ویژه روز جهانی کارگر
ساخت پرستاری به عنوان کار «زنانه» و سرکوب دستمزدی آن در ایران
بالای ۷۵ درصد نیروی کار پرستاری در ایران زن هستند. بخشی از سیاستهای نظام بهداشت و درمان در ایران که از سرکوب دستمزدی این زنان سود برده، اکنون با این مشکل مواجه شده که کمبود نیرو دارد. اما پرستاران دیگر حاضر نیستند تحت این شرایط استثمارگرانه کار کنند.
وضعیت پرستاران ایران خوب نیست. بیشتر آنها زن هستند. نظام سلامت به آنها به تناسب سالهای تحصیلات، سختی کار، اضافهکاری و تخصصشان، حقوق پرداخت نمیکند. سختی کار و دریافتیهای ناچیز، به اقدامهای صنفی گروهی، اعتراضات و در نهایت به افزایش استعفای گروهی پرستاران از مراکز درمانی انجامیده است. و دولت و وزارت بهداشت که سالهاست در مورد این بحران آگاه هستند، برنامهای منسجم برای حل بحران ندارند.
روز پنجم اردیبهشت ۱۴۰۳، تعدادی از پرستاران بیمارستان شهدای تجریش با امضای طوماری به صورت دستهجمعی استعفای خود را تسلیم بیمارستان کردند. یکی از این پرستاران در گفتوگو با خبرگزاری کار ایران (ایلنا) مشکلاتشان را اینها برشمرد: حقالزحمه ناچیز؛ پرداختیهای کم بابت کارانه و تعرفهگذاریها؛ اضافهکاری اجباری با پرداختی کم؛ شیفتهای طولانی و عدم پرداخت مطالبات.
تنها در چند ماه گذشته به جز بیمارستانهای شهدای تجریش تهران، پرستاران بیمارستان طالقانی چالوس، بیمارستان طالقانی آبادان و پرستاران چندین مرکز درمانی یزد هم استعفای دستهجمعی کردهاند.
این گزارش در تقاطع جنسیت و کار به مشکلات صنفی پرستاران ایران نگاه میکند و نشان میدهد که چگونه نظام بهداشت و درمان در ایران، به صورت سیستمی کار پرستاری را سرکوب دستمزدی کرده و ارزش کار پرستاری را به نسبت سختی کار و تحصیلات، در جایگاهی قرار داده است که با استثمار نیروی کار آن، سود ببرد.
سرکوبی که در بلندمدت منجر به بحران شده است. ایران دست کم ۱۰۰ هزار پرستار کم دارد. و پرستاران دیگر نمیتوانند با این شرایط کار کنند. آنها بیش از حد اضافه کاری میکنند و دستمزد ناچیزی به نسبت میزان کار دریافت میکنند. واقعیت این سرکوب آشکار است: پرستارها، بیشتر زناند و فرض مراقبت به عنوان کار «زنانه»، خود جوازی برای این سرکوب شده است.
پرستاران و نابرابریهای جنسیتی، قراردادی و مزدی
بیشتر پرستاران ایران زن هستند. مقامات وزارت بهداشت میگویند که ۷۶ درصد از نیروی کار پرستاری ایران در سال ۱۴۰۲، زن هستند. (ایسنا، ۱۶ بهمن ۱۴۰۲) یک پرستار زن با سابقه بیش از ۲۵ سال که تمام عمر حرفهای خود را در بیمارستانهای استان گیلان کار کرده و سمتهای مدیریتی هم داشته است به زمانه گفت:
این ارقام وزارت بهداشت همیشه قابل اطمینان نیستند. بیشتر پرستاران در بیمارستانهای ایران زناند. مردها با این حقوق و سختی کار، نمیتوانند پرستار بمانند. بیشتر پرستاران مردی که استخدام بیمارستانهای گیلان میشوند، ترجیح میدهند در عرض دو تا چهار سال پس از فارغالتحصیلی از دانشکده پرستاری، حرفه پرستاری را ترک کنند. حسابش را هم بکنید که پرستاری. در هر مقطعی، کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری، مشمول طرح تعهد خدمت است. در مقابل زنان هستند که میمانند. مردها جذب بخش خصوصی در حوزههای مختلف مانند شرکتهای دارویی و خدمات پزشکی و زیبایی میشوند. بسیاری پذیرش گرفته و مهاجرت میکنند. اما زنانی هم که در کار پرستاری میمانند، ترکخدمت میکنند، مهاجرت میکنند، برخی هم میروند خانهنشین میشوند چون هزینه مهد بچهها بیشتر از دریافتی پرستار زن است.
اگر دادههای وزارت بهداشت را بپذیریم که بالای ۷۵ درصد نیروهای پرستار در ایران هستند، نمیتوان نابرابریهای سیستمی در رابطه با این کار مراقبتی را جدا از شکافها و نابرابری جنسیتی در سیاستگذاریهای کلان جمهوری اسلامی دانست. نمایندگی زنان در کار پرستاری در حالی اتفاق میافتد که به نسبت تحصیلات، سختی کار، ساعتهای اضافی کاری، و پرداختی تناسبی نیست. وضعیت کار پرستاری یکی از جدیترین شکافیهای جنسیتی در پرداخت دستمزدها در ایران است. پرستاران به همین دلایل در حال ترک کار هستند و نظام بهداشت و درمان در ایران، سیاستی برای رسیدگی به این نابرابریها و حذف تبعیضهای جنسیتی دستمزدی علیه پرستاران بر نمیگزیند.
ایران بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار پرستار کم دارد. بودجه برای استخدام پرستار بیشتر و افزایش دریافتیهای پرستاران نمیدهند. نیروی کار پرستاری ناچار است اضافهکاری کند. جواد توکلی، فعال صنفی پرستار میگوید در ایران کار دو پرستار را یک پرستار انجام میدهد:
اضافه کار پرستاری یعنی انجام شیفت دوم حضوری در همان بیمارستان به جای پرستاری که استخدام نشده است اما با یک حقوق ثابت؛ کار دو پرستار را یک پرستار انجام میدهد اما یک حقوق میگیرد.
دولت مدام قول استخدام بیشتر میدهد، اما تعدادی که جذب میشوند، تعدادی که ترک کار میکنند، تعدادی که مهاجرت میکنند و تعدادی که بازنشست میشوند، دست کم در پنج سال گذشته، وضعیت خدمات پرستاری در نظام بهداشت و درمان ایران را بحرانی کرده است.
در مجموع ببین ۲۱۰ تا ۲۲۶ پرستار در ۱۰۶۱بیمارستانهای دولتی و خصوصی ایران در سال ۱۴۰۲، کار کردند که در میان اینها در مجموع ۱۶۱ هزار نفر کادر پرستاری وزارت بهداشت هستند. بین ۵۰ تا ۶۰ درصد جمعیت پرستاران ایران زیر ۱۰ سال سابقه کار دارند. (تسنیم، ۹ خرداد ۱۴۰۲ و ایسنا، ۲۷ آبان ۱۴۰۲). منبع زمانه از گیلان می گوید:
این عدد ۷۶ درصد زن مال ترک خدمتهای گسترده در سالهای اخیر است. الان نیروی پرستاری ایران بسیاری زنان جوان هستند. بالای پنجاه درصد، نیروهای پرستار سابقه کاریشان کم است.
جدول زیر تعداد نیروهای پرستاری در حوزههای مختلف تخصصی را نشان میدهد:
حوزه تخصصی | تعداد | درصد از کل نیروی پرستاری |
بالینی | ۱۴۰ هزار نفر | ۶۱ درصد |
مامایی | ۲۰ هزار نفر | ۹ درصد |
اتاق عمل | ۱۹ هزار نفر | ۸ درصد |
هوشبری | ۱۶ هزار نفر | ۷ درصد |
بهیاری | ۷ هزار نفر | ۳ درصد |
و کمک بهیاری | ۲۴ هزارنفر | ۱۱ درصد |
اورژانس | ۶۰۰ نفر | ۰.۲۶ درصد |
کارشناسان بهداشت و درمان تخمین میزنند که در ایران حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد از کل پرستاران کشور، نیروهای پیمانی هستند که در ادبیات پرستاری به آنها پرستاران شرکتی میگویند (رادیو گفتوگو، ۲۷ شهریور ۱۴۰۲).
نابرابریهای قراردادی و مزدی موضوع بیشترین نارضایتی صنفی پرستاران است. دستمزد پرستاران در ایران بنا به اینکه استخدام کدام نهاد هستند متفاوت است. در قرارداد پرستاران شرکتی که با شرکتهای خصوصی قرارداد میبدند، استثمار نیروی کار به نهایت شکل آن است. دستمزد پرستاران شرکتی بنا به اینکه با کدام شرکت قرارداد پیمانی بستهاند هم تفاوتهایی دارد. در سال ۱۴۰۲ پرستاران رسمی در ماه حدود ۱۲ میلیون درآمد داشتهاند که که با کارانه به ۱۴ میلیون میرسید. پرستاران شرکتی حدود ۹ میلیون تومان درآمد داشتند و برای اضافهکاری ساعتی ۱۶ هزار تومان دریافت میکردند.
کمبود نیروی پرستار در ایران
در اسفند ۱۴۰۲، قاسم ابوطالبی، نایبرئیس اول شورای عالی نظام پرستاری گفت سرانه پرستار در ایران برای هر هزار نفر ۱.۵ است. این سرانه نسبت به سالهای کرونا کاهش یافته است. شمسالدین شمسی، رییس شورای عالی نظام پرستاری در آذر ۱۳۹۹ گفته بود که این سرانه برای هر هزار نفر ۱.۹ است.
تعداد نیروی پرستار در هر کشور، دو شاخص دارد. شاخص اول بر اساس جمعیت است که در کشورهای توسعهیافته به ازای هر هزار نفر ۱۰ تا ۱۱ پرستار وجود دارد. شاخص دوم، تعداد پرستار به نسبت تعداد تخت است که باید به عدد استاندارد ۲.۵ پرستار در هر ۲۴ ساعت، به ازای هر تخت برسد؛ اما این عدد در بعضی استانهای ایران ۰.۶ و ۰.۸ است و در کل کشور ۰.۹ است. قاسم ابوطالبی در نشستی در ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ گفت نسبت پرستار به تخت در کشورهای دیگر جهان حداقل سه نفر به ازای هر تخت بیمارستانی است اما در ایران نسبت پرستار به تخت ۰.۹۵ به ازای هر تخت است.
آمارهای شورای عالی نظام پرستاری بیانگر این است دستکم ۱۰۰ هزار نیروی پرستاری دیگر باید «به صورت فوری» جذب کار شوند. به جز این نیاز فوری، ایران چیزی بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار پرستار کم دارد. این در حالی است که ترک کار به دلیل سختی و دستمزد کم در ایران حدود ۱۵ درصد است و همچنین سالانه در ایران حدود شش هزار پرستار بازنشسته میشوند.
وزارت بهداشت و علوم پزشکی ایران در سال ۱۴۰۲ بارها گفت که امید دارد سال ۱۴۰۳ با تصویب طرح ساماندهی نیروهای شرکتی و پیمانکاری، نیروهای پرستاری بیشتری استخدام کند. این طرح یکشنبه، ۸ بهمن ۱۴۰۲ در مجلس تصویب شد. بنا به آن دولت موظف است با کارکنان شرکتی که در دستگاههای دولتی در سال ۱۴۰۲ کار میکردند، در سال ۱۴۰۳، قرارداد یک ساله ببندند. انعقاد قراردادهای مستقیم با نیروی کار پرستاری اما بودجه میطلبد و این قانونها در سطح تصویب بودجه در سازمان برنامه و بودجه با بحران روبهرو میشوند. و شورای نگهبان هم به این قوانین در سطح تأمین بودجه ایراد وارد میکند. هنوز مانده که مشخص شود، چنین قانونی برای استخدام دولتی پرستاران موثر خواهد بود یا نه.
دولتهای در ایران بهویژه در برنامههای توسعه، مدام در مورد استخدام پرستار بیشتر وعده میدهند و عملی نمیکنند. در برنامه چهارم و پنجم توسعه وعده استخدام سالانه ۱۰ هزار پرستار داده بودند که اجرایی نشد. در برنامه ششم توسعه وعده دادند که نسبت پرستار به تخت را ۲.۵ نفر خواهند کرد که عملی نشد.
چرا پرستاران کار خود را رها میکنند؟
۲۱۰ -۲۲۶ هزار پرستار در سال ۱۴۰۲ در ایران در بالغ بر ۱۰۵۰ بیمارستان در حالی کار کردند که بین اینها بیش از نیمی شان کمتر از ۱۰ سال سابقه کار دارند، و آنها که بالای ۲۵ سال سابقه دارند، کمتر از ۷ درصد نیروی پرستاری کشور هستند. این خود بیانگر وضعیت خروج نیروها از کادر پرستاری در ایران است. (ایسنا، ۲۷ آبان ۱۴۰۲ و تسنیم، ۹ خرداد ۱۴۰۲)
موضوع ترک کار پرستاران سالهاست که در ایران مطرح است. محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار روز ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ در گفتوگو با روزنامه تجارتنیوز گفت آمار ترک کار پرستاران در ایران حدود ۱۵ درصد است. که با توجه به تعداد ۱۵۰ هزار نفری پرستار شاغل با قرارداد رسمی یعنی. ۲۰ هزار پرستار کارشان را رها کردند. آمار ۱۵ درصدی ترک کار پرستاران را مقامهای وزارت بهداشت هم تایید کردهاند. دبیرکل خانه پرستار هم این ترک کار را مرتبط به درآمد کم پرستاران دانست و گفت پرستاران در ماه ۱۲ میلیون درآمد دارند که با کارانه به ۱۴ میلیون میرسد. شریفیمقدم میگوید با این شرایط اگر در خانه بمانند «استهلاک کمتری دارند».
بحران ترک کار پرستاران در شهر تهران بیشتر است. محمدتقی جهانپور، رئیس کل سازمان نظام پرستاری پنجم اسفند ۱۴۰۲ به تجارت نیوز گفت فقط در ۹ ماهه اول سال ۱۴۰۲، ۲۱۶ پرستار از کار در بیمارستانهای شهر تهران انصراف دادند. او دلایل را سختی کار و عدم تناسب بین حجم کار و میزان دریافتی دانشت و گفت: «ضریب ماندگاری در تهران که بیشترین بیمارستانها را داریم، بسیار پایین است.» به گفته جهانپور با خارج شدن یک پرستار از کادر درمان ۲۰۰ ساعت اضافه کاری به کار دیگر پرستاران اضافه میشود و این خود بیانگر میزان کار اضافهای است که بر دوش پرستاران ریختهاند.
حسین قناعتی رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران، دلیل مهاجرت پرستاران از کلانشهرها را هزینههای زندگی میداند و میگوید با حقوق ۱۰-۱۳ میلیون که پرستاران به صورت میانگین دریافت میکنند نمیتوانند هزینههای بالای زندگی در شهر تهران را تقبل کنند:
وقتی دریافتی پرستار در یک بیمارستان دولتی پایتخت، کمتر از میزان خط فقر است؛ نمیتوان توقع داشت این نیروها حاضر به خدمت باشند.
قناعتی در ادامه گفت همین پرستاران اگر به کشورهای حاشیه خلیج فارس بروند، دستمزد ماهانه ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ دلاری دارند.
همه آنچه بر شمرده شد کار را به اینجا رسانده که پرستاران حتی مبارزه مستمر صنفی را هم رها کردهاند و بسیاری از آنها انتخاب کردهاند که به نشان اعتراض به این وضعیت گروهی استعفا کنند.
محمد شریفیمقدم، درباره موارد متعدد استعفای دستهجمعی پرستاران میگوید:
متاسفانه وضعیت فوق بحرانی است. بارها دراینباره به مسئولان وزارت بهداشت و درمان هشدار داده شده اما هیچوقت این هشدارها را جدی نگرفتهاند. مساله اینجاست که تجمعات پرستاری نشانه خوبی به حساب میآمد چراکه حاکی از امید آنها به اصلاح وضعیت بود اما وقتی پرستاران استعفا میدهند یا ترک کار میکنند، یعنی دیگر امیدی نیست.
وحید زمان زاده، رییس شورای عالی نظام پرستاری کشور روز ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، به رسانه همین سازمان در مورد استعفاهای گروهی گفت که این استعفاها حق پرستاران و در واکنش به «عدم وصول پرستاران به درخواستهای قانونی و منطقیشان» است. او در مورد خالی شدن مراکز درمانی کشور از پرستاران هشدار داد و گفت:
تنها راه بازگشت و ترغیب پرستاران جهت ماندگاری آنان در مراکز درمانی، فارغ از بوروکراسیهای اداری، توجه اورژانسی به مشکلات معیشتی و قانونی پرستاران... در زمینههای مختلف مانند تعرفه گذاری خدمات پرستاری، فوق العاده خاص با بالاترین ضریب، تبدیل وضعیت و.... میباشد.
استثمار پرستاران شرکتی
شرکتهای پیمانکار در رابطه با وزارت بهداشت برای استخدام پرستاران با قرادادهای کوتاهمدت ایجاد شدهاند. به پرستارانی که از این طریق استخدام میشوند در زبان رایج نظام بهداشت و درمان ایران، «پرستاران شرکتی» میگویند. پرستاران شرکتی را بیشتر با قراردادهای کوتاهتر از یک سال استخدام میکنند، از جمله قراردادهای ۸۹ روزه که بعد از دوران کرونا در ایران رایج شد. پرستاران شرکتی به اندازه پرستاران استخدام دولت، امنیت شغلی ندارند، کمتر از پرستاران استخدام دریافتی و درآمد دارند، بسیاریشان بیمه مناسب ندارند، کارانه کمتر دریافت میکنند و برای اضافه کاری هم دریافتی کمتری دارند.
این که چه تعداد از پرستاران شاغل در بیمارستان دولتی شرکتی هستند را، وزارت بهداشت اعلام نمیکند. این رقم معمولا هر سال توسط متخصصی یا کسی که دستش در کار است به صورت تخمینی اعلام میشود. ۲۷ شهریور ۱۴۰۲، مجتبی زکی، کارشناس ارشد پرستاری و مدیر بیمارستان پاستور نو شهر تهران در مصاحبه با رادیو گفتوگو گفت که تخمینهای آنها نشان میدهد که نیروهای شرکتی و قراردادی حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد از کل پرستاران کشور را شامل میشوند. خانه پرستار هم کماکان گفته است که تعداد پرستاران شرکتی حدود ۳۵ درصد از کل نیروهای پرستاری کشور است.
فراخوانهای جذب نیروی پرستار شرکتی اولویت خود را به جذب نیروهای حداقلبگیر اختصاص میدهند. شرکتها پیمانی ترجیح میدهند نیروی پرستار، با حداقل دستمزد کار کند. از این رو بسیاری از پرستارانی که سطح تحصیلاتشان کارشناسی و یا کارشناسی ارشد پرستاری است، به صورت حداقلبگیر در رده بهیاری با این شرکتها قرارداد میبندند به این امید که قراردادها در آینده تبدیل به وضعیت استخدام رسمی شود.
محمد شریفی مقدم، دبیرکل خانه پرستار، پیش تر بارها در مورد وضعیت اجرای سیاستهای نئولیبرالی که موجب استثمار پرستاران و به ویژه پرستاران شرکتی شد، هشدار داده است. است. او معتقد است که خصوصیسازی سیستم درمان و سلامت قراردادهای پرستاران را بیش از قبل استثماری کرده است.
تعدادی از پرستاران شرکتی در مرداد ۱۴۰۲ با خبرگزاری کار ایران، ایلنا گفتوگو کردند و گفتند حقوق آنهاحداقل دستمزد کشوری و اضافهکاری که برای آنها رد میشود معادل ساعتی ۱۶ هزار تومان است. این پرستاران میگویند «کار پرستاری با حقوق ۹ میلیون تومان به معنای استثمار است.»
شریفی مقدم از جمله فعالان صنفی است که هشدار داده این سیاستورزیها علیه پرستاران و به ویژه پرستاران شرکتی، ناشی از «یک سیستم طبقاتی است» که سود کار پرستاران را به جیب دیگران، از جمله نظام بهداشت و درمان خصوصی و پزشک محور ایران، میریزد.
تعرفههای خدمات پرستاری درست پرداخت نمیشوند
مجلس شورای اسلامی، قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری را در سال ۱۳۸۶، تصویب کرد. ایده بخشی از برنامههای بلندمدت جمهوری اسلامی برای خصوصیسازی بهداشت بود. فرض بر این بود که با گذاشتن تعرفه برای هر یک از خدمات پزشکی، بر اساس ارزش مادی آن خدمت بهداشتی و پزشکی خاص، پرستار کارانه دریافت کند.
۱۵ سال طول کشید تا این قانون تا سطحی اجرایی شود. از آخر سال ۱۴۰۰ قرار شد که تعرفههای پرستاری، محاسبه و به شکل کارانه به پرستاران پرداخت شود. حالا که قانون اجرا شده است، موجب شکایت پرستاران است چون سیستم حساب و کتاب بیمارستانها - چه خصوصی و چه دولتی - پزشکمحور است و به پرستاران کارانههای کارهایی که میکنند را درست پرداخت نمیکنند.
تاخیرهای ۶ تا ۸ ماهه در پرداختی تعرفهها به پرستاران، موضوع شکایت آنهاست. معاون پرستاری وزارت بهداشت، عباس عبادی هم اذعان دارد که دو سال پس از اجرای تعرفهگذاری خدمات پرستاری، وزارت بهداشت، در پرداخت کارانهها عقبماندگی مزمن دارد و «به طور متوسط تعرفه بین ۶ تا ۸ ماه با تاخیر پرداخت میشود» که در برخی از شهرها این تاخیر پرداختی به هشت ماه هم رسیده است. (ایسنا، ۲۷ آبان ۱۴۰۲)
نمونهای از طبقه بندی تعرفهگذاری خدمات پرستاری در سال ۱۴۰۳ را اینجا ببینید:
خصوصیسازی و پزشکمحوری
تا قبل از سال ۱۳۷۴ شمسی برابر با ۱۹۹۵ میلادی، سیاست وزارت بهداشت اینگونه بود که اعضای کادر درمان اعم از پزشک و پرستار بر اساس حقوق ثابت ماهانه پرداختی دریافت میکردند. از سال ۱۳۷۴، برنامههای خصوصیسازی با الگوبرداری از نظام تعرفهگذاری خدمات بهداشت و درمان در ایالت کالیفرنیای آمریکا، خدمات پزشکی و پرستاری را طبقهبدنی پرداختی کرد.
همزمان با تعرفهگذاری قیمت خدمات درمانی، طرح خودگردانی بیمارستانها با محور مدیریت پزشکها هم قدرت پزشکها را در بیمارستانهای ایران افزایش داد و روابط نابرابر و طبقاتی در بین کادر درمان، پزشکان که بیشترشان مرد بودند و پرستاران که بیشترشان زن بودند، ایجاد کرد. این نابرابریها ادامهدار بوده است و در نظام بهداشت و درمان ایران هماکنون، بیشتر پزشکان بر صندلیهای مدیریتی بیمارستانها و حتی مدیریت بخشهای پرستاری نشستهاند.
هر سال تعداد تعرفههای برای خدمات پزشکان و پرستاران اضافه میشود و قیمتگذاری میشود. نابرابری دیگری که تشدید کننده این وضعیت است این است که در بسیاری از بیمارستانها، پرستاران خدمات تعرفه بدنی شده در حوزه کار پزشکی را به بیمار ارائه میکنند، بیمار هم با همین تعرفه به بیمارستان پرداخت میکند، اما بعد بیمارستان معادل کار پزشک به پرستار کارانه پرداخت نمیکند. و به این ترتیب، بخش قابل توجهی از پول دریافتی برای خدمات پرستارها به جیب پزشکان و مدیریت بیمارستانهای خصوصی میرود (۲۳ اردیبهست ۱۴۰۰، زمانه).
جواد توکلی، فعال صنفی پرستاری اول اسفند ۱۴۰۲ به ایلنا در مورد نظام پزشک سالار بهداشت و درمان گفت:
نظام سلامت و در راس آن وزارت بهداشت دچار تعارض منافع و پزشکسالاری محض است که گویا زور هیچ کس به چنین مافیایی نمیرسد. در جایی که علاوه بر حقوق ۲۰ درصدی، تعرفهی ۴۶ درصدی (جمعا ۶۶ درصد) برای گروهی خاص به تصویب میرسد و گروهی دیگر با داشتن مسئولیت و فشار کاری فراوان، ساعتی ۱۶ تا ۲۰ هزار تومان حقوق و تعرفهی ۱۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومانی با انواع قید و شرط دریافت میکنند، میتوان به عمق فاجعهی تبعیض پی برد.
در ۲۸ آبان ۱۴۰۲، روزنامه همشهری در مورد این وضعیت نابرابر نظام تعرفه خدمات پزشکی نوشت و توضیح داد که بیمارستانها مبلغ ناچیزی برای کارانه به پرستاران میدهند، درحالیکه پزشکان دهها برابر پرستارها از تعرفهها دریافتی دارند. شریفی مقدم از خانه پرستار در گفتوگو با همشهری در توضیح رقم مادی این این نابرابری گفت: «کارانه پرستاران یک میلیون، پزشکان ۱۵۰ میلیون»:
«زمانی که در بحث کارانه، سهم پرستاران با سختی کار یک میلیون است و پزشکان ۱۵۰ میلیون، قطعا ظلمی در حال رخ دادن و خلاف قانون است.» (همشهری از طریق خانه پرستار، ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳)
خشونت به پرستاران
پرستارها خط مقدم دریافت بیمارها در مراکز بهداشتی هستند. خشم بسیاری از خانوادههای بیماران از وضعیت سیستم بهداشت و درمان، هزینههای هنگفت، و نابرابریها، به پرستارها منتقل میشود.
پرستاری در بیمارستانی در زنجان به زمانه گفت:
وضعیت به گونهای است که حتی نزدیکان خودم که به اینجا میآیند و میدانند وضعیت چیست به من اخم میکنند. پرستارها را بخشی از ناکارآمدی بیمارستان حساب میکنند. به بهیارها هم خشونت میکنند. هرچه هم بگوییم این بندههای خدا پایینترین حقوق بگیران این بیمارستاناند و ربطی به هزینههای که از جیب شما میرود ندارند، کسی قبول نمیکند.
این خشونتها به پرستاران دلایل ساختاری دارد. در بسیاری از بیمارستانها به پرستاران میگویند که با وجود اینکه بیمار همه خدمات را دریافت نکرده، پرونده بیمار را به گونهای تکمیل کنند که انگار همه خدمات را دریافت کرده است.
پرستار زنجانی میگوید:
تقلب است. میترسند بیمار شکایت کند. بخشی از کار ما شده پرونده را برای بیمارستان بسازیم. نیرو کم دارند. بیمار متوجه است که مراقبتی که دریافت میکند به نسبت هزینه عادلانه نیست. این را هم گردن پرستار انداختند.
دبیرکل خانه پرستار در توضیح این موضوع به تجارتنیوز میگوید:
در بسیاری از بیمارستانها به پرستاران اعلام میکنند اگر فرصت رسیدگی به بیمار و ارائه دارو به آنها را هم ندارید باید پرونده بیمار را به گونهای تکمیل کنید که انگار تمامی خدمات را دریافت کرده است. این کار در واقع پیشگیری از مشخص شدن قصور بیمارستان در علت مرگومیر بیماران است. چون اگر بستگان بیمار شکایت کنند این پرونده بیمارستان بیمار است که به دادگاه ارائه میشود و وقتی همه چیز تکمیل باشد مساله قصور از بین میرود.
نظرها
خانه برای حراج !
ی قدم عقب تر بایست و نمایی بزرگتر رو شاهد باش !!