مادران انقلاب: در برابر بیعدالتی آشکار و غیرقابل توجیه، صدای اعتراض خود را بلند میکنیم
از تریبون زمانه - در تجمع چهارشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۳ فعالین مدنی سنندج بیانیهای خوانده شد که روایت واقعیِ زندگی پخشان است نه آنچه که شکنجهگرش در پرونده درج کرده است؛ زنی که به جای تقدیر و ستایش، با حکمی روبرو شده است که نمادی از بیعدالتی در برابر خدمات انساندوستانە است.
«ما امروز اینجا گِرد آمدیم تا در برابر بیعدالتی آشکار و غیرقابل توجیه، صدای اعتراض خود را بلند کنیم. پخشان عزیزی، زنی که تمام زندگی خود را وقف یاری به همنوعان کرد، مددکار اجتماعی که بیش از یک دهه در میان بحرانهای انسانی در کمپهای آوارگان ایستاد، نماد خدمت بیشائبه، مقاومت در برابر ناامیدی و تجسم واقعی مهر و شفقت بود.
پخشان نه یک مددکار عادی، بلکه نقطه امید هزاران زن و کودک بود؛ زنانی که در سایهی جنگ و ویرانی زندگی خود را از دست داده بودند و کودکانی که آیندهای جز تاریکی برای خود نمیدیدند. او همان دستی بود که از میان ویرانهها به سوی زندگی دراز میشد؛ همان صدایی که در سکوت تحمیلشده بر رنجدیدگان، فریادِ حق بود. فعالیتهای او نه تنها در راستای بازسازی جسم و جان افراد آسیبدیده بود، بلکه پیامآور باور به امکان زندگی در دلِ بحران و ویرانی بود.
اما امروز،
اما امروز این زن غیور به جای تقدیر و ستایش، با حکمی روبرو شده است که نه تنها هیچ سنخیتی با خدمات و فعالیتهای او ندارد، بلکه نمادی از بیعدالتی در برابر خدمات انساندوستانە است.
پخشان عزیزی به مثابه یک فرد نیست؛ او تجسم آرمانهای انسانی است. او نمایندهی امید، زندگی، و مقاومت در برابر مرگ و ناامیدی است. بر این اساس هرگونه اقدامی برای خاموش کردن صدای او، تلاش برای سرکوبِ همین ارزشهای بنیادین است. حکمی که برای #پخشان_عزیزی، یک مددکار اجتماعی بیگناه و خدمتگزار صادر شده است، عادلانه نبوده، چرا که نجاتِ انسانها و بازگرداندن امید به زندگی، هرگز جرم نبوده و نخواهد بود. لغو این احکام و احکام ناعادلانه تمامی زندانیان عقیدتی کمترین اقدامی است که میتواند اندکی از اعتبار انسانی و اخلاقی را برای نظام عدالت کیفری بازگرداند.
نه به اعدام
آری به زندگی…»
نظرها
نظری وجود ندارد.