ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

طبیعت‌گردی و بیراهه‌نوردی لوکس: حقوق مردم محلی زیر چرخ‌‌ اتومبیل‌های آفرود

هانی مرادی ـ آفرودسواران نه تنها استان‌های شمالی ایران، بلکه مناطق کویری و دشت‌های دیگری را هم درهم نوردیده‌اند. محسن، که خودش را فعال محیط زیست در آذربایجان معرفی می‌کند می‌گوید ماشین‌های آفرود در قره‌داغ اثرات مخربی داشته‌اند و حتی مناطق تحت نظارت سازمان محیط زیست هم از آسیب این ماشین‌ها در امان نبوده‌اند.

طبیعت گردی و بیراهه‌نوردی که به آن آفرود می‌گویند چند سالی است در ایران رونق یافته است. یک تفریح لوکس و پرهزینه که با هدف رونق گردشگری انجام می‌شود اما از سوی بسیاری مورد انتقاد قرار گرفته مبنی بر اینکه آسیب‌های زیادی برای محیط زیست، حیوانات و حتی افراد بومی به همراه دارد. از سوی دیگر این تفریح با خطرات بسیاری همراه است. هزینه‌های تجهیز ماشین‌های آفرودی زیاد هستند و به ویژه اگر وسایل ایمن، درجه یک و بادوام بیشتر مورد نظر باشد، حتما از عهده افرادی با درآمد معمولی هم برنمی‌آید و چه بسیار افرادی که به دلیل استفاده از تجهیزات نسبتا ارزان‌تر در آفرود جان خود و دیگران را به خطر انداخته‌اند. 

این تفریح لوکس از نظر برخی که به آن علاقه‌مند هستند اگر نحوه‌ی استفاده از آن درست باشد هیچ آسیبی به طبیعت نخواهد زد حال آنکه منتقدان آفرود، آن را از اساس برای محیط زیست چه بیابان و چه جنگل‌ها مخرب می‌دانند. 

عدالت زیست‌محیطی به این مسئله می‌پردازد که مخاطرات زیست‌محیطی به طور نامتناسب و نامتوازنی بر گروه‌های اجتماعی آسیب‌پذیرتر و کشورهای کمتر توسعه یافته تاثیر می‌گذارد. تاثیرات تغییرات اقلیمی نامتناسب است؛ کشورهای در حال توسعه و کم‌تر توسعه‌یافته، با وجود اینکه کم‌ترین سهم را در ایجاد تغییرات اقلیمی دارند، بیشترین آسیب را متحمل می‌شوند. به همین ترتیب، گروه‌های محروم و آسیب‌پذیر بیشترین ضربه را می‌خورند و کم‌تر توانایی مقابله و تطبیق با این تغییرات را دارند. این گروه‌ها شامل کودکان، سالمندان، مردمان بومی و جوامع محلی، پناهندگان و کسانی است که توسط بلایای طبیعی مجبور به جا‌به‌جایی شده‌اند. افراد فقیر، جامعه کوییر و در نهایت زنان و دختران همگی به درجات مختلف و در بسیاری از مواقع به‌طور تقاطعی و هم‌زمان قربانی پیامدهای دامن‌گیر اقتصادی ـ اجتماعی تغییر اقلیم می‌شوند.

در این میان، گروه‌هایی همچون افراد بومی و محلی، گاه از مشکلاتی متضرر می‌شوند که نه طبیعت بلکه دیگر مردمان برای آنها ایجاد کرده‌‌اند. از همین رو علاوه بر برخی کارشناسان محیط زیست، در میان ساکنان محلی مناطقی که آفرود در آنها رواج دارد نیز منتقدان سرسختی می‌توان یافت زیرا آنها خود را از متضرران آفرودسواری می‌دانند و بر این باور هستند که تفریح گروهی از مردم باعث تخریب محیط زیست آنها شده است. امیر یکی از این افراد است، ساکن مینودشت که نظر مساعدی به آفرود ندارد و می‌گوید:

آفرودسواری یک نوع گردشگری هیجان‌انگیز است که در همه جای جهان وجود دارد اما برای اینکه باعث تخریب طبیعت نشود باید درباره‌اش آموزش داده شود. این آموزش در ایران نیست، و در عین حال علاقه به آفرود هم زیاد شده است. در این بین اگر ما بخواهیم از این تفریح مخرب انتقاد کنیم مورد ناسزای علاقه‌مندان به آن قرار می‌گیریم. و قدرت زیادی هم نداریم برای اینکه بخواهیم جلوی این تخریب‌ را بگیریم. 

امیر تاکید می‌کند که تخریب محیط زیست شمال در عملکرد آفرودسواران خلاصه نمی‌شود و البته فراتر از این است. به گفته امیر گاهی او در جاده‌هایی که می رود درختان سوخته‌ای می‌بیند که به احتمال زیاد با ته‌سیگار رانندگان در آتش سوخته بودند. او همچنین به آلودگی‌های ناشی از ریختن زباله توسط گردشگران اشاره می‌کند و می‌گوید:

بعد از سال‌ها زندگی در شمال وقتی به دریا می‌روم تا قبل از رسیدن مسافرهای عزیز از دریا کمی لذت ببرم، اولین صحنه‌ای که بعد از رسیدن به جاده ساحلی به چشمم می‌خورد فقط و فقط زباله است. تا چشم کار می‌کند پلاستیک، کیسه فریزر ، ظرف آب و زباله آب میوه و چیپس و پفک و شیشه نوشابه و دوغ و ... یعنی تا چشم کار می‌کند زباله جای سبزی و پوشش گیاهی را گرفته. مسافران زباله‌ها را تفکیک نمی‌کنند تا داخل ماشین‌های خودشان نگه دارند و بعدا در یک سطل زباله بیندازند. و البته که ضرر اینها به همه می‌رسد. همین پلاستیک اگر وارد دریا شود ماهی آنها را می‌خورند یا اگر وارد چرخه غذایی گاو و گوسفند شود یا حتی باعث آلودگی مزارع چای و برنج و میوه شود... همه از این آلودگی‌ها ضرر می‌کنند و البته ما مردمی که ساکن شمال هستیم بیشتر ضرر می‌کنیم!

رد لکه‌های چربی بر جاده‌های جنگلی

طبیعت مینودشت یکی از زیباترین و بکرترین مناطق استان گلستان است. به گفته نازنین، یکی از ساکنان این منطقه، در چند سال اخیر مینودشت به محلی برای آفرود سواری تبدیل شده است. او می‌گوید:

حضور ماشین‌های شاسی بلند اینجا رایج شده. ماشین‌هایی که موتورهایشان تقویت شده تا صدای بلند داشته باشند. تصور کنید همین چقدر می‌تواند برای موجودات زنده‌ی محیط زیست اینجا ترس درست کند و گاهی باعث فرار و کوچ دائمی آنها شود. تصور کنید پرندگانی را که شاید روی تخم‌هایشان خوابیده باشند و ناگهان با صدای گوشخراش چند ماشین و موتور از جا بپرند و در معرض سکته قرار بگیرند! اگر ما می‌خواهیم از طبیعت لذت ببریم با پای پیاده هم می‌توانیم برویم نه اینکه این هیولاها را به دل طبیعت ببریم بدون توجه به اثرات مخربی که دارند. 

نازنین تاکید می‌کند که در مواردی شاهد رد لکه‌ی روغن و بنزین در جاده‌های جنگلی بوده است. او می‌افزاید:

آفرودسواران می‌گویند که دوستدار طبیعت هستند اما به نظر من اینطور نیست! آنها پولدارند ولی به همان اندازه خودخواه هم هستند چون تفریحی را که با آن از حیوانات سلب آرامش شود نمی‌شود با شعار طبیعت دوست بودن توجیه کرد.

آفرودسواران نه تنها استان‌های شمالی ایران، بلکه مناطق کویری و دشت‌های دیگری را هم درهم نوردیده‌اند. محسن، که خودش را فعال محیط زیست در آذربایجان معرفی می‌کند می‌گوید ماشین‌های آفرود در قره‌داغ اثرات مخربی داشته‌اند و حتی مناطق تحت نظارت سازمان محیط زیست هم از آسیب این ماشین‌ها در امان نبوده‌اند. آلودگی صوتی این ماشین‌ها به‌ویژه در فصل جفت‌گیری حیات وحش باعث صدمه جدی به تنوع زیستی در این منطقه شده و آسیب در تنوع زیستی باعث برهم خوردن نظم طبیعت می‌شود.

نازنین هم این مساله را تایید می‌کند و می‌گوید:

آفرود ضررهای زیادی دارد از جمله آلودگی هوا و ... اما بدترین آسیبی که آفرودها دارند به نظر من آلودگی صوتی است. صداهایی وحشتناکی که ایجاد می‌کنند باعث می‌شود حیواناتی که سال‌هاست با آرامش زندگی کرده‌اند مجبور شوند از زیستگاه خود عقب‌نشینی کنند. آرامش ما هم به می‌خورد، به طبیعت می‌رویم که احساس آرامش کنیم و ناگهان با سر و صدای ماشین‌ها و موتورها روبه‌رو می‌شویم!

 به گفته نازنین وقتی جنگل‌هایی با قدمت زیاد به زیر پای آفرودسواران خراب می‌شوند حقوق مردم محلی منطقه نیز زیر پا گذاشته می‌شود و هیچ مرجع قانونی در این‌باره پاسخگو نیست. ضمن اینکه گاه خود آفرودسواران نیز به دلیل انجام برخی حرکات خطرناک آسیب جسمی می‌بینند.

آفرودسواران، به کمک مردم محلی هم می‌روند

اما آفرودسواران خود را حامی طبیعت و از طرفداران رونق گردشگری می‌دانند. میلاد یکی از افرادی است که به طبیعت‌گردی و آفرود علاقه بسیار دارد و می‌گوید: 

من و دوستانم از وقتی که کوهنوردی می‌کردیم تا حالا که بیشتر طبیعت‌گردی و آفرود می‌رویم، همیشه مراقب طبیعت بودیم و هستیم. البته ما طالب آفرود سنگین و خیلی ماجراجویانه نیستیم، به دلایل زیاد از جمله سلامتی خودمان و همراهان، اجتناب از هزینه‌های زیاد تعمیرات و ... ماشین، گیر کردن در طبیعت و نبودن کمک و مثل چی(!) تو گل موندن!، جلوگیری از تخریب محیط.

میلاد تایید می‌کند که منتقدان هم چندان بیراه نمی‌گویند اما به نظر او درصد کمی از آفرودسواران هستند که «خرابکاری» می‌کنند و نمی‌شود کل جامعه آفرود را به یک چشم نگاه کرد. او می‌افزاید:

دوستان زیادی هم هستند که سعی در ترویج و آموزش فرهنگ صحیح این رشته دارند که دمشان گرم! قواعد و عرفی که بین جامعه طبیعت گرد و آفرودر رواج دارد، معمولا به استفاده درست از طبیعت منتهی می‌شود ولی حتما هستند افرادی که به دلیل جهالت یا هیجان، به خودشان و طبیعت آسیب‌های جبران‌ناپذیر می‌زنند. 

به گفته میلاد او و دوستانش اغلب ملاحظات زیست محیطی زیادی را رعایت می‌کنند. برای مثال او تلاش می‌کند حتی الامکان از جایی که مسیر لاستیک ماشین‌های قبلی نباشد تردد نکند یعنی از باز کردن جاده جدید خودداری می‌کند. همچنین از ریختن هرگونه زباله در طبیعت پرهیز می‌کند. میلاد می‌گوید: 

برای آتش روشن کردن، ملاحظات ایمنی و آتش‌سوزی را می‌کنم و تلاش می‌کنم از بخاری هیزمی که اغلب همراه دارم استفاده کنم که زمین آسیب نبیند یا جایی که قبلا آتش روشن شده باشد، آتش جدید روشن کنم. 

دلارام یکی دیگر از افرادی که به آفرودسواری علاقه‌مند است می‌گوید هستند آفرودسوارانی که بدون هیچگونه آموزش و تجربه و تخصص این کار را می‌کنند و باعث تخریب طبیعت می‌شوند اما تعدادشان بسیار کم است. به گفته دلارام برخی آلودگی صوتی ایجاد می‌کنند یا حتی یک سری کارهای ناشایست انجام می‌دهند که باعث آزار و ناراحتی مردم محلی می‌شوند اما تعداد اینها زیاد نیست و از سمت آفرودسواران واقعی سرزنش هم می‌شوند. دلارام معتقد است که به طور کلی آفرودسواران افراد خرابکاری نیستند و حتی در شرایطی که مشکلی پیش آمده مثل سیل یا بلایای طبیعی با جان و دل به مردم محلی کمک هم کرده‌اند. از طرفی اینها فرهنگ گردشگری‌شان از مردم دیگر بیشتر است. 

با وجود این نازنین در این باره می‌گوید:

حتی اگر تعداد آفرودسوارانی که محیط زیست را تخریب می‌کنند کم هم باشد  ـ که البته به نظر من اینطور نیست ـ سوال اینجاست که مسئولیت تعیین حدود و شرایط تفریحاتی همچون آفرود بر عهده چه کسی است و چرا مسئولان دراین‌باره به آموزش و تعیین سیاست‌هایی دست نمی‌زنند که در آنها رفاه حال مردم محلی، و حفظ محیط زیست در نظر گرفته شود؟ چرا ما باید از بابت تفریح گروهی دیگر از مردم متضرر شویم؟ چرا آرامش ما، محیط زیست ما و حتی زندگی حیوانات این محیط زیست باید تحت تاثیر شرایطی قرار بگیرد که در آن یک عده می‌خواهند به قول خودشان طبیعت‌گردی کنند؟ آیا در این طبیعت‌گردی نباید حق و حقوق ما مورد توجه قرار بگیرد؟ و متاسفانه هیچ جوابی برای این سوال‌ها نیست!

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.