خاورمیانه ۲۰۲۳ و مسئله جنگ
نگاهی به پرسش جنگ و صلح با مرور آنچه خاورمیانه در ۲۰۲۳ تجربه کرد.
سال ۲۰۲۳ یک سال پر فراز و نشیب و البته غم انگیز برای خاورمیانه و شمال آفریقا بود. جنگ میان اسرائیل و فلسطین، جنگ در سودان، بلایای طبیعی ویرانگر در مراکش، لیبی، سوریه، ترکیه و افغانستان و افول جنبش «زن، زندگی، آزادی» در ایران مهمترین اتفاقات سال در خاورمیانه بودند.
در افغانستان تحت سلطه طالبان، زنان همچنان با محدودیت های شدید در زمینه تحصیل و اشتغال روبرو هستند. خشکسالی شدید شرایط اقتصادی را در این کشور بدتر کرد، تنش آبی بر سر حقآبه رودخانه هیرمند میان ایران و افغانستان بالا گرفت و انبوهی از مهاجران افغان از ایران و به ویژه از پاکستان اخراج شدند.
در پاکستان، مسائل حقوقی نخست وزیر سابق عمران خان و محکومیت او به سه سال زندان به اتهام فساد، آب و هوای سیاسی را طوفانی کرد.
در ایران، ۲۰۲۳ با موج منشور نویسی آغاز شد که برجستهترین آنها «منشور مطالبات حداقلی ۲۰ تشکل صنفی و مدنی» بود. ادامه سال نیز به سوی صفحات خوشی ورق نخورد: ماشین اعدام مخالفان شدت و سرعت گرفت، دلار ۵۰ هزارتومان شد و بازرسان آژانس انرژی اتمی، آثاری از اورانیوم ۸۴ درصد غنیشده در ایران کشف کردند.
در ژوئیه، ایران به طور رسمی عضو سازمان همکاری شانگهای شد و در اکتبر نرگس محمدی جایزه صلح نوبل را برد.
از زمان ریاست جمهوری باراک اوباما و عقبنشینی و کنارهگیری نسبی آمریکا از مسائل خاورمیانه بسیاری از تحلیلگران و ناظران از کاهش اهمیت ژئو-استراتژیک خاورمیانه سخن گفتند؛ و همزمان با بالا گرفتن جدال تجاری چین و ایالات متحده، نوشتند که شرق دور و مشخصا دریای جنوبی چین (نظر به رشد قدرت اقتصادى و نظامى چين و به کشف منابع معدنى، نفتى و گازى در آن) از درجه اهمیت ژئوپلتیک بیشتری در مقایسه با خاورمیانه برخوردار شده است. خاورمیانه ۲۰۲۳ نشان داد که هنوز تا آن زمان راه زیادی باقی مانده است.
جنگها و مهجنگها: خاورمیانه همچون صحنه عدم قطعیت
در یک نگاه کلی، مرگ در لباس جنگ و در هیئت زلزله قهرمان اصلی خاورمیانه و همسایگیهای آن در سال ۲۰۲۳ بود. اپیزود جنگ اوکراین که مستقیما بر وضعیت منطقه تاثیرگذار است، همچنان گشوده است و سودان نیز از ماه آوریل صحنه درگیری نیروهای رقیب بوده است.
بحران یمن نیز همچنان پس از هشت سال همچنان ادامه دارد. بعد از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در نوار غزه، شورشیان حوثی با حملات موشک و پهپادی به نوعی وارد جنگ شدند و هشدار دادند که تمام کشتیهایی را که از دریای سرخ به مقصد اسرائیل در حال عبور هستند، هدف قرار خواهند داد. گزارش شده است که پنج شرکت بزرگ کشتیرانی بینالمللی تردد خود از بابالمندب را به حال تعلیق درآوردهاند. این در حالی است که در ۲۳ دسامبر، هانس گروندبرگ، فرستاده ویژه سازمان ملل به یمن، اعلام کرد که طرفین درگیر در جنگ یمن مصمم و متعهد به حرکت در جهت آتشبش هستند.
در سال ۲۰۲۳، منطقه قرهباغ کوهستانی در شمال ایران نیز پس از حمله آذربایجان یک پرده کوتاه جنگی را پشت سر گذاشت- یورش آذربایجانی منجر به آوارگی بیش از صدهزار ارمنی شد.
در جریان جنگ اسرائیل و فلسطین تا ۲۲ دسامبر بیش از ۱۱۳۰ اسرائیلی و بیش از ۲۰۰۰۰ فلسطینی کشته شدند؛ و زلزله در ترکیه و سوریه جان نزدیک به شصت هزار نفر و در غرب افغانستان جان حدود هزار نفر را گرفت.
نه فقط آتش جنگ در منطقه شعلهور است که «مه جنگ» نیز از مدیترانه تا خلیج فارس گسترده است. «مه جنگ» مفهومی است که کارل فون کلاوزویتس، فیلسوف جنگ، از آن برای توضیح عدم قطعیت در آگاهی موقعیتی طرفین درگیر استفاده کرده است. این وضعیت به ویژه در مورد رابطه ایران و عربستان صدق میکند که در ماه مارس به شکلی غیرمنتظره و به میانجیگیری چین روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفتند. پس از توافق، ایران و عربستان هنوز درک روشن و قطعیتی در مورد نیت یکدیگر و ظرفیت همکاری باهم ندارند. جنگ قلمرو عدم قطعیت است، اما این همین طور صلحی که مقدمات آن به تمامی و در جزئیات مهیا نشده باشد. و البته هنوز مشخص نیست که این چرخش روابط در رابطه با کانون اصلی تنش در منطقه یعنی اسرائیل چه شکلی پیدا میکند.
ماجراهای خاورمیانه سال ۲۰۲۳ با اسرائیل آغاز شد، وقتی که دیدار ایتامار بن-گویر، وزیر امنیت ملی و سیاستمدار راستگرای افراطی اسرائیل به شکلی تحریکآمیز از حرم شریف در بیتالمقدس دیدار کرد، مکان مقدسی که که یهودیان آن را به نام «کوه معبد» میشناسند.
برجستهترین روند سیاسی سال نیز به اسرائیل مربوط بود : روند عادیسازی روابط میان کشورهای عربی با این کشور. در همین راستا، در ماه مارس خانه خانواده ابراهیمی در ابوظبی، امارات افتتاح شد؛ خانهای نمادین برای همزیستی مذاهب که که در برگیرنده یک مسجد، کلیسا و کنیسه در یک مرکز است.
در سال گذشته، برخی از کشورهای عرب روابطشان را با رژیم بشار اسد نیز عادی کردند. اگر از سرگیری روابط با اسد پایان یک دوره را نشانهگذاری میکرد، عادی سازی روابط با اسرائیل نویدبخش آغاز یک دوره تازه بوده است. این همان چیزی است که ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۰ دونالد ترامپ در جریان توافق میان اسرائیل و کشورهای امارات متحده عربی و بحرین گفت : « مردم جهان شاهد ظهور یک خاورمیانه جدید خواهند بود.»
روند عادیسازی روابط با اسرائیل اما در ۷ اکتبر با حمله حماس به اسرائیل گسسته شد و کارزار حمله گسترده اسرائیل به غزه سایهای بلند از ابهام و تردید را بر ادامه این روند گستراند.
عدم قطعیت، تزلزل و عدمثبات تا اطلاع ثانوی کلمات کلیدی در توصیف خاورمیانه است؛ عدمقطعیتی که نه فقط به جنگها و مهجنگها بلکه به شرایط اقتصادی و محیطزیستی ناشی تغییرات آب و هوایی در این منطقه نیز برمیگردد. واقعیت این است که هیچ نهاد بینالملی یا منطقهای موثری وجود ندارد که بتواند سیل عدمقطعیت را مهار کند.
تعارضهای انفجاری خاورمیانه از کجا میآیند؟
و خاورمیانه همچنان پرتنشترین و پروبلماتیکترین منطقه روی کره خاکی است.
یک گرایش عمده در تحلیل، تفسیر تضاد و تنشها در منطقه بر حسب تغییرات نظم بینالملیای است که از سال ۱۹۴۵ توسط آمریکا و همپیمانانش شکل گرفت و با یکجانبهگرایی ایالات متحده بازشناسی میشد. در این رویکرد، خشونت پدیدهای برونزاست که به دلایل مختلف در خاورمیانه سرریز میکند. بدین ترتیب، جنگهای خاورمیانه صرفا ترجمه نقشهای بزرگتر از جدالهای ژئوپلتیک هستند که شامل تنش غرب با چین و روسیه میشود.
شکی نیست که خاورمیانه در کانون رقابت قدرتهای بزرگ امپریالیستی دارد. آمریکا اگرچه در سالهای اخیر، برخی فعالیتهای خود در منطقه را برونسپاری کرده است، اما این نه معنای خروج از خاورمیانه بلکه تغییر الگوی مدیریت سیاسی بوده است. وانگهی، نیروهای هنوز در منطقه حضور دارند. و این حضور در دو ماه گذشته بسیار پر رنگتر شده و از جمله دو گروه ناو هواپیمابر آمریکایی به منطقه اعزام شده است.
در مورد روسیه نیز، ناآرام ساختن مناطق پیرامونی و بزرگتر کردن جغرافیای اختلافات از خلیج اودسا تا بندر لاذقیه یک استراتژی پایدار کرملین برای به دست آوردن اهرمها و امتیازهای ژئوپلیتیکی است. به همین ترتیب، خاورمیانه در قلب استراتژی «راههای جدید ابریشم» طرح موسوم به «ابتکار کمربند و جاده» قرار دارد؛ طرحی شامل پروژههای سرمایهگذاری زیربنایی اقتصادی در بیش از شصت کشور جهان که قرار است مجموعهای از بندرها را از مسیر اقیانوس هند، دریای سرخ، کانال سوئز به بندر پیرائوس یونان در دریای مدیترانه متصل میکند.
علیرغم همه اینها، اما تصور اینکه خشونت و جنگ در خاورمیانه به سادگی پدیدهای برونزاست، ایدهای تقلیلگرا است. بزرگترین عامل عدم قطعیت و جنگ در منطقه خود دولتهای آن هستند و تضادها بینالملی نیز به میانجی همین دولتهاست که تحقق میآید. در این مورد دولت عربستان سعودی یک مثال روشن است که همزمان با قدرتهای رقیب جهانی رابطه استراتژیک نظامی دارد، بدون آنکه در گرداب تنشهای آن فروکشیده شود؛ متحد آمریکاست؛ از چین راکتانداز پیشرفته میخورد و با مسکو اتحاد نفتی دارد.
رویکرد بدیلی نیز وجود دارد که خشونت را ذاتی خاورمیانه میداند و جنگ را یک پدیده عادی ترا-تاریخی در این منطقه برمیشمرد. به قول کی تی مکفارلند، قائم مقام مشاور امنیت ملی دولت دونالد ترامپ :
مردم خاورمیانه چهار هزار سال است که دارند با یکدیگر میجنگند. این نبردی قومی-فرقهای و یک سایکودرام است. آنها هزاران سال است که دارند یکدیگر را میکشند. شرایط عادی آنها شرایط جنگی است.
همه جنگها و خشونتها در این رویکرد برآمده از یک نفرت فرقهای کهن تلقی میشود. توماس فریدمن، برای مثال، میگوید در یمن امروز، « مسئله اصلی، هفت قرن ستیز بر سر این است که چه کسی وارث راستین پیامبر، محمد، است. سنیها یا شیعیان؟».
واقعیت اما این است که تاریخ خاورمیانه از یک وضعیت « بای دیفالت » یا به طور خودکار جنگی و خونبار فرسنگها دور است و فصلهای طولانی از همزیستیِ عملگرایانه را در برمیگیرد. به لحاظ تاریخی نیز میزان کشتوکشتار و جنگ در بین مردم خاورمیانه بههیچ وجه بالاتر از میانگین جهانی آن نبوده است.
خشونت در خاورمیانه علتهای تاریخی متعینی دارد و اگر امروز این منطقه همچون بالکان قبل از جنگ جهانی اول به یک بشکه باروت بدل شده است، مسئولیت عمدهای آن متوجه دولتهای استبدادی و استعماری آن است. فقدان یک جنبش رهاییبخش و صلح منطقهای بخش دیگری از صورت مسئله است.
جنبش «زن، زندگی، آزادی»، اگرچه شعارش از کردستان ترکیه آمد، نتوانست به منطقه سرایت کند، درست همان طور که دومینوی بهار عربی پشت مرزهای ایران و ترکیه و حتی لبنان متوقف شد. برخلاف دولتهای منطقه که در شیوههای سرکوب مردم، در سیاستهای جابهجایی جمعیت و در تکنیکهای نفوذ ژئوپلیتیکی و مدیریت سرزمینی خوب از روی دست همدیگر کپی میکنند، جنبش مردمی همفاز نیستند و به علت خواستها و مطالبات ناهمگون یا ناهمزمان نتوانستهاند همگرا شوند.
نظرها
نظری وجود ندارد.