ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

رانت بزرگ چاپ و انتشار قرآن

سعید محمدپور- ناشران قرآنی زیر نظر دارالقرآن پرسودترین شاخه‌ نشر کتاب در ایران را در انحصار خود درآورده‌اند. اکنون به ازای هر ایرانی دو جلد قرآن وجود دارد، اما آیا کسی قرآن می‌خواند؟

چندی قبل برخی نتایج پیمایش ملی «ارزش‌ها ‌و ‌نگرش‌های ایرانیان» که طبقه‌بندی محرمانه دارد، منتشر شد. از نتایج این پژوهش در همین حد هم که به بیرون درز کرده می‌توان دریافت که ملت ایران از دین فاصله گرفته است. یکی از مهم‌ترین علت‌های آن علاوه بر سرخوردگی‌های سیاسی و اقتصادی و مشروعیت‌باختگی حکومت، وابستگی نهاد روحانیت به حاکمیت است.  یکی از مهم‌ترین شاخص‌ها برای دقیق شدن در این موضوع، سرانه‌ی چاپ و انتشار قرآن است. در نگاه کلی، چاپ قرآن با افزایش روبرو بوده است اما آیا به معنای دیندار شدن مردم است؟

در سال‌های اخیر چاپ و نشر کتاب با دشواری‌ها و موانع متعدد روبرو بوده، اما با وجود مشکلات فراوان نمی‌توان گفت که همه‌ی صنعت نشر در تنگنا و گرفتاری قرار داشته است. ساختار سیاسی از یکسو حساسیت بیمارگونه‌ای نسبت به آثار خلاقه مانند رمان، داستان و شعر دارد، و از سوی دیگر برای تحکیم مبانی فکری خود، امکانات وسیعی را در اختیار نویسندگان، شاعران و ناشران همسو با خود قرار می‌دهد. توزیع نابرابر فرصت‌ها و امکانات باعث شده که گروهی از ناشران در سختی قرار بگیرند و گروهی دیگر به منافع مالی و معنوی چشمگیر برسند. وزارت ارشاد مدعی است که همه‌ی ناشران را با یک چشم می‌نگرد، اما چنین نیست. کارنامه‌ی یک ناشر تعیین کننده‌ی نوع رفتار وزارت ارشاد در دادن مجوز چاپ کتاب‌های جدید خواهد بود. ناشری که کتاب‌های عامه‌پسند منتشر می‌کند، به نسبت ناشری که رمان‌ها و داستان‌های جدی منتشر می‌کند، بسیار آسان‌تر مجوز کتاب‌هایش را به دست می‌آورد. ناشری که کتاب‌های تاریخی، روانشناسی و... منتشر می‌کند، به نسبت ناشری که کتاب‌های فلسفی منتشر می‌کند، سریع‌تر و بی‌دغدغه کتاب‌هایش را به چاپ می‌رساند. در کنار همه‌ی اینها، ناشری که قرآن چاپ می‌کند، داستانی دیگر دارد. ظاهراً در ایران هر ناشری می‌تواند قرآن چاپ کند، اما همه‌ی ناشران می‌دانند که انتشار قرآن در انحصار ناشران معینی است و به یک معنا یک رانت است.

تاسیس دارالقرآن

در سال ۱۳۶۱ و در اوج درگیری‌های سیاسی و جنگ ایران و عراق، ساختار سیاسی برای غلبه بر نگرانی‌هایی که در باب چاپ قرآن داشت، و با وجود تجربه‌ی چاپ قرآن در رژیم گذشته، وظیفه‌ی نظارت و کنترل بر چاپ قرآن را به سازمان تبلیغات اسلامی سپرد. از همان سال در سازمان تبلیغات بخشی با عنوان بخش قرآنی فعال شد و این بخش در سال ۱۳۸۱ با تغییراتی که در اساسنامه‌ی سازمان تبلیغات اسلامی داده شد، به سازمان ارتقا یافت و از سازمان تبلیغات اسلامی جدا و مستقل شد. با ارتقای موسسه به سازمان، زیرمجموعه‌های دیگری نیز درنظر گرفته شده است. صرف نظر از تحولات درونی سازمان تبلیغات از همان ابتدای شکل‌گیری، انتشار قرآن زیر نظر این موسسه بوده و به قول ناشرها دومجوزی بوده است. شاید بتوان گفت یکی از جدی‌ترین سخت‌گیری‌ها در امر انتشارات، چاپ و انتشار قرآن بوده باشد، اما با وجود سخت‌گیری‌ها قرآن پرتیراژترین کتابی است که در دهه‌های اخیر چاپ و منتشر شده است. اگر ناشری بتواند نظر مثبت سازمان دارالقرآن را به دست آورد و از مراحل نظارتی عبور کند، در انتها به سود قابل توجه دست خواهد یافت. در حالی که تیراژ کتاب‌های خلاقه‌ی رمان و داستان و شعر به حدود ۲۰۰ نسخه رسیده، تیراژ قرآن در قطع‌ها و اندازه‌های مختلف معمولا بالای ۲۰ هزار نسخه است. یکی از ناشران مرکز استان که سابقه‌ی عضویت در اتحادیه ناشران را دارد به «زمانه» می‌گوید:

چاپ قرآن رانت است و این رانت به هر ناشری تعلق نمی‌گیرد.

پیش از این محمد رضا حشمتی، معاون قرآن و عترت وزیر ارشاد اسلامی وعده داده بود که وزارت ارشاد به ناشران قرآنی کمک می‌کند. عضو اتحادیه ناشران در ادامه مصاحبه با زمانه می‌گوید:

 «منظور ناشرانی است که قرآن چاپ می‌کنند، نه ناشرانی که می‌خواهند وارد این کار شوند و قرآن چاپ کنند. توجه به ترکیب ناشران قرآنی نشان می‌دهد که در حال حاضر ناشرانی هستند که به این کار مبادرت می‌کنند. مسئله این است که وارد شدن به این گروه آسان نیست».

یکی از کارکنان دارالقرآن در پاسخ به این انتقاد به «زمانه» می‌گوید:

قرآن با کتاب‌های دیگر فرق دارد. ناشری که از اساس اهل دین و مذهب نیست و به چاپ قرآن فقط با نگاه درآمد می‌نگرد، نباید وارد این عرصه شود. به این دلیل که برای قرآن دلسوزی نمی‌کند.

 وی در پاسخ به این سوال که آیا ناشر هندی و چینی دلسوزی کافی دارد، می‌گوید:

بالاخره سودجویی و کاسبی برای بعضی افراد اصل است و برای رسیدن به سود مادی هر کاری می‌کنند و متوجه توطئه‌ی دشمنان نمی‌شوند.

در دولت دهم، قرآن‌هایی از چین وارد کشور شد که واکنش‌های متعددی برانگیخت. قرآن‌های چینی نه تنها در اعراب‌گذاری اشتباهات فاحش داشت بلکه در مواردی بخشی از آیه حذف شده بود. در نهایت قرآن‌های چینی از بازار جمع و خمیر شد. البته این پایان ماجرا نبود. در سال‌های آخر دولت احمدی‌نژاد که بین دولت و حامیان قدیمش شکرآب شده بود، ماجراهای قرآنی ادامه داشت. سرانجام رییس وقت دارالقرآن وارد ماجرا شد و سرانجام واردات قرآن و تابلوهای قرآنی از چین ممنوع شد.  در همان سال‌ها دولت عربستان به حجاج ایرانی قرآن‌های ترجمه شده اهدا کرده بود. گفته می‌شد که در ترجمه‌ی عبدالحمید آیتی تغییراتی اعمال شده بود که چند ماه بعد و در یکی از مسابقات قرآنی که از سوی آموزش و پرورش برگزار شده بود، سروصدا ایجاد کرد. آن قرآن‌ها به قرآن‌های وهابی مشهور شد.  

سفره‌ی گسترده برای برخی ناشران

گردش مالی بسیار بالایی که در چاپ و توزیع قرآن در چاپ‌ها و شکل‌های متعدد وجود دارد، بازار گرمی ایجاد کرده است و ناشرانی در کنار هم یک جبهه چاپ قرآن ایجاد کرده‌اند. این گروه که از حمایت همه‌جانبه‌ی وزارت ارشاد و سازمان دارالقرآن برخوردار هستند، با تمام توان از مرزهای این بازار حفاظت می‌کنند و ناشر غریبه نمی‌تواند وارد این بازار شود. نگاهی به تیراژ قرآن‌های چاپ شده این مهم را روشن‌تر می‌کند. تا قبل از سال ۱۴۰۰ تقریبا تمام قرآن‌ها با تیراژ بالای ده‌هزار نسخه منتشر شده‌اند. نکته‌ی جالب اینکه در دوران شیوع کرونا که بیشتر فعالیت‌ها با افت چشمگیر روبرو شده بودند، به گفته‌ی معاون نظارت بر چاپ و نشر قرآن سازمان دارالقرآن، مجوزهای اعطا شده برای چاپ و انتشار قرآن حدود ۳۰ درصد افزایش یافته بود.  ناشر فعال در حوزه‌ی کتاب‌های دینی و معرفتی در تهران به «زمانه» می‌گوید:

از این سفره‌ی گسترده فقط ناشران قرآنی سود می‌برند. در چاپ قرآن دست ناشر در خیلی زمینه‌ها بسته است. الان پکیج‌هایی آماده شده و ناشر باید در همان قالب کار کند. مثلا باید از همان اول تعیین کند که از خط چه استادی می‌خواهد استفاده کند. اما انتخاب آسان نیست به خاطر اینکه خوشنویسی‌های شناخته شده‌ی قرآن صاحب خودش را دارد و او به آسانی اجازه‌ی استفاده از این خط را نمی‌دهد. در مواردی هم که رضایت می‌دهد، مبلغ درخواست شده آنقدر بالاست که دیگر اقتصادی نیست.

او درباره‌ی اینکه چرا از خطوط و حروف دیجیتال استفاده نمی‌شود می‌گوید:

اگر خط جدیدی ارائه شود، دارالقرآن سخت‌گیری را به بی‌نهایت می‌رساند. برای دارالقرآن بهتر است که از همان پکیج‌های آماده استفاده شود. برای اینکه اگر کتابت جدید باشد، در بررسی و کنترل قبل از چاپ، کار خیلی کند و به سختی پیش می‌رود. یعنی دارالقرآن به آسانی مجوز کتابت جدید را صادر نمی‌کند. در موضوع ترجمه هم همین شرایط برقرار است. ناشر باید همان اول تعیین کند که از ترجمه‌ی کدام مترجم می‌خواهد استفاده کند. اگر مترجم در قید حیات باشد یک وضعیت دارد و اگر هم در قید حیات نباشد وضعیت دیگری دارد. مترجمی که در قید حیات است معمولا به آسانی رضایت نمی‌دهد برای اینکه او با ناشری قبلا توافق کرده که ترجمه در اختیارش باشد. در واقع طرف حساب ناشری که می‌خواهد قرآن جدید منتشر کند، با ناشر دیگری است که اجازه را در دست دارد و خب، ناشری که امتیاز استفاده از ترجمه را در دست دارد، به آسانی رضایت نمی‌دهد.

به گفته حمید کرمی بروجنی مدیر کل صدور مجوز و ارزیابی ناشران قرآنی در سه سال گذشته در مجموع  ۱۳۵ ناشر با تنوع در خط و ترجمه فعال بوده‌اند. ناشر فعال در حوزه‌ی کتاب‌های دینی و معرفتی در تهران به «زمانه» می‌گوید:

 نگاهی به اسم ناشران موضوع را روشن می‌کند: انتشارات سازمان اوقاف و امور خیریه، به نشر، اسلامی، اَجوَد، تلاوت و ناشرانی از این دست را نمی‌توان ناشر خصوصی در نظر گرفت و اینها وضعیت متفاوتی با ناشر خصوصی دارند.

یکی از روحانیونی که سال‌ها با دارالقرآن همکاری کرده و اکنون از آن مجموعه جدا شده، به «زمانه» می‌گوید:

آنجا کمتر کسی برای رضای خدا کار می‌کند. درست است که خداوند فرموده است که ما از قرآن صیانت می‌کنیم اما وظیفه‌ی ما در جای خود محفوظ است. بخصوص که عنوان کاری ما هم مربوط به قرآن باشد.

وی که اکنون پیش نماز مسجدی در حاشیه‌ی تهران است، حاضر به توضیح بیشتر نیست.

سرانه‌ی مطالعه‌ی قرآن

به گفته‌ی خبرگزاری بین‌المللی قرآن در سه سال گذشته بالغ بر سه میلیون و ۱۴۶هزار و ۹۰۰ نسخه قرآن چاپ و منتشر شده است. قبل از آن و در حاشیه‌ی نمایشگاه قرآن در تهران، احمد حاجی شریف، معاون وقت سازمان دارالقرآن اظهار کرده بود:

از سال ۶۴ که شورای عالی تبلیغات اسلامی وظیفه چاپ و نشر قرآن را عهده‌دار شد تا پایان سال ۹۲ بیش از ۱۵۶ میلیون قرآن در کشور به طور رسمی چاپ شده است.

اگر فرض کنیم در حد فاصل سال‌های ۹۲ تا ۹۸ با در نظر گرفتن آمار سه ساله ۹۸ تا ۱۴۰۱ چیزی حدود شش میلیون نسخه قرآن منتشر شده باشد، در آن صورت از سال ۶۴ تا ۱۴۰۱ بالغ بر ۱۶۵ میلیون نسخه از قرآن چاپ شده است. همه‌ی قرآن‌های منتشر شده، روایت حفص از عاصم بوده‌اند. اصولا از سال ۱۹۲۷ که سال الغای امپراطوری عثمانی است، قرآن به روایت حفص از عاصم منحصر و تک‌روایتی شده و روایت‌های دیگر اکنون فقط به صورت خاص و معدود منتشر می‌شود. وحدت روایت در قرآن موجب شده که کنترل آن از حیث اعراب‌گذاری آسان‌تر باشد. هر چند تفاوت‌هایی که در روایت‌های مختلف از قرآن وجود دارد، معدود و مختصر است، با این حال آن روایت‌ها کم‌کم از خاطره‌ی مسلمانان حذف شده است. از آنجا که امحای قرآن و کتب ادعیه در فرهنگ مسلمانان آسان نیست، عموم کسانی که قرآن در خانه دارند، بعد از فرسوده شدن قرآن‌ها، ترجیح می‌دهند آن را دوباره صحافی و نگه‌داری کنند. در روایت‌های شیعه آمده که باید بعد از آنکه سطور قرآن با آب جاری شسته و پاک شد، قرآن را در آب جاری رها کرد. در جلد دوازدهم وسائل الشیعه روایت‌های متعددی از امام ششم شیعیان نقل شده که سطور قرآن و اسماء متبرکه را با آب پاک کنید. با توجه به اینکه روایت‌هایی از این دست به آن دوران برمی‌گردد که قرآن را روی پوست حیوانات می‌نوشتند، حالا دیگر پاک کردن سطور قرآن از روی کاغذ ممکن نیست. از این رو تقریباً در همه‌ی دفاتر استفتاء از مراجع سوال‌های تکرار شونده درباره چگونگی امحای قرآن دیده می‌شود. اگر مبنای محاسبه ۱۶۵ میلیون نسخه‌ای باشد که در سال‌های بعد از انقلاب چاپ شده و از قرآن‌های قبل از انقلاب صرف نظر کنیم، به طور تقریبی نشان می‌دهد در ازای هر ایرانی نزدیک به دو جلد قرآن وجود دارد. این در حالی است که به گزارش مجله‌ی مکتب اسلام، دوره‌ی جدید، آبان ۵۹، در آن سال‌ها سرانه‌ی قرآن برای هر ایرانی کمتر از یک جلد بوده است. اگرچه افزایش سرانه‌ی قرآن برای هر ایرانی با رشد چشمگیری مواجه بوده اما به این معنا نیست که ایرانیان قرآن‌خوان‌تر شده‌اند.

دینداری واقعی یا آمارسازی؟

در سال ۱۴۰۰ مجمع مشورتی شورای توسعه فرهنگ قرآنی اعلام کرد که بر اساس پیمایش انجام شده، سرانه‌ی مطالعه‌ی قرآن، حدود ۱۵ دقیقه در روز است. این آمار بلافاصله با واکنش شهریار پرهیزکار روبرو شد. وی که یکی از فعالان حوزه‌ی قرآن است، اظهار داشت:

به نظر بنده آمار مذکور خیلی قرین به صحت نیست و مورد تردید است و تقریباً مطمئن هستم که حداقل، آمارگیران محترم به دلیل نامشخصی علاقه داشتند که حدوداً پنج برابر، یعنی ۵۰۰ درصد، آن وضع واقعی اسفباری که امروزه در خصوص انس آحاد مردم با قرآن کریم با آن درگیر هستیم، خوش‌خیم‌تر و موفق‌تر ارائه دهند... من که از تعجب بریدم! البته خدا کند که اینطور باشد و آنکه اشتباه می‌کند، بنده باشم نه اعداد و ارقام ارائه شده. واقعاً خدا کند.

اینکه چرا آمار ارائه شده باید ۵۰۰ درصد افزایش غیر واقعی داشته باشد، قابل درک است. حکومت و ساختاری که همه‌ی همّ و غمّ خود را بر این گذاشته که به زعم خود فرهنگ قرآنی را گسترش دهد، در حالی که به شکل‌های مختلف آمار چاپ و توزیع قرآن را بالا برده است، نمی‌تواند بپذیرد که استقبال مردم از قرآن کم شده باشد. قبول این کم شدن به معنای شکست کامل در برنامه‌های فرهنگی این ساختار است. نکته‌ی تلخ ماجرا این است که چنین گزارش‌ها و آمارهایی به معنای باز شدن فضای فرهنگی کشور نیست که به معنای سخت‌گیری‌ها و شدت عمل بیشتر برای نگه داشتن کشور بر مسیری است که خود در نظر دارند.

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • شهروند ايرانى

    ۱۶۵ميليون قرآن چاپ شده ميشه حدود ۱/۶ ميليون تن کاغذ قربون دستتون قرآن هاى چينى را جمع و خمير کرديد بقيه قرآن ها هرچى هست از بازار جمع کنيد بديد خمير کنند تا کاغذ شه بخدا ثواب داره براى روزنامه چى ها که کلى معطل کاغذ هستن و گرون هم هست

  • "قرآن سوزی"

    این باید از طنزهای شیرین تاریخ باشد که طی دوران جمهوری اسلامی یک خرده فرهنگ "قرآن سوزی" به وجود آمده است, که مانند هر خرده فرهنگی جوانب مختلف صوری, تبلیغاتی و حقیقی خود را دارد. یک بخش از این خرده فرهنگ "قرآن سوزی" مراسمی است که عموما در خارج از کشور انجام گرفته, بیشتر تبلیغ شخصی است تا ترویج جنبش, با رگه های قوی اسلام هراسی و عرب ستیزی. نوع دیگر قرآن سوزی, قرآن های بودند که در دفترهای نمایندگان خامنه ای و امام جمعه ها وجود داشتند و پس از حمله های مردم در بیش از هشت شهر (پس از دیماه ۹۶ و آبانماه ۹۸) کل دفترها و هر چی توش بود آتش گرفتند و سوختند.

  • mashang

    هم ازتوبره هم از آخور درخلافت نظامی ملاها یعنی هم از پول نفت میخورند هم از حمله های ارزی مداوم جیب مردم را میزنند