شمار جانباختگان کمپ ترک اعتیاد لنگرود به ۳۵ تن رسید
یک مددجوی پیشین مرکز ترک اعتیاد گام اول رهایی لنگرود فاش کرده است هفت غیرمددجو «نورچشمی» که در شب ۱۲ آبان در این مرکز بودند کلید داشتهاند و توانستهاند از آتشسوزی جان سالم به در ببرند اما در را برای مددجویان حبس شده در آتش باز نکردهاند.
شمار مددجویان جان باخته کمپ ترک اعتیاد لنگرود به ۳۵ نفر افزایش یافت. روزنامه اعتماد به نقل از یکی از مددجویانی که قبلتر در این مرکز بود، فاش کرده است حال مددجویانی که به بیمارستان منتقل شدند هم مساعد نیست.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درمانی گیلان پنجشنبه ۱۸ آبان از مرگ یک تن دیگر از مصدومان کمپ ترک اعتیاد لنگرود خبر داد. چهارشنبه ۱۷ آبان نیز رسانهها از فوت یک مددجوی دیگر که در آتشسوزی ۱۲ آبان مصدوم و به بیمارستان منتقل شده بود، خبر دادند. تا به حال سه تن از مصدومان منتقل شده به بیمارستان جان دادهاند. حال سایر مصدومان نیز نامساعد گزارش شده است.
بر اساس گزارشهای منتشر شده در رسانهها سوختگی برخی از مصدومان بیش از ۵۰ درصد است.
آتشسوزی عمدی بود، «متهم اصلی» بازداشت شد
فرمانده انتظامی استان گیلان ۱۷ آبان گفت آتشسوزی در مرکز ترک اعتیاد لنگرود «عمدی» بوده و متهم اصلی آتش زدن بازداشت شده است.
او متهم را «فردی ۲۸ ساله» معرفی کرد و مدعی شد که متهم اختلاف شخصی با مالک را دلیل اقدام مرگبار خود عنوان کرده است.
مرکز ترک اعتیاد «گام اول رهایی» در لنگرود ۱۲ آبان دچار حریق شد. مدیران منطقهای و مسئولان کمپ در آغاز مدعی شدند که «بی احتیاطی» مددجویان عامل این واقعه بوده است. به فاصله چند روز بعد اما رسانههای داخلی آتشسوزی رخ داده را پر ابهام ارزیابی کردند و «جنایی نیوز» که به صورت ویژه اخبار حوادث را پوشش میدهد، به نقل از پدر یکی از مددجویان جان باخته نوشت در زمان حادثه درهای خروجی قفل بوده و مددجویان امکان فرار نداشتهاند.
در تازهترین روایت یک مددجوی پیشین این مرکز فاش کرده است زمانی که او در این کمپ بستری بود یک مددجو به دلیل بدرفتاری مسئولان کمپ کشته شده است.
این مددجوی پیشین کمپ ترک اعتیاد «گام اول رهایی» که روزنامه اعتماد او را «میم» معرفی کرده، گفته است در زمانی که در آنجا بستری بوده شاهد این بوده است که مسئولان کمپ مددجویان را تحقیر و به آنها توهین میکنند و حتی آنها را کتک میزنند.
او گفته است دختر فرد مددجویی که در سال ۹۷ در کمپ کشته شد گفته «پدرش را در کمپ آنقدر کتک زدهاند که مُرده. من از همون كسی كه در اين كمپ میشناختم، پرسيدم و گفت من كتک نزدم ولی خيلیها بودن كه كتک زدن».
«خانه بهبودی» نیست، زندان است
«میم» که فقط هشت روز در کمپ گام اول رهایی ماند، در بخش دیگری از این گفتوگو این مرکز را با زندان مقایسه کرده و گفته است: «توی کمپ، قانون جنگل حاکمه. کمپ عین زندانه و فقط در ظاهر، اسمش خانه بهبودیه. من چون سابقه زندان هم داشتم، میدونستم باید چطور رفتار کنم و چطور حرف بزنم که به من بیاحترامی نشه.»
او حتی وضعیت زندان را بهتر از کمپ ترک اعتیاد دانسته است:
اتاق مددجوها تلفن نداره. مددجو نباید گوشی تلفن داشته باشه. مثل زندان. البته امکانات زندان بیشتره. من چند سال زندان بودم. زندان، حداقل یک فضای ورزش داره، آرایشگاه داره، حموم و دستشویی جدا داره. دستشویی و حموم این کمپ، یکی بود. تنها دستگاه تلفن کمپ، توی اتاق مدیریت بوده.
پیش از این هومان نارنجیها که در رسانههای ایران با عنوان کارشناس و پژوهشگر اعتیاد معرفی میشود هم مراکز ترک اعتیاد را به زندان تشبیه کرده و گفته بود:
بیش از ۹۰ درصد درمانهای اعتیاد در مراکز خصوصی انجام میشوند و تنها در مراکز ماده ۱۶ که معتادان متجاهر نگهداری میشوند، به اندازه سرانه نگهداری هر معتاد، پولی به کمپ داده میشود. بنابراین این مراکز درست مشابه زندان هستند. درحالیکه فراموش شده فردی که اختلال روان دارد، باید به مرکز درمان اعصاب و روان منتقل شود تا درمان شود. زندان، مکانی برای درمان او نیست. نگهداری طولانی از این افراد در یکمرکز راهحل نیست.
خصوصیسازی خدمات اجتماعی و سلامت در ایران که از دهه ۷۰ خورشیدی آغاز شد، مراکز ترک اعتیاد را هم در بر گرفته است. در سالهای اخیر رسانهها بارها از بدرفتاری و خشونت مراکز دولتی و خصوصی با مددجویان خبر دادهاند و کارشناسان و پژوهشگران آسیبهای اجتماعی خواهان نظارت بیشتر بر این مراکز شدهاند. دولت اما به بهانه کسری بودجه حتی حاضر به تامین هزینه محل خواب و نگهداری معتادان بیخانمان شده هم نیست.
استثمار مددجویان در گام اول رهایی
خصوصیسازی یا آنطور که مسئولان دولتی در ایران اصرار دارند «برون سپاری» مراکز ترک اعتیاد سبب ناتوانی خانوادههای کمدرآمد برای تامین هزینه دوره نگهداری و درمان شده است. «میم» به اعتماد گفته که پنج سال پیش برای ۲۸ روز بستری ۲۰۰ هزار تومان پرداخت کرده است. هزینه بستری در این مرکز به گفته او پنج برابر شده است.
او گفته است:
سال ۱۳۹۷ که من برای ترک به این کمپ رفتم، مدیر کمپ ماهانه ۲۰ میلیون تومن از پذیرش مددجو درآمد داشت ولی حاضر نمیشد یک محافظ شخصی و نگهبان از بیرون بگیره. اگه مددجویی توی کمپ بود که خانواده فقیری داشت و توان پرداخت سنت نداشت یا از شهر دیگهای به کمپ پناه آورده بود که گمنام بمونه، این مددجو، به ازای بیپول بودنش یا گمنام موندنش، برای نگهبانی یا مراقبت از محیط کمپ یا اتاق مددجوها اجیر میشد و تنها مزیت این اجیر شدن، یک لقمه نون یا یک قاشق غذای بیشتر بود اگرچه که در غذاهای کمپ، چیزی به اسم «گوشت» پیدا نمیشد.
بهرهکشی از مددجویان در مراکز ترک اعتیاد هم پیامد خصوصیسازی گسترده خدمات اجتماعی است. سیاستی که خدمات اجتماعی و سلامت را به کالایی سودآورد برای سرمایهگذاران تبدیل کرده است.
«نورچشمیها» کلید داشتند، فرار کردند
۳۲ تن از مددجویان در همان روز نخست آتشسوزی جان دادند و ۱۵ تن به بیمارستان منتقل شدند. در شش روزی که از آتشسوزی میگذرد سه مصدوم این حادثه فوت کردهاند. حالا مددجوی پیشین این مرکز فاش کرده است در شب حادثه علاوه بر ۴۷ مددجو، هشت تن دیگر هم در این مرکز بودند که توانستند فرار کنند. او در باره هویت این هشت تن گفته است که آنها «نورچشمی یا رای باز یا غریبه یا پولدار اما بیجا و مکان بودن و توی دفتر کمپ میخوابیدن».
به گفته او این هشت تن «توی اتاق مددجوها نمیخوابیدن. اتاق مددجوها، مثل زندان زیر ۸ دو تا قفل میخورده. این ۸ نفر، کلید داشتن که تونستن فرار کنن».
این مددجوی پیشین افزوده است:
الان همه کسانی که این جزییات رو شنیدن، این سوال رو میپرسن که شماها که کلید داشتین، چرا اون در لعنتی رو باز نکردین و اون ۳۲ نفر رو نجات ندادین در حالی که میدونستین اونا زنده زنده کباب میشن؟ توی پارکینگ مدرسه، چند تا ماشین بوده و اینایی که فرار کردن، ماشینا رو هم با خودشون بردن. چطور ماشینا رو از مدرسه بیرون آوردن؟
آنطور که روزنامه اعتماد به نقل از مقامهای استانی گفته مجوز مرکز ترک اعتیاد گام اول رهایی یک بار باطل شده است و پس از تغییر برخی از مسئولان آن دوباره اجازه فعالیت به آن داده شده است.
بر اساس آخرین اطلاعات منتشر شده در روزنامه رسمی، جواد غفوری آخرین مدیرعامل این مرکز معرفی شده است.
نظرها
نظری وجود ندارد.