خودکفایی در کشاکش حاشیه و مرکز؛ نگاهی به دلایل خشکی دریاچه ارومیه
میلاد بالسینی ـ سدسازی بهعنوان یکی از راهبردهای انقلاب ۵۷ برای توسعه و خودکفایی در کشاورزی با اقلیم خشک و نیمهخشک ایران، که ۸۰ درصد از جغرافیای آن را شامل میشود، هماهنگ نبوده و بحران آب را تشدید کرده است.
خشک شدن دریاچه ارومیه دلایل مختلفی دارد. مسئولان بیشتر «تغییرات اقلیمی، خشکسالی، کمبود بارشها و حفر چاههای غیرمجاز و الگوی کشت» را مطرح میکنند و کمتر به «احداث سدها، پل میانگذر شهید کلانتری و خاکریز بر روی دریاچه» میپردازند.
نقش سدها و پل میانگذر در این بحران بیشتر توسط محققان و فعالان محیطزیست برجسته شده، درحالیکه وزارت نیرو و سایر ارگانها معمولاً آن را انکار میکنند.
این گزارش ابتدا به تأثیر سدها در بخش کشاورزی، بزرگترین مصرفکننده آب در ایران، و سپس دلایل خشکی دریاچه و راهکارهای احیای آن میپردازد.
اهداف و عمده دلایل سدسازی ایران
یکی از اهداف و شعارهای اصلی انقلاب ۵۷ «استقلالخواهی و قطع هر نوع وابستگی» تعریف شده است. در این میان خودکفایی راهبرد تأمین استقلالخواهی و قطع هر نوع وابستگی انتخاب شده و «خودکفایی در کشاورزی واجبتر از نان شب» تلقی میشود. بااینحال «شرایط آب و هوایی خشک و نیمهخشک (۸۰ درصد) کشور با یکسوم میانگین بارندگی جهانی، ۳برابر میانگین جهانی تبخیر و ۳برابر میانگین سرانه جهانی بیابان» عملاً مانعی در مقابل گسترش کشاورزی بوده است. بهعبارتی ماهیت اقلیم ایران متناسب با اهداف کشاورزی مدنظر در راستای خودکفایی نبوده است. به همین خاطر سدهایی جهت ذخیره آب و استفاده در عرصه کشاورزی احداث شد.
هرچند ماجرای سدسازی در ایران از سالهای پایانی دهه ۲۰ آغاز شد، اما تا زمان وقوع انقلاب ۱۹ سد در کشور وجود داشت. پس از پایان جنگ ۸سالهی ایران و عراق و دوره ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی سدسازی در کشور شتاب گرفت. این شتاب در دوره ریاست جمهوری احمدینژاد به اوج خود رسید، بااینحال در همه دولتهای پس از انقلاب تاکنون «سدسازیهای بیرویه» ادامه داشته تا جایی که ایران رتبه ۱۰ سدسازی در جهان را به خود اختصاص داده است و در این حوزه نیز به خودکفایی رسیده است. مطابق فهرستی که ـ قبل از خارج شدن از دسترس ـ وبسایت شرکت مدیریت منابع آب ایران منتشر شده بود، در حال حاضر از ۶۴۷ سد کوچک و بزرگ در ایران بهرهبرداری میشود و ۶۸۳ سد دیگر در مرحله اجرا یا مطالعه قرار دارند.
فارغ از سدهایی که در برای تأمین آب شرب در ایران به کار میرود؛ عمده سدها جهت استفاده در کشاورزی ساخته شده است. کشاورزی ایران از یک سو ۹۰ درصد از ۱۰۰ میلیارد مترمکعب آب شیرین تجدید پذیر که سالانه در ایران تولید میشود را به خود اختصاص داده و از سوی دیگر سهم آن در تولید ناخالص ملی ۱۱٬۷ درصد است. علاوه بر این ۶۰ درصد از ۹۰ میلیارد مترمکعب آب مصرفی سالانهی ایران به دلیل کشاورزی سنتی (کشت غرقابی و عدم مکانیزاسیون آبیاری) هدر میرود؛ یعنی هرساله چیزی بیش از ۶۶ میلیارد مترمکعب از آب شیرین در بخش کشاورزی ایران به هدر میرود. بهعبارتدیگر باوجود استفاده حداکثری آب شیرین در بخش کشاورزی، سهم ناچیزی در اقتصاد ایران دارد.
سدسازیها در ایران نهتنها موجب به وجود آمدن بحران آب در ایران شده، بلکه یک کشاورزی ناکارآمد را روی دست کشور گذاشته است. همچنین تأثیر عمدهی دیگری نیز به لحاظ شناختی بر کشاورزان گذاشته است. سدها منابع آبی قابلاطمینانی را به وجود آوردهاند تا کشاورز بتواند به کشت آبی بپردازد. کشاورزان را به این تصور کشانده که میتوان با استفاده از کندن چاه و استخراج آبهای زیرزمینی نیز به کشاورزی آبی بپرداخت. به این ترتیب در سایه عدم مدیریت صحیح منابع آبی، آبخوانهای کشور با ۱۴۰ میلیارد مترمکعب کسری مواجه شدهاند.
سد و خاکریز
احداث سد روی رودهای موجود در حوضه آبریز دریاچه ارومیه یکی از مهمترین عوامل خشکی دریاچه است. بازهم به دلیل از دسترس خارج شدن اطلاعاتِ سدهای کشور از سایت شرکت مدیریت منابع آب ایران، ارقام متفاوتی در رابطه با آمار سدهای بسته شده بر رودخانههای منتهی به دریاچه ارومیه ذکر میشود. این ارقام از ۷۴ و حتی ۱۳۰ عدد سد متغیر است.
این حجم از سدسازیها، ذخیرهی آب رودخانهی منتهی به دریاچهی ارومیه، موجب به وجود آمدن منبع آبی قابلاطمینانی برای کشاورزان شده که اقدام به کشت آبی بیشتر و بیشتری نمودهاند. چنانچه بر اساس پژوهش منتشر شده در مجله Agricultural Water Management «مساحت اراضی آبی در حوضه دریاچه ارومیه طی دهههای گذشته ۴۳۷ درصد افزایش یافته است». این مقاله همچنین افزایش سریع فعالیتهای کشاورزی را مهمترین دلایل کوچک شدن دریاچه معرفی کرده است: «افزایش سطح زمینهای آبی تحت کشت از ۱۲۶۵ کیلومترمربع در سال ۱۹۷۵ به ۵۵۲۵ کیلومترمربع در سال ۲۰۱۱ و گسترش بیابانزایی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه» از مهمترین نتایج این مطالعه است.
همچنین بنابر نتایج یک تحقیق که توسط چند تن از محققان در آمریکا انجام شده؛ خشکسالی تنها باعث کاهش ۵ درصدی بارش در حوزه آبریز دریاچه شده و عوامل انسانی شامل پروژههای توسعه اقتصادی ـ آبی به همراه ساخت بزرگراه ۱۱ کیلومتری روی دریاچه و پل میانگذر شهید کلانتری با طول یک هزار و ۷۰۹ متر وضعیت دریاچه را به بحران کشانده که برای ساخت آن از کوه مجاورت دریاچه استفاده کردند. بهعبارتدیگر کوه مجاور دریاچه را کنده و به کف دریاچه ریختند؛ بنابراین میزان مصالح وارد شده به دریاچه برای احداث این میانگذر و برهم خوردن چرخه جریانهای آبی در نیمه شمالی و جنوبی این دریاچه، یکی از عوامل تخریب اکوسیستم و خشک شدن آن است.
در اینکه الگوی کشت ـ به معنی کاشت محصول مناسب در مکان و زمان مناسب بهعنوان مؤثرترین راه جهت استفاده بهینه از منابع خاک و آب برای تولیدات کشاورزی ـ در سرتاسر ایران اجرا نمیشود، شکی نیست. مثلاً برنج هم در استان اصفهان با میانگین بارش ۱۰۶ میلیمتر (در بلندمدت) کشت میشود و هم در استان گیلان با میانگین بارش بیش از ۷۰۰ میلیمتر (در بلندمدت). بااینحال الگوی متفاوتی در کشاورزی مناطق مرکزی و حاشیهای کشور دنبال میشود. طبق این الگو با حمایت ارگانهای دولتی و زیرساختهای موجود، محصولات کشاورزی کم آببر و پربهرهای همچون پسته، زعفران و کشت گلخانهای در مناطق مرکزی و محصولات پر آببر و کمبهره در مناطق حاشیهای ترویج میشود. در این میان عمده محصولاتی که در استانهای آذربایجان شرقی و غربی که ۹۰ درصد حوضه آبریز دریاچه ارومیه را در خود جای میدهند عبارت است از محصولات پر آببر و کمبهرهای همچون سیب، چغندرقند و...
پسته محصولی کمآب و پربازده است و در سال ۱۴۰۲ شمسی ۲۰۰ هزار تن تولید شد که از این میزان، ۱۲۰ هزار تن به ارزش ۹۰۰ میلیون تا یک میلیارد دلار صادر شد. طبق جلد سوم آمارنامه کشاورزی، طی سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۴۰۲، استانهای آذربایجان شرقی و غربی با ۶۳۰ هکتار از باغات بارور، تنها ۱۶ صدم درصد از باغات پسته کشور را داشته و با تولید سالانه ۵۰۶ تن، سهمی ۱۸ صدم درصدی از تولید پسته را به خود اختصاص دادهاند.
در حوزه زعفران، در سال ۱۴۰۲ این استانها با ۳۵۲ هکتار زیر کشت، ۲۸ صدم درصد از سطح کشت و ۷۵ صدم درصد از تولید زعفران کشور را به خود اختصاص دادند.
طبق جلد اول آمارنامه کشاورزی ۱۴۰۱، آذربایجان غربی در کشت و تولید چغندرقند، که محصولی پرآببر است، رتبه اول را داشت. این گیاه به دلیل شرایط کشت بهاره در این استان نیاز آبی بیشتری داشت. بارانهای بهاری کفاف آب موردنیاز چغندرقند را نمیداد و کشاورزان مجبور بودند آبیاری بیشتری انجام دهند و به این ترتیب مصرف آب آن تا سه برابر میانگین جهانی و نه برابر استاندارد جهانی افزایش یافت.
روش تأمین آب | متوسط جهانی (مترمکعب بر تن) | استان آذربایجان غربی در ایران (مترمکعب برتن) |
آبیاری | ۲۶ | ۲۳۰ |
نزولات طبیعی | ۸۲ | ۷۲ |
کل آب موردنیاز | ۱۰۸ | ۳۰۲ |
اختلاف نزدیک به سه برابری آب موردنیاز برای کشت چغندرقند در آذربایجان غربی نسبت به استاندارد جهانی نشاندهنده اشتباه استراتژیک ایران در انتخاب محل کشت این محصول است. همچنین، میزان آب مصرفی برای تولید یک تن چغندر در این استان، فشار ۱۰ برابری به منابع آبی استان وارد میکند. (خبرآنلاین، ۱۳۹۵).
بر اساس جلد سوم آمارنامه کشاورزی ۱۴۰۲، استان آذربایجان غربی رتبه اول و آذربایجان شرقی رتبه دوم در سطح زیر کشت سیبدرختی را داشتند و این دو استان در مجموع حدود ۴۵ درصد از سطح زیر کشت و ۴۶ درصد از تولید سیبدرختی کشور را به خود اختصاص دادهاند.
طبق گزارش وزارت نیرو، برای تولید هر کیلوگرم سیب ۷۰۰ لیتر آب مصرف میشود و با در نظر گرفتن متوسط راندمان آبیاری ۵۶ درصدی در ایران، مصرف آب برای تولید یک کیلوگرم سیب به حدود ۱۴۰۰ لیتر میرسد.
در سال ۱۴۰۲، تنها در استان آذربایجان غربی ۴۳۰ هزار تن سیب صنعتی تولید شد که نیازمند ۶۰۲ میلیون مترمکعب آب بوده، رقمی که بیشتر از نیمی از آب موجود در دریاچه ارومیه در زمان گزارش است.
سخن پایانی
سدسازی بهعنوان یکی از راهبردهای انقلاب ۵۷ برای توسعه و خودکفایی در کشاورزی با اقلیم خشک و نیمهخشک ایران، که ۸۰ درصد از جغرافیای آن را شامل میشود، هماهنگ نبوده و بحران آب را تشدید کرده است. ذخیره آب پشت سدها و حفر چاههای کشاورزی نهتنها به توسعه کشاورزی و خودکفایی نینجامیده، بلکه منابع آبی کشور را هدر داده و فرسایش خاک را افزایش داده است. حوضه آبریز دریاچه ارومیه نیز از این سیاستها متأثر شده و قربانی سدسازیهای متعدد است که به خشکی تدریجی آن منجر شده است.
علاوه بر سدسازی، محصولات کشتشده در این حوضه نمایانگر الگوی نادرست مرکز ـ حاشیه در کشاورزی ایران هستند. در حالی که در مناطق مرکزی، محصولات کمآب و پربازدهی همچون پسته و زعفران کشت میشود، در مناطق حاشیهای مانند آذربایجان غربی و شرقی محصولاتی پرآب و کمبازده همچون سیب و چغندرقند غالب هستند. بنابراین، احیای دریاچه ارومیه بدون در نظر گرفتن این الگوی نامتناسب ممکن نخواهد بود.
پانویسها:
نقش «چغندرقند» در غارت آب و خشکسالی دریاچه ارومیه، خبرآنلاین، ۳۰ مهر ۱۳۹۵.
آمارنامه کشاورزی، جلد اول، محصولات زراعی.
آمارنامه کشاورزی، جلد سوم، محصولات باغبانی.
نظرها
دوستدار محیط زیست
بسیار عالی و کاربردی ممنون از انتشار این مقاله کاش مسئولین، عواقب جبران ناپذیر خشکیدن دریاچه را درک کنند و جبران اشتباهات گذشته را بکنند. سدها باید باز شوند. دریاچه اورمیه باید احیا شود.