کنفدراسیون کار ایران؛ اهدف، روش و چالشها
گفتوگو با فواد کیخسروی رئیس هیات مدیره کنفدراسیون کار ایران – خارج از کشور
زمانه در راستای اطلاعرسانی و با هدف یافتن پاسخ برای پرسشها و ابهامها درباره «کنفدراسیون کار ایران – خارج از کشور» با فواد کیخسروی، رئیس هیات مدیره این نهاد نوبنیاد گفتوگو کرده است.
از رئیس هیات مدیره کنفدراسیون پرسیدیم این نهاد بر چه زمینهای و چگونه شکل گرفت، اهداف راهاندازی و برنامههای آتی آن چیست، معیار انتخاب رسانهها برای شرکت در نشست موسس چه بود، دوری و نزدیکی کنفدراسیون با فعالان و تشکلهای مدافع حقوق کارگران موجود در خارج کشور چگونه است، آیا کنفدراسیون بر مبنای فدراسیونهایی تشکیل شده که وجود دارند و قرار است به تبع آن در ایران نیز کنفدراسیونی شکل بگیرد؟
گفتوگو با فواد کیخسروی رئیس هیات مدیره کنفدراسیون کار ایران – خارج از کشور را گوش کنید:
اطلاعیه تاسیس کنفدراسیون اهداف این تشکل را چنین بیان کرده است:
- ارتباط با اتحادیهها و سازمانهای کارگری کشورهای مختلف و همچنین نهادهای بینالمللی کارگری به هدف جلب حمایت بیشتر از جنبش طبقه کارگر ایران
- تلاش برای تجمیع نیرو از میان فعالین کارگری و صنفی ساکن خارج از کشور و دیگر فعالین مدنی به جهت پیشبرد اهداف کنفدراسیون
- تلاش برای انعکاس صدای مبارزات فعالین داخل کشور از طرق مختلف
- سازمان دادن اقدامات حمایتی برای نیروی کار ایرانی در خارج از کشور
اطلاعیه تاسیس، گزارش برگزاری مجمع عمومی موسس و اساسنامه این نهاد را میتوانید در پایگاه اطلاعرسانی کنفدراسیون بخوانید.
گفتوگو با فواد کیخسروی را در سایت زمانه بشنوید:
نظرها
رواج آزادانه دلالی در جنبش کارگری
این مسخره بازی ها یادآور شکل و شیوه ی "سازماندهی" توسط بوروکراسی اتحادیه های کارگری در غرب است, قبل از هر چیز اول باید برایشان بودجه ای تعیین شده و کمیته ای تشکیل شود, بعد از اینکه بوروکراسی "رهبران" ایجاد شد تازه میرن سراغ اینکه چکار باید کرد. آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی. در جستار کوتاهی پیرامون این "کنفدراسیون", پیربداقی و محمدی اشاره دارند به جزئیات فرایند تشکل سازیهای جعلی, تبلیغ و رواج تشکل های کاغذی و "رهبرانشان", و جهانی سازی رهبران پوشالی. سوای ماهیت کاذب این سازمانهای "کارگری", به معنای کوچکترین رابطه نداشتن با جنبش های روزمره ی کارگران و زحمتکشان در ایران, نویسندگان اشاره دارند به ادامه ی سنتهای شنیع و چندش آور "سولیداریتی سنتر" و کثافت کاری هایش. گل بود به سبزه نیز آراسته شد. جمع بندی پیربداقی و محمدی حاوی نکاتی که باید در اینجا و هر جای دیگر مکررا تکرار شود: "باید یکبار برای حفظ دستاوردها و استقلال طبقه کارگر نسبت به تمام تحرکات و تشکیلات آلوده موضع قطعی و صریح اتخاذ نمود. مماشات و سکوت هر نیرویی می تواند منجر به رواج آزادانه دلالی و در هم شکستن جنبش کارگری و تکرار تراژیک تجربه تلخ دهه هشتاد گردد." تریبون زمانه “کنفدراسیون کار ایران-خارج از کشور”, عسل محمدی - هیراد پیربداقی ***
خیمه شب بازی
تشکیل چنین جریاناتی نه ربطی به قدرتمند نمودن طبقه ی کارگر دارد و نه ربطی به گسترش و تقویت همبستگی طبقاتی؛ که هر دوی این مهم ها فرایندهایی هستند که فقط از پائین می توانند در جریان باشند. اما کلیت چگونگی شکل گیری و معرفی این "کنفدراسیون" هیچ بویی از شیوه ی کار از پایین به بالا و مشورتی, مشارکتی نبرده است. مصاحبه کننده مودبانه پرسش می کند, شمایی که اخیرا به خارج آمده اید, با دیگرانی که ۳۰ سال کارشان این است همکاری دارید یا رقابت. پاسخ دوست عزیز, دعوت دیگران به عضویت در سندیکای کاغذی است! یدالله خسروشاهی تصور درست و مشخصی (این روزها می گویند "انضمامی ") از همبستگی طبقاتی داشت: کارگر به کارگر. رابطه ای مستقیم بین کارگران ایرانی و کارگران جهان, بدون مداخله و میانجی گری بوروکراسی کارگری. سالی که نکوست ز بهارش پیدا است, خالی بازی های نخ نمایی که با ایران اینترنشنال و بوروکراتهای آلمانی و ...آغاز میگردد, سرنوشت چندان جالبی در انتظارش نخواهد بود. دوستان بد نیست قبل از "سازماندهی" "نیروی کار ایرانی" یاد بگیرند که تجربه ای سه دهه سازماندهی همبستگی بین المللی چه درسهایی به ما می دهد. این شکل و شمایل فکل کراواتی, کت شلواری, هیچ شباهت و همانندی به کارگران و زحمتکشان وطن ندارد. بلکه روپوش عروسک خیمه شب بازی است که در نمایشی بس نابخردانه قرار است "سخنگو" و نماینده" ی کارگران و زحمتکشان ایرانی باشد!!!
متن استعفا از کنفدارسیون کار ایران – خارج کشور
متن استعفای آرزو مولانایی و ناصر کمانگر از "کنفدارسیون کار ایران – خارج کشور" با درود به رفقا و با تشکر از شما برای دعوت از ما برای تشکیل کنفدراسیون کار ایران - خارج از کشور. با توجه به اینکه ما در سازوکار بنیان گزاری این تشکیلات نقشی نداشتیم و بر این باور بودیم که این کنفدراسیون با تکیه به مجموعه ایی از فعالین و چهرههای شناختهشده کارگری تشکیلشده و با بسیاری از فعالین کارگری و تشکلات کارگری در خارج و داخل ایران در این رابطه هماهنگیهایی لازم بهعملآمده، با آن همراهی کردیم. اما طی چند روزی که با شما در ارتباط مستقیم قرار گرفتیم و هنگام تصویب اساسنامه کنفدراسیون در برلین آلمان حضور پیدا کردیم به این واقعیت پی بردیم که این کنفدراسیون توسط تعداد معدودی که در برلین حضور داشتند تشکیلشده است. با صراحت میتوان گفت بهجز چند نفر از رفقا هیچکدام از این ۱۵ تن حاضر در مجمع اولیه تاکنون در مسائل کارگری ایران نقشی نداشتهاند. این افراد نه برای جامعه کارگری شناختهشدهاند و نه تاکنون هیچگونه دغدغه مسائل کارگری داشتهاند. هرچند ما طی چند روزی که با شما بودیم این مسائل را بیان کردیم و پرسیدیم چرا تشکیل کنفدراسیون را با افرادی که دهههاست درزمینه مسائل کارگری فعالیت دارند و جز چهرههای شاخص این جنبش هستند در میان نگذاشتهاید؟ اما پاسخ روشنی دریافت نکردهایم. این روش ما را به این باور رسانده که قصد شما ایجاد تشکلی بالای سر کارگران بوده و هیچ ربطی به آنان ندارد. به همین دلیل شما به دنبال کوچکترین توافق و هماهنگی با جامعه کارگری نبودهاید. این کنفدراسیون را در بهترین حالت میتوان کنفدراسیون جمعی از فعالین کارگری و یا کنفدراسیونی در دفاع از فعالین کارگری دانست. کنفدراسیون شما نه متکی بر فدراسیونی است نه کوچکترین بخشی از نیروی کار را نمایندگی میکند. در پایان آرزوی موفقیت برایتان داریم و امیدواریم مجمع عمومی فوقالعادهای برگزار کنید و طی فراخوانی از همه فعالین کارگری بخواهید که در آن شرکت کنند و با بحث و گفتگوی خلاق شبهاتی که تاکنون برای فعالین کارگری به وجود آمده برطرف شود و بهسوی ایجاد تشکل واقعی کارگری گام برداریم. میدانیم که این امر در درجه اول مستلزم نقد روشهای نادرست است. به امید آنکه در این مسیر گام بردارید. آرزو مولانایی - ناصر کمانگر ۲۷/۰۲/۲۰۲۴- آلمان