ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

شکست رؤیای سلطه و جمعیت

سما − علی خامنه‌ای در سخنرانی‌های خود از سال ۹۰ تا ۹۹ شخصاً بیشتر از ۴۲ بار بر موضوع افزایش جمعیت تأکید کرده است. در صورتی‌که طی این سال‌ها هر سال نرخ افزایش جمعیت کمتر و کمتر شده است.

رؤیای حکومت برای سلطه بر ۱۵۰ میلیون نفر جمعیت شکست خورده است. این را داده‌ها درباره کاهش باروری و نرخ‌های جمعیتی می‌گویند، آن هم درست در زمانی که حاکمیت به گمان خود تمام نیروی مادی و فرهنگی‌اش را برای اجرای سیاست‌های افزایش جمعیت به کار گرفته است.

ازدواج کمتر، طلاق بیشتر

از ابتدای سال ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۲، نرخ ازدواج در ایران کاهشی ۴۲ درصدی داشته است.

داده‌های مرکز آمار ایران می‌گویند تعداد ازدواج‌های رسمی در سال ۹۱ از ۸۲۹ هزار ازدواج در سال، به ۴۸۱ هزار ازدواج در سال ۱۴۰۲ کاهش پیدا کرده است.

با کاهش چشمگیر نرخ ازدواج، همزمان آمار طلاق روندی صعودی داشته است. از ابتدای دهه ۹۰ تا سال ۱۴۰۲ آمار طلاق در ایران ۳۴ درصد رشد کرده است؛ یعنی از ۱۵۰ هزار طلاق در سال به ۲۰۲ هزار طلاق در سال رسیده است. به ازای هر ۲,۴ ازدواج، یک طلاق اتفاق افتاده است.

خانواده مطلوب جمهوری اسلامی، خانواده‌ا‌ی است که همسو با ارزش‌های نظام حرکت می‌کند. یعنی عمیقاً مردمحور، ضدزن، سلطه‌پذیر و بر بنیان تربیت مذهبی است. کارکرد نظام بدون وجود چنین خانواده‌ای با چالشی جدی مواجه خواهد شد.

سقوط نرخ باروری

مطالعات طولی جمعیتی نشان می‌دهد که نرخ باروری در یک بازه ۴۰ ساله از ۶,۵ در دهه ۶۰، به ۱,۶ در سال ۱۴۰۲ سقوط کرده است. جمعیت‌شناسان این نرخ باروری را کمترین میزان در میان همه کشورهای خاور میانه، غرب آسیا و شمال آفریقا می‌دانند. این یعنی به‌طور میانگین، تعداد زنانی که در سن باروری هستند، کمتر از دو فرزند به‌دنیا می‌آورند.

این نرخ در پایتخت ایران ۱,۴ و حتی استان‌های مازندران و گیلان ۱,۱ فرزند به ازای هر زن است. به نظر می‌رسد به‌زودی الگوی باروری در دیگر مناطق ایران هم به این سمت حرکت کند. این در حالی است که حاکمیت و در رأس آن علی خامنه‌ای از ابتدای دهه ۹۰ سیاست‌های کنترل جمعیت چند دهه قبل از آن را اشتباه خوانده بودند. از آن پس سیاست‌های افزایش جمعیت در دستور کار سیاست‌گذاران قرار گرفت.

در همین دوره و از سال ۹۱ تا ۹۶، بیشترین کاهش ازدواج و به طبع کاهش موالید در جامعه ایران را شاهد بوده‌ایم. در این دوره پنج ساله که آغاز سیاست‌های مشوق فرزندآوری و ازدواج بوده، تعداد ازدواج‌ها ۲۰۰ هزار مورد کاهش داشته است.

بسته شدن پنجره جمعیتی

این تغییرات در الگوی باروری و ازدواج، بُعد خانوار در ایران را کوچک کرده است. به طوری که این نرخ از ۴,۸ در سال ۱۳۳۵ به ۳,۱۹ در سال ۱۴۰۰ کاهش پیدا کرده است.

آن چه که «پنجره جمعیتی» خوانده می‌شود از همان دوره پیش از انقلاب در ایران باز شده و با ادامه نرخ باروری کنونی در سال ۱۴۱۵ بسته خواهد شد. از آن پس دوره‌ای آغاز می‌شود که «سالخوردگی جمعیت» یا «سیاه‌چاله جمعیتی» خواهد بود. یعنی بیشتر از ۱۵ درصد جمعیت کشور، بیشتر از ۶۰ سال خواهند داشت. ترمیم چنین وضعیتی دهه‌ها طول خواهد کشید.

زن مطلوب حکومت، زنی است فرزندآور که همزمان «کانون» خانواده را گرم نگه می‌دارد، آشپزی و جارو می‌کند، محجبه است، کودکان را شخصاً پرورش می‌دهد و دو دستی تقدیم جامعه سیستم مردسالار می‌کند تا پیش‌شرط‌های سلطه بر خود و دیگر زنان را به دست خود فراهم کرده باشد.

شکست رؤیای سلطه

خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی (ایرنا) گزارش داده که علی خامنه‌ای در سخنرانی‌های خود از سال ۹۰ تا ۹۹ شخصاً بیشتر از ۴۲ بار بر موضوع افزایش جمعیت تأکید کرده است. در صورتی که هر ساله نرخ افزایش جمعیت طی این سال‌ها کمتر شده است. این یک شکست است. شکست رؤیای نظامی که با پروژه افزایش جمعیتش چندین هدف را دنبال می‌کند. ابتدا اگر با زبان اقتصاددانان جریان رسمی و جمعیت‌شناسان صحبت کنیم، به‌نظر می‌رسد دغدغه جمعیتی نظام، مربوط به نگرانی درباره ساختارهای بنیادی کشور همچون جمعیت، اقتصاد و قدرت است. این درست است اما همه ماجرا نیست.

آن سوی دغدغه جمعیتی خامنه‌ای و سیستمش، موضوع سلطه است. سلطه‌ای که از خانواده مد نظر او آغاز می‌شود و تا بالاترین نقطه سلسله‌مراتب قدرت در آمدوشد است. خانواده مطلوب جمهوری اسلامی، خانواده‌ا‌ی است که همسو با ارزش‌های نظام حرکت می‌کند. یعنی عمیقاً مردمحور، ضدزن، سلطه‌پذیر و بر بنیان تربیت مذهبی است. کارکرد نظام بدون وجود چنین خانواده‌ای با چالشی جدی مواجه خواهد شد.

صف‌بندی زنان و حکومت

زنان بخش بسیار مهمی از این ساختار هستند. در صف‌بندی امروز جامعه ایران که زنان و حکومت همدیگر را به مصاف می‌طلبند، خانواده هم محل کشاکش این دو خواهد بود. به طور خلاصه زن مطلوب حکومت، زنی است فرزندآور که همزمان «کانون» خانواده را گرم نگه می‌دارد، آشپزی و جارو می‌کند، محجبه است، کودکان را شخصاً پرورش می‌دهد و دو دستی تقدیم جامعه سیستم مردسالار می‌کند تا پیش‌شرط‌های سلطه بر خود و دیگر زنان را به دست خود فراهم کرده باشد.

اما امروز این الگو از زن ایرانی در حال فروپاشی است یا دست‌کم تَرَک برداشته است. آمار بالای زنان و دختران تحصیل‌کرده در ایران، جامعه مدنی پویا، آشنایی با ایده‌ها و سبک‌های متفاوت زندگی و سلیقه موجب گسترش فردیت در میان زنان شده است. این فردیت از زنان و دختران ایرانی، چیز دیگری ساخته است.

امروزه دیگر کمتر دختری خود را محکوم به ازدواج در سن پایین می‌بیند. میانگین سن ازدواج دختران در ایران بین ۲۴ تا ۲۶ سال در چند سال گذشته بوده است. به تأخیر افتادن ازدواج نسبت به چند دهه گذشته در ایران نه کاملا ارادی و نه کاملا غیرارادی بوده است. یعنی بخش مهمی از آن را می‌توان ناشی از زمینه‌هایی همچون وضعیت اقتصادی ضعیف جوانان، طولانی بودن سالهای تحصیل و کارآموزی و بیکاری و امثال آن دانست. اما بخشی هم مربوط است به دگرگونی ساختار ارزش‌ها و اولویت‌های نسل‌های جدید که به اصطلاح جهان را طور دیگری می‌بیند. از آن‌جایی که تن‌دادن به ازدواج رسمی، به معنای تن‌دادن به قواعد نوشته و نانوشته همبسته آن است، جوانان عموماً ترجیح می‌دهند تا آن جا که ممکن است آن‌را به تأخیر بیاندازند. به همین ترتیب فرزندآوری هم دیگر اولویتی درجه اول در ازدواج محسوب نمی‌شود. همان یکی دو فرزند در میان‌سالی هم معمولا پاسخی است به ته‌نشست‌های غریزه بقا و احتمالاً طعنه‌های نظام خویشاوندی. ترکیبی به‌هم‌پیوسته از عوامل اقتصادی و فرهنگی، رؤیای تحقق سلطه بر ۱۵۰میلیون ایرانی را از جمهوری اسلامی سلب کرده است. جامعه از هیچ نظری آمادگی پذیرش توصیه‌ها و دستورات ولایی را ندارد. جامعه و حکومت هرکدام مسیری جداگانه در پیش گرفته‌اند. بسیار دو از انتظار است سناریوهای جمعیتی حکومت در آینده هم تحقق یابد. چرا که حدود یک دهه است که شکست آن اثبات شده است و در همان مسیر قبلی هم حرکت می‌کند.

در همین زمینه:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.