سفر تاریخی و پژواک فرامرزی «ژن، ژیان، ئازادی»
شعار «ژن، ژیان، ئازادی» با وجود محدودیتها و سرکوب، توسط مادران دادخواه، از جمله مادران شنبه و مادران صلح، و همچنین فعالان فمینیست کُرد، در اعتراضات خود بهطور گستردهای استفاده شد. سفر این شعار ابتدا در خود ترکیه آغاز شد، از کوردستان به استانبول و دیگر شهرهای بزرگ رسید و سپس به مناطق مجاور باکور راه یافت.
در سال ۱۴۰۱، در کوردستان، سرزمینی که تاریخ آن آکنده از ستم و سرکوب و همزمان مقاومت است، فریادی از گلوی زنان کُرد برخاست که کوهها، شهرها و مرزها را در نوردید و پژواکی جاودانه یافت: «ژن، ژیان، ئازادی». این شعار، در ایران همچون ترکیه و روژآوا، فراخوانی به زندگی بود، در برابر سایه مرگی که ستمگران بر منطقه تحمیل کردهاند.
طنین این فریاد در قلبها نفوذ کرد و همه را به اندیشه واداشت: چگونه این شعار خلق شد و چه مسیری را پیمود تا در سقز طنینانداز شود، در سنندج و تهران شنیده شود و سپس در تمامی شهرهای ایران به گوش برسد؟ شعاری که برای کُردها آشنا و برای بسیاری از ایرانیان غریب بود، از دل کوههای باکور برخاست، به زندانهای کوردستان رسید و به تدریج به ندای مقاومت و مبارزه در خیابانها تبدیل شد.
جنبشی میلیونی و قدرتمند بیش از چهار دهه است که در باکور کوردستان شعلهور است و زنان در آن نقشی کلیدی ایفا کردهاند؛ نقشی که سیاست فمینیستی را در تمام ترکیه نیز متحول کرده است. شعار این جنبش، «رهایی کوردستان بدون رهایی زنان ممکن نیست»، بازتاب مبارزات زنانی است که همزمان با مبارزه علیه دولت مرکزی، لایههای عمیق پدرسالاری را نیز به چالش کشیدهاند. از گریلاها تا فعالین مدنی، از زنان فعال در احزاب و شوراها تا دانشجویان و خبرنگاران، از هنرمندان تا روشنفکران و نویسندگان، از زندانیان سیاسی تا فعالین آکادمیها و خانههای زنان (مالا ژن)، از کوییرها تا حامیان اکوفمینیسم، همه این زنان زنجیرهای از مقاومت را شکل دادهاند که توانستهاند انحصار قدرت دولتی فاشیستی و مردسالار را درهم بشکنند و به زنانهشدن بیش از پیش فضای سیاسی در کوردستان و ترکیه منجر شوند.
شعار «ژن، ژیان، ئازادی» که میراث مبارزات حزب کارگران کوردستان (پکک) است، از دل جنبشی برخاسته که با پیشگامی زنان، سیاست زندگی آزاد از استعمار و استثمار را در برابر سیاست مرگمحور دولت مرکزی تخیل و عملی کرده است. گرچه دقیقاً مشخص نیست این شعار نخستین بار کجا و چه زمانی به کار رفته، اما به نظر میرسد طنین آن در جنبش زنان کرد در باکور دستکم دو دهه قدمت دارد. فعالان کُرد بر این باورند که این شعار نخستین بار در سالهای ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ استفاده شده است، که با اسناد تاریخی نیز همخوانی دارد. برای مثال، در تظاهرات هشتم مارس ۲۰۰۴، نیروهای انتظامی استان بیتلیس ترکیه، در واکنش به درخواست زنان کرد برای برگزاری مراسم روز جهانی زن، استفاده از شعارهای «ژن، ژیان، ئازادی» و «زنده باد برادری خلقها» را ممنوع اعلام کردند.
شعار «ژن، ژیان، ئازادی» با وجود محدودیتها و سرکوب، توسط مادران دادخواه، از جمله مادران شنبه و مادران صلح، و همچنین فعالان فمینیست کُرد، در اعتراضات خود بهطور گستردهای استفاده شد. سفر این شعار ابتدا در خود ترکیه آغاز شد، از کوردستان به استانبول و دیگر شهرهای بزرگ رسید و سپس به مناطق مجاور باکور راه یافت. در سال ۲۰۰۶، این شعار به تدریج در تظاهراتهای زنان در شهرهای ترکیه ظاهر شد و در سال ۲۰۱۲ به روژآوا ی کوردستان در سوریه رسید، جایی که بهطور ویژهای مورد توجه قرار گرفت.
شعار «ژن، ژیان، ئازادی» در باشور نیز توانسته به بخشی از جنبش فمینیستی و آزادیخواهانه زنان کُرد تبدیل شود. آکادمیهای ژنولوژی در باشور نقش مهمی در تقویت و گسترش این شعار داشتهاند و رسانههای کُردی مستقر در باشور نیز به انعکاس آن کمک کردهاند.
در ترکیه و روژآوا، شعار «ژن، ژیان، ئازادی» به نمادی برای مقاومت در برابر زنکشی تبدیل شد؛ بهویژه در شرایطی که زنان کُرد بسیاری در باکور بهدست دولت ترکیه و در روژآوا توسط داعش بهطور سیستماتیک به قتل میرسیدند. ترور هدفمند سه تن از اعضای برجسته جنبش زنان کوردستان در پاریس در سال ۲۰۱۳، از جمله سکینه جانسز، چهره شناختهشده این جنبش، باعث شد این شعار به شکلی گستردهتر و فرامرزی در اعتراض به زنکشی و سرکوب، توسط دیاسپورای کُرد رواج یابد.
در یک دهه اخیر، مجموعهای از رویدادهای سیاسی در کوردستان، بهویژه تأسیس سیستم خودگردانی روژآوا با پیشگامی زنان، نقشی کلیدی در گسترش و جهانیشدن شعار «ژن، ژیان، ئازادی» ایفا کرده است. در روژآوا، این شعار بهطور مداوم توسط زنان یپژ در عملیاتهای آزادسازی روستاها و مناطق اشغالشده از دست داعش سر داده میشد. تصویر زنان کُرد با شالهای رنگی سنتی، سوار بر خودروهای نظامی و در حالی که دستهایشان را به نشانه پیروزی بالا برده و یکصدا «ژن، ژیان، ئازادی» فریاد میزدند، به تصویری آشنا در رسانههای کُردی تبدیل شد. این شعار همچنین در مراسم خاکسپاری زنان شهید مقاومت علیه داعش بارها تکرار شد و ویدیوهای آن بهطور گسترده منتشر گردید که تأثیر عمیقی بر فعالان زن کُرد در روژهلات و باشور داشت.
در این میان، روژآوا بهمانند پلی میان روژهلات و باکوور برای بازتاب پژواک شعار «ژن، ژیان، ئازادی» عمل کرد و نمادها، شعارها و پرچمهایش به حافظه جمعی مردم روژهلات نفوذ یافت. این شعار، بهعنوان نمادی از مقاومت و فداکاری زنان چریک کُرد در برابر داعش و آزادسازی کوبانی، تصویر جهانی زنان کُرد را دگرگون کرد و به زنان کُرد در دیگر بخشهای کوردستان، از جمله روژهلات، اعتماد به نفس و انگیزه بیشتری بخشید. در روژهلات نیز تظاهراتهایی در حمایت از روژآوا برگزار شد و برخی از فعالان زن روژهلاتی در جنگ با داعش در روژآوا جان باختند؛ مجموعه این رویدادها پیوند میان مبارزات زنان کُرد در مناطق مختلف کوردستان را بیش از پیش مستحکم کرد.
شعار «ژن، ژیان، ئازادی» اگرچه در سالهای اخیر در روژهلات جایگاه ویژهای پیدا کرد، اما این تنها نتیجه مبارزات اخیر نبود؛ بلکه تاریخ طولانی مبارزات زنان روژهلات بستر آن را از پیش فراهم کرده بود. زنان کُرد از آغاز انقلاب ۱۳۵۷ نقشی مؤثر در جنبشهای انقلابی ایفا کردند. بسیاری از آنان، بهویژه زنانی که به جنبشهای سوسیالیستی و احزاب کُردی مانند کومله و حزب دموکرات کوردستان ایران پیوسته بودند، نهتنها در عرصه سیاسی و مقاومت مسلحانه دهه ۶۰ حضور داشتند، بلکه در اعتراضات اجتماعی نیز فعال بودند. بهعنوان نمونه، در سال ۱۳۵۸ زنان روژهلات در اعتراض به اجباری شدن حجاب، در کنار زنان تهران و دیگر شهرهای ایران به خیابان آمدند و شعار «نه روسری، نه توسری» سر دادند. آنها همچنین در اعتصابات و اعتراضات علیه اشغال کوردستان و سازماندهی کوچ اعتراضی مردم مریوان نقش بسزایی داشتند.
این سابقهی طولانی مبارزات، راه را برای پذیرش و گسترش شعار «ژن، ژیان، ئازادی» در روژهلات هموار کرد. زنان کُرد، به علت تجربه دوگانه سرکوب بهدلیل زنبودن و کُردبودن، هرگز از مبارزات خود دست نکشیدند و در مقابل زندان، شکنجه، تبعید و مرگ ایستادگی کردند. این مقاومت نهتنها در نسلهای پیشین، بلکه در نسلهای بعدی نیز ادامه یافت. در شرایط سخت و تحت نظارت شدید، زنان همچنان مراسمهایی مانند هشت مارس را در خانهها، کوهها و خیابانها برگزار میکردند. این استمرار مبارزه، زمینهساز پذیرش و تثبیت شعار «ژن، ژیان، ئازادی» بهعنوان نماد مقاومت و آزادیخواهی در روژهلات شد.
نمونههای فراوانی از تأثیرگذاری این شعار در جامعه کُرد وجود دارد. برای مثال، ویدیویی از هشتم مارس ۱۴۰۰ در سنندج نشان میدهد که گروهی از فعالان زن و مرد، همراه با فرزندانشان، پس از سردادن شعارهایی علیه خشونت علیه زنان، تجمع خود را با همخوانی شعار «ژن، ژیان، ئازادی» به پایان میرسانند. این حرکت نمادی از عمق نفوذ و پذیرش این شعار در جامعه کُرد روژهلات است. همچنین، همبندان شیرین علم هولی، زندانی زن کُرد اعدامی، نقل میکنند که او در زندان اوین بر دیوار کنار تختش نوشته بود «ژن، ژیان، ئازادی». بهتازگی، در تولد چهلسالگی پخشان عزیزی، زندانی سیاسی زن کُرد که با حکم اعدام مواجه است، تصویری از گردنبندی چوبی منتشر شد که پخشان خود آن را ساخته و شعار «ژن، ژیان، ئازادی» را بر آن حک کرده است. این شعار، حاصل دههها مبارزه و جانفشانیهای بیدریغ زنانی چون همرزمان او و وریشه مرادی و دیگر انقلابیون جنبش آزادیخواهی فرامرزی زنان کوردستان است که امروز ثمر داده است. طی چنین مسیری طولانی، این شعار همچون آتشی سرکش از سرمای ناامیدی در روژهلات عبور کرد و تا قیام انقلابی ژینا ادامه یافت، و در نهایت راه خود را تا به گورستان آیچی باز کرد.
این شعار در هر گوشهای از کوردستان معنای تازهای یافته است، اما هستهٔ مرکزی آن یک خواسته واحد را در دلها زنده کرده: آزادی و برابری، رهایی زنان و خلقهای تحت ستم، و حق زندگی با کرامت. این آرمانها نه با تکیه بر قدرتها، بلکه از طریق فداکاری و تلاش پیگیر خود مردم و مبارزاتشان به دست میآید. ژن ژیان ئازادی امروز ابه طور فزایندهای گسترش یافته و با وجود تمام محدودیتها، مرزهای سرکوبگر دولتی و استعماری را پشت سر گذاشته ست.
شعار «ژن، ژیان، ئازادی» پیش از آنکه در روژهلات طنینانداز شود، توسط هزاران و شاید میلیونها کُرد در جستجوی عدالت و آزادی در بخشهای مختلف کوردستان و دیگر نقاط جهان که از ایدئولوژی و توان سازماندهی جنبش زنان کُرد تأثیر پذیرفته بودند، سر داده شده بود. سالها پیش از خیزش انقلابی ژینا در ایران، بهواسطه تلاشهای بیوقفه مبارزان کُرد، این شعار در آمریکای لاتین، آفریقای جنوبی، کشورهای عربی و حتی برخی شهرهای آسیای شرقی نیز طنینانداز شده بود. چپهای رادیکال اروپا نیز این شعار را در کنار دیگر شعارهای خود در تظاهراتهایشان فریاد میزدند. در سال ۲۰۲۰، کتابی از سوی فعالان زن کاتالان و اسپانیایی که به روژآوا سفر کرده بودند منتشر شد با عنوان «ژن، ژیان، ئازادی، از دل جنبش رهاییبخش زنان کوردستان». این نشان از گسترش جهانی این شعار داشت. بهتازگی نیز تصویر زیبایی از زنان بنگلادشی منتشر شد، در حالیکه حول پارچهنوشتهی ژن ژیان ئازادی به کوردی حلقه زده بودند؛ فعالان زن بنگلادش که خود بهعنوان اقلیتی تحت ستم در هند شناخته میشوند، سالها با جنبش زنان کوردستان همکاری دوجانبه داشتهاند. اهمیت این شعار پس از خیزش انقلابی و فمینیستی سراسری ۱۴۰۱ در ایران دوچندان شد و پس از آن بود که حتی در افغانستان در گردابی از سرکوب طالبان نیز، این شعار شنیده شد و بیش از پیش پژواکی فرامرزی یافت.
این روند، نویدبخش ظهور فمینیسمی فرامرزی است که کوردستان نمونهای برجسته از آن را به نمایش گذاشته؛ فمینیسمی که مرزهایش را همبستگی خواهرانه و همسرنوشتی در مبارزه برای تحقق برابری و آزادی تعیین میکند، نه مرزهای ساختگی و سیاسی جعلیای که توسط دولت-ملتهای اقتدارگرا با حمایت امپریالیستهای نظامی جهانی و منطقهای بر مردمان مختلف تحمیل شده اند.
منبع: کولکتیو توار
نظرها
نظری وجود ندارد.