دست خالی ایران در مسقط و مناقشه بر سر گفتوگوی «غیرمستقیم» یا «مستقیم»
به نظر میرسد تصور جمهوری اسلامی از ترامپ هنوز متناسب با فضای دور نخست ریاستجمهوری او است و با ایده «توافق کوچک برای دفع شر» آستین بالا زدهاند. در کاخ سفید اما فعلاً یک سیاست در قبال ایران در جریان است: توافق بزرگ یا ضربه مهلک.

عباس عراقچی و ویتکاف- سوشال مدیا
در حالی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا، روز دوشنبه ۱۸ فروردین/ ۷ آوریل از آغاز قریبالوقوع مذاکرات مستقیم با ایران درباره برنامه هستهای این کشور خبر داد، مقامات ایرانی فعلاً با رد بخش «مستقیم» بودن آن، اعلام کردهاند که مذاکراتی که قرار است روز شنبه در عمان برگزار شود، «غیرمستقیم» خواهد بود.
ترامپ در دیدار با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در کاخ سفید گفت: «ما مذاکرات مستقیمی با ایران داریم. این مذاکرات آغاز شده و روز شنبه جلسهای بسیار مهم برگزار میشود.» او بدون ذکر مکان دقیق مذاکرات، افزود که این گفتوگوها در سطح بالا انجام خواهد شد و اظهار امیدواری کرد که به توافقی دست یابند.
یک شگفتی خبری در جلسهای که احتمال داده میشد بخش ایران آن بیشتر بر محور تهدید و خط و نشان کشیدن بگذرد تا اعلام آغاز مذاکره.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران هم ساعاتی بعد در شبکه اجتماعی ایکس اظهارات ترامپ را تا حدودی تأیید کرد و البته گفت که مذاکره غیرمستقیم خواهد بود:
مذاکرات غیرمستقیم سطح بالا بین ایران و ایالات متحده در عمان برگزار خواهد شد. این هم یک فرصت است و هم یک آزمون. توپ در زمین آمریکاست.
خبرگزاری تسنیم، نزدیک به سپاه پاسداران، نیز به نقل از عراقچی نوشت که مذاکره با آمریکا به واسطه عمان انجام خواهد شد و به صورت مستقیم انجام نمیگیرد. به گفته این خبرگزاری، مذاکرات روز شنبه ۲۳ فروردین در مسقط، پایتخت عمان، بین عراقچی و استیو ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا، برگزار خواهد شد و بدر البوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان، نقش میانجی را ایفا خواهد کرد.
غیرمستقیمی که مستقیم میشود
اما این تضاد ظاهری بر سر مستقیم یا غیرمستقیم بودن مذاکره، به گفته حسین موسویان، دیپلمات و مذاکرهکننده هستهای سابق ایران، الزاماً به معنای تناقض نیست، بلکه میتواند بخشی از یک روند تدریجی و حسابشده در دیپلماسی باشد.
حسین موسویان، عضو پیشین تیم مذاکرهکننده هستهای ایران و پژوهشگر فعلی در دانشگاه پرینستون، در پیامی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
هر دو درست میگویند. تناقضی هم وجود ندارد.
او برای اثبات حرفش از غیرمستقیمهایی که قبلاً مستقیم شده بودند خاطره گفت و با یادآوری تجربه مشابه در دوران اوباما توضیح داد که چگونه در مذاکرات هستهای پیشین، گفتوگوها ابتدا به صورت غیرمستقیم آغاز شد و پس از ترک اتاق توسط کاترین اشتون، میانجی اروپایی، نمایندگان ایران و آمریکا وارد مذاکره مستقیم شدند. موسویان با اشاره به این سابقه نوشت:
به نظر میرسد شنبه در عمان نیز ابتدا آقایان عراقچی و ویتکاف مذاکره را بهطور غیرمستقیم آغاز خواهند کرد و در صورت مثبت بودن فضای اولیه، پس از یکیدو ساعت، مذاکرات مستقیم میان نمایندگان دو کشور آغاز خواهد شد.
اظهارات موسویان بهویژه در شرایطی اهمیت مییابد که فضای منطقهای و بینالمللی بسیار ملتهب است. آمریکا در ماههای اخیر حضور نظامی خود را در خاورمیانه تقویت کرده و همزمان تنشها با ایران در چند جبهه تشدید یافته است؛ از تبادل آتش با اسرائیل گرفته تا فشارهای فزاینده بر متحدان منطقهای ایران مانند حزبالله لبنان، حماس در غزه و حوثیها در یمن.
حسین موسویان با نگاهی خوشبینانه به آینده مذاکرات، نوشت:
به نظر میرسد واشنگتن و تهران روند عاقلانهای را در پیش گرفتهاند و شانس توافق وجود دارد. هر دو مذاکرهکننده، توانمند، مجرب، معتدل و عاقل هستند.
جنگ روایتها؛ عملیات روانی یا اختلاف بنیادین؟
اما در تهران همه به خوشبینی حسین موسویان نبودند. رسانههای وابسته به نهادهای امنیتی ایران، از جمله نورنیوز، اظهارات ترامپ را بخشی از یک «عملیات روانی» با هدف تأثیرگذاری بر افکار عمومی داخلی و بینالمللی دانستند. این رسانهها مدعی شدند که ایالات متحده تلاش دارد با نمایش تمایل به مذاکره مستقیم، ایران را در موضع ضعف قرار دهد و فشارهای سیاسی و روانی را افزایش دهد.
از سوی دیگر، فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت پزشکیان روز سهشنبه گفت که آنها به دنبال مذاکرهای از موضع برابر و بدون سایه تهدید بودهاند و شنبه آینده در عمان و البته «به صورت غیرمستقیم» این مذاکره محقق میشود.
مشخص نیست که جمهوری اسلامی چگونه توانسته از برابر شدن موضع طرفین یا ایجاد فضایی آرام برای شروع مذاکره اطمینان حاصل کند. آنچه در فضای عمومی در جریان است چیز دیگری میگوید.
ترامپ در سخنان روز دوشنبه خود هشدار داد که در صورت شکست مذاکرات، ایران با «خطر بزرگی» روبهرو خواهد شد. او تأکید کرد که اجازه نخواهد داد ایران به سلاح هستهای دست یابد و گفت: «اگر مذاکرات موفق نباشد، به نظر من، روز بسیار بدی برای ایران خواهد بود.»
او در ماه مارس نامهای برای علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ارسال کرده و خواستار گفتوگوی فوری شده بود؛ اقدامی که در تهران به عنوان تلاش برای «تحمیل مذاکره از موضع زور» تفسیر شد. خامنهای پیشتر گفته بود که مذاکره با آمریکا «نه عاقلانه است، نه شرافتمندانه و نه هوشمندانه.»
نهایتاً ایران پاسخ نامه ترامپ را داد و تا روز دوشنبه و پیش از اظهارات ترامپ در دیدارش با نتانیاهو بر این روایت تکیه داشت که هنوز پاسخی از آمریکا دریافت نشده و عراقچی هم میگفت که عجلهای برای پاسخ آمریکاییها ندارند. اما به نظر میرسد ایران در زمانی که پاسخ آمریکاییها را منکر میشد، پاسخ را در جیب داشت و برای برگزاری یک جلسه در عمان توافق کرده بود.
از اوباما به ترامپ
آخرین مذاکرات مستقیم بین ایران و آمریکا به دوران ریاستجمهوری باراک اوباما بازمیگردد؛ همان زمانی که توافق هستهای برجام در سال ۲۰۱۵ حاصل شد. ترامپ در دوره ریاستجمهوری قبلیاش از این توافق خارج شد و تحریمهای شدیدی علیه ایران اعمال کرد، اقدامی که به تیرهتر شدن روابط منجر شد. کشتن قاسم سلیمانی در عراق در روز ۱۳ دی ۱۳۹۸ دو کشور را تا لبه جنگ هم برد. پس از آن رویداد و تا پایان دوران ریاستجمهوری نخست ترامپ فضای داخلی جمهوری اسلامی و مواضع رهبر آن به شدت علیه هر نوع مذاکره و مراوده با دولت آمریکا بود.
از آن زمان، ایران برنامه هستهای خود را فراتر از محدودیتهای برجام گسترش داده و میزان غنیسازی اورانیوم را افزایش داده است. در حالی که غرب ایران را متهم به تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای میکند، تهران همواره تأکید کرده که برنامه هستهایاش صرفا اهداف غیرنظامی و انرژی دارد.
اینک جهان پس از نصرالله و اسد
تحولات اخیر در منطقه، از جمله جنگ غزه، حملات متقابل ایران و اسرائیل، و بمباران مواضع حوثیها در یمن توسط آمریکا، فضای مذاکرات را پیچیدهتر کرده است. همزمان با این فشارها، موقعیت منطقهای ایران و «محور مقاومت» مورد حمایت تهران نیز تضعیف شده است.
جمهوری اسلامی در شرایطی پا به اتاق مذاکره با آمریکاییها در مسقط خواهد گذاشت که دیگر نه کارت حسن نصرالله را در لبنان در دست دارد و نه مسیر زمینی پشتیبانی از حزبالله در اختیار او است. سقوط بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، که از مهمترین متحدان ایران در منطقه بود، یکی از بزرگترین ضربههای راهبردی به نفوذ ایران در منطقه شام بود.
خلع سلاح باقیمانده «محور مقاومت»، رسیدن به مدلی برای حذف یا همزیستی با انصارالله در یمن، برنامه هستهای و برنامه موشکی بخش اصلی مذاکرات روز شنبه خواهد بود. گرچه طرفین محور مذاکرات را پرونده هستهای خواندهاند ولی تجربه ناموفق برجام نشان داده است که یافتن راهی برای تعامل در یک پرونده اختلافی به معنای رسیدن به الگویی از حل مسائل بنیادین میان ایران و آمریکا نیست.
ایران بر خلاف مذاکرات محرمانه ۱۳۹۱ در مسقط که مقدمهای برای مذاکرات هستهای پس از روی کار آمدن دولت روحانی شد، کارتهای زیادی در دست ندارد و لاجرم نباید انتظار به دست آوردن امتیازی بزرگ داشته باشد. بحرانهای به همپیوسته انرژی، محیطزیستی و ورشکستگی اقتصادی در ترکیب با ضعف مفرط در لایههای امنیتی منطقهای و ضربه خوردن مداوم داراییهای راهبردی سبب شده تا عراقچی پشتوانه اندکی برای چانهزنی داشته باشد.
خوف و رجا؛ این آن چیزی است که سران جمهوری اسلامی را وادار به مذاکره با آمریکای ترامپ کرده است. وحشت از سقوط نظام سیاسی یا بمباران زیرساختهای نظامی و هستهای و امیدی کوچک برای گشوده شدن راهی برای تعامل با «ترامپ تاجر».
آنچه در روزهای گذشته در نحوه تعامل آمریکای ترامپ با کشورهای دیگر رخ داده نشان میدهد که رئیسجمهوری آمریکا با برنامه و استراتژی متفاوت از ۲۰۱۶ پا به کاخ سفید گذاشته است.
با این حال به نظر میرسد تصور جمهوری اسلامی از ترامپ هنوز متناسب با فضای دور نخست ریاستجمهوری او است و با ایده «توافق کوچک برای دفع شر» آستین بالا زدهاند. در کاخ سفید اما فعلا یک سیاست در قبال ایران در جریان است: توافق بزرگ یا ضربه مهلک.
نظرها
نظری وجود ندارد.