«مرگ مشکوک» جواد روحی در زندان نوشهر
جواد روحینژاد در زندان نوشهر به طرز مشکوکی جان باخته است. وکیل او مرگ این معترض بازداشت شده در شهریور ۱۴۰۱ را تایید کرده است.
جواد روحی از بازداشتشدگان در اعتراضات گسترده به قتل ژینا (مهسا) امینی که به خیزش زن، زندگی و آزادی در ایران شهره شد، در زندان جانش را از دست داده است.
مجید کاوه، وکیل مدافع او ظهر نهم شهریور به نقل از خانواده روحی این خبر را تایید کرد. او نوشت: متاسفانه حسب اطلاع خانوادهى موكل جواد روحى، وى ساعاتى پيش در زندان نوشهر فوت شده است.
کاوه اطلاعات بیشتری در باره علت مرگ موکلش بیان نکرده است.
مرکز رسانهای قوه قضاییه هم «مرگ» جواد روحی در زندان را تایید کرد. به نوشته میزان نیوز او ساعت ۳:۴۵ دقیقه بامداد به دلیل تشنج به بیمارستان بهشتی نوشهر منتقل شد، اما «با وجود اقدامات کادر پزشکی این فرد در بیمارستان فوت میکند.»
این مرکز گفته است که تحقیقات مربوط به «سم شناسی» برای بررسی علت فوت به پزشکی قانونی تحویل شده است و «با دستور قضایی مقرر شده است دوربینهای مدار بسته زندان بازبینی و بررسی شوند و وسایل شخصی متوفی از جمله یادداشتها و داروهای وی مستندسازی شود.».
جواد روحی، ۳۶ ساله، شهریور ۱۴۰۱ در روزی که ماموران حکومتی حنانه کیا را در نوشهر به قتل رساندند، بازداشت شد. انتشار یک تصویر از او که بر روی فضای سبز در مقابل یک هتل در نوشهر خوابیده بود در روزهای پس از دستگیریش بارها در شبکههای اجتماعی بازنشر شد.
دادگاه انقلاب ساری روحی را به سه بار اعدام محکوم کرده بود اما در اردیبهشت ۱۴۰۲ وکیل او گفت که دیوان عالی کشور حکم اعدام را نقض کرد.
ماموران امنیتی روحی را بارها در دوره بازداشت برای اعتراف اجباری شکنجه کرده بودند. کمیته پیگیری وضعیت بازداشت شدگان در یک گزارش فاش کرده بود:
زمانی که جواد روحی بعد از چند روز بازجویی اولیه به بازداشتگاه «شهید کاظمی ساری» متعلق به اطلاعات سپاه واقع در زندان تیرکلای این شهر، منتقل شد «از شدت شکنجه و ترس، اختیار ادرارش را از دست داده بود و قدرت تکلم هم نداشت». نهاد بازداشتکننده جواد روحی اطلاعات سپاه بود و طی روزهای بعد از آن، و در همان بازداشتگاه بارها و بارها بازجویی شد. بر اثر فشارهای بازجویی در روزهای اول توان حرکت خود را هم از دست داده بود و با توجه به عدم کنترل ادرار، شرایط برای سایر همسلولیهایش هم غیرقابل تحمل شده بود و از این رو بار دیگر او را به انفرادی منتقل کردند. در جریان این بازجوییها یکی از شبها وضعیت او چنان وخیم شد که جواد روحی را عریان به میان کریدور بند منتقل کرده و برای کنترل علایم حیاتی دکتر را همانجا بالای سر او بردند.
به گفته این کمیته او در بازجوییها برای پذیرش اتهام قرآنسوزی تحت فشار بود که آن را نمیپذیرفت و برای پذیرش این اتهام تهدید، تطمیع و شکنجه میشد. جواد روحی بعد از مدتی در سلول خود دچار وسواس شده و لااقل روزی دهبار به حمام میرفت و میگفت که این کار به او آرامش میدهد. بعد از گذشت حدود یک ماه وضعیت روحی او کمی بهبود پیدا کرد، طوری که صدای بازی و خنده او از سلول شنیده میشد. این وضعیت هم باز دیری نپایید و او بار دیگر به انفرادی منتقل شد و بازجوییهای پرفشار برای پذیرش اتهامات از سر گرفته شد. با وجود این جواد هنوز گویی باور نمیکرد که در بازداشتگاه امنیتی محبوس است و میگفت: «کاری نکردم، آزاد میشم».
مرگ مشکوک جواد روحی در زندان نوشهر یادآور مرگ بهنام محجوبی است که در اسفند ۱۳۹۹ مسئولان قضایی ادعا کردند که او به دلیل بیماری پیشینی در بیمارستان جان باخته است. همان زمان اما خانواده او و جمعی از زندانیان گفتند که حکومت او را کشته است.
در سالهای گذشته نمونههای دیگری از آزار و فشار روانی مسئولان نهادهای امنیتی بر زندانیانی که به بیماریهای روحی و روانی مبتلا هستند، افشاء شده است.
نظرها
نظری وجود ندارد.