مهدی یراحی: آمادهام
الاهه نجفی ـ جمهوری اسلامی ایران خواننده مردمی و مبارز مهدی یراحی را به خاطر خواندن ترانه «روسریتو دربیار» به ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرده است. مهدی یراحی با صدای بلند اعلام کرده که این «شکنجه ضد بشری» را محکوم میکند اما برای تحمل آن آماده است. اگر حکم شلاق، آن هم برای هنرمندی به شهرت و محبوبیت مهدی یراحی اجرا شود، یک بدعت در تاریخ جمهوری اسلامیست.
حکم شلاق عباس معروفی در سال ۱۳۷۴ که به تبعید این نویسنده سرشناس انجامید همچنان در حافظه تاریخی ملت ایرانی باقی مانده است و با این حال در این مدت هرگز جمهوری اسلامی جرأت نداشته که با صراحت حکم شلاق را بر هنرمندان و نویسندگان اجرا کند. در شهریور ۱۴۰۳ حکم شلاق یک سینماگر متوقف شد اما کسانی که از آن حکم مطلع بودند از بردن نام محکوم منع شده بودند. در همان ایام مهدی کوهیان، عضو سابق کمیته حمایت حقوقی و قضایی خانه سینما در شبکه ایکس نوشته بود:
تجربه دو سال گذشته، بسیار گرانقدر بود. مثلاً اینکه نباید اسم هنرمندی که بابت آزادی بیان هنری محکوم به شلاق و زندان شده بود و امروز حکمش متوقف شد را ببرم. و گرنه ممکن است همین فردا دوباره حکم برود برای اجرا! باور کنید انتشار خبر خوب، نشانه ضعف شما نیست. تا با چنین بادا!
اعلام حکم شلاق مهدی یراحی علاوه بر آنکه یک حکم ظالمانه و غیرانسانیست، اما از این نظر هم اهمیت دارد که اگر اجرا شود، بدعتی در جمهوری اسلامی به شمار میآید. به یک معنا اگر یراحی شلاق بخورد، هر هنرمند دیگری را هم میتوانند شلاق بزنند. بیجهت نیست که یراحی بعد از اعلام حکم در شبکه ایکس نوشت:
برای اجرای حکم ۷۴ ضربه شلاق آمادهام و ضمن محکوم کردن این شکنجه ضد بشری، هیچگونه درخواستی برای لغو آن ندارم.
فراموش نکنیم که در همین حکومت در سالهای دهه ۱۳۶۰ عبدالله علیخانی، تهیهکننده سینما را به خاطر پخش فیلمهای خارجی در وزارت ارشاد اسلامی شلاق زدند. او این ماجرا را ۳۰ سال بعد روایت کرد.
درد شلاق
مهدی یراحی پس از خواندن ترانه «روسریتو» در حمایت از مبارزات ملت ایران، در ۶ شهریور ۱۴۰۲ با دستور دادستان تهران در محل سکونتش در تهران دستگیر شد. وکیلِ یراحی اعلام کرده بود که قوه قضائیه برای این هنرمند پیشتر سه پرونده با اتهاماتی چون تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی به دلیل ترانههای اعتراضیاش در حمایت از کارگران و اعتراضات مردمی تشکیل داده بود. او ابتدا به ۲ سال و ۸ ماه حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد که یک سال حبس او قابل اجرا بود. مدتی بعد یک سال حبس او با توجه به بیماری، به مراقبتهای الکترونیکی با پابند تا شعاع حرکتی هزار متر تبدیل شد.
آرش صادقی، فعال سیاسی درباره حکم شلاق مهدی یراحی نوشته است:
درد شلاق، هرچند جسم را میآزارد، اما حقیقتی را آشکار میکند: دانستن «چرایی» آنچه بر تو میگذرد، قدرتی به تو میبخشد که هیچ زندان و شلاقی نمیتواند آن را محدود کند. وقتی میدانی چرا درد میکشی، این آگاهی به تو میآموزد که زندان و شلاق رنج نیست؛ بلکه فرصتی است که در آن آزادی و انسانیت خود را اثبات میکنی. دانستن اینکه این ضربهها بر تن تو مینشیند نه برای اشتباه، بلکه برای دفاع از حقی که به میلیونها انسان دیگر تعلق دارد، به تو نیرویی میدهد که حتی صادرکنندگان این حکم نیز از درک آن عاجزند.
صادقی در ادامه یادآوری کرده است که اجرای حکم شلاق و زندان دامنه و عمق مقاومت را افزایش میدهد:
آنها میخواهند با درد، سکوت را بر تو تحمیل کنند، اما دانستن «چرا»، به تو قدرت میدهد که صدایت بلندتر شود. وقتی دلیل رنجت را میدانی، شلاق و زندان تبدیل به نوعی مقاومت میشوند، و دردی که برای هدفی متعالی تحمل میکنی، به چراغی برای دیگران بدل میشود. آنها جسم تو را هدف میگیرند، اما قدرت تو، مقاومت و آگاهی توست و این چیزیست که شلاق و زندان از شکستن آن ناتواناند.»
قدرت هنر
بر اساس شریعت اسلامی، حکم شلاق مردان بهطور ایستاده اجرا میشود و هدف از اجرای آن به ظاهر جلوگیری از «تکرار» جرم است اما در عمل حکومتها با اجرای چنین حکمی میخواهند اثر خود را بر تن زندانی با درد به جای بگذارند.
ریما شیرمحمدی، فعال حقوق بشر در واکنش به حکم شلاق مهدی یراحی نوشته است:
۷۴ ضربه شلاق برای کلماتی که از آزادی و کرامت انسانی سخن میگویند. این تنها مجازات یک هنرمند نیست، بلکه تصویری روشن از سیستمی است که از کوچکترین نشانههای آزادی وحشت دارد.
شیرمحمدی سپس با اشاره به ترانه روسریتو در ادامه نوشته است:
یراحی با این ترانه، صدای زنانی شد که با شجاعت به مبارزه ادامه میدهند. این چهار دقیقه دیگر فقط یک ترانه نیست؛ سندی است از شجاعت و بهایی که برای آزادی پرداخت میشود.
یراحی این ترانه را در حمایت از جنبش «زن زندگی آزادی» و اعتراض به قانون حجاب اجباری در ایران خوانده بود. او هنگام انتشار این ترانه گفته بود که آن را به «زنان نجیب وطنم تقدیم میکنم که در خط مقدم جبهه میدرخشند.»
انجمن قلم آمریکا هم صدور حکم مجازات برای مهدی یراحی را محکوم کرده و آن را نشانه قدرت هنر در برابر اقدامات حکومتی در ایران دانسته است. چهارشنبه، ۲۰ دیماه انجمن قلم در بیانیهای نوشت:
سخت است درک این که حکومتی یک ترانه را تهدیدی چنان بزرگ میبیند که آهنگسازی محبوب را به حکمی چنین بیرحمانه محکوم میکند. اما متأسفانه در ایران امروز این باعث تعجب نیست.
در جدال با خاموشی
زهرا مینویی، وکیل دادگستری، سهشنبه گذشته خبر محکومیت یراحی به دو سال و هشت ماه حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق تعزیری را اعلام کرده بود. نحوه ضرباتی که شکنجهگر در اجرای حکم شلاق تعزیری بر بدن محکوم وارد میکند با شلاق حدی تفاوت دارد. هر سه ضربه شلاق تعزیری را هم میتوان خرید.
یراحی پیش از آنکه به خاطر ترانه روسریتو بازداشت شود با تاکید بر اینکه «پایین صحنه بودن با عزت، شرف دارد به بالای استیج بودن با ذلت»، گفته بود: «در کارهایم به وجدانم گوش دادم و پشیمان نیستم.»
محسن چاوشی در صفحه اینستاگرامش از مهدی یراحی دفاع کرده و دستگیری او را محکوم کرده بود. کاوه آفاق نیز در صفحه شخصی اینستاگرام خود به بازداشت مهدی یراحی واکنش نشان داده بود. ترانه علیدوستی هم خواهان آزادی یراحی شده بود.
تازهترین کار مهدی یراحی که در ایام آزادی موقت با پابند از زندان اجرا کرد، «خاموشی» نام دارد. در این ترانه بیداری در فضای اجتماعی حادث شده است و اکنون شاعر (و خواننده) یک صدا خاطرنشان میکنند که با تهدید و اعمال خشونت و شلاق و جنونانگاری و محکومیتهای طولانیمدت و محرومیتهای اجتماعی نمیتوان «خاموشی» را به مردم تحمیل کرد.
یراحی از هنرمندانی نیست که تحت تأثیر قیام ژینا به صفوف مردم پیوسته باشد. او در دی ۱۳۹۷برای حمایت از اعتراضات کارگری با لباس کارگران روی صحنه رفت و سبب شد که مطالبات کارگران بازتاب گستردهتری بیابد. او در آن زمان به مدت شش ماه از فعالیت هنری منع شد. یک سال بعد ترانه «وداع» را برای کشتهشدگان آبان ۹۸ خواند و بار دیگر از ادامه فعالیت هنری منع شد، تا اینکه در تیر ۱۴۰۰ ترانه «اهواک» را به زبان عربی، برای خشکیدن کارون و تالابهای خوزستان منتشر کرد. این حد از تعهد و التزام به خواستههای مردم و حساسیت نسبت به بحرانهای اجتماعی را حکومت فراموش نکرده است.
نظرها
نظری وجود ندارد.