ویژه روز بینالمللی مبارزه برای رفع خشونت علیه زنان
توقیف خودروها، انتقامگیری حکومت ایران از زنان
گزارش میدانی و روایت شهروندان از توقیف خودروها بهخاطر «بیحجابی»: حکومت ورشکسته با نقض حقوق شهروندی و کسب درآمد از توقیف خودروها، حتی به بسیاری از لباس شخصیها اجازه میدهد با ثبت شمارۀ پلاک خودروها در زندگی خصوصی زنان سرک بکشند.
این روزها اخبار مختلفی از دردسرهایی که بر سر حجاب اجباری برای شهروندان ایجاد شده به گوش میرسد، از توقیف خودروها و ارسال پیامکهای حجاب، که دادگاهیشدن و اخذ جریمه را به دنبال دارد گرفته تا پلمب اماکن و واحدهای صنفی، ممنوعالکاریها و احضارها و تهدیدها و حتی توقیف پلهای هوایی و کشتیهای تفریحی.
لایحه «حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب» که اجرای «آزمایشی» آن برای سهسال در شهریور ماه امسال به تصویب مجلس رسید، در هفتههای گذشته در دستور کار شورای نگهبان قرار گرفت و پس از ۱۰ جلسه بررسی، دارای ابهاماتی شناخته شد. گرچه تکلیف این لایحه هنوز مشخص نیست مدتهاست که نیروی انتظامی به ایندلیل اینکه سرنشینان خودروها حجاب اجباری را رعایت نکردهاند، مالکان را جریمه کرده و اقدام به توقیف خودروی آنان میکند. معمولاً پلاک به صورت سیستمی توقیف و خودرو توسط گشتهای موجود متوقف میشود و این روند هر روز ابعاد وسیعتری پیدا میکند. دستور به چنین اقدامی احتمالاً در بخشنامه مصوب ستاد حجاب و عفاف ابلاغ شده؛ بخشنامهای که ظاهراً وزارت کشور در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۲ به نیروی انتظامی، شهرداری تهران، استانداریها و هفت نهاد انتظامی و امنیتی دیگر فرستاده است. از محتویات ۱۹ بند این بخشنامه اطلاعات دقیقی در دست نیست.
از همین روست که این روزها بسیاری از شهروندان پیامکهای تهدیدکنندهای را روی گوشیهای خود دریافت میکنند که به آنها در مورد رعایت حجاب در خودروها هشدار میدهد. پلیس امنیت اخلاقی در اولین مرحله پیامکی بدون کد برای مالک خودرو ارسال میکند و به او تذکر میدهد. متن این پیامک چنین است:
«سلام، مالک خودرو به شماره پلاک... سرنشین/راننده خودرو شما مرتکب جرم کشف حجاب شده است. لذا به منظور جلوگیری از تکرار جرم به شما تذکر داده میشود. پلیس امنیت اخلاقی ناجا»
طبق گفتۀ پلیس، چنین پیامکی تنها اخطار است و نیاز به پیگیری ندارد. اما اوضاع بعد از ارسال پیامک بعدی متفاوت میشود:
ابلاغیه: مالک محترم خودرو به شماره... در خودرو شما جرم کشف حجاب صورت گرفته است. لذا ضمن اخطار مبنی بر عدم تکرار، ابلاغ میگردد حداکثر ظرف مدت ۱۰ روز برای رسیدگی به پلیس امنیت اخلاقی محل سکونت خود یا کلانتریهای شهر مراجعه کنید.
بعد از دریافت پیامک دوم، مالک مجبور به مراجعه به کلانتری مربوطه یا پلیس امنیت اخلاقی محل سکونت خود است. او را ملزم میکنند تعهد کتبی بدهد که دوباره در خودرویش کشف حجاب صورت نخواهد گرفت.
اگر مالک خودرو پس از دریافت پیامک به کلانتری یا پلیس امنیت مراجعه نکند خودروی او توقیف سیستمی خواهد شد. اگر خودروی فرد به شکل سیستمی توقیف شود مالک به مدت ۱۵ روز از خدمات اداری مربوط به خودرو محروم میشود. بر این اساس در طول مدت زمانی که اتومبیل فرد به صورت سیستمی توقیف شده است، مالک نمیتواند اقدام به فروش و انتقال خودروی خود بکند.
در سومین پیامک به مالک اطلاع داده میشود که خودروی او توقیف شده و باید از تردد با خودرویش بپرهیزد و منتظر تماس مأموران پلیس بماند. خودرو پس از توقیف به پارکینگ عمومی منتقل میشود. مدت زمان توقیف خودرو بین یک هفته تا سه هفته است. پس از گذشت مهلت مقرر، مالک خودرو یا وکیل او میتواند با در دست داشتن مدارک خودرو از جمله: کارت ماشین، بیمهنامه، پرداخت خلافی خودرو و مدارک شخصی از جمله کارت ملی و گواهینامه به پلیس امنیت اخلاقی محل سکونت خویش مراجعه و پس از دادن تعهد کتبی خودرو را از توقیف خارج کند.
اینها مراحلی هستند که به شکل رسمی اعلام شده است. با یک مأمور پلیس در مورد فرایند توقیف خودروها صحبت کردیم:
«اگر شهروندی تخلف کرده باشد و سه بار پیامک کشف حجاب برایش ارسال شده باشد ماشینش توقیف میشود. زمانی که استعلام گرفته میشود و ماشین توقیف دارد اگر ماشین توی پارک باشد و درش قفل باشد، زنگ میزنیم یدککش بیاید و ماشین را ببرد. اگر در حال حرکت استعلام گرفته باشیم، ایست میدهیم و مدارک ماشین را میگیریم. به شهروند میگوییم وسایلش را از ماشین بردارد. آنوقت ماشین را تحویل پارکینگ میدهیم.»
«به من گفتند باید خدا را شکر کنم که پلیس ماشینم را توقیف کرده نه بسیج و لباسشخصیها»
با این حال بسیاری از مالکینی که خودروی آنها ناگهان در خیابان یا جاده توقیف شده اظهار کردهاند که حتی یک پیامک هم دریافت نکردهاند.
مریم، یک مالک خودرو در اینرابطه میگوید: «پلیس آژیرکشان با بلندگو ماشینم را متوقف کرد. علت را که پرسیدم، گفتند "بر اساس دستور قضائی ما موظفیم که ماشین شما را توقیف کنیم." زیر بار نرفتم و شروع کردم به بحث کردن. لابهلای حرفها به من گفتند باید خدا را شکر کنم که پلیس جلویم را گرفته نه بسیج و لباسشخصیها؛ چون ظاهراً الان آنها هم میتوانند ماشین مردم را توقیف کنند. وقتی گفتم برایم هیچ اساماسی نیامده، گفتند به آنها مربوط نیست و برای خیلیهای دیگر هم اساماس نیامده و مأمورند و معذور و از این حرفها.»
امیر، مالک دیگری میگوید: «چند وقت پیش دو تا مأمور پلیس ماشینم را نگه داشتند و گفتند که برایم دو بار اخطار بدحجابی آمده و باید مراجعه کنم. رفتم امنیت اخلاقی گفتند ما سه بار به شما پیامک دادیم، ولی شما نیامدید و الان ماشینتان توقیف است، در حالی که به خط من هیچ پیامکی نیامده. پیامک به صاحب قبلی ماشین ارسال شده و من روحم هم خبر نداشته. حالا هم ماشین من توقیف است. من مسافرکشی میکنم و چند روز است که از کار و زندگیام افتادهام.»
بعضی از مالکان طبق آنچه در پیامک ذکر شده بود، منتظر تماس پلیس بودند.
نازنین میگوید: «بعد از پیامک سوم منتظر تماس بودم، ولی خبری نشد. چند هفته بعد یکهو وسط اتوبان، پلیس فرمان ایست داد. یکی از مأموران مدارک را با خشونت ازم گرفت و پشت فرمان نشست. گفتم من منتظر تماس بودم، خندید که مگر پلیس به کسی زنگ میزند؟! خودت باید میآمدی پلیس امنیت اخلاقی و پیگیری میکردی. هر چه گفتم آخر توی پیامک همین را نوشته بود محل ندادند.»
سرقت وسایل و صدمه به خودروهای توقیفی
بسیاری از شهروندان هم از سرقت وسایلی که در ماشین بوده یا از صدمه دیدن خودرویشان صحبت کردهاند.
مریم میگوید: «ماشینم در پارکینگی که سقف نداشت دو هفته زیر باد و باران مانده بود. حالا که رفتم تحویلش بگیرم میبینم سقفش فرو رفته. معلوم نیست چه بلایی سرش آوردهاند. کسی هم که پاسخگو نیست.»
حامد میگوید: «ماشینم که توقیف شد توی کلانتری بهم گفتند وسایل توی ماشین را خالی کن و برو. گفتم مگر نمیتوانید امنیت ماشین را تضمین کنید؟ گفتند اتفاقاتی که در پارکینگ میافتد دیگر دست ما نیست! من هم که چارهای نداشتم خرتوپرتهای توی ماشین را جمع کردم. چند روز بعد یادم افتاد چیز مهمی را در ماشین جا گذاشتهام. رفتم کلانتری و پرسیدم میشود بروم برش دارم. گفتند برو بردار. رفتم پارکینگ و قضیه را به نگهبان گفتم. گفت برو بگرد ماشینت را پیدا کن و هر چه میخواهی بردار. گفتم پس سوییچ را بده، گفت هیچ ماشینی قفل نیست! توی مسیر صدها ماشین را دیدم که در و پنجرههایشان باز بود و میشد هر چه تویشان بود را برداشت. به ماشین خودم که رسیدم وحشت کردم. کاملاً زیر و رویش کرده بودند.»
درآمدی که ترخیص خودروها به جیب پیمانکاران حکومتی میریزد
خودروی شهروندانی که در برابر توقیف، مقاومت میکنند با جرثقیل به پارکینگ منتقل میشود و آنها را مجبور میکنند هزینۀ گزاف حمل با جرتقیل (بین یک تا دو میلیون تومان) را بپردازند. همچنین ممکن است به خودرویشان نیز صدمه وارد شود.
نازنین در اینزمینه میگوید:
من دیگر کلاً روسری سر نمیکنم، چند باری برایم پیامک حجاب آمده بود، اما محل ندادم. یک شب وقتی داشتم میرفتم دنبال یکی از دوستانم، صدای آژیر پلیس را شنیدم. پلیس در بلندگو از من میخواست که بایستم. خیلی ترسیده بودم. جوری با من برخورد کردند انگار دزد گرفتهاند. یکی از مأمورها گفت: «خانم ماشین شما به خاطر بدحجابی توقیف است.» هر چه پرسیدم بر اساس کدام قانون ماشینم را توقیف میکنید؟ جواب سربالا میدادند. گفتم لااقل بگذارید ماشین در پارکینگ خانه خودم توقیف شود. میدانم طبق قانون میشود این کار را کرد. جواب دادند که امکانش نیست. دست آخر هم گفتند اگر مشکلی دارم میتوانم به قوه قضایه شکایت کنم. بهشان گفتم خودم ماشین را به پارکینگ میبرم که زیر بار نرفتند و گفتند باید جرثقیل بیاید. یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومن برای کرایه جرثقیل پرداخت کردم. با پرسوجویی که کردم متوجه شدم یک نفر نماینده پارکینگ در کلانتری هست، او ماشین را بازرسی میکند و یک فیشی میدهد. بعد از دو هفته برای اینکه بتوانم ماشین را از پارکینگ ترخیص کنم رفتم پلیس +۱۰ و خلافی ماشین را دادم، بعد رفتم پلیس امنیت اخلافی که در خیابان گیشا است؛ یک پولی هم آنجا پرداخت کردم. پول پارکینگ هم یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان شد. جای مسخرهاش اینجا بود که برای گرفتن برگۀ ترخیص مجبورم کردند چادر سرم کنم!
قانونِ بیقانونی
بعضی از شهروندان اظهار کردهاند که موهای بلند مردان یا گیسوان دختران خردسال نیز ممکن است باعث دریافت پیامک کشف حجاب شود.
ندا یکی از افرادیست که بهخاطر موهای بلند کودکش پیامک حجاب دریافت کرده:
همسرم هر روز دختر خردسالمان را که موهای بلندی دارد به مهدکودک میبرد. به همین خاطر برایمان پیامک حجاب آمده. هر چقدر هم بهشان توضیح دادیم گوش کسی بدهکار نبود. دست آخر هم گفتند بهتر است از این به بعد سر دخترمان شال یا کلاه بکنیم که موهایش معلوم نباشد.
گرچه پلیس اعلام کرده است که شناسایی افرادی که کشف حجاب کردهاند با استفاده از دوربینها و تجهیزات هوشمند انجام میشود، اما طبق گزارشها، ستاد امر به معروف و نهی از منکر نرمافزاری به نام «ناظر» طراحی کرده و آن را در اختیار گزارشدهندگان حکومتی قرار داده است. گزارشدهندگانی که با گذراندن کلاسهایی مختصر به این نرمافزار دسترسی پیدا میکنند با وارد کردن شماره پلاک خودروها موجب میشوند برای مالکان به طور خودکار پیامک بیحجابی ارسال شود. از آنجا که اطلاعات خودروها و موقعیت مکانی آنها در این برنامه به صورت دستی و بدون راستیآزمایی ثبت میشود، احتمال اشتباه یا غرضورزی بسیار بالاست.
پونه در این رابطه میگوید:
پشت فرمان بودم و روسریام را انداخته بودم روی شانههایم و داشتم زیر لب با آهنگی همخوانی میکردم. همان لحظه بسیجیای که جلوی در مسجد ایستاده بود با اخم نگاهم کرد. چند دقیقه بعدش برایم اساماس حجاب آمد. مطمئنم کار خودش بوده، چون آن منطقه اصلاً دوربین نداشت. برای دوستم هم اساماس کشف حجاب آمده در حالی که یک هفتهست مریض است و توی خانه افتاده، کسی دیگری هم پشت ماشینش ننشسته. بارها شده که شنیدهام برای کسی اساماس حجاب آمده که فلان ساعت فلان جا بودهای و روسری نداشتهای در حالی که آن آدم اصلاً آن ساعت آن حوالی هم نبوده.
امید هم معتقد است که شناسایی افرادی که در اتوموبیلشان پوشش اختیاری داشتهاند به کمک فیلم دوربینهای نظارتی انجام نمیشود و کار لباس شخصیهاست. او میگوید: «دوستم توی نیروی انتظامی کار میکند، آنطوری که از او شنیدهام یک اپلیکیشنی درست شده که دادهاند دست بسیجیها و روحانیها و بسیج اصناف و... اینها هر کس را ببینند که حجاب ندارد از طریق همین اپلیکیشن گزارش میدهند. بعید هم نیست اگر با کسی خصومتی داشته باشند عمداً گزارش اشتباه بدهند. من خودم توی گنبد نمکی قم بودم که برایم پیامک آمد. بیرون شهر توی کوه. هیچ خبری از دوربین هم آنجا نیست. با چند نفر از دوستانم رفته بودیم. بدون هیچ اخطار قبلیای برایم پیامک آمد که ماشین شما توقیف است و باید مراجعه کنید. مجبور شدم بروم امنیت اخلاقی، آنجا از من بازجویی کردند، اعصاب و روان برایم نگذاشتند. ریزبهریز پرسیدند که چرا رفته بودم کوه نمک؟ همراهانم کی بودند و از این دست سؤالات. دست آخر پرسیدم ماشین من برای چی توقیف است؟ جوابشان این بود: "کشف حجاب و عکسبرداری روی کوه نمک". گفتم کشف حجاب روی کوه نمک چه ربطی به ماشین من دارد؟ جواب شنیدم که از ماشین تو پیاده شدند. مسئولیتش با شماست! گفتم مگر وظیفۀ من است که به مردم گیر بدهم روسری سر کنند؟! کجای قانون همچین چیزی آمده؟ اسم قانون را که بردم کفری شدند و از اتاق پرتم کردند بیرون. دست آخر ماشینم را دو هفته فرستادند پارکینگ. کاری هم از دستم برنمیآمد. چیزی که فهمیدم این است که شما در دادگاه و پاسگاه و اینجور جاها اسم قانون و مادۀ قانونی بیاوری و بگویی شما دارید غیرقانونی رفتار میکنید پدرت را درمیآورند!»
شیما روایت مشابهی دارد: «جالب است که ماشینت را توقیف میکنند، ولی هیچ مدرکی برای اثبات بیحجابی راننده یا سرنشین ندارند. فقط یک نفر دیده و گزارش کرده که اصلاً معلوم نیست کیست و چه در سرش میگذشته. من چند روز پیش توی ماشینم نشسته بودم و داشتم با شالم ور میرفتم که یکهو لیز خورد و افتاد. یک رانندۀ تاکسی مسن زل زده بود به من. بعد هم سرش را کرد توی گوشیاش و مشغول تایپ شد. ۲۴ ساعت نگذشته بود که برایم پیامک توقیف آمد. از این به بعد اگر ببینم کسی بهم زل زده، گوشیام را در میآورم و ازش فیلم میگیرم.»
بعضی از شهروندان هم گفتهاند پلیس به اشتباه خودروی آنها را توقیف کرده است.
الهام میگوید: «حدود یک ماه پیش پیامکی برایم آمد که در خودرو شما جرم کشف حجاب صورت گرفته تا ۱۰ روز فرصت دارید که به پلیس امنیت اخلاقی مراجعه کنید. مراجعه کردم و از من تعهد گرفته شد، اما دو هفته پیش پیام دیگری برایم آمد که مالک محترم خودرو، به دلیل عدم مراجعه شما در زمان تعیینشده به شما هشدار داده میشود تا هفت روز دیگه مراجعه کنید. دوباره هم رفتم ولی حکم توقیف خورده روی ماشینم. سهلانگاری از پلیس بوده که تعهد را ثبت نکردند، ولی دردسرش برای من است.»
نرگس میگوید: «پیامکی از پلیس امنیت اخلاقی برای من آمد که نوشته بود به جرم کشف حجاب در خوردو تا هفت روز مهلت دارم به پلیس امنیت اخلاقی مراجعه کنم. من فوراً رفتم. آنجا بدونِ اثبات جرم ازم تعهد گرفتند که دوباره این کار را تکرار نکنم وگرنه ماشینم را توقیف میکنند. مجبورم کردند تعهدنامه را امضا کنم و انگشت بزنم. سه روز بعد دوباره برای من پیامک آمد که به دلیل پایبند نبودن به تعهد، خودرو از طرف پلیس توقیف میشود. در حالی که توی این چند روز اصلاً من ماشین را بیرون نبردم و کل مدت توی پارکینگ خانه بوده!»
همچنین مواجهه با پلیس میتواند باعث احساس اضطراب، پریشانی و عدم امنیت در شهروندان شود. شهروندانی که در واقع مرتکب خلافی نشدهاند و تنها کاری که کردهاند داشتن پوشش اختیاری بوده است.
گیلدا دختر جوانی است که مجبور به دادن تعهد شده و از این بابت نگران است: «هفته پیش من و سه تا از دوستانم را توی ماشین گرفتند به خاطر کشف حجاب دوستم که راننده بود. اول به دوستم گفتند تعهد بدهد، ولی چون زیر بار نرفت و خیلی کل کل کرد گفتند ماشین را ببرید پارکینگ و هر سه تای ما را بردند امنیت اخلاقی. مأمورهای آنجا از من هم تعهد گرفتند فقط به این خاطر که من هم همراه دوستانم توی آن ماشین بودم. کلی استرس گرفتم چون میخواستم بورسیه تحصیلی بگیرم و میترسیدم این تعهد برایم دردسرساز شود. وقتی فهمیدم که تعهد بابت حجاب، سوءپیشینه محسوب نمیشود خیالم کمی راحت شد.»
در شرایط کنونی بیشتر هموغم نیروی انتظامی نه تأمین امنیت مردم که تنبیهشان بابت انتخاب پوشش است. پلیس در هر جا و در هر ساعت از شبانهروز میتواند خودروی شهروندان را توقیف کرده، به پارکینگ بفرستد و آغازگر روندی خستهکننده و عذابآور برای آنها باشد؛ مراجعه به دادگاه، پرداخت خلافی، مراجعه به پیشخوان دولت برای پرداخت عوارض شهرداری، مراجعه به پارکینگ و دریافت برگههای توقیف خودرو و جریمه، مراجعه به ستاد ترخیص و پرداخت هزینۀ پارکینگ و جرثقیل. این در حالی است که بهزعم بسیاری از حقوقدانان خودروی شخصی، حریم خصوصی محسوب میشود.
نهادهای حکومتی که خود را عاجز از سلطه بر آنچه بدل به فرهنگ غالب مردم شده میبینند، برای اثبات قدرت خویش و مبارزه با آنچه به زعم آنها نپذیرفتنی و نامطلوب است از در زور و ظلم و سرکوب وارد شدهاند. البته چنان که پیداست یکی از اهداف این طرح کسب درآمد و جبران کسری بودجه است. حکومت ورشکستۀ ایران با نقض حقوق شهروندی مردم، سعی در پر کردن جیب خود و پیشبرد اهدافش دارد و حتی به بسیاری از لباس شخصیها اجازه میدهد با ثبت شمارۀ پلاک خودروها در زندگی خصوصی شهروندان سرک بکشند. تداوم چنین رفتارهایی نتیجهای جز ایجاد مزاحمت برای شهروندان، تحقیر آنان و دامن زدن به بیاعتمادیشان به پلیس ندارد و خشم فرو خوردهشان نسبت به نظام را بیش از پیش شعلهور میسازد.
نظرها
نظری وجود ندارد.