اقتصاد بهرهکشی: چگونه نابرابری و هوش مصنوعی به اعتصاب هالیوود شکل داد؟
بیش از سه ماه است که دستکم ۱۸۰ هزار هنرمند و نویسنده آمریکایی نسبت به بهرهکشی، نابرابری و استفاده از هوش مصنوعی دست به اعتصاب زدهاند. ریشههای این اعتصاب چیست و به ما چه از آینده کار در حضور هوش مصنوعی میگوید؟
وقتی سریال «کتابشلواریها» (یا وکلا Suits) به شبکه اینترنتی نتفلیکس آمد، در فاصله دوم تا ۲۶ ژوئیه، در حدود ۳.۱۴ هزار میلیارد (بیلیون) دقیقه دیده شد و برخلاف تصویر همگانی از درآمدهای افسانهای هالیوود، شش نویسنده این سریال مشهور در کل سه هزار دلار «حق انتشار» (residual payment) دریافت کردند. این نمونهای از صدها مثال استثمار نویسندگان و هنرپیشههای هالیوود است که هفتههاست در شبکههای اجتماعی و خیابان در مورد اعتصابشان در آمریکا صحبت میکنند. این اعتصاب مشهور به «اعتصاب هالیوود» (SAG-AFTRA on strike) در نخستین هفته ماه اوت/مرداد ۱۰۰ روزه شد.
در دوم مه/۱۲ اردیبهشت امسال، با رای موافق ۹۷.۸۵ درصدِ ۱۱هزار و ۵۰۰ عضو «انجمن صنفی نویسندگان آمریکا» (Writers Guild of America or WGA) این انجمن اعلام اعتصاب کرد. چون انجمن در گفتوگو با «اتحادیه تهیهکنندگان فیلم و تلویزیون» (Alliance of Motion Picture and Television Producers) به بنبست رسید. انجمن صنفی خواستار قراردادی است که برای اتحادیه تهیهکنندگان یا بهتر بگوییم استودیوهای فیلم و سریالسازی، سالانه ۴۲۹ میلیون دلار هزینه در بر خواهد داشت. اتحادیه در مقابل قراردادی را خواستار است که سالانه برایشان ۸۹ میلیون دلار هزینه داشته باشد.
یا آنگونه که هالیوود ریپورتر به نقل از انجمن صنفی نوشت، هزینه سالانه این قرارداد تازه برابر خواسته انجمن صنفی برای شرکتهای عمده سرگرمی در آمریکا چنین خواهد بود:
- دیزنی ۷۵ میلیون دلار (۰.۰۹۱ درصد سود سالانه)
- نتفلیکس ۶۸ میلیون دلار (۰.۲۱۴ درصد سود سالانه)
- وارنر بروز و دیسکاوری ۴۷ میلیون دلار (۰.۱۰۸ درصد سود سالانه)
- پارامونت گلوبال ۴۵ میلیون دلار (۰.۱۴۸ درصد سود سالانه)
- انبیسی یونیورسال ۳۴ میلیون دلار (۰.۰۲۸ درصد سود سالانه)
- آمازون ۳۲ میلیون دلار (۰.۰۰۶ درصد سود سالانه)
انجمن صنفی نویسندگان آمریکا از ۳۵۰ شرکت تلویزیونی و فیلم/سریالسازی اینها را میخواهد:
به نویسندگان حق انتشار بهتری پرداخت کنند، از قوانین موجود بدینشکل استفاده نکنند که شبکههای اینترنتی مانند نتفلیکس شبکه تلویزیونی (broadcaster) نیستند و درنتیجه تعهدی به قوانین فعلی ندارند. پول بیشتری برای کار نویسندهها پیشنهاد کنند و امنیت کاری آنان را تضمین کنند. همچنین بودجه بیشتری برای استخدام نویسندگان بیشتری، بخصوص برای ساخت سریال کنار بگذارند و درنهایت استفاده از هوش مصنوعی در فرآیند نوشتن را بشدت محدود کنند.
با رای «فدراسیون آمریکایی هنرمندان تلویزیون و رادیو» (American Federation of Television and Radio Artists) به اعتصاب، ۱۶۰هزار عضو این فدراسیون هم به اعتصاب نویسندگان ملحق شدند تا حقوق بهتری برای کارگری هنرپیشهها و هنرمندان دریافت کنند. در صنعت سرگرمی تنها مشهورترین چهرهها یا بگوییم یک درصد نامآشناتر درآمدهای هنگفت دارند و بقیه در فقر، صورتشان را با سیلی سرخ نگه میدارند.
انجمن صنفی و اتحادیه تاکنون به یک توافق نسبی دست یافتهاند که پنج درصد درآمد نویسندگان به صندوق بازنشستگی و بیمه واریز شود. این یعنی پنج درصد درآمد نویسنده به این صندوقها برود و شرکت کارگزار هم معادل این رقم را به این صندوقها پرداخت کند.
هوش مصنوعی که تازه امسال با عرضه محصولاتی مانند «چتجیپیتی» به زندگی میلیاردها نفر از مردم وارد شده است، همینالان هم در هالیوود استفاده میشود. یک مثال آن، ساخت موجودات فضایی در سریال «تهاجم مخفی» (Secret Invasion) از شرکت مارول برای شبکه اینترنتی دیزنی است که توسط هوش مصنوعی ساخته شد. البته فقط نویسندگان نگران آینده کاری خود در گسترش استفاده از هوش مصنوعی نیستند. به گزارش ورج، هنرپیشههای هالیوود میگویند که هالیوود میخواهد حق استفاده از بدن آنها برای تولیدات هوش مصنوعی را «مجانی» از آنها بگیرد.
آینه سیاه: تصویر امروز هالیوود در سریال علمیتخیلی نتفلیکس
امسال فصل تازه «آینه سیاه» (Black Mirror) با قسمت «جوآن مزخرفه» (Joan Is Awful) در نتفلیکس شروع شد. روایت جوآن (با بازی آنی مورفی) که در شبکه اینترنتی خیالی «استریمبری» (StreamBerry) شاهد پخش سریالی تازه است که زندگی خودش را، آن هم با فاصله چند ساعت از گذر اتفاقهای روزمرهاش دنبال میکند. سلما هایک با نام خود ظاهر میشود و در این سریال نقش جوآن را بازی میکند. در گذر این قسمت مخاطب با یک «رایانه کوانتوم» روبرو میشود که سریال «جوآن مزخرفه» را برای تست یک ایده پخش میکند: اینکه زندگی تمام مشترکانش را به شکل سریال پخش کند.
آنچه «جوآن مزخرفه» را با اعتصاب هالیوود پیوند میزند وقتی است که سلما هایک به سراغ نماینده کاریاش (agent) میرود و میفهمد طبق قراردادش «استریمبری» حق استفاده از او توسط هوش مصنوعی را مجانی از او گرفته است.
گزارش مجله فنآوری و فرهنگ ورج، متعلق به شبکه رسانهای وکس (Vox Media Network) با تیتر «هنرپیشهها میگویند استودیوهای هالیوود نسخه هوش مصنوعی آنها را میخواهند – مجانی، تا ابد» مفصل به این موضوع پرداخته است. گزارشگر آنها از نمایندگان فدراسیون در جلسه مطبوعاتی شروع اعتصاب آنان در موضوع «نسخه دیجیتال هنرمندان» میپرسد و این پاسخ را از مذاکرهکننده ارشد انجمن صنفی و فدراسیون، دانکان کرابتری-ایرلند (Duncan Crabtree-Ireland) میشنود:
[اتحادیه] دیروز به ما یک پیشنهاد «پیشگامانه» هوش مصنوعی ارائه دادند. آنها میگویند که هنرپیشههای غیراصلی (background actors) بیایند و اسکن شوند، حقوق یک روز کاری را دریافت کنند و شرکتهای آنها بتواند از این اسکن، تصویر آنها، شباهت آنها را بردارد و تا ابد و برای هر پروژهای که خواستند، به هر شکلی از آنها استفاده کنند و احتیاج به هیچ رضایت و هیچ پرداختی هم [به هنرپیشهها] نباشند.
اسکات روئی (Scott Rowe) سخنگوی اتحادیه به اج گفت که این ادعا «جعلی» است و افزود:
پیشنهاد اتحادیه تنها به شرکت اجازه میدهد تا از جایگزین دیجیتال هنرپیشههای غیراصلی در همان فیلمی استفاده کند که این هنرپیشه برایش استخدام شده است. هرگونه استفاده دیگر از این هنرپیشههای غیراصلی نیازمند اجازه و توافق برای استفاده و پرداخت حداقل قیمت کار است.
استفاده از «هوش مصنوعی» همینالان هم به نگرانیها از بیکاری میلیونها نفر در آیندهای نزدیک را اوج داده است. فقط نویسندگان نیستند که نگران استفاده هوش مصنوعی از تولیدات آنها هستند. شرکتهای عمده فنآوری مثل گوگل یا زوم به هوش مصنوعی اجازه دادهاند تا از فضای مجازی به هر شکلی که میخواهد در آموزش دادن به خود استفاده کند.
سارا سیلورمن (Sarah Silverman) شرکتهای متا و اوپنایآی (صاحب چتجیپیتی) را به دادگاه فراخوانده تا برای نقض حق کپیرایت استفاده از سبک کاریاش، به او غرامت پرداخت کنند. این هنرمند، هنرپیشه، نویسنده و استندآپ کامدین میگوید بدون اجازه او یا پرداخت هیچ رقمی، چتجیپیتی سبک کاری او را آموخته و الان میتواند شبیه به او جک بسازد یا به لحن او صحبت کند و او روحش هم از این موضوع خبر نداشته است.
فقط نویسندگان و هنرپیشهها نیستند که مذاکرات «اعتصاب هالیوود» را با دقت دنبال میکنند. این نخستین اعتصاب عمده جهان در موضوع هوش مصنوعی و تاثیر آن بر کار انسانهای واقعی است. نتیجه هرچه باشد، بر تمامی جهان و کارگران و کارمندان آن تاثیر خواهد گذاشت.
اقتصاد بهرهکشی: بردگی از هنرمندان در کرهجنوبی یا آمریکا
«بازی مرکب» (Squid Game) نماد موج کرهای است که فیلمها و سریالهای این کشور را به عرصه جهانی آورده است. این سریال، بخشی از سرمایهگذاری ۲.۵ میلیارد دلاری نتفلیکس در کرهجنوبی است که تاکنون دستکم ۹۰۰ میلیون دلار سود برای این شبکه اینترنتی بههمراه داشته است. در ۲۸ روز پس از انتشار این سریال در ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۱، بیش از ۱۱۱ میلیون نفر آنها را تماشا کردند و «بازی مرکب» بدل به پربینندهترین سریال نتفلیکس تا آن زمان شد. این سریال همچنین نماد بهرهکشی از هنرمندان کرهجنوبی است.
لسآنجلس تایمز در گزارش «هنرپیشههای کرهجنوبی خواستار پرداخت بهتری برای سریالهای اوریجینال نتفلیکس شدهاند. این کمپانی مخالفت کرد»، از گسترش اعتراضهای هنرمندان به بهرهکشی از آنها از آمریکا به کرهجنوبی خبر داد. یا به نقل از یکی از هنرمندان آنها «بهنسبت فروش این سریالها، آنها را مفت فروختیم» و «عموما سود را بهبهانه شهرت جهانی رها کردیم».
خلاصه این گزارش: هنرپیشههای سریالهای کرهای مانند «بازی مرکب»، برای هر قسمت دستکم ۳۰۰ دلار دریافت کردهاند که خیلی کمتر از درآمد آنها برای بازی در سریالهای مشابه ساخت شرکتهای کرهجنوبی است. شرکت نتفلیکس «هیچ مبلغی» به آنها برای حق انتشار سریالهایشان پرداخت نمیکند. بهرغم وجود قوانین محلی، شرکت نتفلیکس برای اضافهکاری «هیچ مبلغی» به آنها پرداخت نکرده است.
شرکت نتفلیکس در مقابل، تهیهکنندههای کرهای را مقصر عنوان میکند اما این تهیهکنندهها به «لسآنجلس تایمز» گفتهاند که «سریالسازی» در این کشور به دو دوره قبل و پس از حضور نتفلیکس تقسیم شده است. آنها تلویحا میگویند که بهرهکشی از هنرمندان بهسبک نتفلیکس از آمریکا به کرهجنوبی رسیده است.
برای کارمندان سابق نتفلیکس (به جز مدیرعامل، تقریبا تمامی اعضای تیم نخستین نتفلیکس از این شرکت خارج یا اخراج شدهاند) این مدل بهرهکشی آشناست. یک مثال نامآشنای این بهرهکشی هم یکی از سریالهایی است که نتفلیکس را به شهرتی جهانی رساند: «نارنجی مد جدید است» (Orange Is the New Black)، سریالی بود از حضور یک زن سفیدپوست در زندان زنان آمریکا و روایت او از نابرابریهایی است که شاهدشان بود. از جمله اینکه زندانیها به کار تقریبا مفت برای یک شرکت مشهور لباس زیر زنانه (در سریال اشارهای به شرکت نامآشنای «ویکتوریا سیکرت» نمیشود هرچند احتمالا منظور همین شرکت است) مجبور میشوند.
این کار اجباری، برابر «متمم سیزدهم قانون اساسی ایالات متحده آمریکا» صورت میگیرد که «بردگی» را در آمریکا لغو کرد مگر اینکه فرد «زندانی» باشد. در آمریکا زندان یکی از پرسودترین سرمایهگذاریهاست و عمده زندانیان اقلیتهایی مانند رنگینپوستان هستند. انگار بردگی قانونی لغو شده باشد اما زندان را گسترش دادهاند تا بردهداری کنند.
هنرمندان «نارنجی مد جدید است» میگویند که «نتفلیکس هیچوقت پرداخت منصفانهای به آنها برای این سریال نامآشنا» نداشته است. گزارش اخیر مجله نیویورکر با تیتر «نارنجی مد جدید است نشان از پوسیدگی درون اقتصاد شبکههای اینترنتی»، از رنج آنها میگوید.
این گزارش با مثال کیمیکو گلن (Kimiko Glenn) شروع میشود که نقش بروک سوسو (Brook Soso)، زندانی ایدهگرا و بیپروای سریال را بازی میکند. او در دسامبر ۲۰۲۰ و در اوج همهگیری کووید و بیکاری عمومی هنرمندان، نامهای از نتفیلیکس دریافت میکند که برای درآمد او از «عوارض کشورهای دیگر» (the overseas levies) دو قسمت این سریال در گذر سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹ میلادی برای او دو چک فرستادهاند: یکی چهار سنت و دیگری دو سنت (هر یک دلار آمریکا، ۱۰۰ سنت است). گلن به نیویورکر گفت که وقتی نامه را باز کرده، فکر کرده: «حسم این بود که اوه، خدای من، این چقدر غمگین است».
او اخیرا در شبکه اجتماعی تیکتاک، ویدیویی از پرداختش برای کار «دوبله» منتشر کرد که میگوید «من اینقدر پولدارم!» و درنهایت جیغ میکشد «چی شد؟» او دو صفحه نامه را نشان میدهد که فهرستی بلند از کارهایش است و حق انتشار دریافتی او «۲۷ دلار و ۳۰ سنت» است.
یا آنگونه که یک عضو «انجمن صنفی نویسندگان آمریکا» در صفحه «چرا اعتصاب کردیم» وبسایت آنها بدون آنکه نامش را عنوان کند گفت:
در آخرین سریالی که ساختم، سه ماه در بروکلین [در شهر نیویورک] زندگی کردم و هفت روز هر هفته، میانگین ۱۲ ساعت کار کردم، در تلاشی ناامیدانه برای کسب موفقیت با ابزارهای محدودی که در دسترسم بود. به من این انتخاب را دادند تا یا یک نویسنده دیگر سر صحنه فیلمبرداری حاضر باشد یا اینکه یک تهیهکننده-کارگردان داشته باشیم. هر دوی اینها مشاغلی سنگین هستند، اما باید انتخاب میکردم. نویسندهای با استعداد را برگزیدیم، هرچند حجم کار نوشتن بهعلاوه تهیهکنندگی ساعتهای بیشتری از توانم را گرفت. رکوپوستکنده، باید کار را تمام میکردم اما هزینهاش بیمار شدنم بود. این شیوه کار، ناپایدار است.
نیویورکر نوشت یک دهه پس از پخش «نارنجی مد روز است» هنرپیشههای آن «نسبت به پرداخت حقوقشان چه در گذر پخش و چه در سالهای پس از آن»، «احساس عمیق ناامیدی» دارند. ناامیدیای که در میان نزدیک به ۱۸۰ هزار هنرمند و نویسنده در آمریکا موج میخورد. آنها بهرغم فشار مالی کار نکردن بیش از سه ماه است دست به اعتصاب زدهاند و همچنان امیدوار به تغییر هستند. تغییری که برای سرمایهگذاران شرکتهای عمده سرگرمی در حد پول خرد خرج خواهد داشت، البته اگر بیخیال ایده اقتصاد بردگی و بهرهکشی بشوند.
نظرها
نظری وجود ندارد.