پرسش زمانه از شقایق نوروزی: آزادی کیوان اماموردی چه معنایی برای جنبش روایتگری ایران دارد؟
شقایق نوروزی، فعال فمینیست و مسئول صفحه «من هم» (#MeToo) ایران، به پرسشهای زمانه درباره پرونده کیوان امانوردی پاسخ میدهد. پرونده کیوان اماموردی در حوزه خشونت جنسی از جمله پروندههای بسیار پر سر و صداست که با روایتگری زنان در شبکههای اجتماعی مورد توجه قرار گرفت و بعد در روند رسیدگی قضایی با موانع دشواری روبهرو گشت: از قربانینکوهی و تهدید آسیبدیدگان و وکیل آنها گرفته تا صدور حکم اعدام برای متهم.
شقایق نوروزی، فعال فمینیست و مسئول صفحه «من هم» (#MeToo) ایران «خشونت جنسی» را از مهمترین ابزارهای سرکوب در نظام جمهوری اسلامی ایران میشناسد که مستقیما بدن زنان را هدف قرار میدهد و میگوید که پرونده کیوان اماموردی نمونه روشنی از همدستی نظام قضایی با متهمان به خشونت جنسی است، نمونهای که در آن متهم خود را «قربانی» جریان فمینیسم جا میزند و دستش چنان باز است که شاکیان پروندهاش را تهدید کند.
اما از سوی دیگر شقایق نوروزی عقیده دارد پرونده کیوان اماموردی از اولین نمونههای بروز آگاهی جمعی زنان و شکلگیری اعتماد و همبستگی وسیع میان آنان بوده است که در ابتدای جنبش میتو در ایران شکل گرفت. از ابتدای روایتگریها تا رسیدگی به شکایتها، آسیبدیدگان و راویان مسیر بسیار تلخی را سپری کردند.
این گراننده صفحه منهم ایران از «اعدام» به مثابه ابزار دیگری برای سرکوب حقوق زنان یاد میکند، تهدید اعدام بسیاری از آسیبدیدگان را از ثبت شکایت منصرف کرد و جز آن، جبران خسارت و ابعاد انسانی در رسیدگی قضایی را نادیده گرفت. به این ترتیب، «فساد روی زمین» نامیدن تجاوزهای متعدد، بدن زن حذف شد و در واقع تجاوز نه تنها به ابزار سرکوب بلکه به ابزار کنترل اجتماعی تبدیل شد. بازماندگان این پرونده در موقعیتی قرار گرفتند که پس از گذر از تمامی سختیهای ثبت شکایت، باید علیه حکم اعدام کسی که علیهاش طرح شکایت کرده بودند نیز میایستادند. شقایق نوروزی مقصر اصلی چنین وضعیتی را دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران میداند که در روند جرمانگاری با تقلیل تجاوز به «فساد فیالارض»، احکام اعدام و آزادی مشروط و باقی موارد فرایند عدالتخواهی برای آزار جنسی را بسیار سخت میکند.
شقایق نوروزی همچنین به بررسی فراز و فرودهای حالحاضر جنبش منهم و جنبشهای زنان و کوییر میپردازد و باور دارد دیدن دستاوردهای چنین جنبشهایی در بسترهایی با عاملهای بازدارنده بسیار اهمیت دارد و نقدها به فرودهای چنین جنبشهایی باید سازنده باشد. چرا که بازدارنده بودن نقدها میتواند به چنین جنبشهایی که مسیر سختی دارند آسیب وارد کند. در واقع به باور او نگاه به چنین جنبشهایی باید واقعگرایانه و در بستر فرهنگی و سیاسی حرکت کنند. چرا که شکل گرفتن چنین میزانی از اعتماد در روند جنبشها خود نوعی از معجزه است و مهمترین کمکی که نهادهای دیگر میتوانند به جنبشهای زنان بکنند، نور انداختن بر چنین دستاوردهایی است.
پاسخ شقایق نوروزی را میبینید:
نظرها
نظری وجود ندارد.