بحران حکومتی در کره جنوبی ادامه دارد
مسیر کره جنوبی به سوی دموکراسی پر پیچ و خم است. اگر پارلمان رئیس جمهوری یون سوک یول را برکنار میکرد، میشد گفت که یک پیچ مهم را پشت سر گذاشته است.
۷ دسامبر ۲۰۲۴: نمایندگان حزب حاکم، «حزب قدرت مردم»، در جلسهی به جریان انداختن استیضاح رئیس جمهوری شرکت نکردند. اپوزیسیون برای پیشبرد استیضاح نیاز به حداقل ۸ رأی از میان نمایندگان حزب حاکم داشت تا به حد نصاب دو سوم آراء کل مجلس برسد. همهی نمایندگان «حزب قدرت مردم» به استثنای یک نفر جلسهی پارلمان را ترک کردند. گمان نمیرود این پایان داستان بحران حکومتی اخیر در کره جنوبی باشد.
همزمان با جلسهی امروز، در برابر پارلمان تظاهرات وسیعی جریان داشت. معترضان خواهان برکناری پرزیدنت یون سوک یول بودند. بر پایهی بیانیهها و اظهارات آنان انتظار میرود تظاهرات در روزهای آینده ادامه یابد.
بحران حکومتی اخیر پس از آن بازتاب اجتماعی وسیعی یافت که پرزیدنت یون در سهشنبهی گذشته اعلام وضعیت فوقالعاده کرد. حکومت نظامی چند ساعتی بیشتر نپایید و رئیس جمهوری مجبور شد فرمان خود را پس بگیرد.
یون سوک یول پیش از جلسهی امروز در پارلمان سخنرانیای تلویزیونی کرد که در آن از مردم پوزش خواست و گفت دیگر حالت فوق العاده اعلام نخواهد شد. او گفت تصمیمگیرنده دربارهی دورهی ریاست جمهوری او، حزب اوست و خود او بر آن است که تا پایان دوره مقام خود را حفظ کند.
زمینهی بحران اخیر
پرزیدنت یون دست به شکایتش خوب است. مخالفانش میگویند که در کشور «دیکتاتوری مدعی العموم» برقرار کرده، چون مدام علیه تشکلها و شخصیتهای دموکرات و منتقد پروندهسازی میکند. در کره جنوبی از دورهی جنگ سرد متهم کردن مخالفان و منتقدان به این که عامل کرهی شمالی هستند، شگردی رایج است. پرزیدنت یون با زدن همین اتهام به مخالفان خود مدعی شد که توطئهی بزرگی چیدهاند، و به این خاطر برقراری حکومت نظامی لازم است.
اختلاف نظر در مورد بودجهی سال آینده باعث شد پرزیدنت یون برانگیخته شود و به حربهی اعلام وضعیت فوق العاده رو آورد. دورهی ریاست جمهوری او، که از ماه مه ۲۰۲۲ آغاز شده، با فضاحتهای مختلفی همراه بوده است.
علیه اقتدارگرایی
دورهی ریاست جمهوری در کره جنوبی پنج سال است. شک جدی وجود دارد که یون بتواند تا ۲۰۲۷ مقام خود را حفظ کند.
یون میخواهد با اقتدار عمل کند، و این چیزی است که فضای سیاسی کره جنوبی دیگر پذیرای آن نیست.
رئیس جمهوری در کره جنوبی مستقیما از سوی مردم انتخاب میشود. از اولین قانون اساسی کشور در سال ۱۹۴۸ تا کنون ۹ بار آن را تصحیح کردهاند، از جمله برای آنکه دامنهی قدرت رئیس جمهوری را محدود کنند.
یک خط ثابت پیشرفت روند دموکراسی در کرهی جنوبی برخورد با اقتدارگراییای است که در مقام رئیس جمهوری و نیز در سران ارتش متجسم میشود. از این نظر، اینکه یک رئیس جمهوری اعلام حالت فوقالعاده کند و ارتش را به کمک بخواند، یادآور خاطرات تلخ استبداد در کشور در نیمهی دوم قرن بیستم است. جامعهی مدنی در کره جنوبی، با اتکا بر رسانههای آزاد، اتحادیههای کارگری، دانشجویان و روشنفکران، و تشکلهای مدنی، از زمان خیزشهای اواخر دههی ۱۹۸۰ علیه خودکامگی بسیار قویتر شده است.
نقطه عطفی در مسیر دموکراسی
حوادث اخیر همچون نطقهی عطفی در مسیر پرپیچ و خم کره جنوبی به سوی دموکراسی ارزیابی میشود.
کره از سال ۱۹۱۰ تا پایان جنگ جهانی دوم، به مدت ۳۵ سال زیر سلطهی ژاپن بود. به نظر میرسد که نیمهی نخست قرن ۲۰ برای کره عملا دورهای از دست رفته برای تقویت پایههای جامعهی مدنی و دموکراسی باشد. با وجود فشارهای نیروی اشغالگر، اندیشههای آزادیخواهانه و گرایش به برقراری جمهوری و دور شدن از نظام سنتی سلطنتی در همان دوره پا گرفتند. در دورهی آخر اشغال، مبارزه برای استقلال شدت گرفت. در بخش شمالی مبارزهی چریکی علیه اشغالگران ژاپنی آغاز شد. یکی از رهبران اصلی مبارزه برای استقلال کیم ایل سونگ بود که بعداً رئیس جمهوری کره شمالی شد.
پایان سلطهی ژاپن به معنای آن نبود که جامعهی کره دیگر بتواند به صورتی خودآیین سرنوشت خود را تعیین کند. شبه جزیره کره یکی از کانونهای اصلی تقابل شرق و غرب شد. کره به دو بخش تقسیم شد. قیم منطقه شمال مدار ۳۸ درجه شوروی شد، قیم منطقهی جنوبی آمریکا. مخالفت مردم کره با تقسیم، و توافق اولیه آمریکا و شوروی برای تشکیل دولت موقت واحد و رأیگیری سرتاسری باعث نشدند که تقسیم پایان یابد. در شمال دولتی متکی به شوروی تشکیل شد و در جنوب دولتی متکی به آمریکا. ۱۹۵۰ کار به جنگ کشید، "جنگ کره" در طول سه سال کشته و ویرانی بسیاری به جا گذشت و کل شبه جزیره را فقرزده کرد. در نتیجهی جنگ چشمانداز وحدت تیره شد. کره دیگر رسما به دو کشور تقسیم شد، هر دو با رژیمهایی خودکامه.
کرهی شمالی، با نام رسمی «جمهوری دموکراتیک کره» تا دههی ۱۹۸۰ به لحاظ اقتصادی در حال رشد بود. اما نظام تکحزبی، کیش شخصیت، و انزواجویی باعث شد رشد آغازین کند شود و وضعیت کشور به لحاظ اقتصادی و آزادیهای اجتماعی بدتر و بدتر گردد. کره جنوبی در مقابل به لحاظ اقتصادی و دستیابی به آزادیهای سیاسی رشد کرد و از دههی ۱۹۹۰ از این نظر به مدار بالایی ارتقا یافت.
دولت کرهی جنوبی، با نام رسمی «جمهوری کره»، در سه دههی آغاز موجودیت خود از جمهوریت و دموکراسی تنها برخوردار از عنوان ظاهری و ادعا بود. اما از اواخر ۱۹۸۰ با مقاومت عمومی در برابر خودکامگی نظام تغییرهای چشمگیری کرد. ممکن است در آینده از حوادث این روزها نیز به عنوان یک نقطهی عطف در دموکراتیزاسیون نظام سیاسی در کره جنوبی یاد شود.
نظرها
نظری وجود ندارد.