به مناسبت ۲۳ ژوئن، روز جهانی زنان بیوه
چالش زنان بیشوهر با آزارهای اجتماعی
مریم حسین خواه - در حالی که نیمی از زنان مطلقه از نظر مالی مستقل هستند، فقط ۲۷.۴ درصد از زنانی که شوهرشان را با مرگ از دست دادهاند، درآمد شخصی دارند.
"من ۱۸ سال است که طلاق گرفتهام و تنها زندگی میکنم، اما از برچسب بیوه خوشم نمیآید وهیچ وقت هم خودم را بیوه نخواندهام."
این پاسخ منفی یک زن ۴۷ ساله به درخواست زمانه برای مصاحبه به مناسبت روز جهانی زنان بیوه است. لیلا که از ۲۴ سال پیش در آلمان زندگی میکند، میگوید: "ما اینجا به زنی که طلاق گرفته یا شوهرش فوت کرده میگوییم مجرد و اگر هم بچه داشته باشد، میشود مادر مجرد، هیچ هم مهم نیست که چندبار ازدواج کرده و طلاق گرفته باشد."
او این عنوان را یک برچسب میداند که معنای "دست دوم بودن" دارد و این زنان را آسیبپذیر نشان میدهد.
بسیاری از زنانی که به دلیل مرگ شوهرشان به صورت مستقل زندگی میکنند نیز چندان با عنوان بیوه راحت نیستند و آن را تبعیت از کلیشهای میدانند که مبتنی بر وابستگی زنان به شوهرانشان است.
با این حال واقعیت موجود در بسیاری از کشورها و از جمله ایران حاکی از آن است که اغلب زنانی که پس از مرگ شوهر یا جدایی از او، تنها زندگی میکنند و بیوه خوانده میشوند شرایط ویژهای دارند و وضعیت اقتصادی و اجتماعیشان متفاوت از زنان شوهردار است. این شرایط نامناسب برای زنان بیوه در کشورهای فقیرتر و در حال جنگ دشوارتر و از همین رو است که سازمان ملل متحد از دو سال پیش، روز ۲۳ ژوئن را به عنوان زمانی برای توجه ویژه به این مسئله معرفی کرد.
در بیانیه دبیرکل سازمان ملل متحد به مناسبت اولین روز جهانی زنان بیوه زنان در ۲۳ ژوئن سال ۲۰۱۱ آمده، از ۲۴۵ میلیون بیوه زن در جهان بیش از ۱۱۵ میلیون نفر در فقر مطلق بهسر میبرند؛ اما فقر اقتصادی تنها مشکلی نیست که این زنان با آن درگیر هستند. براساس دومین بیانیه سازمان ملل در این زمینه، نبود شبکههای حمایت از زنان بیوه در برخی کشورها، آنها را در معرض "انزوا، تن دادن به ازدواج اجباری یا ناخواسته و رفتارهای سوء" قرار داده است.
در ایران شرایط زنان بیوه به سختی کشورهای فقیر یا در حال جنگ نیست، اما همچنان شرایط یکسان و برابری بین زنان و مردانی که به خاطر مرگ یا طلاق، همسرشان را از دست میدهند، حاکم نیست. این دسته از زنان به دلیل وضعیت اقتصادی نابرابر و کلیشههای فرهنگی حاکم بر جامعه در معرض تبعیض مضاعف قرار دارند.
بر اساس آخرین اطلاعات مرکز آمار ایران از سرشماری سال ۱۳۸۵، تعداد زنانی که پس از مرگ همسرشان، ازدواج نکردهاند، شش برابر مردانی است که پس ازمرگ همسرشان هنوز مجرد هستند. دلیل این تفاوت آماری نیز ازدواج سریع مردان پس از درگذشت همسرشان اعلام شده است. چنانکه شهلا کاظمیپور، معاون پژوهشی مرکز مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه به خبرگزاری مهر گفته است، فقط یک درصد از مردانی که همسرشان فوت کرده است بدون همسر به زندگی خود ادامه دادهاند و بقیه مجدداً ازدواج کردهاند.
در همین زمینه گزارش رادیویی نعیمه دوستدار را بشنوید:
بحران مالی، اولین مشکل زنان بدون شوهر
با وجود بسیاری از مشکلات مشترک بین زنانی که طلاق گرفتهاند و آنان که شوهرشان فوت کرده است، این دو دسته از زنان تفاوتهای مهمی نیز با یکدیگر دارند.
استقلال اقتصادی یکی از مهمترین تفاوتهاست. نتایج یک تحقیق در تهران نشان میدهد در حالی که نیمی از زنان مطلقه از نظر مالی مستقل هستند، فقط ۲۷.۴ درصد از زنانی که شوهرشان را با مرگ از دست دادهاند، درآمد شخصی دارند.
در شهرهای دیگر اما وضعیت متفاوت است و بر اساس آماری که در سال ۱۳۷۹ اعلام شد، ۷۱ درصد از زنانی که همسرشان درگذشته است، استقلال مالی ندارند و تحت پوشش بهزیستی هستند. این آمار، زنان مطلقه تحت پوشش بهزیستی را شش درصد اعلام کرده است.
مهتاب، زن ۳۵ سالهای که همسرش شش سال پیش فوت کرده است، درگفتوگو با رادیو زمانه، ریشه تمام مشکلات زنان بیوه و مطلقه را در مسائل مالی میداند و میگوید: "زنی که پس از طلاق یا بیوه شدن از نظر مالی تامین باشد بیشک میتواند زندگی مستقل خودش را بدون نیاز به کمک یک مرد تامین کند، اما زنی که در مشکلات مالی پس از طلاق یا فوت همسر دست و پا میزند با دو مشکل روبهرو است: بحران روحی پس از جدایی و بحران مالی."
او که در تهران زندگی میکند، ادامه میدهد: "پس از مرگ همسرم خلاء عاطفی برای من درست شد که مطمئن هستم اگر مشکلات مالی هم به آن اضافه میشد، شاید مجبور به ازدواج سریع یا برقراری رابطه با مردان مرفه میشدم. من این مسئله را در میان دوستانم هم دیدهام. هر فردی پس از جدایی به یک دوره تنهایی نیاز دارد تا بتواند با گذشته و آیندهاش کنار بیاید. وقتی استقلال مالی در میان نباشد، زن مجبور به ایجاد رابطه با هر مردی میشود."
زنان بدون مرد، در معرض آزار کلامی و سوءرفتار
مهتاب هنگامی که از تاثیر وضعیت اقتصادی در زندگی زنان بیوه میگوید آن را فاکتور مهمی در شیوه برخورد و مواجهه با مردان نیز میداند. این مسئله که ریشه در نوع نگاه کلیشهای جامعه به زنان بیوه دارد، در پژوهشهای انجام شده در این زمینه نیز مورد توجه قرار گرفته است.
بر اساس یک پژوهش که نتایج آن در روزنامه قانون منتشر شده است، ٧٠ درصد زنان مجرد وجود باورهای غلط و قضاوتهای تنگنظرانه افراد جامعه نسبت به طلاق و زنان بیوه را باعث احساس بیگانگی، ناامنی و ناراحتی در روابط خود با دیگران میدانند؛ باورهایی که موجب میشود آنها از حضور در جمع فامیلی "احساس ناراحتی" كنند.
٥٥ درصد زنانی که به تنهایی سرپرستی خانواده را برعهده دارند نیز گفتهاند که از طعنهها و متلكهای اهالی محل معذب هستند و و حدود ٦٦ درصد آنها نیز در معرض انواع سوءنیتها و آزارهای دیگران واقع شدهاند.
مهتاب در توضیح مشکلاتی که در جامعه ایران برای یک زن بدون شوهر ایجاد میشود، میگوید: "نگاه مرد ایرانی به زن بیوه یا مطلقه را باید به عنوان یک معضل بررسی کرد. برای غالب مردان ایرانی حتی افرادی که از طبقه تحصیل کرده در جامعه هستند، زن بیوه یا مطلقه با زنی که ازدواج نکرده متفاوت است و بسیاری از مردان متاهل ترجیح میدهند رابطههای خارج از ازدواج رسمیشان را با این زنان داشته باشند."
او که پس از مرگ شوهرش به خانه پدری برنگشته است و زندگی مستقل خودش را دارد، اضافه میکند: "هنوز هم خیلی از آقایان متعصب وقتی با هم حرف میزنیم با نگاه مشکوکی به من میگویند که کاش بعد فوت شوهرت با خانوادهات میماندی ... دهن مردم را نمیشود بست."
این زن جوان به یکی از تجربههای خودش درباره مزاحمت همسایهها اشاره میکند: "من به مدت یک سال در آپارتمانی در منطقه فاطمی تهران زندگی میکردم که ساکنانش از طبقه تقریباً مرفه بودند. به محض اینکه متوجه شدند من تنها زندگی میکنم، آزار و اذیتهای آنها شروع شد؛ خانمهای همسایه از ترس اغفال همسرانشان از یک طرف و نگاههای معنادار آقایان از طرف دیگر."
در جامعه ایران، دختران جوان هم از آزارهای جنسی و قضاوتهای تنگنظرانه در امان نیستند. این آزارها در حالی است که آمار زندگی مجردی زنان جوان ازدواج نکرده در سالهای اخیر در ایران افزایش پیدا کرده و به نظر میرسد جامعه مجبور است برخلاف کلیشههای از پیش ساخته شده خود، با این مسئله به مثابه یک واقعیت کنار بیاید.
سارا، دانشجوی ۲۵ سالهای که دو سال است به صورت مستقل زندگی میکند، بسیاری از آزارهای مورد اشاره مهتاب را از طرف همسایهها تجربه کرده است و میگوید که برخی مردم فارغ از اینکه وضعیت ازدواج زنان چه باشد، نسبت به زندگی مجردی آنها موضع میگیرند و آن را غیرطبیعی میدانند.
این نوع نگاه فقط محدود به مردم کوچه و بازار نیست. چند نمونه اینهایند: چندی پیش فرحناز قندفروش، مشاور استاندار تهران در امور بانوان مدعی شده بود که یک سوم زنان مطلقه تهرانی ۹ ماه پس از جدایی دچار فساد اخلاقی میشوند.
محسن قرائتی، مسئول ستاد اقامه نماز نیز چندی پیش در سخنانی جنجال برانگیز گفته بود که مردان میتوانند زنان بیوه را به ازدواج موقت خود درآورند و "بخل" همسران این مردان است که باعث میشود شوهرانشان نتوانند زنان بیوه را به عقد خود درآورند.
آمار بالای طلاق در سالهای اخیر اما حاکی از آن است که با وجود همه این مشکلات اقتصادی و فرهنگی، زنان جوان حاضرند به خاطر رسیدن به خواستههای خود، فشارهای اجتماعی را تحمل کنند و در عوض زندگی شخصیشان مبتنی بر برابری و آزادی باشد.
در نبود عزمی فراگیر از سوی دولت و رسانههای عمومی برای تغییر نگرش بخشی از جامعه نسبت به زنان بدون شوهر، شاید افزایش تعداد این زنان و نشان دادن روش دیگری از زندگی، بتواند رفتارهای آزاردهنده علیه آنان را کاهش دهد.
از سوی دیگر، اخباری که از وضعیت زنان سرپرست خانوار منتشر میشود، حاکی از ایجاد برخی تغییرات در نقش منفعلانه زنانی است که در اثر مرگ، شوهران خود را از دست دادهاند.
زهرا، زن ۳۶ سالهای که هشت سال پیش شوهرش را در یک تصادف رانندگی از دست داده، در چند سال اول پس از مرگ شوهرش به خاطر حرف و حدیث مردم سر کار نمیرود و خانهای دیوار به دیوار خانه پدرش اجاره میکند، اما وقتی میبیند که روز به روز بیشتر به حاشیه رانده میشود و پسرهایش هم حرف او را جدی نمیگیرند، اول با قرض و وام، یک تعاونی لباس زنانه راه میاندازد و بعد هم خانه را عوض میکند و به یک محله دورتر میرود تا کسی در زندگیاش دخالت نکند.
او که در یک شهرستان کوچک نزدیک سمنان زندگی میکند، میگوید: "حرف و حدیث مردم همچنان ادامه دارد، اما من برای اینکه زندگی خودم و پسرهایم به خاطر مرگ شوهرم نابود نشود، تصمیم گرفتم خودم زندگیام را اداره کنم و با رسیدن به درآمدزایی توانستم خواستهام را عملی کنم."
زنانی مثل زهرا که با گامهایی آرام و گاه مردد جلو میروند شاید زیاد نباشند، اما رونق دوباره برنامههای توانمندسازی که سازمانهای مردمنهاد پایهگذار آن بودند، میتواند با بیرون کشیدن زنان "بیوه" از کنج خانهها، راهی برای زندگی مستقل پیشرویشان بگذارد تا آنها هم همچون لیلا، بدون زندگی زیر سایه برچسب "بیوه"، خودشان را بدون نگرانی، زنان و مادران مجرد بنامند و از این عنوان رضایت داشته باشند.
نظرها
چالش زنان بیشوهر با آزارهای اجتماعی | ورق پارهها
[...] رادیو زمانه: “من ۱۸ سال است که طلاق گرفتهام و تنها زندگی میکنم، اما از برچسب بیوه خوشم نمیآید وهیچ وقت هم خودم را بیوه نخواندهام.” [...]