روایت هفتم
«من هم صدای تو هستم»: روایتی از تجاوز جنسی یک کارگردان حین تمرین
در این پادکست روایت سحر، هنرمند جوانی را میشنوید که تجاوز جنسی یک کارگردان به او در حین تمرین، اولین تجربه جنسیاش را رقم زده و کابوس آن زندگی شخصی و حرفهای و سلامت جسمی و او را تحت تأثیر قرار داده است.
بازگو کردن روایت انسانهایی که در معرض خشونت، آزار و تجاوز جنسی قرار گرفته اند. این امکان را در اختیار نسل تازه میگذارد که شرم و احساس گناه را به یکسو گذاشته و از مسائلی که قرنها در پرده آبروداری و ترس پنهان نگاه داشته شده پرده براندازند؛ بهویژه در کشوری مانند ایران که در احکام آن ردپایی از عدالت برای بازماندگان تجاوز وجود ندارد.
قربانیان تجاوز جنسی گاه توسط قوانین متحجر و خشونتپرور به پای چوبه دار رفته اند و یا به دست خانواده خود سربریده، خفه شده و جانشان از دست داده اند. گاه در صلحآمیزترین شکل این قوانین، بازمانده تجاوز، آن هم اگر زن باشد، به ازدواج با مرد متجاوز مجبور میشود. زین سان است٬،که فاجعه را پایانی نیست.
اهمیت بازگو کردن روایتهای تجاوز جنسی از زبان زنان، مردان و افراد کوییر سیلی محکمی به به صورت جوامع مرد سالار است.
این صداهای بلند، خشمگین، ترس خورده… ایستادن شجاعانهی آزاردیدگانی است که در مقابل تحجر، قدرت، مذهب و قوانین قد علم کرده اند. به امید روزی که با تکیه بر قانون هیچ انسانی به خود اجازه ندهد که بدن و تن دیگری را مورد تاخت و تاز و خشونت قرار دهد.
هشدار: این پادکست شامل روایتی از خشونت جنسیست و شنیدن آن ممکن است بسیار آزاردهنده باشد.
در سایت زمانه بشنوید:
نظرها
ستار
نه در ایران نه در هیچ کشور دیگه ای هیچ وقت یک مرد و بک زن بجز زن و شوهر نباید تنهاباشند. چون هیچ اعتمادی نیست.انقدرم نگید قاتون ایران و اسلام و این حرفا. امیدوارم این خانم عزیز با مراجعه به روانشناس بتونن خودشون را درنان کنند.