از بیتکوین تا هوش مصنوعی: هزینه پنهان فنآوری بر طبیعت
آب مورد نیاز یک کلاس برای هوش مصنوعی برابر تولید ۳۷۰ بیامو
رامتین شهرزاد ــ در آیندهای نه چندان دور میلیاردها نفر کاربر روزانه هوش مصنوعی خواهند بود. آیا مانند استخراج و استفاده از رمزارزها تصمیمگیران جهانی اجازه میدهند تا انواع هوش مصنوعی هم بیحساب و کتاب انرژی و آب مصرف کنند یا شیوهای بهینه و موثر با قوانینی ملی و جهانی برای آن تعیین خواهند کرد؟
هوش مصنوعی برای پایداری نیازمند مجموعهای از ماشینها (رایانه، سرور و...) است و این دستگاهها برای خنک شدن نیازمند آب شیرین هستند. پژوهشی تازه با نام «هوش مصنوعی را کمتر تشنه کنیم: رونمایی و بیان ردپای مصرف آب پنهانی مدلهای هوش مصنوعی» میگوید یک دوره آموزشی برای نسل سوم چتجیپیتی در حدود ۷۰۰ هزار لیتر آب مصرف کرده است.
مقدار آبی که برای تولید ۳۷۰ ماشین بیامو یا ۳۷۰ تسلا کافی است صرف کلاسهای درس یک هوش مصنوعی شده است. آن هم در دورانی که از غرب قاره آمریکا بگیرید تا خاورمیانه، بهخصوص ایران، کمبود آب بدل به معضلی بزرگ برای جامعه بشری شده است.
این پژوهش میگوید اگر آموزش این هوش مصنوعی به جای آمریکا و در مرکز پیشرفته مایکروسافت، در آسیا انجام گرفته بود مصرف آب آن سه برابر این رقم میشد.
در مقابل برخی پژوهشگران میگویند که هوش مصنوعی در دراز مدت میتواند راهکارهای متنوع و ممکنی برای مشکلات بشریت از جمله مشکلات انرژی و آب پیدا کند. با اینحال این سوال همیشه مطرح است که چقدر انرژی و آب صرف تولید چه میشود؟
هزینه پنهان فنآوری بر طبیعت
بررسی دانشگاه استنفورد بر هوش مصنوعی برای سال ۲۰۲۲ میلادی در موضوع طبیعت نوشته است: «پژوهشهای اخیر نشان داده که سیستمهای هوش مصنوعی میتواند اثرات محیطزیستی جدیای در بر داشته باشد.» در ادامه این بررسی میگوید یک دوره آموزشی بلوم، ۲۵ برابر یک مسافر از نیویورک به سانفرانسیکو دیاکسید کربن به اتمسفر زمین فرستاده است. البته دانشگاه استفنورد میگوید که «میتوان از سیستم هوش مصنوعی برای بهینهسازی مصرف انرژی استفاده کرد.»
در موضوع آب هوش مصنوعی به دو شکل مستقیم و غیرمستقیم نیازمند مصرف آب است: مستقیم برای خنک نگه داشتن سرورها و غیرمستقیم برای تولید انرژیای که یک سیستم هوش مصنوعی مصرف میکند. در نتیجه اینکه دستگاههایی که هوش مصنوعی بر آنها استوار است در کجا باشند، انرژی مصرفی آنها به چه شکلی تهیه شده باشد، همچنین پیشرفته و بهینهبودن هم دستگاهها و هم تولید انرژی نشان دهنده ردپای مصرف آب و مصرف انرژی این سیستمهاست.
بگذارید در مثال آشنای بیتکوین (یکی از مشهورترین واحدهای پولی فضای مجازی) به این موضوع نگاه کنیم.
برای تولید بیتکوین، نیازمند سرورهایی هستیم که به اصطلاح بیتکوین را از معدن الگوریتم آن بیرون بکشند. این سرورها اغلب در محیطهایی غیراستاندارد توسط آدمهایی سودجو مدیریت میشوند. یک پژوهش مصرف انرژی بیتکوین در سال را معادل ۲۵ تا ۵۰ میلیون تن تولید دیاکسید کربن و انباشت آن در اتمسفر زمین تخمین زده است. یا به بیانی ساده بیش از کل انرژیای که کشور نروژ در سال مصرف میکند.
یک پژوهش دیگر در دانشگاه کلمبیا متمرکز بر این ارزهای فضای مجازی میگوید تا ماه مه ۲۰۲۲، ۱۹هزار واحد مجازی به ارزش ۱,۷۵ تریلیون دلار در جهان استفاده شده و این برابر کل تولید ناخالص کشور ایتالیا است؛ کشوری که هشتمین اقتصاد بزرگ دنیاست. این پژوهش مصرف انرژی بیتکوین را برابر مصرف انرژی کشور آرژانتین معرفی میکند و میگوید:
تولید ارزهای مجازی یکی از مهمترین عوامل جهانی تولید آلودگی هوا و موثر در تغییرات اقلیمی است.
پیشبینیهای پژوهشگران میگوید مصرف انرژی ارزهای مجازی بهجای کاهش، در سالهای پیش رو اوج خواهد گرفت. آیا همین اتفاق برای هوشهای مصنوعی هم خواهد افتاد؟
هزینه پنهان هوشهای مصنوعی
پژوهشی که یک کلاس نسل سوم چتجیپیتی را برابر تولید ۳۷۰ ماشین بیامو ارزیابی کرده بود، تنها به یک مصرف آب و انرژی این هوش مصنوعی اشاره دارد. نسل چهارم چتجیپیتی در حدود یکصد میلیون کاربر دارد و تولید سختافزارهایی که کاربران استفاده میکنند بهعلاوه انرژی که این هوش مصنوعی مصرف میکند، آبی که برای خنک شدن نیازمندش است و دیگر موارد، ردپای کربنی و مصرف آب آن را فزاینده بیشتر میکند.
ردپای کربنی و مصرف آب فنآوری میتواند زیانآور باشد اگر بیحساب و کتاب به شرکتها در نظامهای اقتصادی گوناگون جهان اجازه داده شود آنگونه که میخواهند و به هر اندازه که میخواهند انرژی مصرف کنند. هوش مصنوعی در گذر ماههای اخیر، بدل به بخشی از زندگی میلیونها انسان شده است. در آیندهای نه چندان دور میلیاردها نفر کاربر روزانه این سیستمها خواهند بود. آیا مانند بیتکوین، دولتهای جهان اجازه میدهند تا بیحساب و کتاب انرژی و آب مصرف کند؟ یا شیوهای بهینه و موثر با قوانینی ملی و جهانی برای آن تعیین خواهند کرد؟ احتمالا باید برای پاسخ این پرسشها چند سالی منتظر بمانیم.
نظرها
نظری وجود ندارد.