فراخوان یک پزشک علیه بشردوستانه کردن نسلکشی
غسان ابوسته، جراح فلسطینی-بریتانیایی میگوید نهادهای غربی فقط نسلکشی را «توانمندسازی» نکردند؛ بعد از مدتی، کسبوکارِ «بشردوستانه کردن نسلکشی» به راه افتاد. «پاراشوت کردن کمکها، بحثها حول ورود ۲۰۰ یا ۳۰۰ یا ۴۰۰ کامیون، یا اعزام تیمهای پزشکی برای نجات غزه» همه بخشی از این فرایند است. او از کسانی که میخواهند به غزه کمک کنند خواست علیه نهادهای استعماری مقاومت کنند.
غسان ابوسته پزشک جراح برجستهای است که بیشتر جنگهای سه دهه اخیر در خاورمیانه را از نزدیک دیده است. او معتقد است که درمان جراحتهای جنگ با بر پا کردن اتاق عمل یا فراهم کردن دارو کافی نیست. او بخشی از وظیفه مراقبت خود به عنوان پزشک را «شهادت دادن» و «دفاع از بیماران» میداند:
اول صدا را از آنها میگیرند تا بتوانند هر کاری علیهشان انجام دهند. بخشی از وظیفه مراقبت پزشک این است که برای آنها حرف بزند. اگر این شانس وجود دارد که یک روز جنگ را کمتر کنی دست کم این کار را انجام دادهای.
روز سهشنبه ۱۲ نوامبر، در جمع پزشکان، متخصصان سلامت و بهداشت در لندن، جلسهای با عنوان «نقش سازمانهای بهداشت عمومی در بازسازی اخلاقی: غزه و فراتر از آن» برگزار شد.
غسان ابوسته در کنار فرانچسکا آلبانیز گزارشگر ویژه سازمان ملل درباره اراضی اشغالی فلسطین در این جلسه حضور داشت. پیشتر گزارشی از سخنرانی فرانچسکا آلبانیز در زمانه منتشر شد. غسان ابوسته در این جلسه ترجیح داد به جای صحبت درباره نقش سازمانهای بهداشت عمومی غربی برای بازسازی غزه، معنای استعماری این عنوان را واکاوی کند:
فکر میکنم در ذهن اغلب افراد هیچ شکی وجود ندارد که نهادهای غربی بخشی از دم و دستگاه توانمندسازیِ نسلکشی بودهاند. منظور من از این نهادها شامل مراکز علمی، دانشگاههایی هم میشود که نه تنها به تولید و تحقیق دانش کشتار کمک میکنند (از طریق صنایع تسلیحاتی و فراهم کردن دسترسی برای دانشگاههای اسرائیلی) بلکه همچنین با هدف قرار دادن و ساکت کردن صداهایی که علیه نسلکشی بلند شد، به توانمندسازی فعالانه نسلکشی کمک کردند.
سخنرانی غسان ابوسته در «مدرسه سلامت و پزشکی بیماریهای استوایی» که از قضا مدرسهای با عنوانی استعماری است، برگزار شد. گرداننده جلسه ریچارد هورتون سردبیر نشریه پر پرستیژ لنسنت بود و حاضران جلسه متخصصان «نوعدوستی» اغلب مایل بودند بدانند چه کمکی از دست آنها برای غزه و مردم فلسطین بر میآید.
جراح فلسطینی-بریتانیایی با ساختار نظام سلامت در غزه و کرانه باختری کاملا آشنا است. او طی دههها جنگ استعماری علیه فلسطینیها تاثیر سیاستهای دولت اسرائیل و حامیان غربی را بر سلامت عمومی فلسطینیان مشاهده و ثبت کرده است.
یک جنگ استعماری
غسان ابوسته در مدرسه سلامت لندن آنطور که انتظار میرفت درباره مشکلات نظام سلامت در غزه و کرانه باختری صحبت نکرد. او به جایش درباره ماهیت استعماری نظامهای سلامت در غرب صحبت کرد و از متخصصان و کارشناسان و پژوهشگران خواست با مقاومت در پایتختهای غربی علیه نهادهای استعماری، جلوی نسلکشی و بشردوستانه کردن نسلکشی را بگیرند.
او گفت اول باید توجه کنیم که یک دم و دستگاه عظیم قدرت (آپاراتوس) وجود دارد که نسلکشی را ممکن کرده است. اگر همانطور که فرانچسکا آلبانیز میگوید هنوز بعد از ۱۳ ماه نمیتوانیم درباره وقوع نسلکشی اتفاق نظر داشته باشیم به خاطر وجود این آپاراتوس قدرت است. این آپاراتوس شامل افراد و نظامهای حاکم در غرب است.
به گفته ابوسته، وجود چنین آپاراتوسی موجب شد که حتی ژورنالهای پزشکی و علمی به سانسور صداهای مخالف جنگ و نسلکشی دست بزنند. از جمله وقتی این جراح متخصص در بیمارستان الشفا مشغول مداوای بیماران بود با یکی از همکارانش در آمریکا مقالهای تهیه کرد که درباره رابطه تنگاتنگ انسانزدایی و نسلکشی در غزه بود. به گفته ابوسته این مقاله از سوی ژورنالهای علمی رد شد چون عبارت نسلکشی در آن به کار رفته بود:
آنها حتی از استفاده از عبارت خطر محتمل نسلکشی (plausible genocide) اجتناب کردند، که یک عبارت حقوقی است و بالاترین دادگاه در حقوق بینالملل آن را به کار برده است.
جراح فلسطینی-بریتانیایی معتقد است که رابطه اسرائیل با غرب رابطهای ساده از نوع اتحاد سیاسی چنان که در مورد تایوان یا اوکراین میبینیم نیست. رابطه بین بازوهای مستعمره و پایتختهای استعماری است. ردپای رابطه تنگاتنگ اسرائیل و غرب را میتوان در هر کجای این جنگ دید:
۶۰ درصد هواپیماها و تجهیزات تجسسی بر فراز غزه متعلق به نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا است. و نیروی هوایی ایتالیا هواپیماهایی که قرار بود یمن را بمباران کنند سوخترسانی کرد. و یک هفته پیش سرباز نیروهای ویژه آمریکایی در حمله به کمپ صراط که به کشته شدن ۲۰۰ فلسطینی و زخمی شدن ۷۰۰ نفر دیگر منجر شد، تیر خورد و کشته شد. همه اینها نشان میدهند که یک ارتباط متفاوت میان اسرائیل و غرب وجود دارد که فراتر از ارتباط بین متحدان است… هیچ مرزی وجود ندارد که در آن دولت اسرائیل به پایان برسد یا دولتها و ابزارهای قدرت اروپایی تمام شوند. یعنی اسرائیل یک ضمیمه جدانشدنیِ قدرتهای غربی است.
غسان ابوسته میگوید مختصات جنگهای اخیر و حملات اسرائیل در منطقه نشان میدهد که هدف اسرائیل به عنوان یک «مستعمره نژادی مهاجرنشین» این است که قلمرواش را از شمال به رود الاولی در لبنان و از جنوب تا وادی غزه گسترش دهد:
هدف این جنگ در جنبش صهیونیستی در اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ بیان شده است، وقتی تاریخنگار اسرائیلی، بن موریس مواضع پیشین خود را بازبینی کرد و در مجموعهای از مقالات به این نتیجه رسید که بزرگترین تهدید برای اسرائیل همه فلسطینیهایی است که در کرانه باختری و نوار غزه و داخل منطقه سبز باقی ماندهاند. و اینکه پروژه موفق استعماری مثل نسلکشی ارمنیها به دست ترکها خواهد بود که هیچ جمعیتی باقی نگذاشت. با رشد این بحث میبنییم یک گروه حاشیهای در بستر سیاست اسرائیل حالا به گروه حاکم بدل شده است.
بنابراین در این وهله تاریخی گسترش پروژه استعمار نژادی مهاجرنشین را با ظاهری یکسان و اقدامهایی مشابه را شاهد هستیم.
در این جنگ استعماری فلسطینیها با مسئله «نادیدهانگاشتن نژادی» مواجه هستند، همین مسئله است که باعث میشود زندگی فلسطینیان و حالا لبنانیها همچنان غیر قابل سوگواری باشد:
ما همه اینجا در این اتاق نشستهایم و همه میدانیم بدون شک اگر اسرائیل به جای کودکان فلسطینی ۲۰ هزار پیشی و توله کشته بود چه خشمی برمیانگیخت، اساسا چه خشم و سوگی در مردم در غرب ایجاد میکرد. چرا؟ چون نادیدهانگاشتن با سوگواریناپذیری همراه است. کودکان فلسطینی و لبنانی غیرقابل سوگواری باقی میمانند. همانطور که کودکان عراقی بودند. برای همین نسلکشی میتواند ۱۳ ماه ادامه پیدا کند و ادامه خواهد داشت.
بشردوستانه کردن نسلکشی
نهادهای غربی فقط نسلکشی را «توانمندسازی» نکردند. بعد از مدتی، کسبوکارِ «بشردوستانه کردن نسلکشی» به راه افتاد. به گفته غسان ابوسته وقتی پروژه نسلکشی با دردسرهایی مثل رشد فزاینده خشم عمومی مواجه شد، بخش خدمات بشردوستانه به کار گرفته شد تا نسلکشی را بشردوستانه کند: «پاراشوت کردن کمکها و بحثها حول اینکه باید ۲۰۰ یا ۳۰۰ یا ۴۰۰ کامیون روزانه اجازه ورود پیدا کند و منجیگری سفیدشویانه تیمهای پزشکی که به غزه اعزام میشوند» از جمله این اقدامات بود.
ابوسته میگوید به این ترتیب در دوره مهم بین ژانویه و احتمالا تا ژوئن اسرائیلیها زمان خریدند تا خشم عمومی علیه نسلکشی را تا حد خوبی کنترل کنند.
در این مدت مرگ هزاران فلسطینی چندان جدی انگاشته نشد. صداهای مخالف آپارتاید در غرب سرکوب شدند. همزمان بشردوستانه کردن نسلکشی با هدف کاهش درد و آلام آن و کنترل خشم عمومی به جریان افتاد.
ابوسته میگوید تجربه عراق نیز نشان داد که بشردوستانه کردن نسلکشی خود یک ابزار استعماری است و به اجرای عدالت و بهبود زندگی سوژههای تحت استعمار کمکی نمیکند. حتی بشردوستانه کردن جنگ، ابزاری برای پیشبرد اهداف استعماری میشود:
اسرائیل همیشه تلاش میکند که هر آنچه را در زمان جنگ میتواند به دست بیاورد، در زمان صلح هم به دست بیاورد. بنابراین هدف بازسازی از طریق همان ابزارهای بشردوستانه که بشردوستانه کردنِ نسلکشی را ممکن کرده بودند، این است که آتشبس را بشردوستانه کند تا با تبدیل غزه به یک مکان غیرقابل زیستن [از طریق کنترل شاهراههای زیستی و از بین بردن حاکمیت فلسطینیان] از ادامه پاکسازی نژادی اطمینان حاصل کند.
نقش نهادهای سلامت در غرب
نهادهای غربی از بازسازی اخلاقی نظام سلامت یا کمکهای خیریه به غزه و جغرافیای پهناور استعمار صحبت میکنند، اما آنها نقش اساسی در توانمندسازی جنگ داشتهاند. آیا یک رکن اخلاقی در لیبرالیسم غربی وجود دارد که بتوان به آن دل بست؟
غسان ابوسته میگوید چنین رکن اخلاقی وجود ندارد:
لیبرالیسمِ دم مرگ غربی میخواهد ما باور کنیم که یک رکن درونی اخلاقی در لیبرالیسم غربی وجود دارد که هیچ کدام ما تا به حال ندیدهایم. دست کم در جنوب ندیدهایم.
ابوسته میگوید نهادهای به اصطلاح «دموکراتیک» غربی از جمله دانشگاهها و مراکز بهداشت عمومی را نباید مصداق وجود یک رکن اخلاقی در لیبرالیسم غربی بدانیم. شاید ما در غرب به خاطر ارتباطاتمان با این نهادها دوست داریم فکر کنیم که این نهادها «یک رکن سوم گمراهشده» هستند و اگر به آنها بگوییم به گمراهی رفتهاند، شاید ناگهان ۱۸۰ درجه بچرخند و اخلاقی عمل کنند. در عمل اما اینگونه نیست. این نهادها نقش مهمی در سیاست استعماری ایفا میکنند:
آنها رکن سوم نیستند، همه آنچه ما میبینیم یک جنگ سنتی استعمار علیه بومیان دردسرافرین است که دولتهای غربی از قرن هفدهم این جنگ را انجام دادهاند و همچنان ادامه دارد… حالا این نهادهای عمومی علیرغم همه مدارک بازمانده از جنگ ادعای این را دارند که میتوانند یک بازسازی اخلاقی را پیش ببرند [و وانمود میکنند] اگر به آنها بگوییم چقدر به عنوان رکن سوم در نزاع میان فلسطینیها و اسرائیلیها به گمراهی رفتهاند، ممکن است ۱۸۰ درجه بچرخند و اخلاقی رفتار کنند.
غسان ابوسته میگوید آن چیزی که نسلکشی را متوقف خواهد کرد این خواهد بود که مردم منطقه بتوانند پروژه امپریالیسم غربی را شکست دهند، نه اینکه پروژه امپریالیسم غربی یک روز بیدار شود و تصمیم بگیرد به دنبال بازسازی اخلاقی بگردد.
در عین حال مقاومت در پایتختهای استعماری غربی نیز اهمیت دارد. صداهای مخالف آپارتاید در غرب با سرکوب گسترده مواجه شدهاند. صدها دانشجوی آمریکایی دستگیر شدند، بسیاری از دانشجویان در دوران تعطیلات تابستانی تعلیق شدند. به گفته ابوسته «بنابراین اگر شما همان طبقاتی را که نسلکشی را رقم میزنند مغلوب نکنید، آنگاه اینجا دنبال شما میآیند همانطور که آنجا دنبال ما آمدند.»
پیشنهاد جراح فلسطینی این است که به جای فکر کردن به شیوههای «بازسازی اخلاقی» غزه که نیازمند همکاری با نهادهای استعماری غربی است، باید به شیوههای مقاومت در همین جا در قلب امپریالیسم و استعمار فکر کنیم و در همین راستا عمل کنیم.
نظرها
نظری وجود ندارد.