گلستانی که فراموش شد: میراث جهانی در سایه بحرانها و بیتوجهی
بهار مقدم ـ از ضعف مدیریتی و کمبود تجهیزات گرفته تا بیتوجهی به قوانین حفاظتی و پروژههای تخریبی، همگی دستبهدست هم دادهاند تا این میراث جهانی را در معرض تهدید قرار دهند.
پارک ملی گلستان، نخستین منطقهای در ایران است که عنوان پارک ملی را به خود اختصاص داده و به یکی از ارزشمندترین زیستبومهای طبیعی کشور تبدیل شده است. این منطقه در ۱۹ مرداد ۱۳۳۶ با نام «منطقه حفاظتشده آلمه و ایشکی» به ثبت رسید و تحت حفاظت قرار گرفت. در سال ۱۳۵۴، با تغییر عنوان به پارک ملی، به عنوان یکی از مهمترین مناطق حفاظتشده کشور شناخته شد.
در همان سال، این پارک در فهرست میراث جهانی یونسکو بهعنوان یکی از ۵۰ ذخیرهگاه زیستمحیطی کره زمین ثبت گردید. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، دو منطقه «قرخود» و «آلمه» از یکدیگر جدا شدند و محدوده فعلی پارک با نام «پارک ملی گلستان» به وسعت ۹۱,۸۹۵ هکتار تحت حفاظت سازمان محیط زیست قرار گرفت.
اهمیت ملی و جهانی
سازمان میراث فرهنگی در سال ۱۳۸۷ این پارک را در فهرست میراث طبیعی ایران ثبت کرد. همچنین این منطقه زیستگاه یکسوم گونههای پرندگان، بیش از نیمی از گونههای پستانداران و یکهشتم گونههای گیاهی کشور است.
تعریف پارک ملی
پارک ملی به مناطقی گفته میشود که شامل منابع طبیعی متنوعی نظیر جنگلها، مراتع، دشتها، کوهستانها و زیستگاههای آبی است. این مناطق برای حفظ وضعیت طبیعی، تکثیر جانوران وحشی و رشد گیاهان در شرایط طبیعی تحت حفاظت قرار میگیرند.
پوشش گیاهی و جانوری پارک
این پارک دارای سه نوع آب و هوای متفاوت خشک، نیمهخشک و نیمهمرطوب است که همین ویژگی باعث شده دارای پوشش گیاهی متنوع از استپ خشک تا جنگل انبوه باشد. به این ترتیب به واسطهی تنوع اقلیمی و پوشش گیاهی غنی، که شامل بیش از ۱۳۰۰ گونهی گیاهی است، زیستگاههای متنوع و مناسبی را برای گونههای گوناگون جانوری ایجاد کرده است. این تنوع شامل موارد زیر است:
- پستانداران: حدود ۷۰ گونه از ۶ راسته و ۲۱ خانواده، از جمله پلنگ، آهو، مرال، خرس قهوهای و گربه پالاس.
- پرندگان: بیش از ۱۵۰ گونه از ۱۴ راسته و ۴۲ خانواده، شامل پرندگان بومی و مهاجر.
- دوزیستان و خزندگان: گونههایی همچون سمندر، قورباغه جنگلی، مار آبی و افعی قفقازی.
اکوسیستم و تنوع زیستی
این منطقه شامل زیستگاههایی با عناصر شاخص ایرانی-تورانی، هیرکانی و کوهستانی است:
- ایرانی ـ تورانی: گونههایی مانند آهو و درخت تاغ.
- هیرکانی: عناصری مانند درخت راش و مرال.
- کوهستانی: گونههایی مانند پلنگ ایرانی و کل و بز.
بحران در پارک ملی گلستان: ضعف مدیریت و تخریب طبیعت
پارک ملی گلستان بهطرز نگرانکنندهای دچار بیتوجهی شده و در وضعیت مدیریتی اسفناکی قرار دارد. این منطقه، که باید نمادی از حفاظت و پاسداری از طبیعت باشد، بهدلیل ضعف مدیریتی و کمبود امکانات، عملاً به حال خود رها شده است.
کمبود نیرو و تجهیزات
نبود نیروی کافی برای محیطبانی، حفاظت از گونههای متنوع و در خطر انقراض گیاهی و جانوری این پارک را غیرممکن کرده است. شکارچیان، که بسیاری از آنها از ساکنان روستاهای اطراف هستند، به دلیل مشکلات اقتصادی و نبود نظارت کافی، آزادانه به تخریب حیاتوحش ادامه میدهند و آینده این زیستبوم بینظیر را با تهدید جدی مواجه کردهاند.
تجهیزات و امکانات موجود برای مدیریت چنین منطقه وسیعی، کافی نیست. ضعف قوانین و نبود حمایت جدی از محیطبانان نیز مشکلات را دوچندان کرده است. محیطبانان، علاوه بر مقابله با شکارچیان غیرمجاز، در معرض تهدیدات جانی قرار دارند و برخی از آنها در جریان درگیریها کشته یا زخمی شدهاند.
تخریب محیط زیست و بحرانهای طبیعی
آتشسوزیهای مکرر که ناشی از نبود تجهیزات کافی برای مهار آنهاست، تاکنون صدها هکتار از جنگلهای این منطقه را نابود کرده است. این آتشسوزیها از وسعت جنگلهای هیرکانی، که بهعنوان میراث جهانی ثبتشده و با عنوان مادر جنگلهای اروپا شناخته میشوند، بهطور چشمگیری کاسته است.
در کنار این بحرانها، چرای دام، توسعه راهها، کشاورزی بیرویه، شکار غیرقانونی و کمبود آب، آسیبهای جبرانناپذیری به این پارک وارد کردهاند. کمآبی و حفر چاههای عمیق در منطقه، پوشش گیاهی و جنگلی را در بسیاری از بخشها تغییر داده و باعث شده است که تعادل زیستمحیطی بهشدت تحت تأثیر قرار گیرد.
اما ماجرا به این موارد منتهی نمیشود و تخریب به شکلهای مختلف ادامه دارد.
آسیبپذیری رودخانه مادرسو و جادههای اطراف
رودخانه مادرسو که در پارک ملی گلستان قرار دارد، طی دهههای اخیر به دلیل بارشهای شدید و مدیریت ناکارآمد، بارها باعث تخریب جادهها و اراضی اطراف شده است. جادهای که از دوراهی دشت تا تنگراه در خطالقعر دره مادرسو قرار دارد، بهدلیل عرض محدود مسیر و بارندگیهای شدید، در برابر سیلاب بسیار آسیبپذیر است.
چالشهای مدیریتی و تخریب محیط زیست در پارک ملی گلستان
عملیات تخریب پوزههای سنگی و صخرههای طبیعی در پارک ملی گلستان، که بهعنوان موانع طبیعی برای کنترل سیلاب عمل میکنند، بدون دریافت مجوز از اداره کل حفاظت محیط زیست گلستان و برخلاف مقررات قانونی در حال اجراست. این اقدام توسط ادارهکل راهداری و حملونقل جادهای استان خراسانشمالی، به دستور مراجع قضایی، با هدف کاهش خسارتهای سیل آغاز شده و با وجود هشدارهای مکرر کارشناسان محیط زیست، ادامه دارد.
کارشناسان محیط زیست تأکید دارند که پوزهها و صخرههای سنگی طی میلیونها سال شکل گرفتهاند و نقش کلیدی در کاهش شدت و سرعت سیلاب دارند. حذف این موانع طبیعی نهتنها جریان سیلاب را تشدید میکند، بلکه خسارات بیشتری به اراضی پاییندست، از جمله سکونتگاههای انسانی مانند تنگراه و گالیکش وارد میکند. با وجود این هشدارها، فعالیتهای تخریبی در این منطقه همچنان ادامه دارد.
بر اساس مطالعات گذشته، پیشنهاد شده بود که برای کاهش خسارات سیلاب، در بخشهایی از مسیر دیوارهای حفاظتی و در نقاطی مانند پیچ سلیمان کشته تونلهایی احداث شود. با این حال، بسیاری از این پیشنهادها عملی نشدهاند. در عوض، اقداماتی که امروز در حال اجرا هستند، بدون در نظر گرفتن اصول حفاظتی و مجوزهای قانونی انجام میشوند و آسیبهای بیشتری را به همراه دارند.
تعارض در دیدگاهها
اداره کل راهداری و حملونقل جادهای خراسانشمالی هدف این عملیات را کاهش خسارات سیلاب عنوان کرده و مخالفتهای محیط زیست را بیپایه میداند. مسئولان این نهاد معتقدند که این عملیات تهدیدی برای سکونتگاههای انسانی به همراه ندارد، زیرا فاصله محل اجرای پروژه تا نزدیکترین روستا ۲۰ کیلومتر است و تأثیرات سیلاب تنها تا شعاع پنج کیلومتری مشاهده میشود.
کارشناسان محیط زیست معتقدند که این اقدامات نه تنها زیستگاههای طبیعی را نابود میکند، بلکه باعث تشدید سیلاب در مناطق پاییندست میشود و عواقب جبرانناپذیری را برای جوامع انسانی و اکوسیستم منطقه به همراه خواهد داشت. آنها هشدار دادهاند که نبود مطالعات کافی و دقیق، این پروژه را به عاملی برای تشدید آسیبهای محیط زیستی و تهدید مناطق مسکونی تبدیل میکند، در حالی که اثربخشی آن در کاهش خسارات سیلاب همچنان محل تردید است.
کلام آخر
پارک ملی گلستان، بهعنوان یکی از ارزشمندترین زیستبومهای طبیعی و نخستین پارک ملی ایران، اکنون در وضعیتی بحرانی قرار دارد. از ضعف مدیریتی و کمبود تجهیزات گرفته تا بیتوجهی به قوانین حفاظتی و پروژههای تخریبی، همگی دستبهدست هم دادهاند تا این میراث جهانی را در معرض تهدید قرار دهند.
مداخلات انسانی بدون مطالعات کافی، مانند تخریب صخرههای سنگی و پوزههای طبیعی، نهتنها زیستگاههای ارزشمند این منطقه را نابود کرده، بلکه خطر سیلابهای ویرانگر را برای جوامع پاییندست افزایش داده است. در کنار این مسائل، نبود نیروی کافی برای حفاظت، چرای بیرویه دام، شکار غیرقانونی و بحرانهایی مانند آتشسوزیهای مکرر، این زیستبوم بینظیر را به حالتی بحرانی رسانده است.
ادامه این روند، علاوه بر نابودی اکوسیستم بیبدیل پارک ملی گلستان، تهدیدی جدی برای جوامع انسانی وابسته به این منطقه نیز به شمار میآید.
نظرها
نظری وجود ندارد.