همبندی سابق اشکان بلوچ: او دو روز پیش از خودکشی احضار شده بود
یکی از همبندیهای سابق اشکان بلوچ، زندانی سیاسی سابق و از بازداشتشدگان اعتراضات ۱۴۰۱ که مدتی را در زندان تهران بزرگ بهسر برد، میگوید اشکان اواسط هفته گذشته یک تماس تلفنی از سوی «پلیس پیشگیری» دریافت کرده که برای آنچه «گفتوگو» گفته شد، احضار شده بود.
شنبه دوم دیماه خبر مرگ مشکوک اشکان بلوچ ابتدا در رسانههای اجتماعی منتشر شد و اکنون یک منبع آگاه به زمانه میگوید که او بر اثر خودکشی جان باخته است.
این زندانی سیاسی سابق که مدتی در زندان تهران بزرگ با اشکان بلوچ همبند بوده، به زمانه میگوید:
خانواده اشکان درباره نحوه خودکشی او اطلاعرسانی نمیکنند. اشکان روز پنجشنبه به دلیل خودکشی فوت کرده است. درباره نحوه خودکشی اطلاع دقیقی نداریم. من از طریق کسی که خودش را از خویشاوندان اشکان معرفی کرده متوجه شدم او خودکشی کرده است.
این زندانی سیاسی سابق که خود او هم در اعتراضات سال گذشته در زندان تهران بزرگ بازداشت شده بود، میگوید مشخص نیست در حالی که پرونده اشکان بلوچ بسته شده بود. پلیس پیگیری او را احضار کرده است:
آنطور که ما از نزدیکان او متوجه شدیم بعد از این احضار روحیه اشکان به شدت به هم ریخت و دو روز بعد خودکشی میکند.
به گفته این همبندی سابق اشکان بلوچ، او که بعد از خودکشی قبلی که از طبقات بالایی بیمارستان لقمان تهران خود را به پایین پرت کرده بود و دچار ضایعه نخاعی شد، نمیتوانست به تنهایی از پس امورات روزمرهاش برآید و این مساله در ماههای گذشته به شدت او را ناراحت کرده بود.
این زندانی سیاسی سابق که به دلایل امنیتی نخواست نامش فاش شود، در مورد زندگی اشکان بلوچ میگوید:
اشکان پس از آزادی از زندان به همراه پدر خود در تبریز زندگی میکرد. اشکان ۳۳ ساله و متولد سال ۱۳۶۹ بود. او تا پیش از بازداشت خود در اواخر شهریور ۱۴۰۱ در تهران زندگی میکرد و مربی کیک بوکسینگ و راننده پیک موتوری بود. اشکان پیش از بازداشت اواخر شهریور سال گذشته، یک بار دیگر هم در اعتراضات خیابانی آبان ماه ۹۸ در شهر شهریار تهران بازداشت شد. فشارهای روحی و جسمی فراوانی را در دوران بازداشت برای پذیرفتن اتهام آتش زدن یک پمپ بنزین مورد شکنجه شدید قرار گرفته بود.
این منبع مطلع درباره جزییات بازداشت اشکان بلوچ در اواخر شهریور سال گذشته میگوید:
او به همراه دوست خود در خیابانهای تهران بازداشت و به یک بازداشتگاه سازمان اطلاعات سپاه پاسداران منتقل شد. بعد از دو یا سه روز بازجویی به همراه فشار و تهدید زیاد، این دو نفر به زندان تهران بزرگ منتقل شدند.
در شبکههای اجتماعی، تصویری از اشکان بلوچ، با لباس زندانی روی صندلی دادگاه منتشر شده است. این عکس نخستین بار از سوی صفحه «۱۵۰۰ تصویر» بعد از خودکشی نخست او در سال گذشته منتشر شد. منبع مطلعی که با زمانه گفتوگو کرده میگوید این عکس مربوط به دادگاه محمد قبادلو، زندانی سیاسی است که سال گذشته به اتهام محاربه و قتل عمد به قصاص و اعدام محکوم شد و بعد از آن در مرداد امسال دیوان عالی کشور حکم قصاص او را رد کرد.
این منبع مطلع میگوید، روز برگزاری دادگاه محمد قبادلو، چند نفر از بازداشتیهای اعتراضات را به عنوان «سیاهی لشکر» به این دادگاه بردند که مشاهده این دادگاه در روحیه این افراد از جمله اشکان بلوچ به شدت تاثیر مخربی داشت:
اشکان به همراه چند زندانی در زندان تهران بزرگ، به عنوان سیاهی لشگر دادگاه محمد قبادلو در مهر ماه ۱۴۰۱ با لباس زندان به دادگاه اعزام شدند. عکسی که از او در دادگاه با لباس زندان منتشر شده مربوط به همین دادگاه است. این عکس هم زمان با خودکشی نخست او در بهمن ماه سال گذشته منتشر شد.
این منبع در مورد شرایط روحی اشکان بلوچ بعد از شرکت در جلسه دادگاه محمد قبادلو میگوید:
اشکان بعد از شرکت در جلسه دادگاه محمد قبادلو که آن زمان با حکم اعدام رو به رو بود، به شدت نگران شد. تقریباً همه بچههایی که از زندان تهران بزرگ به دادگاه محمد قبادلو اعزام شدند، بعداً از جو وحشتناک این دادگاه میگفتند. پیش از اعزام به دادگاه، در زندان ریش تعدادی از زندانیان اعزامی را از ته تراشیدند. یک سری دیگر از بچهها را هم چک میکردند که حتما ریش داشته باشند. همه بچهها میگفتند بعد از آن جلسه همه ما را ترس از اعدام گرفته بود.
چند روز بعد از شرکت در جلسه دادگاه محمد قبادلو، اشکان بلوچ برای شرکت در جلسه دادگاه خود از زندان تهران بزرگ به دادگاه انقلاب تهران اعزام شد:
اشکان در همان روزهای ابتدایی بازداشت در اوایل آبان سال گذشته، از زندان تهران بزرگ، برای رسیدگی به اتهامات خود به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست ابولاقاسم صلواتی اعزام شد.
منبع آگاه زمانه میگوید دادگاه در کمتر از پنج دقیقه برگزار شد و از جمله اتهامات او «اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت کشور و اخلال در نظم عمومی» بود که مجموعاً به شش سال زندان محکوم شد. این حکم خیلی زود در دادگاه تجدید نظر هم تأیید شد. اشکان بلوچ طی مراحل دادرسی از حق داشتن وکیل محروم ماند.
این منبع مطلع، همچنین از اتفاقی در زندان تهران بزرگ میگوید که روحیه او را به شدت تضعیف کرد:
از اواخر آبان سال گذشته، اشکان به همراه تعداد دیگری از زندانیان بند یک تیپ ۶ زندان تهران بزرگ که حکم دادگاه آنها قطعی شده بود، از بند یک تیپ ۶ به بند ۵ همین تیپ منتقل شد و تا نزدیک به چهل یا پنجاه روز بعد در اواخر آذر یا اوایل بهمن در آن جا بود. بعد از حدود چهل یا پنجاه روز مجددا اشکان را به بندی که ما بودیم، یعنی بند یک تیپ ۶ بازگرداندند. در حالی که اشکان پیش از انتقال به آن بند، پسری بسیار پر انرژی و خوش رو بود و به دیگر هم بندیها روحیه میداد، بعد از بازگشت مجدد به نزد ما، بسیار افسرده شده بود. اشکان بعد از بازگشت هیچ چیز خاصی از اتفاقی که احتمالاً برای او در بند ۵ تیپ ۶ افتاده نگفت. اشکان در چند روزی که من با او قبل از اعزام به بند ۵ رو به رو شدم، بسیار هوای بچهها را داشت. به آنها میگفت غم نخورید همه مثل همیم. آواز میخواند. به کسانی که ناراحت بودند سیگار میداد و با آنها حرف میزد. بعد از بازگشت به پیش ما، او مدام گریه میکرد، سیگار میکشید و روزها برای فرار از جمع میخوابید. پنج سال حکم زندان برای او بسیار سنگین بود. بعد از انتقال به بند ۵ به همراه چند نفر دیگر که حکم آنها هم قطعی شده بود، انگار از آزادی ناامید شده و فکر میکرد باید تا پنج سال دیگر در زندان باشد.
این منبع در مورد شرایط روانی اشکان بلوچ بعد از بازگشت به بند یک تیپ ۶ زندان تهران بزرگ از مسئولان بند میخواست برای کنترل اضطراب به بهداری و نزد روانپزشک برود، اما به درخواستهای تو توجه نمیشد: «یا این که بعد از مراجهه به بهداری هم دارویی برای او تجویز نمیشد.»
مادر و برادر اشکان بلوچ سال گذشته فوت کردند و او با پدرش زندگی میکرد.
این منبع آگاه در ادامه میگوید پزشکان زندان بعد از مدتی بالاخره با تجویز داروهای خوابآور تلاش کردند اشکان را آرام کنند:
بعد از حدود دو ماه درخواست و رفت و آمد به بهداری، بالاخره برای او دارو تجویز شد که این بار داروها خوابآور بودند و بیشتر ساعات روز او میخوابید. در طول آن مدت اشکان در زندان چند بار با پدر خود تماس تلفنی داشت.
این منبع همچنین در مورد خودکشی نخست اشکان بلوج در زندان تهران بزرگ میگوید:
ششم یا هفتم آبان ماه، حدود ساعت ۱۰ شب اشکان در حمام بند به وسیله در قوطی کنسرو خودکشی کرد. او رگهای دو طرف دست، و رگ گردن خود را زده بود. اشکان با خون خودش روی زمین حمام نوشته بود شما همه داداش من هستید. بعد از حدود ۱۰ دقیقه اورژانس برای انتقال اشکان به بیمارستان لقمان به زندان آمد. دو یا سه روز بعد هم ما مطلع شدیم او در حالی که در بیمارستان لقمان تهران بستری بود، از پنجره اتاق خودش را به پایین پرتاب کرد. بعد از همین اقدام بود که اشکان به ضایعه نخاعی مبتلا شد.
منبع آگاه زمانه میگوید دو روز پیش از خودکشی اول در زندان، چند نفر به عنوان نمایندگان قوه قضاییه به زندان تهران بزرگ آمدند و اشکان به سراغ آنها رفت و درخواست آزادی کرد، اما یکی از نمایندگان به او گفته بود «پنج سالات را بکش».
به گفته منبع آگاه زمانه این موضوع اشکان بلوچ را به شدت ناراحت و غمگین کرده بود.
نظرها
نظری وجود ندارد.