ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

معرفی کتاب

حزب‌الله لبنان؛ معرفی سه تحقیق دانشگاهی

امین بزرگیان – در بحث‌های سیاسی امروزین، از جمله در گفت‌وگوهای تلویزیونی، «حزب‌الله» لبنان با عنوان‌های مختلفی معرفی می‌شود. کسی که بخواهد قضاوت دقیقی داشته باشد، لازم است به تحقیق‌های جدی از نظر روش و اطلاعات سنجیده رجوع کند.

حمله اسرائیل به لبنان و تصمیم به از بین بردن حزب‌الله واکنش‌هایی را درباره ماهیت حزب‌الله لبنان در همه جای دنیا و از جمله ایران در پی داشته است. وقتی به مجموعه اظهار نظرها بالاخص پس از ترور حسن نصرالله در رسانه‌های فارسی نگاه می‌کنیم با دوگانه واضح و روشنی روبرو می‌شویم که بسیار تقلیل‌گرا و مُد روز است: حزب‌الله به عنوان یک گروه تروریستی و از دیگر سو حزب‌الله به عنوان یک گروه مقاومت در برابر امپریالیسم. آنچه از برآیند این سر و صداها به گوش می‌رسد، ناآگاهی‌های فزاینده در مواجهه با حزب‌الله است. در این گزارش، کوشیده‌ام با بررسی اجمالی و شتاب‌زده از سه کتاب پژوهشی مهم درباره «حزب الله»، اطلاعاتی اولیه را درباره این گروه روایت کنم. هر سه کتاب جزو منابع جدید و مهم در حوزه خاورمیانه‌شناسی و به طور ویژه شناخت حزب‌الله در دانشگاه‌های غربی‌اند که برای من که تخصصی در این موضوع ندارم بسیار راهگشا بوده‌اند. قطعاً متون مهم دیگری نیز وجود دارند که می‌توانند به افزایش دانایی ما درباره این موضوع کمک کنند.

کتاب اول

حزب‌الله: تاریخچه «حزب خدا»

دومینیک آوون و آنا‌ایس-تریسا خاچادوریان

انتشارات دانشگاه هاروارد/ ۲۰۱۲

کتاب حزب‌الله: تاریخچه حزب‌ خدا نوشته دومینیک آوون و آنا‌ایس-تریسا خاچادوریان، تحلیل تاریخی و جامعی از یکی از قوی‌ترین و بحث‌برانگیزترین گروه‌های سیاسی و نظامی در خاورمیانه ارائه می‌دهد. این کتاب به عوامل تاریخی و سیاسی اشاره می‌کند که به تشکیل حزب‌الله منجر شدند، از جمله تجاوز اسرائیل به لبنان و تأثیر انقلاب اسلامی ایران. کتاب با تشریح زمینه تاریخی و سیاسی که حزب‌الله در آن شکل گرفت آغاز می‌شود. این سازمان در اوایل دهه ۱۹۸۰ و در جریان جنگ داخلی لبنان تأسیس شد و رشد سریع آن از چندین عامل کلیدی تأثیر گرفت. نویسندگان پژوهش خود را با قرار دادن تأسیس حزب‌الله در بستر تاریخ لبنان و خاورمیانه آغاز می‌کنند.

تأسیس حزب الله

مهمترین عامل در تأسیس حزب‌الله موقعیت حاشیه‌‌ای جمعیت شیعه لبنان بود. جامعه شیعه لبنان که در نظام سیاسی فرقه‌ای این کشور از نظر تاریخی کمتر نمایندگی داشت، با حزب‌الله صدایی پیدا کرد. این گروه به‌عنوان مدافع شیعیانِ تحت ستم لبنان معرفی شد و برای حقوق اجتماعی و سیاسی آنان مبارزه کرد. این فصل به بررسی پیش‌زمینه تاریخی پرداخته و بر به حاشیه راندگی اجتماعی و سیاسی جامعه شیعه لبنان تأکید می‌کند. از لحاظ تاریخی، شیعیان لبنان از فقیرترین و کم بازنمایی‌ترین گروه‌های سیاسی در لبنان بودند. محرومیت شیعیان زمینه مناسبی برای ظهور حزب‌الله فراهم کرد که پس از تهاجم اسرائیل به لبنان در سال ۱۹۸۲ و انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ به وجود آمد. کتاب همچنین توضیح می‌دهد که چگونه حزب‌الله تا حدی در پاسخ به ناکافی بودن جنبش امل شکل گرفت. جنبش امل به‌منزله نیروی اصلی سیاسی شیعه قبل از ظهور حزب‌الله شناخته می‌شد، اما توسط بسیاری به‌عنوان گروهی بیش از حد متمایل به سازش با سایر جناح‌های لبنانی و تمرکز بیش از حد بر سیاست داخلی لبنان دیده می‌شد، در حالی که حزب‌الله خود را به‌مثابه جنبشی رادیکال‌تر و متعهد به مقاومت علیه اسرائیل معرفی کرد.

Dominique Avon, Anaїs-Trissa Khatchadourian: Hezbollah, A History of the "Party of God" ; Harvard University Press 2012
Dominique Avon, Anaїs-Trissa Khatchadourian: Hezbollah, A History of the "Party of God" ; Harvard University Press 2012

عامل بعدی، جنگ داخلی لبنان (۱۹۷۵-۱۹۹۰) بود. هرج و مرج سیاسی، فرقه‌ای و اجتماعی در جنگ داخلی لبنان زمینه را برای ظهور حزب‌الله فراهم کرد. جامعه شیعه لبنان، که از نظر سیاسی و اقتصادی مدت‌ها در حاشیه قرار داشت، از تجاوزات اسرائیل به جنوب لبنان (۱۹۷۸ و ۱۹۸۲ ) به شدت آسیب دید. دولت لبنان که از پیش ضعیف بود، نتوانست از مرزهای خود محافظت کند و این امر باعث شد که گروه‌های مختلف از جمله شیعیان سلاح به دست بگیرند. سومین عامل در برآمدن حزب‌الله بی‌شک انقلاب ایران بود. انقلاب ایران تأثیر عمیقی بر جوامع شیعه در سراسر خاورمیانه، از جمله شیعیان لبنان داشت. ایدئولوژی تأسیس حزب‌الله به شدت تحت تأثیر دکترین ولایت فقیه ایران قرار داشت؛ دکترینی که قدرت سیاسی و مذهبی را در دست رهبر عالی ایران قرار می‌داد. تهاجم بزرگ اسرائیل به لبنان در سال ۱۹۸۲ اما محرک فوری برای تشکیل حزب‌الله شد. اشغال جنوب لبنان توسط اسرائیل به حزب‌الله هم هدف )مقاومت در برابر نیروهای اسرائیلی (و هم استراتژی )مقاومت مسلحانه) ارائه داد. این اشغال، همراه با حضور ارتش‌های خارجی )سوریه و نیروهای حافظ صلح ایالات متحده) به تسلیح بیشتر جناح‌های لبنانی دامن زد و حزب‌الله به یکی از بازیگران کلیدی تبدیل شد.

ریشه‌های ایدئولوژیک

آوون و خاچادوریان در کتاب‌شان پس از شرح عوامل شکل‌دهنده در تأسیس حزب‌الله به بررسی ریشه‌های ایدئولوژیک این جریان و ترکیب منحصربه‌فرد اسلام سیاسی شیعه و مقاومت ضد امپریالیستی در این گروه می‌پردازند. از نظر آنان، دکترین ولایت فقیه ستون اصلی ایدئولوژی حزب‌الله است که اصل وفاداری این گروه به رهبر ایران، آیت‌الله خمینی و جانشینان وی را مشخص می‌کند. نویسندگان تحلیل می‌کنند که حزب‌الله چگونه در همه این سال‌ها این ایدئولوژی را با شرایط لبنان تطبیق داده، و در حالی که پیوندهای خود را با رهبری ایران حفظ کرده همزمان توانسته به‌عنوان یک جنبش ملی‌گرای لبنانی عمل ‌کند. در ابتدا، اهداف حزب‌الله به وضوح انقلابی بودند. در بیانیه ۱۹۸۵ این گروه خواستار تأسیس یک دولت اسلامی در لبنان، مشابه ایران بود. با این حال، کتاب نشان می‌دهد که چگونه این اهداف با رشد حزب‌الله به تدریج ملایم‌تر شد و این گروه به سمت عمل‌گرایی بیشتر در چارچوب نظام تقسیم قدرت فرقه‌ای لبنان حرکت کرد.

حزب الله و موضوع اسرائیل

سومین بخش اصلی کتاب، داستان مقاومت حزب‌الله در برابر اسرائیل است. در بررسی نقش حزب‌الله به‌عنوان جنبش مقاومت، تاکتیک‌های جنگ چریکی اهمیت ویژه‌ای دارد. استراتژی نظامی حزب‌الله علیه اسرائیل مبتنی بر جنگ نامتقارن بوده است. آوون و خاچادوریان به توصیف تاکتیک‌های چریکی حزب‌الله مانند کمین، بمب‌گذاری‌های انتحاری و حملات موشکی می‌پردازند که در برابر ارتش متعارف اسرائیل بسیار مؤثر بودند. این بخش همچنین به توسعه شاخه نظامی حزب‌الله، یعنی مقاومت اسلامی، و پیچیدگی آن در استفاده از رسانه‌ها و تبلیغات برای جلب حمایت منطقه‌ای اشاره می‌کند. کتاب پوشش دقیقی از عملیات‌های نظامی مهم حزب الله ارائه می‌دهد که به برخی از مهمترین موارد آن اشاره می‌کنیم:

  • بمب‌گذاری‌های سال ۱۹۸۳ در سربازخانه‌های بیروت: نقش ادعایی (هرچند مورد مناقشه) حزب‌الله در بمب‌گذاری‌ سربازخانه‌های نیروی دریایی ایالات متحده و فرانسه، که منجر به خروج نیروهای حافظ صلح غربی از لبنان شد. این رویداد معرفی بین‌المللی حزب‌الله به‌عنوان یک سازمان نظامی بود.
  • عملیات خوشه‌های خشم (۱۹۹۶): اثربخشی نظامی حزب‌الله در طول عملیات خوشه‌های خشم مورد بررسی کتاب قرار گرفته است. عملیات حزب‌الله واکنشی بود به قتل‌عام قانا در سال ۱۹۹۶، زمانی که گلوله‌باران اسرائیل بیش از ۱۰۰ غیرنظامی پناه‌گرفته در یک پایگاه سازمان ملل را کشت. عملیات حزب‌الله حمایت جامعه لبنان را در پی داشت و باعث رشد جایگاه آنان در اذهان عمومی غیرشیعیان شد.
  • خروج اسرائیل (۲۰۰۰): خروج نیروهای اسرائیلی از جنوب لبنان یک پیروزی بزرگ برای حزب‌الله تلقی می‌شود. آوون و خاچادوریان توضیح می‌دهند که چگونه حزب‌الله این رویداد را به‌عنوان اثبات موفقیت "مقاومت مسلحانه" جشن گرفت و جایگاه خود را به‌عنوان یک بازیگر کلیدی در سیاست لبنان و جهان عرب تثبیت کرد.

حزب‌الله به عنوان حزب سیاسی

مرحله بعدی در تاریخ‌نگاری حزب‌الله، موضوع گذار به سیاست در این گروه است؛ اینکه چگونه حزب‌الله از گروهی صرفاً نظامی به نیروی سیاسی مسلطی در لبنان تبدیل شد. در انتخابات پارلمانی سال ۱۹۹۲ تصمیم حزب‌الله برای شرکت در انتخابات نقطه عطف مهمی در تاریخ آن بود. این تصمیم در درون گروه البته بحث‌برانگیز بود، زیرا به معنای دور شدن از اهداف انقلابی اولیه بود. کتاب بررسی می‌کند که چگونه حزب‌الله مشارکت خود در نظام سیاسی‌ای را که زمانی آن را رد کرده بود، توجیه کرد و نصرالله بر عمل‌گرایی رو به رشد این گروه سرعت بخشید. از سوی دیگر، استراتژی سیاسی و اتحادهای تازه در حزب‌الله نیز مورد توجه است. آوون و خاچادوریان به نحوه آمیزش ماهرانه حزب‌الله در چشم‌انداز سیاسی-فرقه‌ای لبنان پرداخته و اتحادهایی را بررسی می‌کنند که با گروه‌های شیعه و غیر شیعه، مانند جنبش امل )گروه رقیب شیعه (و بعداً جنبش آزاد میهنی )یک حزب مسیحی به رهبری میشل عون (ایجاد کرد. این اتحادها به حزب‌الله اجازه داد تا نفوذ خود را فراتر از پایگاه شیعه بگستراند و کنترل قابل توجهی بر سیاست لبنان به‌دست آورد.

شبکه گسترده خدمات اجتماعی حزب‌الله عامل مهم دیگری در صعود سیاسی آن بود. نویسندگان توضیح می‌دهند که چگونه حزب‌الله به جوامع شیعه در جنوب لبنان و دره بقاع خدمات بهداشتی، آموزشی و مالی ارائه می‌داد. این شبکه نه تنها وفاداری میان پایگاه مردمی خود را تقویت کرد، بلکه حزب‌الله را به‌عنوان جایگزینی معتبر برای دولت ضعیف لبنان معرفی کرد.

جایگاه داخلی و خارجی حزب‌الله

 توصیف تصویر حزب‌الله در داخل و خارج از لبنان، بخش قابل توجهی از کتاب را به خود اختصاص داده است. نویسندگان کوشیده‌اند در کار پژوهشی خود تصویر کنونی حزب‌الله (پیش از جنگ اخیر) را در افکار عمومی کشف کنند. آوون و خاچادوریان توضیح می‌دهند که حزب‌الله در میان جامعه شیعه لبنان همچنان بسیار محبوب است. این محبوبیت عمدتاً به دلیل خدمات اجتماعی، کامیابی‌های نظامی علیه اسرائیل و نقش آن به‌عنوان مدافع حاکمیت لبنان است. با این حال، این گروه با مخالفت‌های قابل توجهی از سوی سایر جوامع لبنانی، به‌ویژه سنی‌ها و مسیحیان، روبروست که نگران قدرت نظامی حزب‌الله و وفاداری آن به ایران هستند. در سطح جهانی اما وضعیت حزب‌الله به شدت قطبی است. کشورهای غربی، به‌ویژه ایالات متحده، حزب‌الله را اساساً همچو سازمانی تروریستی می‌بینند. این دیدگاه با حملات علیه اهداف اسرائیلی و غربی، از جمله نقش ادعایی آن در بمب‌گذاری سال ۱۹۹۴ مرکز یهودیان در آرژانتین تقویت می‌شود. در مقابل، بخش عمده‌ای از جهان عرب، به‌ویژه فلسطینی‌ها و بسیاری از سوری‌ها، حزب‌الله را به‌عنوان یک جنبش مقاومتِ مشروع در برابر تجاوزات اسرائیل می‌بینند.

چالش‌های پیش روی حزب‌الله

در بخش پایانی کتاب، آوون و خاچادوریان بر چالش‌های جدید پیش روی حزب‌الله تمرکز می‌کنند. یکی از مهمترین این چالش‌ها موضوع خلع سلاح این گروه است. امتناع حزب‌الله از خلع سلاح همچنان منبع اصلی تنش در سیاست لبنان است. در حالی که بسیاری از جناح‌ها معتقدند که ادامه حضور نظامی حزب‌الله حاکمیت و امنیت لبنان را تضعیف می‌کند، حزب‌الله اصرار دارد که سلاح‌هایش برای دفاع از لبنان در برابر اسرائیل ضروری است. کتاب توضیح می‌دهد که چگونه این بحث تنش‌های گسترده‌تری درباره اقتدار دولت و مشروعیت مقاومت مسلحانه در لبنان را منعکس می‌کند.

از سوی دیگر، نویسندگان به پیچیدگی‌های نظام فرقه‌ای لبنان و چگونگی ایجاد تنش‌ میان حزب‌الله با دیگر گروه‌های اجتماعی به‌دلیل سلطه سیاسی و نظامی آن پرداخته‌اند. به عنوان مثال، چنان که پیشتر اشاره شد، کتاب توضیح می‌دهد که چگونه تنش‌ میان سنی‌ها وشیعیان با دخالت حزب‌الله در جنگ سوریه و هم‌سویی آن با برنامه منطقه‌ای ایران افزایش یافته است.

یکی دیگر از مهمترین چالش‌های حزب‌الله مسئله تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی این گروه است. نویسندگان به فشارهای فزاینده بین‌المللی که حزب‌الله با آن روبروست، به‌ویژه در پرتو تحریم‌های اقتصادی از سوی ایالات متحده و سایر کشورها اشاره می‌کنند. این تحریم‌ها شبکه‌های مالی حزب‌الله را که عملیات نظامی و خدمات اجتماعی آن را تأمین می‌کنند، هدف قرار داده است. توانایی این گروه در حفظ خطوط مالی خود برای بقای آن حیاتی است و کتاب به بررسی تأثیر این اقدامات بر عملیات حزب‌الله می‌پردازد.

آینده حزب‌الله

 در نتیجه‌گیری، آوون و خاچادوریان به تأمل درباره آینده حزب‌الله می‌پردازند و چند سناریوی کلیدی را مطرح می‌کنند. از نظر آنان آینده حزب‌الله به‌طور ملموسی به ثبات لبنان گره خورده است. با ادامه بحران اقتصادی در لبنان، توانایی حزب‌الله برای حفظ خدمات اجتماعی و قدرت سیاسی‌اش مورد آزمایش قرار خواهد گرفت. از سوی دیگر، نقش حزب‌الله در خاورمیانه بیش از هر چیز به نوع روابط آن با ایران و سوریه، و بیش از هرچیز به میزان قدرت منطقه‌ای ایران متکی خواهد بود. اگر نفوذ ایران کاهش یابد یا سازوکارهای قدرت منطقه‌ای تغییر کند، حزب‌الله ممکن است با انزوای بیشتر یا نیاز به تطبیق با محیط در حال تغییر روبرو شود.

نویسندگان کتاب احتمال مواجهه‌های آینده بین حزب‌الله و اسرائیل را نیز در نظر می‌گیرند. افزایش توان نظامی حزب‌الله و ادامه جنگ‌های لفظی بین دو طرف نشان می‌دهد که تنش‌ها با اسرائیل همچنان بالاست و احتمال وقوع جنگ دیگری در پس‌زمینه وجود دارد.

کتاب حزب‌الله: تاریخچه حزب‌ خدا نوشته دومینیک آوون و آنا‌ایس-تریسا خاچادوریان تحلیلی جامع از تکامل پیچیده حزب‌الله از یک گروه شبه‌نظامی به یک سازمان سیاسی و اجتماعی قدرتمند ارائه می‌دهد. با بررسی ریشه‌های مادی وایدئولوژیک، استراتژی‌های نظامی، مانورهای سیاسی و اتحادهای منطقه‌ای حزب‌الله، نویسندگان گزارشی متعادل و جامع از یکی از مهم‌ترین بازیگران غیردولتی در خاورمیانه مدرن ارائه می‌دهند. نویسندگان نشان می‌دهند که چه پیوندهای عمیقی میان حزب‌الله و زندگی واقعی بخش بزرگی از جامعه لبنان برقرار شده است. کتاب همچنین بر تناقضات ذاتی در هویت حزب‌الله—به‌عنوان یک جنبش ملی‌گرای لبنانی و نیروی فراملی شیعه متحد با ایران—تأکید کرده و چالش‌های آینده این گروه را در منطقه‌ای با بی‌ثباتی فزاینده‌ روشن می‌کند.

کتاب دوم

حزبالله: اجتماعی شدن و تناقضات تراژیک آن

ادهم سعولی

انتشارات دانشگاه ادینبورگ/ ۲۰۱۹

Adham Saouli: Hezbollah; Socialisation and its Tragic Ironies. Edinburgh University Press 2019
Adham Saouli: Hezbollah; Socialisation and its Tragic Ironies. Edinburgh University Press 2019

کتاب ادهم سعولی با عنوان حزب‌الله: اجتماعی شدن و تناقضات تراژیک آن اثر پژوهشی مهمی درباره فرایند تکامل حزب‌الله از گروه نظامی صرف به گروه نظامی-سیاسی است. برای سعولی بررسی این نکته حائز اهمیت بوده است که حزب‌الله در درون چه مناسباتی و چگونه توانست میان تعهدات ایدئولوژیک خود و واقعیت‌های سیاسی عمل‌گرایانه توازن برقرار کند. نویسنده تکامل حزب‌الله را در بستر محیط سیاسی منحصر به‌فرد لبنان که با یک سیستم پیچیده تقسیم قدرت فرقه‌ای مشخص می‌شود، قرار می‌دهد. این سیستم برای درک اینکه چرا حزب‌الله، برخلاف بسیاری از جنبش‌های اسلام‌گرا، تصمیم به مشارکت در فرآیند سیاسی گرفت به‌جای اینکه به دنبال سرنگونی آن باشد، حایز اهمیت بسیار است. یکی از موضوعات اصلی، تنش میان هویت دوگانه حزب‌الله است—از یک سو، خود را به‌عنوان جنبش مقاومت اسلامی انقلابی معرفی می‌کند و از سوی دیگر، به بازیگر سیاسی عمل‌گرایی تبدیل شده است که عمیقاً در نهادهای دولتی لبنان ادغام شده است.

اجتماعی شدن حزب‌الله

 در علوم سیاسی و روابط بین‌الملل، اجتماعی شدن به فرایندی اطلاق می‌شود که طی آن بازیگران غیر دولتی، جنبش‌ها یا دولت‌ها به هنجارها، قوانین و انتظارات یک نظام سیاسی یا اجتماعی خو می‌گیرند. با وجود اینکه حزب الله در ابتدا یک گروه انقلابی و رادیکال بود، سعولی از این چارچوب استفاده می‌کند تا تطابق تدریجی حزب‌الله با عرصه سیاسی لبنان را توضیح دهد. حزب‌الله که در سال ۱۹۸۲ تأسیس شد، تا حد زیادی محصول انقلاب ایران و ایدئولوژی خمینی‌گرایی بود که بر ایجاد یک دولت اسلامی در لبنان مبتنی بر آموزه‌های سیاسی شیعه تمرکز داشت. در آن زمان، حزب‌الله نظام سیاسی چند فرقه‌ای لبنان را که فاسد می‌دانست، رد کرد و خود را به عنوان بدیل اسلام‌گرای رادیکالی معرفی کرده بود. اما با گذشت زمان، حزب‌الله فرایند اجتماعی شدن سیاسی را تجربه کرد؛ این گروه در انتخابات شرکت کرد، با سایر گروه‌های سیاسی مذاکره کرد و حتی در نظام سیاسی توافقی لبنان )سیستمی مبتنی بر تقسیم قدرت میان فرقه‌های مذهبی (ادغام شد.

استدلال کلیدی سعولی این است که این فرایند اجتماعی شدن پیامدهای عمیقی نه تنها برای هویت حزب‌الله، بلکه برای سیاست لبنان داشته است. پذیرش نظام سیاسی توسط حزب‌الله که قبلاً آن را رد کرده بود، نشان‌دهنده تغییر عمل‌گرایانه‌ای است که بسیاری از گروه‌های انقلابی هنگام مداخله در پیچیدگی‌های حکومت‌داری با آن روبرو می‌شوند. در مسیر توضیح تلاش حزب‌الله برای تعادل میان ایدئولوژی و عمل‌گرایی، یکی از مهم‌ترین نکاتی که سعولی مطرح می‌کند، تنش بین تعهدات ایدئولوژیک حزب‌الله و رفتار سیاسی عملی آن است. از یک سو، حزب‌الله همچنان به موضع ضد اسرائیلی خود پایبند مانده و خود را مدافع حاکمیت لبنان در برابر مهاجمان خارجی، به ویژه اسرائیل معرفی کرده است، اما از سوی دیگر، با مشارکت در سیاست فرقه‌ای لبنان، که در ابتدا به لحاظ ایدئولوژیک با آن مخالف بود، عمل‌گرایی فزاینده‌ای را از خود نشان داده است.

سعولی در کتابش استدلال می‌کند که مشارکت حزب‌الله در سیاست تصمیمی تاکتیکی بود. با تعمیق در نظام لبنان، حزب‌الله باید با واقعیت‌های ایجاد ائتلاف، مدیریت خدمات عمومی و پاسخگویی به نیازهای متنوع پایگاه خود کنار بیاید. این گروه نمی‌توانست صرفاً ایدئولوژیک باقی بماند، زیرا الزامات حکومت‌داری نیازمند سازش بود. با این حال، این عمل‌گرایی هزینه‌هایی داشت. در حالی که حزب‌الله مشروعیت سیاسی به دست آورد، اما با تناقضات درونی روبرو شد. این گروه دیگر نمی‌توانست صرفاً جنبش مقاومت باشد؛ مجبور شد به مخاطبان گسترده‌تری در لبنان پاسخ دهد، خدمات اجتماعی ارائه دهد و در سیاست‌های روزمره مداخله کند. این امر منجر به چیزی شد که سعولی "تناقض تراژیک" می‌نامد: یکپارچگی حزب‌الله در نظام سیاسی، این گروه را قدرتمندتر کرد اما در عین حال آسیب‌پذیرتر ساخت، زیرا اکنون باید از وضعیتی دفاع کند که پیش‌تر وعده سرنگونی‌اش را داده بود.

حزب الله و خدمات اجتماعی

 سعولی تأکید می‌کند که حزب‌الله نه تنها به مثابه بازیگر نظامی و سیاسی، بلکه به منزله ارائه‌دهنده خدمات اجتماعی نیز نقش مهمی در لبنان ایفا کرده است، به ویژه در میان جمعیت شیعه. از طریق شبکه‌ای از بیمارستان‌ها، مدارس، برنامه‌های رفاهی و خیریه‌ها، حزب‌الله توانسته است حمایت عمیقی در میان جامعه شیعه، به‌ویژه در جنوب لبنان، دره بقاع و حومه جنوبی بیروت جلب کند. این نقش به‌عنوان ارائه‌دهنده خدمات اجتماعی برای مشروعیت حزب‌الله و توانایی آن برای رقابت با سایر جناح‌های سیاسی لبنان بسیار حیاتی بوده است. سعولی اشاره می‌کند که موفقیت حزب‌الله در ارائه این خدمات به آن اجازه داده است که از هویت خود به عنوان گروهی شبه‌نظامی یا حزبی سیاسی فراتر رود. حزب‌الله به سبب خدمات اجتماعی‌اش به رکنی اساسی در جامعه لبنان تبدیل شده است، به‌ویژه در میان جامعه شیعه حاشیه‌نشین و فقیرتر لبنان.

این واقعیت نشانگر جان‌مایه‌ی تکامل حزب‌الله بوده است. در ابتدا، هرچند تمرکز آن بر مقاومت در برابر اشغال خارجی بود، اما رشد و بقای مداوم حزب‌الله وابسته به مشارکت در انواع فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی‌ای بود که یک دولت یا حزب سیاسی متعارف انجام می‌دهد. با وجود ریشه‌های انقلابی، با این کار، حزب‌الله عملاً بخشی از دستگاه دولتی لبنان شد.

حزبالله و درگیریهای منطقهای

یکی از تراژدی‌های تاریخی که سعولی در تاریخ اخیر حزب‌الله شناسایی می‌کند، مداخله این گروه در درگیری‌های منطقه‌ای، به‌ویژه جنگ داخلی سوریه است. گفتیم که در کنار خدمات اجتماعی، مشروعیت حزب الله بر اساس مقاومت در برابر اسرائیل بنا شده بود، اما به مرور با گسترش نقش آن در مناسبات سیاسی منطقه‌، به یک نیروی نظامی بین‌المللی تبدیل شد؛ نیرویی که در پیوند با منافع ایران قرار گرفته بود. اما مداخله حزب‌الله در جنگ سوریه در سال ۲۰۱۲، جایی که در کنار رژیم اسد جنگید، نقطه عطف مهمی در استراتژی منطقه‌ای این گروه بود. رژیم اسد به رهبری بشار اسد متحدی حیاتی برای حزب‌الله و ایران است که بقای آن برای حفظ مسیر تدارکاتی حزب‌الله از ایران حیاتی بود. حزب‌الله برای حفظ اسد وارد سوریه شد و با جنگیدن برای رهبری سکولار و اقتدارگرا، تضاد عمیقی با ایدئولوژی‌های انقلابی اولیه حزب‌الله و گفتارهای ضد دیکتاتوری آن ایجاد کرد. علاوه بر این، دخالت حزب‌الله در سوریه تنش‌های فرقه‌ای در سراسر منطقه، به‌ویژه بین گروه‌های سنی و شیعه را تشدید کرد. حزب‌الله مجبور شد دخالت خود را به‌عنوان بخشی از محور مقاومت )ائتلاف ایران، سوریه و حزب‌الله (توجیه کند، اما این موضع بسیاری از هواداران سابقش، به‌ویژه سنی‌ها، که حزب‌الله را سازمانی در برابر اسرائیل می‌دیدند، از او دور کرد. برای سعولی به طور خلاصه، دخالت حزب‌الله در سوریه تناقض تراژیکی را ساخت که هرچند موقعیت سیاسی و نظامی حزب‌الله را در منطقه تقویت کرد اما موقعیت اجتماعی آن را تضعیف نمود: تعهد حزب‌الله به "مقاومت" در برابر اسرائیل و نفوذ غرب، آن را به درگیری‌ای کشاند که در آن به‌عنوان مدافع رژیمی دیده شد که مسئول مرگ هزاران غیرنظامی است. این مسئله به تصویر حزب‌الله آسیب رساند و قطبی شدن فرقه‌ای در لبنان را افزایش داد، چندان که گروه‌های سنی به‌طور فزاینده‌ای حزب‌الله را به‌عنوان دست‌نشانده و نه یک جنبش ملی لبنانی می‌بینند.

معضلات و چالشهای آینده حزبالله

سعولی معتقد است که اجتماعی شدن حزب‌الله آن را در موقعیت دشواری قرار داده است. در حالی که این گروه موفق شده به یک نیروی مسلط در سیاست لبنان تبدیل شود، خلوص ایدئولوژیک آن به خطر افتاده است. حزب‌الله دیگر نمی‌تواند ادعا کند که کاملاً جنبشی انقلابی است، زیرا اکنون عمیقاً در نظام سیاسی لبنان و درگیری‌های منطقه‌ای جای گرفته است. یکی از معضلات کلیدی حزب‌الله این است که چگونه باید بین مقاومت نظامی در برابر اسرائیل و نقش خود به‌عنوان بازیگر سیاسی داخلی تعادل برقرار کند. تداوم نظامی‌گری حزب‌الله—حفظ یک ارتش خصوصی که از ارتش ملی لبنان قوی‌تر است—هم سازوکاری بوده است در برابر میل اسرائیل برای دسترسی به جنوب لبنان و هم منبعی برای برخی تنش‌ها در داخل لبنان. بسیاری از مخالفان سیاسی حزب‌الله استدلال می‌کنند که این گروه نمی‌تواند به‌عنوان هم‌زمان میلیشیا و حزب سیاسی در دولتی عمل کند که باید انحصار استفاده از زور را داشته باشد.

معضل دیگر از پیوند این گروه با ایران ناشی می‌شود. وابستگی حزب‌الله به حمایت ایران موقعیت آن را در محور مقاومت تثبیت کرده است، اما همچنین آن را در معرض انتقاد کسانی قرار داده که معتقدند حزب‌الله منافع ایران را بر منافع ملی لبنان ترجیح می‌دهد. این امر به‌ویژه پس از جنگ سوریه و در بحران اقتصادی رو به وخامت لبنان آشکار شد، جایی که تمرکز حزب‌الله بر درگیری‌های منطقه‌ای همچون نادیده‌انگاری نیازهای داخلی کشور تلقی می‌شود.

تناقضات تراژیک اجتماعی شدن حزبالله

تحلیل ادهم سعولی حرکت پیچیده و متناقض حزب‌الله از یک گروه مقاومت اسلام‌گرای رادیکال به یک بازیگر اصلی سیاسی و نظامی را نشان می‌دهد. تراژدی‌هایی که وی توصیف می‌کند از این واقعیت ناشی می‌شود که موفقیت حزب‌الله در یکپارچگی با نظام سیاسی لبنان، آن را مجبور به سازش با اصول ایدئولوژیکش کرده است. توافق دوحه در سال ۲۰۰۸ که به حزب‌الله حق وتو در دولت لبنان داد، لحظه‌ای کلیدی است. دخالت روزافزون حزب‌الله در حکومت با چالش‌هایی همراه بود، زیرا ناگزیر شد مسئولیت‌های سیاسی را با اعتبار مقاومت خود متعادل کند. ادهم سعولی در نتیجه‌گیری کتابش می‌نویسد: «اگر یافته‌های این کتاب دقیق باشند، نشان می‌دهند که حزب‌الله دکترین دینی-سیاسی خود را پنهان نمی‌کند، زیرا بدون آن حزب‌الله از هرگونه هویت یا معنا عاری خواهد بود. دکترین دینی-سیاسی چارچوبی است که رفتار حزب‌الله را هدایت می‌کند و ایده‌آل‌ها و انگیزه‌های آن را مشخص می‌کند. از سوی دیگر، رفتار حزب‌الله صرفاً بازتاب تحولات سیاسی نیست. فعالیت بلندمدت حزب‌الله، همان‌طور که این کتاب به‌طور مکرر بیان کرده است، نشان می‌دهد که این جنبش اسلام‌گرا به دنبال غلبه بر محدودیت‌های اجتماعی-سیاسی است، و به همین دلیل است که گاهی نیاز به عمل‌گرایی دارد. حزب‌الله همچون دیگر گروه‌های سیاسی از فرصت‌های نوظهور برای پیشبرد و تحقق اهداف خود بهره‌برداری می‌کند. این کتاب نشان داد که حزب‌الله به‌ویژه در تبدیل تهدیدها به فرصت‌ها، چه در لبنان و چه در منطقه، مهارت دارد. جریان‌های متغیر ژئوپلیتیک خاورمیانه توانایی حزب‌الله را برای گسترش یا محدود کردن نفوذ خود در منطقه و لبنان تعیین خواهند کرد. اما صرف‌نظر از عدم قطعیت‌های موجود در جریان‌های سیاسی منطقه، آخرین و تنها پناهگاه حزب‌الله، لبنان باقی خواهد ماند.»

اجتماعی شدن حزب‌الله این گروه را قدرتمندتر کرده، اما در عین حال آسیب‌پذیرتر نیز ساخته است، زیرا با چالش‌های داخلی و خارجی فزاینده‌ای مواجه شده است. به نظر سعولی، آینده حزب‌الله به نحوه‌ی ارتباط میان ایدئولوژی و عمل‌گرایی، میان مقاومت و حکومت‌داری، و میان هویت لبنانی آن و نقش‌اش در پویایی‌های قدرت منطقه‌ای که توسط ایران شکل گرفته، بستگی دارد. نتایج این تنش‌ها نه تنها مسیر حزب‌الله را تعیین می‌کند، بلکه آینده لبنان و خاورمیانه را نیز شکل خواهد داد.

کتاب سوم

تغییر ایدئولوژی حزبالله
مصعب العلوسی

مطالعات عالی انستیتوی دوحه/ ۲۰۲۰

Massaab Al-Aloosy: The Changing Ideology of Hezbollah. 2020
Massaab Al-Aloosy: The Changing Ideology of Hezbollah. 2020

کتاب تغییر ایدئولوژی حزب‌الله اثر مصعب العلوسی تجزیه و تحلیل دقیقی از چگونگی تکامل ایدئولوژی حزب‌الله در طول زمان، به‌ویژه در پاسخ به تغییرات سیاسی و اجتماعی در لبنان و خاورمیانه، ارائه می‌دهد. این کار پژوهشی در موارد فراوانی به اثر سعولی شباهت دارد که برای حفظ چارچوب معرفی اثر آن‌ها را دوباره ذکر کرده‌ام. العلوسی به بررسی چگونگی تطبیق چارچوب ایدئولوژیک حزب‌الله، که در ابتدا بر اسلام انقلابی شیعی متمرکز بود، با واقعیت‌های سیاست لبنان و پویایی‌های قدرت منطقه‌ای می‌پردازد.
آغاز انقلابی و بنیان‌های ایدئولوژیک حزب‌الله

حزب‌الله در ابتدا با دیدگاهی انقلابی و آرمان‌گرایانه شکل گرفت که عمدتاً توسط انقلاب اسلامی ایران (۱۹۷۹) و آموزه‌های آیت‌الله خمینی شکل گرفته بود. ایدئولوژی حزب‌الله در سال‌های اولیه به شدت انقلابی بود و بر دو هدف اصلی تمرکز داشت:

  • ایجاد یک دولت اسلامی در لبنان: در ابتدا حزب‌الله به دنبال ایجاد یک حکومت اسلامی در لبنان بود که بر اساس ولایت فقیه اداره شود و رهبر مذهبی عالی ایران (در آن زمان آیت‌الله خمینی) امور سیاسی و اجتماعی را هدایت کند.
  • موضع ضد غربی و ضد اسرائیلی: ایدئولوژی حزب‌الله همچنین بر مخالفت شدید با امپریالیسم غربی و اشغال اسرائیل تأکید داشت. این گروه خود را بخشی از جنبش مقاومت اسلام‌گرای جهانی می‌دانست و پیام ضد امپریالیستی قوی داشت. این موضع‌گیری به‌ویژه با تهاجم و اشغال اسرائیل به جنوب لبنان در سال ۱۹۸۲ تقویت شد که به حزب‌الله دشمنی واضح برای مقاومت بخشید. در این مرحله، حزب‌الله نسبتاً سازش‌ناپذیر بود و نظام سیاسی فرقه‌ای لبنان را که بر اساس تخصیص قدرت بر مبنای فرقه‌های دینی شکل گرفته بود، رد می‌کرد. در عوض، حزب‌الله خواستار تغییر انقلابی برای ایجاد حاکمیت اسلامی بود.

تغییر از انقلابی‌گرایی به عملگرایی

 یکی از استدلال‌های اصلی در کتاب العلوسی این است که ایدئولوژی اصلی حزب‌الله نتوانست به‌طور کامل با واقعیت‌های سیاست لبنان تطبیق پیدا کند. تا اوایل دهه ۱۹۹۰، حزب‌الله شروع به تطبیق آرمان‌های انقلابی خود با محدودیت‌های سیاسی و اجتماعی لبنان کرد. این تغییر تدریجی بود و ناشی از فشارهای خارجی )مانند سیستم فرقه‌ای لبنان و ژئوپلیتیک جهانی (و ملاحظات داخلی )نیازهای پایگاه شیعه حزب‌الله (بود. نقاط عطف کلیدی در تغییر ایدئولوژیک حزب‌الله را العلوسی چنین بر می‌شمرد:

تصمیم سال ۱۹۹۲ برای شرکت در انتخابات لبنان: تصمیم حزب‌الله برای شرکت در انتخابات پارلمانی لحظه‌ای حیاتی در تحول ایدئولوژیک آن بود. پیش از این، حزب‌الله نظام سیاسی لبنان را نامشروع می‌دانست. اما با تشخیص نیاز به تعامل با سیستم سیاسی برای گسترش نفوذ و حمایت از پایگاه خود، وارد عرصه انتخاباتی شد. این تصمیم نشان‌دهنده تغییر از جنبش انقلابی محض به بازیگر سیاسی عمل‌گرا بود. با شرکت در انتخابات، حزب‌الله در بافت سیاسی لبنان ادغام شد و به‌عنوان حزب سیاسی مشروعی جایگاه خود را تثبیت کرد در حالی که همچنان شاخه نظامی خود را حفظ می‌کرد.

علاوه بر مقاومت نظامی، شبکه‌های گسترده خدمات اجتماعی حزب‌الله به تقویت حمایت‌های مردمی کمک کرد. این برنامه‌ها برای ایجاد وفاداری و تقویت مشروعیت سیاسی حزب‌الله بسیار حیاتی بودند. کتاب توضیح می‌دهد که چگونه این خدمات شکاف‌های باقی‌مانده از سوی دولت لبنان را، به‌ویژه در مناطق تحت سلطه شیعه مانند جنوب لبنان و دره بقاع پر کرد. کتاب توضیح می‌دهد که چگونه موفقیت حزب‌الله تا حدی به توانایی آن در عمل به‌عنوان شبه‌دولت و ارائه خدمات بهداشتی، آموزشی و رفاهی به جمعیت شیعه باز می‌گردد، به‌ویژه در مناطقی که دولت لبنان غایب یا ضعیف بود. سازمان جهاد البناء حزب‌الله در این بخش مورد بررسی قرار می‌گیرد. این شاخه‌ی ساخت‌وساز و مسکن‌سازی حزب‌الله پس از تجاوزات و جنگ‌های اسرائیل، زیرساخت‌های جنوب لبنان را بازسازی کرد و با کمک به گروه‌های اجتماعی برای بازسازی پس از درگیری، حمایت مردمی را به‌دست آورد. آنگونه که در کتاب دیگری درباره حزب‌الله به نام حزب‌الله :از مقاومت اسلامی تا حکومت نوشته‌ی جیمز وورال و همکارانش می‌خوانیم، خدمات اجتماعی حزب‌الله بخشی از یک استراتژی گسترده‌تر برای ایجاد یک "دولت موازی" در درون دولت لبنان بوده است. در واقع، این شبکه اجتماعی و رفاهی، حزب‌الله را برای بسیاری از افراد در جامعه لبنان ضروری کرد. تلاش نویسنده برای اینکه نشان دهد که نمی‌توان حزب‌الله را صرفا ذیل عنوان «گروه تروریستی» معرفی کرد. ما از جریانی صحبت می‌کنیم که با ترکیب عناصر مذهبی، نظامی و اجتماعی، نقش مهمی در جامعه لبنان بازی کرده است.

 العلوسی اما در تحلیلی کمی متفاوت از آنچه ادهم سعولی در کتاب حزب‌الله: اجتماعی شدن و تناقضات تراژیک آن بدان اشاره کردیم، تأکید می‌کند که دخالت حزب‌الله در سیاست به معنای رها کردن بنیان‌های ایدئولوژیک آن نبود، بلکه تطبیق آنها با شرایط جدید بود. این گروه مشارکت سیاسی خود را به‌عنوان بخشی از یک استراتژی مقاومت گسترده‌تر قاب‌بندی کرد، نه به‌عنوان انحراف از اهداف اسلام‌گرایانه‌اش.

نقش منطقهای حزبالله و رابطه آن با ایران

کتاب بینش‌های قابل توجهی درباره رابطه حزب‌الله با ایران ارائه می‌دهد که همچنان یکی از ویژگی‌های تعیین‌کننده این گروه است. حزب‌الله با حمایت مستقیم ایران شکل گرفت و به طور مداوم به نظام ولایت فقیه ایران وفادار بوده و رهبر ایران را به‌عنوان مرجع مذهبی نهایی خود می‌بیند. با این حال، العلوسی روشن می‌کند که این رابطه یک‌جانبه نیست. در حالی که ایران حامی اصلی مالی و نظامی حزب‌الله است، این گروه در سیاست‌های لبنان و منطقه‌ای از درجه‌ای از خودمختاری برخوردار است. رهبری حزب‌الله در متعادل کردن منافع ایران با نگرانی‌های ملی لبنان، نوعی عمل‌گرایی از خود نشان داده که موضوعی کلیدی در تحول ایدئولوژیک آن است.

 پیوندهای حزب‌الله با ایران حمایت نظامی، مالی و لجستیکی را برای این گروه فراهم می‌کند، به‌ویژه در زمینه تسلیحات و آموزش. ایران حزب‌الله را به‌عنوان بازیگری کلیدی در استراتژی خود برای گسترش قدرت در سراسر خاورمیانه و حفظ "محور مقاومت" که مخالف اسرائیل و نفوذ غرب است، می‌بیند. کتاب نشان می‌دهد که دخالت حزب‌الله در جنگ داخلی سوریه ) از سال ۲۰۱۱ به بعد (پیچیدگی روابط آن با ایران را منعکس می‌کند. در حالی که حزب‌الله دخالت خود را به‌عنوان بخشی از مبارزه با افراط‌گرایی جهادی )مانند داعش و النصره (توجیه کرد، اما بیش از هر چیز برای حمایت از رژیم اسد، متحد دیرینه ایران، وارد جنگ شد. این مداخله تعهد این گروه به استراتژی منطقه‌ای ایران را که اولویتش حفظ رژیم اسد به‌عنوان بخشی از ائتلاف ایران-سوریه-حزب‌الله بود را نشان داد.

هویت دوگانه حزبالله: جنبش مقاومت در برابر بازیگر سیاسی

یکی از تم‌های اصلی کتاب، هویت دوگانه حزب‌الله است که بین نقش جنبش مقاومت و بازیگر سیاسی تعادل برقرار می‌کند. این دوگانگی در توانایی حزب‌الله برای حفظ شاخه مسلح خود در حالی که به‌طور همزمان در نظام سیاسی لبنان شرکت می‌کند، منعکس شده است. هویت حزب‌الله به‌عنوان جنبش مقاومت عمدتاً به میانجی مخالفت آن با اسرائیل تعریف شده است. خروج اسرائیل از جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ پیروزی بزرگی برای حزب‌الله بود که جایگاه آن را به‌عنوان یک نیروی نظامی موفق در جهان عرب تثبیت کرد. این موفقیت حزب‌الله را به موقعیتی بی‌نظیر در میان شیعیان لبنانی و سایر بازیگران منطقه‌ای ارتقا داد که این گروه را همچون مدافع مشروع حاکمیت لبنان می‌دیدند. پس از آن، جنگ ۳۴ روزه در سال ۲۰۰۶ بین حزب‌الله و اسرائیل نقش این گروه را به‌عنوان نیروی مقاومت بیش از پیش تقویت کرد. با وجود ویرانی‌های گسترده در لبنان، حزب‌الله پیروزی اخلاقی و نمادین خود را با مقاومت در برابر تهاجم نظامی اسرائیل اعلام کرد. العلوسی توضیح می‌دهد که چگونه، علی‌رغم ویرانی گسترده در لبنان، حزب‌الله توانست پس از جنگ ادعای یک "پیروزی الهی" را داشته باشد؛ نیرویی که در برابر قدرت نظامی اسرائیل ایستادگی کرد و خسارات قابل توجهی به آن وارد ساخت. این برداشت پذیرفته‌شده از پیروزی جایگاه حزب‌الله را نه تنها در لبنان، بلکه در سراسر جهان عرب تقویت کرد، تا جایی که از این گروه به‌عنوان نماد مقاومت عربی تجلیل شد.

با وجود این، کتاب نشان می‌دهد که مشارکت حزب‌الله در نظام سیاسی لبنان چالشی مداوم را برای خلوص ایدئولوژیک این گروه ایجاد کرده است. العلوسی اشاره می‌کند که در حالی که حزب‌الله همچنان توجیه می‌کند که شاخه نظامی آن برای مقاومت ضروری است، ادغام آن در نظم فرقه‌ای لبنان منجر به تناقضات داخلی شده است. به‌عنوان مثال، با شرکت در نظام سیاسی، حزب‌الله به‌طور ضمنی مشروعیت ساختار دولتی را که با هدف اصلی تأسیس دولتی اسلامی در تضاد است تأیید می‌کند، اما در عین حال همچنان اسلحه‌هایش را فارغ از نظام سیاسی لبنان حفظ کرده است. کتاب به بررسی نقش حزب‌الله در هر دو جایگاه حکومت و اپوزیسیون پرداخته و تنش‌های ذاتی در هویت دوگانه آن هم به‌عنوان یک بازیگر سیاسی و هم به عنوان یک جنبش مقاومت مسلحانه را بررسی می‌کند.

کتاب با اشاره به اتحادهای سیاسی حزب‌الله، به‌ویژه با جناح‌های مسیحی مانند جنبش آزاد میهنی (به رهبری میشل عون)، بر انعطاف‌پذیری سیاسی حزب‌الله تأکید می‌کند. این اتحادها به حزب‌الله کمک کرد تا بدون بیگانه کردن جوامع غیر شیعه، قدرت سیاسی را به‌دست آورد. کتاب العلوسی در این فصل با ذکر نمونه‌هایی به توانایی حزب‌الله برای عمل‌گرایی در چارچوب نظم فرقه‌ای لبنان می‌پردازد.

فرقهگرایی ایدئولوژی حزبالله

یکی از تغییرات اخیر که العلوسی بر آن تأکید می‌کند، افزایش فرقه‌گرایی حزب‌الله است، به‌ویژه در زمینه درگیری‌های منطقه‌ای مانند جنگ داخلی سوریه. در حالی که حزب‌الله به‌طور سنتی خود را بخشی از یک جنبش مقاومت اسلامی گسترده‌تر معرفی کرده بود، اقدامات آن در سوریه این گروه را به‌طور فزاینده‌ای به شکاف شیعه و سنی پیوند داده است. وابستگی‌های فرقه‌ای اخیر حزب‌الله همچنین تنش‌ها را در داخل لبنان، به‌ویژه با جمعیت سنی این کشور تشدید کرده است. العلوسی خاطرنشان می‌کند که در حالی که حزب‌الله کوشیده است مداخلات نظامی خود را در قالب غیر فرقه‌ای )مثلاً مبارزه با تروریسم (قاب‌بندی کند، اما اقداماتش به‌طور فزاینده‌ای به‌عنوان بخشی از دستور کار ژئوپلیتیکی گسترده‌تر شیعه‌محور ایران دیده شده است.

او می‌نویسد: «در سوریه، منافع حزب‌الله و آرمان‌هایش به دو راه متفاوت رسیدند. در حالی که این گروه ادعا می‌کرد از مظلوم در برابر ظالم حمایت می‌کند، با وجود آگاهی کامل از خشونت‌های اسد، تصمیم گرفت از رژیم سوریه حمایت کند. هرچند حزب‌الله تلاش کرد رویکرد خود را به حمایت رژیم سوریه از گروه‌های مبارز علیه اسرائیل و عضویت در "محور مقاومت" پیوند دهد، اما مشخص شد که این گروه بقای خود را به بقای رژیم سوریه مرتبط می‌داند. جدایی جغرافیایی حزب‌الله از ایران این گروه را در موقعیت دشواری قرار می‌داد، زیرا از همه جهات توسط نیروهای خصمانه محاصره می‌شد. حتی اگر می‌توانست موقعیت خود را در لبنان حفظ کند، بدون حمایت سوریه، در سطح استراتژیک، موقعیت حزب‌الله متزلزل می‌شد، زیرا قادر به مقاومت در برابر حمله‌ای از اسرائیل نبود و در سیاست داخلی لبنان نیز شکست می‌خورد. بنابراین، دخالت حزب‌الله در بحران سوریه اجتناب‌ناپذیر بود.»

چالشهای آینده و تطبیق ایدئولوژیک

فصل‌های پایانی کتاب بر چالش‌هایی که حزب‌الله در آینده با آن مواجه خواهد بود تمرکز دارد. العلوسی تأکید می‌کند که توانایی حزب‌الله در حفظ انعطاف‌پذیری ایدئولوژیک برای بقای آن حیاتی خواهد بود. با ادامه سلطه حزب‌الله بر سیاست لبنان، فشارهای داخلی برای خلع سلاح و ادغام کامل آن در نظام سیاسی به‌عنوان یک بازیگر غیرنظامی در حال افزایش است. با این حال، حزب‌الله استدلال می‌کند که سلاح‌هایش برای مقاومت در برابر اسرائیل ضروری است. این موضوع تنشی را ایجاد کرده است که می‌تواند تعادل سیاسی شکننده لبنان را بی‌ثبات کند.

از سوی دیگر، آینده حزب‌الله ارتباط نزدیکی با استراتژی منطقه‌ای ایران و پویایی‌های ژئوپلیتیکی گسترده‌تر خاورمیانه دارد. تغییرات در نفوذ ایران یا در اتحادهای منطقه‌ای )برای مثال تغییر روابط بین اسرائیل و کشورهای عربی (می‌تواند حزب‌الله را ناچار کند که موضع ایدئولوژیک خود را بیشتر تطبیق دهد. بحران اقتصادی مداوم در لبنان و فشار مالی ناشی از تحریم‌های بین‌المللی نیز چالش‌های قابل توجهی برای حزب‌الله ایجاد می‌کند. با تلاش شبکه خدمات اجتماعی این گروه برای مقابله با رکود اقتصادی، حفظ حمایت مردمی دشوارتر خواهد شد.

العلوسی نشان می‌دهد که بزرگ‌ترین نقطه قوت حزب‌الله توانایی آن در تطبیق ایدئولوژی خود با شرایط متغیر بوده است. این انعطاف‌پذیری به حزب‌الله اجازه داده تا قدرت نظامی خود را حفظ کند، در سیاست شرکت کند و با واقعیت‌های جدید منطقه‌ای تطبیق یابد، بدون اینکه به‌طور کامل از اصول اصلی خود دست بکشد. با این حال، کتاب همچنین به احتمال نارضایتی داخلی اشاره می‌کند، زیرا عناصر رادیکال‌تر در حزب‌الله ممکن است با سازش‌های بیشتر و دور شدن از آرمان‌های انقلابی اولیه توسط نصرالله مخالفت کنند. مصعب العلوسی به بررسی دقیق و جامع از تکامل ایدئولوژیک حزب‌الله به تعامل پیچیده بین ریشه‌های انقلابی حزب‌الله، عمل‌گرایی رو به رشد آن و چالش‌های ناشی از سیاست‌های داخلی و درگیری‌های منطقه‌ای پرداخته است. او استدلال می‌کند که توانایی حزب‌الله برای تطبیق ایدئولوژی خود—چه از طریق مشارکت سیاسی، چه اتحادهای استراتژیک یا مداخلات نظامی—کلید طول عمر آن بوده است. با این حال، این انعطاف‌پذیری همچنین تناقضات و تنش‌های داخلی را به وجود آورده است که می‌تواند مسیر آینده این گروه را شکل دهد.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.