کلاژ فمینیستی: بازپسگیری فضای شهری برای مبارزه با زنکُشی
سیامک خسرویزاده ــ هدف کلاژهای فمینیستی بازپسگرفتن و زنانهساختن فضای عمومی شهر توسط خود زنان و دیگر اقلیتهای جنسیتی ست. از زمان قتل حکومتی ژینا امینی تا به امروز، جنبش فمینیستی کلاژ در سرتاسر جهان همبستگی خود را بارها با زنان ایرانی نشان داده است.
«ما در همبستگی با زنان ایران میایستیم»
«زن زندگی آزادی»
« لزبین فحش نیست»
«دامن من مجوزی برای لاس زدن تو نیست»
«آزار خیابانی را متوقف کنید!»
«به زن کشی پایان دهید!»
«همه ی ما جنگجو هستیم»
«یک شکارچی جنسیِ دیگر درمیان پلیس!»
«مادامی که زنان از طبقه یا نژاد خود برای انقیاد دیگر زنان استفاده میکنند، خواهرانگی فمینیستی محقق نمیشود»
« یاد کسانی را که کشته شده اند را گرامی داریم و از زندگان مراقبت کنیم»
اینها برخی از شعارهایی اند که توسط جنبش کلاژ فمینیستی علیه زنکشی و خشونت علیه زنان بر دیوار شهرهای مختلف جهان نصب شده اند.
متحوای پیغامی که این کلاژهای فمینیستی ساطع میکنند قاطع، برا، نافذ و کوتاه است. حروف درشت و سیاه، بر پسزمینه سفید، چشم هر رهگذری را به خود میدوزد و شوکی هرچند اندک و موقتی به بدنها وارد میسازد. این تلنگرهای بهظاهر ناچیز اما وقتی در قالب یک کنش سیاسی و هنر خیابانی فراگیر بر سطح صدها و هزاران شهر و دیوار تکثیر شود، یک نگاه یا برداشت انتقادی از خشونت جنسیتی را تولید میکنند: زنکشی و خشونت علیه زنان به عنوان یک مسئله اجتماعی ساختاری و سیستمیک است و پایان آن نیاز به پاسخ سیاسی مبرم و قاطع دارد.
هدف این کلاژها بازپسگرفتن و زنانهساختن فضای عمومی شهر توسط خود زنان و دیگر اقلیتهای جنسیتی ست. فرمی که کلاژها به خود گرفته، حروف درشت، بر پسزمینه سفید، کلیشههای جنسیتزده و سکسیستی درمورد زنان را بحرانی میکند و عاملیت آنان را در فضای عمومی به همگان گوشزد میکند.
خاستگاه تاریخی جنبش کلاژ و تکثیر جهانی آن
جنبش کلاژ توسط کالکتیو فمینیستیِ «Les Colleuses» (ترجمه تحت الفظی: چسبزنندگان) در ۲۰۱۹ با هدف مبارزه و آگاهی بخشی علیه خشونت علیه زنان و دیگر اقلیتهای جنسی، خصوصاً زن کشی، در شهر مارسی فرانسه آغاز شد. هسته اصلی این گروه با ابتکار عمل مارگاریت استرن (Marguerite Stern)، اکتیویست فرانسوی[۱]، و با ۱۰ تا ۱۵ نفر آغاز به کار کرد، ولی پس از فقط چندین ماه تعداد آن به صدها نفر در شهرهای مختلف فرانسه افزایش پیدا کرد. امروزه اعضای آن بین ۱۵۰۰ تا ۳۰۰۰ نفر تخمین زده می شود. این ابتکار عمل اکتیویستی-هنری تا کنون به بیش از ۱۰۰ شهر جهان ازجمله در آلمان، بلژیک، بریتانیا، لوکزامبورگ و ایالت متحده سرایت کرده است.
پیدایش این کنش فمینیستی-هنری در فرانسه البته چندان تصادفی نیست. از زمان روی کار آمدن ماکرون (۲۰۱۷) تا کنون، ۸۰۰ زن توسط پارتنرهای سابقشان در فرانسه کشته شده اند. فقط طی سال گذشته، ۱۵۱ مورد زن کشی در فرانسه اتفاق افتاده. خشونت علیه زنان، به زعم بسیاری از مارکسیستهای فمینیست، محصول مستقیم بحرانهای چندگانه سرمایهداری ست، از جمله بحران بازتولید اجتماعی که از کالایی ساختن حیات اجتماعی و خصوصیسازی خدمات دولتی، در کنار مالیهسازی و مقروضساختن افراد و خانوادهها، نشئت میگیرد.
جدا از تقویت مرد/پدرسالاری و بحران بازتولید اجتماعی، دلیل اقبال از فُرم کلاژ به لحاظ هنری به چند دهه پیش از شکلگیری این کنش فمینیستی برمیگردد. از دهۀ هفتاد میلادی بدین سو، فرم کلاژ به نحو گسترده و فراگیری در حوزه هنر به طور عام، و در آثار هنری فمینیستی به طور ویژه، بکار برده شده بود که مجادلات زیادی بر سر رابطه میان فمینیسم، کلاژ، و البته پستمدرنیسم راه انداخت. کلاژهای فمینیستیای که اینجا ازشان سخن رفت البته ربطی ندارد به کلاژهای پستمدرنیستی که به زعم فردریک جیمسون خلاصه میشود در «سرهمکردن مجموعهای از دلالتهای بیربط و مجزا» بهعنوان پراتیک یا گرایش هنری که ازقضا ازسوی فرهنگی مطابق با سرمایهداری معاصر تقویت میشود.
فرایند تولید کلاژ
نصب این کولاژها معمولاً در شب توسط زنان، در جمعهای حداقل سه یا چهار نفره، انجام میشود: یکی چسب را روی دیوار میزند، دیگری کاغذهای ازپیش چاپشده را بر روی دیوار میگذارد و نفر سوم روی آن دوباره چسب میزند، درحالی که یک نفر خود قوطی حلبی چسب، کاغذها، و دیگر ادوات را نگه داشته است (نگاه کنید به ویدئوی زیر).
در فرانسه نصب کلاژ یا دیوارنویسی جریمه نقدی دارد و در صورت دستگیری فرد باید ۶۸ یورو پرداخت کند. به همین خاطر، فرایند تولید کلاژها باید ضربتی، سریع، و در زمانهایی رخ دهد که احتمال گیرافتادن کم باشد. مکانهای نصب کلاژ اغلب به صورت تصادفی انتخاب می شوند. اما برای برخی از رویدادهای مهم روز همچون محکوم کردن رومن پولانسکی، کارگردان مشهور سینما که به تجاوز یا آزار متهم شده، سردر برخی از سینماهایی که اقدام به پخش فیلمهای پولانسکی کرده بودند به کلاژهای فمینیستی مزین شده بود.
جدا از پایههای مادی و عینی، یعنی فشار مضاعف بر اقلیتهای جنسیتی در سرمایهداری معاصر، یکی از دلایل فراگیر شدن این شیوه از کار هنری-سیاسی ارزان و مؤثر بودن آن است. کم و بیش هرکسی میتواند به راحتی شعار را بر کاغذ چاپ کند و با یک چسب آن را بر دیوار بزند. اینکه این شیوه تا چه حد زیر لوای دیکتاتوری، فاشیسم، و دیگر اشکال سیاسی به دلایل امنیتی قابل اجراست، پرسشی ست که قطعاً در عمل باید به آن پاسخ داد.
کلاژ و زن زندگی آزادی
از زمانی که ژینا امینی توسط گشت ارشاد به قتل رسید تا به امروز، جنبش فمینیستی کلاژ در سرتاسر جهان همبستگی خود را بارها با زنان ایرانی و اهمیت مبارزه علیه آپارتاید جنسیتی در ایران نشان داده اند. دو ماه پیش در سالگرد قیام ژینا، در یکی از مناطق کارگری، مهاجرنشین، و حاشیهای پاریس( مونتروی) کلاژ زن زندگی آزادی (به فرانسه: femme vie liberté) از نو بر دیوارها زده شد.
آنها در اینستاگرام خود دلیل کشته شدن ژینا امینی را، یعنی حجاب اجباری و گشت ارشاد، را توضیح داده و به کشتهشدگان خیزش انقلابی اخیر ادای احترام کرده است. شعار زن زندگی آزادی حتی پیش از قیام ژینا و عمدتاً به میانجی مبارزات زنان کورد میان جنبش فمینیستی فرانسه جا افتاده بود. در لندن نیز شعار زن زندگی آزادی به فارسی و انگلیسی دیوارهای شهر را مزین کردند.
پانویس:
[۱] پایهگذار کلاژ فمینیستی، مارگاریت استرن، در ۲۰۱۳، همراه با دیگر فمینیستهای فرانسویِ فِمِن، به تونس رفت تا علیه زندانیشدن امینه تایلر اعتراض کند و درآنجا توسط پلیس تونس یک ماه زندانی شد. همان سال، پای استرن در فرانسه به دادگاه کشیده شد، این بار به خاطر مشارکت در سازماندهی یک ضدتظاهرات علیه تجمعی فاشیستی که انجمن ناسیونالیست و کاتولیک سیویتاس (Civitas) برای جلوگیری از تصویب لایحه مترقی مربوط به ازدواج دگرجنسگراها، یعنی «ازدواج برای همگان»، برپا کرده بود. در ۲۰۱۶، آپارتمان او در مارسی به خاطر فعالیتهای چالشبرانگیز خود مورد هدف یک شاتگان قرار گرفت (نگاه کنید به گزارش هافینتگتون پست).
نظرها
نظری وجود ندارد.