز دورانی جدید برای جنبشهای محیط زیستی
در انتهای کتاب، مالم به یکی از اقدامات خرابکارانهای اشاره میکند که خودش به همراه گروه فعالان محیط زیست «همین اینجا» (Ende Gelände) در سال ۲۰۱۶ در آن شرکت داشته و هدف آن اشغال و تعطیلی نیروگاه برقی در شمال شرقی آلمان بوده است. او تجربه خود را چنین شرح میدهد:
نیرویی به من تزریق شده بود که از شکلی توانمندسازی جمعی ناشی میشد. سطر معروفی در دوزخیان روی زمین هست که در آن فرانتس فانون از خشونت با عنوان «نیرویی تطهیرکننده» یاد میکند. نیرویی که فرد بومی را «از نومیدی و انفعالش رها میسازد و ترس را از دل او دور میکند و عرتنفسش را به او بازمیگرداند». کمتر فرآیندهایی وجود دارند که به اندازه گرمایش کره زمین ایجاد یأس و نومیدی کنند. تصور کنید که یک روز، محل انباشت و ذخایر این احساس نومیدی در تمام جهان –خصوصاً در جنوب جهان- مفر و راه خروج خود را پیدا کنند. زمانی دوران جنبشهای محیط زیستی به سبک گاندی بود، شاید زمانی دوران جنبشهای محیط زیستی فانونی نیز از راه برسد.
امروز و دو سال پس از انتشار کتاب آندراس پالم، از تهدید به انفجار خط لوله گسلینک در کانادا و خط لوله ایتالیا-آلمان گرفته تا شکلگیری گروه فعالان مخالف خودروهای شاسیبلند (Tyre Extinguishers) در سرتاسر جهان که لاستیک خودروهای شاسیبلند را سوراخ یا کمباد میکنند، از نبرد خشونتآمیز با پلیس بر سر احداث سدی در شهر سنت سولین فرانسه گرفته تا اشغال روستای لوتسرات در آلمان و مخالفت با بهرهبرداری از معادن ذغال قهوای، به نظر میرسد دوران جدیدی از مبارزات جنبشهای محیط زیستی شروع شده است، که بیشتر از آنکه به مشی مبارزاتی گاندی نزدیک باشد، با ایدههای مبارزاتی فانون شباهت دارند.
نظرها
نظری وجود ندارد.